903.5K
#به_مناسبت_حلول_ماه_مبارک_رمضان
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
به اذن عالیِ اَعلی، به احترامِ علی
شروع میکنم این ماه را به نام علی
ببخش با عجله، دست خالی آمدهام
شنیدهام که مهیاست بارِ عامِ علی
چقدر نان شبش را به سائلان بخشید
دلم خوش است به الطاف مستدام علی
سلاح ماست ابوحمزه، افتتاح، مجیر
دعای مسجد کوفه شرابِ جامِ علی
دعای ما که دعا نیست...، باز مقبول است
به احترام دعا کردن و صیام علی
دلم هوای نجف کرده اولِ ماهی
هوای بادهی انگورِ با دوامِ علی
ز حنجرش نفسِ گرمِ وحی میجوشد
نبی شدهست به معراج، همکلام علی
یهود و آل سعود از هراس میمیرند
اگر طلوع کند، تیغ از نیامِ علی
خوشا به روزی زُوّار سیدالشّهدا
به زائران حسین است چون سلامِ علی
**
چنان علی شده ممسوسِ حق، علی اکبر
همان علی که شده وارثِ مرام علی
چقدر تشنهی بوسیدنِ پدر شده بود
فدای خشکیِ وقتِ وداعِ کام علی
زدند از سر کینه علیِ اکبر را
زدند یاس حرم را به انتقامِ علی
چقدر بین عَباچیدنش نفسگیر است
چگونه جمع شود در عبا تمامِ علی؟!
#محمدجواد_شیرازی
316.4K
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
#تمرین_گام پایین. برای صدا سازی
سلام موهبت بیکران، خوش آمدهای
سلام مرحمت ناگهان، خوش آمدهای
سلام آیهتر از لحظههای جاری عمر
سلام بهتر از آب روان، خوش آمدهای
سلام بر تو و بر سی سحر ستاره و نور
سلام ماه پر از کهکشان، خوش آمدهای
تو ای خلاصۀ باران بیامان حضور
تو ای چکیدۀ هفت آسمان، خوش آمدهای
نسیم خوشخبری آمد از مناره، چه خوب!
وزید عطر تو بین اذان، خوش آمدهای
بیا که باز نمکگیرمان کنی با عشق
کنار سفرۀ خرما و نان، خوش آمدهای
تو میهمان منی؟ یا منم که مهمانت؟
خوش آمدم به تو، ای میزبان، خوش آمدهای
جوانهها همه چشمانتظار مهر تواند
به باغ خشک دل، ای باغبان، خوش آمدهای
برای من که پر از شرم ماه شعبانم
بمان تو ای رمضانم، بمان، خوش آمدهای
شاعر:فاطمه عارف نژاد
مداحی_آنلاین_باز_میخوای_ماهی_دلش_نگیره_سید_رضا_نریمانی.mp3
4.91M
🌙استقبال از #ماه_رمضان
🍃باز میخوای ماهی دلش نگیره
🍃باز میخوای ماه عسل بگیری
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #شور
33066-attachment-1401051302.mp3
1.45M
غافلم، باز خبردارم کن
یوسف فاطمه، بیدارم کن
بارِ سنگینِ گناه آوردم
از سَرِ لطف، سبک بارم کن
ای طبیبی که پیِ بیماری
نظری بر دلِ بیمارم کن
آمدم توبه کنم، پاک شوم
مهربان! خالی از اغیارم کن
بین عشاق حسین بن علی
بی بهایم، تو بهادارم کن
آمدم بین عزا جان بدهم
کشته ی قافله سالارم کن
*شب هفتم، شبِ باب الحوائجِ، شايد اينطوري به آقا التماس كني ان شاءالله حاجت روا بشي، بگو:...*
وسط گریه، میان روضه
لحظه ای لایق دیدارم کن
بر غمِ ذبحِ عظیمِ اصغر
تا خود حشر گرفتارم کن
#شاعر محمدجواد شیرازی
*يه كاري كن همه ي عُمر همراه بي بي رباب براي شش ماهه گريه كنيم...*
#وداع_با_ماه_شعبان
عصیان مرا تو تا نبخشی چه کنم؟!
این کوه گناه را نبخشی چه کنم؟!
نزدیک شده موسم ماه رمضان
شعبان برود، مرا نبخشی چه کنم؟!
✍ #علی_مقدم
.
#امام_زمان
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان1
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
در کجایی ای تمام هست ما یابن الحسن
ای امید شیعیان ،ذُخر ِخدا یابن الحسن
ماه قرآن آمده، ای تالی اش بنما ظهور
کن تلاوت با نوای جان فزا یابن الحسن
دیده ی آلوده ام،یک لحظه رویت را ندید
لایق دیدار خود کن دیده را یابن الحسن
من گنه کردم ولی توبه نمودی جای من
چشم پوشیدی همیشه از خطا یابن الحسن
با نگاه تو رود بالا دعای نوکرت
بر ظهور خود تو هم بنما دعا یابن الحسن
چشم دریایی بده بر من که در شب های قدر
خون بگریم در عزای مرتضی' یابن الحسن
اولین مظلوم عالم بود و در بین نماز
شد سرش بشکسته از تیغ جفا یابن الحسن
در حقیقت کشته ی مسمار درب خانه بود
قاتلش شد کوچه و چل بی حیا یابن الحسن
غسل بازوی شکسته جان حیدر را گرفت
درد هجر فاطمه شد بی دوا یابن الحسن
آخرش راحت شد از درد فراق فاطمه
با شهادت حاجتش گشته روا یابن الحسن
گفته ای هر جا شود حرف از عمویت حاضری
پس به بزم روضه ی سقّا بیا یابن الحسن
بر زمین خورده به صورت در کنار علقمه
چون که دست او شده ازتن جدا یابن الحسن
بعد از آن که کشته شد تنها علمدار حسین
در یم خون جدّ تو زد دست و پا یابن الحسن
ارباً اربا شد تنش با نیزه و شمشیر و تیر
پیکرش شد زخمی از سنگ و عصا یابن الحسن
رأس او از تن جدا و بر روی سرنیزه رفت
پیکرش در بین صحرا شد رها یابن الحسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#ماه_رمضان
.
#امام_زمان
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان2
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
دردها دارد دلم در حسرت دیدار تو
شد تمام آرزویم دیدن رخسار تو
درد عشقت را به سینه دارم ومرهم تویی
شکر ایزد که شدم از کودکی بیمار تو
ای گل نرجس تو خوب عالمی اما منم
بدتر از خار و گرفتم عزّت از گلزار تو
لطف اعجاز نگاهت از ازل من را خرید
خود گرفتی دست من گر که شدم دلدار تو
عفو کن این نوکرت را که ندارد جز تو کس
عفو کن این نوکری را که شده سربار تو
با نگاهی قلب رسوای مرا تطهیر کن
تا که شاید من شوم خاک در دربار تو
ای غریب فاطمه راهم بده در خیمه ات
تا شوم صبح و مسا با اشک هایم یار تو
خوب می دانم که در گوش تو مانده همچنان
ناله های مادر ِ بین در و دیوار تو
(آمده ماه صیام و می دهد هر روز وشب)*
غصّه های غربت جدّت علی آزار تو
چون سر بشکسته اش در بین محراب نماز
می چکد خون از نگاه خسته و غمبار تو
*(آمده شب های قدر و می دهد شب تا سحر)
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.
#امام_زمان
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان3
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه والشریف
ای قرار ِقلب شیدا در کجا جویم تو را
ای بهشت آرزوها در کجا جویم تو را
آمده ماه صیام و زخم هجرت تازه شد
ای به زخم دل مداوا در کجا جویم تو را
روز وشب هستی تو ناظر بر گناهانم ببخش
رحمت باری تعالی' در کجا جویم تو را
شیعه مظلوم است بی تو،ای معزّالمؤمنين
ای همه دارایی ما در کجا جویم تو را
حسرت دیدارت آقا برده از دیده قرار
کی کنم رویت تماشا در کجا جویم تو را
در میان نوکرانت ،من نبینم بی کسی
ای بیابان گرد تنها! در کجا جویم تو را
محرم مسمار در شد، سینه ی یار علی
ای جواب آه زهرا در کجا جویم تو را
بین محراب عبادت،از سر بغض عدو
شد شکسته رأس مولا،در کجا جویم تو را
از جفای قوم ظالم،کشته شد جدّت حسین
تشنه در بین دو دریا،در کجا جویم تو را
شد کنار مقتل او روبه روی زینبین
بر سر عمّامه دعوا در کجا جویم تو را
بسته شد دستان زینب،همسفر شد با عدو
شد کتک جای تسلّی' در کجا جویم تو را
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
.
#امام_زمان
#مناجات_انتظار_ویژه_ماه_رمضان4
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ای پناه قلب ما آقا نمی آیی چرا
آخرین نور خدا آقا نمی آیی چرا
هر کجا را با امید دیدن تو گشته ام
در کجا جویم تو را آقا نمی آیی چرا
کی گدای دیدن یک لحظه خال هاشمیت
می شود حاجت روا آقا نمی آیی چرا
سامرایی، کاظمینی، در بقیعی یا نجف
یا که در کرب وبلا آقا نمی آیی چرا
منتظر مانده میان کوچه با روی کبود
مادرت خیرالنسا آقا نمی آیی چرا
پشت درب خانه ی حیدر هنوزم مانده است
ناله ی( مهدی بیا) آقا نمی آیی چرا
بین محراب عبادت در میان سجده اش
فرق حیدر شد دو تا آقا نمی آیی چرا
زیر سقف خانه ی خود از جفای همسرش
خون جگر شد مجتبی' آقا نمی آیی چرا
رأس جدّ اطهرت در مقتل کربوبلا
شد شکسته با عصا آقا نمی آیی چرا
یک هزار و نهصد و پنجاه زخم کینه ها
با تنش شد آشنا آقا نمی آیی چرا
ارباً اربا پیکرش از پستی ده بی حیا
زیر مرکب شد رها آقا نمی آیی چرا
شد برای پاره پاره پیکر جدّت کفن
قطعه ای از بوریا آقا نمی آیی چرا
عمّه ی مظلومه ات همراه شمر و حرمله
رفته تا شام بلا آقا نمی آیی چرا
شد جواب ناله های دختران جدّ تو
تازیانه از جفا آقا نمی آیی چرا
خیزرانی شد لبش در غربت بزم شراب
بر روی تشت طلا آقا نمی آیی چرا
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍
Shab 1 Ramazan 1400 Taheri - Mohjat_net (2).mp3
2.14M
#مناجات_با_خدا
#امام_رضا
#حاج_محمدرضا_طاهری
#طلیعه_رمضان
یه ساله که چشم به راهم آ خدا
ممنونم دوباره امشبو دیدم
انقدر گره به کارم بوده که
سراسیمه دره خونت رسیدم
آره من خیلی بدم همه دورامو زدم
بعد یک سال دوباره جای اول اومدم
ربنا اغفر لنا
****
شب اول اومدم قسم بدم
به اونی که ضامن بیچاره هاست
وقتی ترس دارم از اینکه بزنی
بهترین پناه من امام رضاست
سی شب امسال کنار سفره امام رضام
یا امام رضا فقط خوده آقامو میخوام
یا علی موسی الرضا
****
یا امام رضا گدای تو منم
عمریه سوخته دل از غمت آقا
روی خاک حجره دست و پا زدی
ولی پر میزد دلت تا کربلا
تشنه جون دادی ولی سر تو جدا نشد
روی خاکا بدنت دیگه بوریا نشد
Sh01Ramazan1401Poianfar [Mohjat_Net] (1).mp3
3.94M
#مناجات_با_خدا
#محمد_حسین_پویانفر
#طلیعه_رمضان
چگونه شکرگزارم که باز بخشیدی
برای ماه ضیافت مرا پسندیدی
گدای خسته ی تو ورشکسته آمده است
به سمت خانه ی تو سرشکسته آمده است
کویر بودم و ابر بهاری ات برگشت
به سوی میکده عبد فراری ات برگشت
نشسته ام درِ میخانه ات بگو چه کنم
نمانده است برای من آبرو چه کنم
منی که خط به خط نامه ام سیاه شده
میان معصیت عمرم تباه شده
منی که دامنم از اشتباه آلوده است
جوانی ام پی جُرم و گناه فرسوده است
منی که غفلت و عصیان امان نمیدهدم
ضیافت رمضان هم تکان نمیدهدم
چگونه وارد مهمانی شما بشوم
میان این همه عاشق چگونه جا بشوم
اگر چه از من و اعمال من تو دلگیری
برای بار هزارام ندیده میگیری
دلم گرفته عزیزم مرا نوازش کن
برای من به امام زمان سفارش کن
گمان کنم که کسی پیش تو شفاعت کرد
حسین آمد و امسال هم وساطت کرد
دوباره معصیت من شده فراموشت
حسین گفتم و دیدم که وا شد آغوشت
بیا همین شب اول بگیر دست مرا
به حق روضه ی مقتل بگیر دست مرا
به حق ساعت آخر که پشت و رو شده بود
عزیز فاطمه با شمر روبرو شده بود
به آن دمی که لب تشنه اش ترک میخورد
مقابل نظرش خواهرش کتک میخورد
به لحظه ای که محاسن به دست قاتل بود
جواب تشنگی اش چکمه ی ارازل بود
به حق ساعت سختی که سینه سنگین شد
سری به نیزه شد و قتلگاه خونین شد
عنایتی که در این روضه ها بمیرم من
به یاد کشته ی کرب و بلا بمیرم من
#مناجات