کانال شعر های زیبا و آموزنده
کانال اشعار زیبا شما را به دنیای غزلیات و اشعار مختلف سعدی، فردوسی، حافظ، مولانا و هزاران شاعر و نویسنده ی دیگر می برد.
#اشعار_زیبا
به جمع ما بپیوندید 😉👇
🆔 @Ash_Ar_Ziba
🍃🍂روزی، سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه #قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با #غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
😊هیچ گاه خود را #دست_کم نگیرید
#حکایت🌹
به جمع ما بپیوندید 😉👇
🆔 @Ash_Ar_Ziba
#کنت_مونت_کریستو
اثر #الکساندر_دوما
#کتاب
#جنگل_های_تاریک_آمازون
#ژول_ورن
#کتاب
لینک دانلود (7 ، 7 ، 6 مگابایت)
دانلود جلد 1 ، دانلود جلد 2 ، دانلود جلد 3
برای دانلود Pdf کتاب روی کلمه (دانلود جلد ـــ کتاب) کلیک کنید.
به جمع ما بپیوندید 😉👇
🆔 @Ash_Ar_Ziba