#آفرینش_های_ادبی🌱
🔻این هفته جلسه قلمک در فضایی متفاوت و در دفتر آفرینش های ادبی برگزار شد. اتاقی با صندلی های رنگی و قفسه هایی از کتاب های مرتب چیده شده و گلدان هایی زیبا در گوشهاش که به ما لبخند می زدند.
داستان اول را خانم افشاری عزیز خواندند که نیم ساعت جلوتر از شروع جلسه در حوزه حضور داشتند( و با این داستان قدمشان را به دنیای کودکان تبریک گفتیم ) ؛ داستانی از بزغاله ای خودخواه که با گفتارش همه ی حیوان های مزرعه را اذیت میکرد. داستان بعدی را خانم گوهری عزیز خواندند از مترسکی دانا که علت ترساندن پرندگان را به زیبایی برای پروانه ای توضیح داد .
در آخر دو داستان از خانم طاهری شنیدیم که داستان هایش را با دنیای دیوها و غول ها گره زده بود و از خودخواهی آنها میگفت .
بله! موصوع این هفته " خودخواهی" بود. داستان ها شیوا و دقیق نقد شد و اصلا متوجه گذر زمان نبودیم و جلسه ی قلمک را با نیم ساعت بیشتر از زمان خودش به اتمام رساندیم.
در آخر اگر زمان به ما دستور خروج از آن اتاق را نمیداد قلمکی ها هم چنان داستان می خواندند و می شنیدند و نقد می کردند.
🖋عکس و روایت: ژیلا طاهری تیزرو
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
راههای ارتباطی با ما:
🔸کانال ایتا مرکز رسانه حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان:
@arthamedan
🔸وبسایت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
https://arthamadan.ir
🔸صفحه حوزه هنری در اینستاگرام
@hozehonari.hmd
#خانواده_بزرگ_حوزه_هنری_همدان #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#آفرینش_های_ادبی🌱
🔻پرتلاطم مثل دریا پشت این در ایستاده
پشت این در، جاریِ آیات کوثر ایستاده
آنطرف طوفان غیرت، پای دین حق نشسته
اینطرف دریای عصمت، پشت حیدر ایستاده
ریشه در خاک ازل دارد که اینسان راستقامت
روبروی تا قیامت قوم ابتر ایستاده
پشت این در، جبرئیل -آن عند ذیالعرش المکین- تا
اذن از ناموس ِحق گیرد، مکرر ایستاده
تا ببوید عطر آن سیب بهشتی را دوباره
بر در این خانه، صبح و شب پیمبر ایستاده
اینک اما... آتشی بر دامن این در نشسته
پشت در، پروانهای افروخته پر ایستاده
شعله از شرم بد اقبالیِ خود میسوزد آنک
دست بر دامان در، بیتاب و مضطر ایستاده
شعله در اقبال شومش دیده شاید دختری را
در بیابان آتش افتاده به معجر ایستاده
یک پدر افتان و خیزان هر قدم را پیر میشد
هر قدم، بر تکهای از نعش اکبر ایستاده
مادری آنسوی خیمه، بر لبش "لالایی اصغر"
تا نبیند شرم شوهر را، عقبتر ایستاده
کربلای چار بود و دستبسته تهنشین شد
چشم بر در، مادرش تا روز آخر ایستاده
امر فرمانده به ماندن بود، تا فرمان بعدی
او چهل سال است -تنها- تنگ معبر ایستاده
اینطرف گودال خونپالا و آنسو تل مضطر
آنطرفتر مادری با دیدهی تَر ایستاده
خواهری تا یک نشان از کهنه پیراهن بیابد
روی تلی از سنان و تیر و خنجر ایستاده
وارثان غیرتاند این قوم، آنک نوجوانی
بی لباس رزم، رودرروی لشکر ایستاده
سالهای پیش هم، در غربت دلتنگ کوچه
کودکی بر پنجه بالاخواه مادر ایستاده
ساکت و غمبار خانه بغض در جانش نشسته
مدتی را... مادرِ این خانه، کمتر ایستاده
میفروغد همچنان این ماه، حتی در مُحاقش
تا فلک برپاست با خورشید و اختر ایستاده
لیلةالقدری که دنیا، وسع درکش را ندارد
در طلوعندهترین آفاقِ محشر ایستاده
#فاطمیه
شاعر: #وحید_اجاقی
از اعضای کانون شعر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
راههای ارتباطی با ما:
🔸کانال ایتا مرکز رسانه حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان:
@arthamedan
🔸وبسایت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
https://arthamadan.ir
🔸صفحه حوزه هنری در اینستاگرام
@arthamedanews
#خانواده_بزرگ_حوزه_هنری_همدان #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
🔸دفترآفرینش های ادبی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان برگزار می کند :
هر ماه با داستان گپ
(بررسی و تحلیل داستان های برتر ایران و جهان، نقد داستان نویسندگان همدان و...)
🔹نشست بیست و دوم
گپ و گفتی پیرامون کتاب «آخرین روز یک محکوم» نوشته ویکتور هوگو
با حضور #سید_میثم_موسویان
📌و نقد داستان "مهندس هوا نشناس" نوشته مهین سمواتی
📅 ۳شنبه ۴ دی ۱۴۰۳
🕰 ساعت۱۵:۳۰ الی ۱۷:۳۰
🔹️خیابان مهدیه، خیابان حق گویان، بن بست حق گویان،حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
.
@dastangap
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
راههای ارتباطی با ما:
🔸کانال ایتا مرکز رسانه حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان:
@arthamedan
🔸وبسایت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
https://arthamadan.ir
🔸صفحه حوزه هنری در اینستاگرام
@arthamedanews
#خانواده_بزرگ_حوزه_هنری_همدان #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#آفرینش_های_ادبی
🔻داستان گپ🌱
🔸بیست و دومین جلسه داستان گپ در سالن همیشگی اش با کمی تغییر دکوراسیون برگزار شد. میز جدید فاصله ها را کم کرده بود و جمع دوست داشتنی مان را صمیمی تر . البته قبل از شروعِ نقد رمان برق رفت و طبعا برق برود بخاری برقی هم کار نمیکند! با آمدن هر مهمان خانم سماواتی تاکید میکرد که درب را ببندید سوز میآید!
🔹 بالاخره گرم گفت و گو شدیم. رمانِ آخرین روز یک محکوم نوشته ویکتور هوگو در مورد قاتلی ناشناخته بود. آقای عسگری جملات طلایی را با جزئیات برایمان توضیح داد و خانم افشاری هم از شدت غم و ناراحتی اش هنگام خواندن کتاب صحبت کرد. و بقیه دوستان هم نکات فنی و محتوایی و نقد و نظرشان را درباره کتاب گفتند.
🔹البته در این بین برق آمد و صلواتی نثار روح ادیسون کردیم. نوبت رسید به نقد داستان مهندس هوانشناس نوشته خانم مهین سمواتی عزیز. همگی از زیبایی داستان خانم سماواتی گفتیم البته خانم زندی گفت که نباید از لحن و زبان زیبای داستان غافل شویم.
و راست میگفت که داستانها، خودشان کلاس درساند.
بالاخره نوبت به آقای موسویان رسید و ایشان با لحن صمیمی و دوستانه شان گفت که در تار و پود داستان خانم سماواتی کشمکش و نقطه عطف نهفته است. زمان به پایان رسید اما گفت و گوی ما تمامی نداشت.
برای گرفتن و خواندن کتاب داستانگپ بعدی، دوستان مشتاق بودند .
در جلسه بیست و سوم داستانگپ، درباره کتاب "تکثیر تاسفانگیز پدربزرگ" نوشته نادر ابراهیمی گفت و گو میکنیم.
روایت: مریم ابراهیمی
#آفرینش_های_ادبی
🔻ندای حق، اگر بر "دار"، اگر بی "سر"، نمیمیرد
اگر صدپاره هم گردد، علیاکبر نمیمیرد
و سربازی که از انبوه منصبها و عنوانها
مدال او "شهید زنده" شد، دیگر نمیمیرد
شهید زنده یعنی -جان به کف- هر لحظه در میدان
شهید زنده در آرامش بستر نمیمیرد
نیایشهای او در گوش شبهای حرم مانده
حضور جاریاش در خلوت سنگر نمیمیرد
شغادان گرچه با خنجر تهمتن را زدند اما
مرامش تا ابد زندهست، با خنجر نمیمیرد
ندانستند مرحبزادگانِ زخمیِ خیبر
که با تیر سهشعبه، زادهی حیدر نمیمیرد
تمام ظلمت -آن شب- نور را میزد! نمیدانست
سپیدهباورند این طایفه، باور نمیمیرد
اگرچه سوخت -چون ققنوس- آن مرد اساطیری
دوباره زاده خواهد شد ز خاکستر، نمیمیرد
#شهید_سلیمانی
#مرد_میدان
شاعر: وحید اجاقی
از اعضای کانون شعر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
راههای ارتباطی با ما:
🔸کانال ایتا مرکز رسانه حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان:
@arthamedan
🔸وبسایت حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
https://arthamadan.ir
🔸صفحه حوزه هنری در اینستاگرام
@arthamedanews
#خانواده_بزرگ_حوزه_هنری_همدان #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی