هفت دلیل برای آنکه همراه غذا پیاز بخورید 👈کاهش قندخون 👈کاهش کلسترول خون بالا 👈کاهش فشارخون بالا 👈کاهش ریسک ابتلا به سرطان 👈خون ساز 👈ضد درد 👈استخوان ساز ❥┅┄→•☆↓ #Jõıň↓☆•←┄┅❥ •••❥❥•←• #پزشـک_ایــرانے ☆﷽☆ Jõıň☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❢✧❁ @Dooctor ❁✧❢

#ویژه پرفایل ورود به ماه محرم

قربونت برم : )🌱 " یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْع " 💚💚💚 - طوری به حرف هات گوش میده که انگار فقط تو بنده شی . !🦋

شب هشتم محرم🖤⬛️ در صورت تو نور نبوی در هیبت تو شور علوی ای گوهر عشق ، ای دُر صدف داری تو نسب از شاه نجف عشق و عمر بابایی ، ماه اُم لیلایی

اینم یه ایده سرو بادمجونی ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ❥┅┄→•☆↓ #Jõıň↓☆•←┄┅❥ •••❥❥•←• #آشپـزےبانــــو ☆﷽☆ Jõıň☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❢✧❁ @Ashpazibano ❁✧❢

#_محلبی_با_ژله موادلازم📝 شیر:1لیوان شکر:نصف لیوان نشاسته:1/5ق غ گلاب:1/5ق غ بیسکویت خرد شده :نصف بسته پودر ژله:1بسته ✍طرزتهیه: بیسکویتای خرد شده رو میریزیم ته لیوان میذاریم کنار آماده بمونن.داخل یه ظرف شیر،شکر،نشاسته رو میریزیم وهم میزنیم تا یکدست شه میذاریم روحرارت و مدام هم میزنیم تا غلیظ شه،از روحرارت برداشته و گلاب رو اضافه میکنیم و هم میزنیم.میذاریم از دما بيفته و بعد میریزیم روی بیسکویتا ومیذاریم یخچال تا خودشو بگیره.ژله رو هم طبق دستور روی پاکت درست میکنیم و وقتی خنک شد روی محلبی میریزیم و میذاریم یخچال تا ژله هم سفت شه،بعد تزیین میکنیم.خیلی سریع و راحت و خیلی خوشمزه. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ❥┅┄→•☆↓ #Jõıň↓☆•←┄┅❥ •••❥❥•←• #آشپـزےبانــــو ☆﷽☆ Jõıň☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❢✧❁ @Ashpazibano ❁✧❢

#پارت_1 #دانشجوی_مغرور_استاد بی حوصله منتظر اومدن استاد داخل کلاس نشسته بودم ، نگاهم به بک گراند گوشیم افتاد ، عکس امیرصدرا بود ، با هر بار دیدنش قلبم به درد میومد . یاد روزی میفتم که من رو طلاق داد ، از وقتی هفت ساله بودم یادمه همه میگفتند شما زن و شوهر میشید نشون کرده ی هم هستید ، وقتی چهارده ساله شدم ، به عقد امیرصدرا بیست و پنج ساله در اومدم ، نه سال اختلاف سنی داشتیم اما این اصلا مهم نبود جشن ازدواج ما برگزار شد ، و تو عمارت آقاجون یه خونه مجهز ساخته شده بود برای ما زندگیمون رو شروع کردیم ، من عاشقانه دوستش داشتم اون هم طوری وانمود میکرد که من رو دوست داره اما وقتی من هجده ساله شدم یه دعوا درست حسابی با آقاجون افتاد که هنوز بعد گذشت اون همه سال دلیلش رو نمیدونم ، من رو طلاق داد و برای همیشه گذاشت رفت ، اما من هنوز عاشقش بودم و فراموشش نکرده بودم ، نمیتونستم هیچکس رو به قلبم راه بدم کاش میتونستم دوباره برای یکبار شده صورتش رو ببینم آناهید داری گریه میکنی !؟ با شنیدن صدای ساناز دستی به صورت خیس شده ام کشیدم و هول شده گفتم : نه خواست چیزی بگه که در کلاس باز شد ، سرم پایین بود که صدای آشنایی پیچید : امیرصدرا مشایخ هستم استاد جدید این ترم شما این صدا صدای خودش بود مگه میتونستم صداش رو فراموش کنم ، با شک سرم و بلند کردم ، با دیدنش احساس کردم روح از تنم خارج شد خودش بود... https://eitaa.com/joinchat/302579743C8237e41e2b

-اما اون شوهر خواهرمه اقاجون بابابزرگ رو به حاجی گفت : -خطبه رو بخون حاجی. با اشک گفتم :-نه اقاجون تورو خدا با من این کار رو نکنید.. با پشت دست زد توی دهنم گفت : -خفه شو گفتم باید زنش شی با خوندن خطبه خواستم خودم رو بکشم عقب که... خودش رو بهم رسوند و‌فکم رو گرفت و‌فشاری بهش اورد و گفت 😱👇 https://eitaa.com/joinchat/302579743C8237e41e2b #قلبی_برای_دوخواهر‌دوقلو❌

ترشی لیته ❥┅┄→•☆↓ #Jõıň↓☆•←┄┅❥ •••❥❥•←• #آشپـزےبانــــو ☆﷽☆ Jõıň☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❢✧❁ @Ashpazibano ❁✧❢