eitaa logo
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
21.1هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
16 فایل
❤️هوالرزاق❤️ کفش‌و‌کتونی تک به‌قیمت عمده🤩 ✅مستقیم ،بدون واسطه از تولیدی خرید کن🥰 بهترین کیفیت با کمترین قیمت 😍 اول مقایسه کنید بعد خرید💰 جهت ثبت سفارش👇 🧑‍💻 @Hamzeh4k 📲 09165520623 ✅لینک کانال جهت عضویت👇 https://eitaa.com/ArzansarayeKiani
مشاهده در ایتا
دانلود
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هزار بار توبه میکنی ؟ از یه گناه توبه میکنی یکی دیگه میاد سراغت؟ گوش کن آیت الله بهجت چی میگن! 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
هدایت شده از .
مرحوم حاج ملّا آقا جان می گوید :" من یک روز متوسل به حضرت علی اکبر علیه السلام - فرزند بزرگ حضرت سید الشهدا علیه السلام - شده بودم و از آن بزرگوار حاجت می خواستم. قلبم مملو از محبت او بود. نا گهان دیدم از گوشه اطاق ، مثل آنکه فرش می سوزد ، دودی بلند شد و این دود ، در گوشه اطاق به مقدار حجم یک انسان متراکم گردید. کم کم بالای آن دود ، سری شبیه به سر یک انسان متشکّل شد. من متوجه شدم که او یکی از شیاطین استو با من کاری دارد. ناگهان با صدایی شبیه به صدای آهنی که بر آهنی بکشند و بسیار ناراحت کننده بود ، به من گفت : " من یکی از بزرگان جن هستم. می دانم نمی توانی محبت حضرت علی اکبر علیه السلام را ازقلبت خارج کنی ولی اگر به زبان هم بگویی من او را دوست نمی دارم ، من در خدمت تو قرار می گیرم." من گفتم " تو که با این اندیشه ،مسلمان نیستی و جزو شیاطین هستی و نمی توانی در امور معنوی به من کمک کنی و در امور مادی هم اگر اختیار تمام کره زمین را به من بدهی من یک چنین جمله ای را نمی گویم " او فریادی که دل مرا از جا کند و حالت ضعف به من دست داد کشید و ناپدید شد. 👆
#امروز_به_داد_اموات_برسید ☘ آیت الله بهجت (ره) : 🌷 هیچ عملی به اندازه ی صلوات نمی تواند به اموات کمک کند و به دادِ آن ها برسد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 ✅ ماجرای"جوان که یک را گیر آورده بود! " 📦 حجم : 8.8 مگابایت ⏳ زمان : 9 دقیقه و 05 ثانیه 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#قرآن_دوای_درد_چشم ☘ آیت الله بهجت (ره) : 🌿 مدام به قرآن نگاه کردن ، دوای درد چشم است . ظاهرا نگاه کردن به مصحف این اثر را دارد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کمی مثل بهجت 🌺 @behjat135
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌹🍃 داستان هندیِ عاشق امام حسین(ع) که با دیدن ارباب داد... عاشقان حتما ببینن👌👌 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تمام دنیا و مافیها ارزش نماز یک شب سلمان را ندارد. روی پوست گوسفندی می‌نشست و مصلای عجیب و غریب داشت. در روایتی اثاثیه و لوازم منزلش را بر شمرده: یک پوست، یک کیسه آرد و...؛ ولی باز گریه می‌کرده که فردا بارش سنگین است. 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۴ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
✅ خیلی از بزرگان آمدند منزل آقا که ایشان را مجاب کنند تا رسالۀ عملیه چاپ کند. آقا زیر بار نمی رفتند. از آقا می خواستند که دفتر بزنند تا مراجعات مردم و دریافت وجوهات راحت‌تر انجام شود. آقا می‌فرمودند: «نه! ما همون‌طور که آسید ابوالحسن اصفهانی کارش را انجام داد، ما هم همان‌جوری کار خودمان را انجام می‌دهیم و نیاز به این چیزها نیست». قبل از اینکه آقا به‌عنوان مرجع تقلید، مشهور بشوند مراجعاتی داشتند. مثلاً وجوهات، خمس و زکات می‌آوردند، یا سؤالات شرعی داشتند. خب ما در منزل آقا، قبض چاپ‌کرده نداشتیم. کاغذهای باطله‌ای که در منزل بود را برمی‌داشتیم و رسیدِ وجوهات را یادداشت می‌کردیم و دست مردم می‌دادیم. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته‌اند، ص۶٢ 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
#دیر_شدن_پیروزی_به_خاطــر ...." 🔻خـــاطره ای زیبا از آیت الله بهجــت در دیدار با امام خمینـــی🔻 آیت الله بهجت می فرمود بعد از پیروزی انقلاب به ملاقات آقای خمینی رفتم ایشون فرمودند من اول تکیه گاهم این مردم بود و کار انقلاب پانزده سال عقب افتاد وقتی تکیه گاهم خدا شد طولی نکشید که پیروز شدیم؛ 📕زمــزم عرفان @behjat135
#درمانی_برای_تمرکز العبد الصالح... 📢تمرکز ندارم،چه کنم تمرکز ام تو درس و کار و... زیاد بشه؟ پاسخ از آیت الله بهجت: ✅اذکاری که برای جمع کردن فکر موثر است ،مثل لااله الاالله را زیاد بگویید. منبع:جرعه وصال....ص 124 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت اباالفضل(ع) شفای پسر ١٨ ساله ای که دوسال تو کُما بود... فوق_العاده_زیبا و تاثیرگذار👌👌 👈 کمی تا بهجت🌷 @behjat135
هدایت شده از .
یكى از پولداران خوشگذران و از خدا بى خبر كه همواره در عيش و عشرت به سر مىبرد، روزى در كنار در خانهاش نشسته بود، بانوئى به حمام معروف به حمام منجاب مىرفت، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مىكرد، تا شخصى را بيابد و از او بپرسد، چشمش به آن مرد افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد: حمام منجاب كجاست؟ آن مرد عياش به خانه خود اشاره كرد و گفت: حمام منجاب همين جا است آن بانو به خيال اين كه حمام، همانجاست، به آن خانه وارد شد، و آن مرد در خانه را فورا به روى آن بانو بست، و به سراغ او آمد و تقاضاى همبسترى با او را كرد، آن بانو كه زنى پاكدامن بود، دريافت كه در تنگناى سختى افتاده و گرفتار نامردى هوسباز و سبكسر شده است، چارهاى جز اين نديد كه با به كار بستن تدبيرى، از چنگ او رها شود به او گفت: من هم كمال اشتياق به تو را دارم، ولى چون كثيف هستم و از اين رو به حمام مىرفتم، خوبست بروى مقدارى عطر تهيه كنى تا من خود را خوشبو كنم، قدرى غذا نيز فراهم كن تا با هم بخوريم. آن مرد به گفتههاى آن زن مطمئن شد و براى تحصيل عطر و غذا از خانه بيرون رفت، هماندم آن بانوى عفيفه از خانه بيرون آمد و نجات يافت. وقتى كه آن مرد هوسباز به خانه برگشت، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت گرديد، و حسرت و آرزوى زن در دل ناپاكش مانده، و به ياد او همواره اين شعر را مىخواند: يا رب قائلة يوما و قد تعبت اين الطريق الى حمام منجاب چه شد آن زنى كه خسته شده بود و مىپرسيد: راه حمام منجلاب كجاست؟ مدتى از اين ماجرا گذشت. تا آن مرد بيمار شد و در بستر مرگ افتاد به بالين او آمدند و او را به كلمه شهادتين تلقين مىكردند و مىگفتند، بگو: لا اله الا اللّه، محمد رسول اللّه... او به جاى اين ذكر، همان شعر را كه با آن خو گرفته بود مىخواند و مكرر مىگفت: يا رب قائلة يوما و قد تعبت اين الطريق الى حمام منجاب (28) و با اين حال از دنيا رفت. آرى او كه در آن هنگام قدرت و قوت داشت اسير شيطان بود و به جاى ذكر خدا، اين شعر انحرافى را مىخواند، اكنون كه به ضعف بيمارى و سرازيرى مرگ گرفتار شده، چگونه زبانش به غير اين شعر بگردد -. فاعتبروا يا اولى الابصار (28) - كشكول شيخ بهائى، ج 1، ص 23 👆