اَرزانسَرایِکِتابِبَحرُالعُلوم
📚 عبدالله ابن سبأ و دیگر افسانه های تاریخی ✅ دوره 3 جلد در 1 مجلد قطور 💢 حدود 890 صفحه ✍اثر:علامه
📗📘📙 #معرفی_کتاب_عبدالله_ابن_سبا👇
✍این کتاب، پژوهشی تاریخی – رجالی درباره روایات فردی به نام سیف بن عمر است. به نظر مولف، او افسانههای زیادی را جعل کرده که از جمله آنها افسانه عبدالله بن سبأ است.
✍برخی مخالفان تشیع، این مذهب را ساخته شخصی به نام عبدالله بن سبأ میدانند، این کتاب تلاش کرده است این ادعا را باطل کند. مولف با استناد به منابع متقدم تاریخی (قبل از ۵۰۰ق.)، روایات سیف را با دیگر روایات مقایسه کرده و آنها را جعلی دانسته است.
✍ مولف در مراجعه به برخی روایات موجود در منابع تاریخی مشهور و قدیمی، به قرائن و شواهدی دست یافت که نشان میداد آن روایات جعلی هستند. او تصمیم گرفت آن روایات را جمع آوری و با سایر روایات مقایسه کند. در نتیجه به حقیقتی دست یافت که در لابلای تاریخ به آن توجه نشده بود.
✍البته وی ابتدا از انتشار چنین کتابی بیم داشت (زیرا از ضعف بسیاری از منابع تاریخی پرده برمی داشت) و از این رو او از کسانی که ایمانشان به تاریخ مدوّن، مانند ایمان پیرزنان به خرافات است، خواسته است که این کتاب را نخوانند چرا که ضعف منابع تاریخی به داستان عبدالله بن سبأ محدود نمیشود.
✍ مباحث جلد اول با داستان عبدالله بن سبأ آغاز میشود. داستان از نگاه مولف چنین است: فردی یهودی از صنعای یمن، در دوران خلافت عثمان اسلام آورد و ضمن سفر به شهرهای مهم اسلامی، مردم را بشارت داد که محمد (ص)رجعتی دارد و علی (ع) وصی اوست ولی عثمان حق او را غصب کرده و لذا جدال با او برای بازگرداندن حق به اهلش واجب است. او نمایندگانی به سرزمینهای اسلامی فرستاد و عدهای به او گرویدند از جمله بزرگانی همچون ابوذر و عمار یاسر و مالک اشتر. ماجرای کشته شدن عثمان با تحریک سبائیان رخ داده است.
✍ او در خاتمه جلد اول دلیل رواج روایات جعلی سیف و بیتوجهی به روایات صحیح را تطابق روایات او با «آنچه مسلمانان دوست داشتهاند رخ داده باشد» دانسته است! نه «آنچه واقعا رخ داده است»!
✍ او درباره حقیقت سبائیت و ابن سبأ میگوید: #سبائیت بر انتساب به قبائل یمنی از نسل سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان دلالت دارد و مرادف قحطانیت است و بسیاری از راویان حدیث در صحاح اهل سنت، لقب سبئی دارند و تا نیمههای قرن سوم به آن مشهور بودهاند. سپس این لقب به عنوان طعنهای برای برخی اصحاب امام علی (ع) و یاران مختار که از قبائل سبائی بودند به کار رفت و نهایتا به همه شیعیان امام علی، سبئی گفته شد. پس از آن سیف بن عمر افسانه عبدالله بن سبأ را ساخت و طبری از او و دیگر مورخان از طبری نقل کردند و بعدها این واژه برای فرقهای مذهبی به کار رفت و معنای انتساب به قبائل سبأ فراموش شد. مولف معتقد است عبدالله بن سبأ همانعبدالله بن وهب سبائی است که سرکرده خوارج درنهروان بود.