*⭕️ داستان کوتاه*
*📙 بهلول و قیمت پادشاهی هارون*
*روزی بهلول بر هارون وارد شد. هارون گفت: ای بهلول مرا پندی ده.*
*بهلول گفت: اگر در بیابانی هیچ آبی نباشد تشنگی بر تو غلبه کند و می خواهی به هلاکت برسی چه می دهی تا تو را جرعه ای آب دهند که خود را سیراب کنی؟*
*گفت: صد دینار طلا.*
*بهلول گفت اگر صاحب آن به پول رضایت ندهد چه می دهی؟*
*گفت: نصف پادشاهی خود را می دهم.*
*بهلول گفت: پس از آنکه آشامیدی، اگر به مرض حبس البول مبتلا گردی و نتوانی آن را رفع کنی، باز چه می دهی تا کسی آن مریضی را از بین ببرد؟*
*هارون گفت: نصف دیگر پادشاهی خود را می دهم.*
*بهلول گفت: پس مغرور به این پادشاهی نباش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست. آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکوئی کنی؟*
*💙 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام*
*✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨*
*🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ*
*🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ*
*🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ*
*🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*
*#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ*