فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنــزجبهہ😁✋🏿
الهۍنہآمین😂😐🤦🏻♂
#مدیر 😁
چادر به سر بگیر
و به خود ببال...
که هیچ پادشاهے
به بلندی چادر تو،
تاج سر ندیده است...!'
°•╔~❁✨❁🌸❁✨❁~╗•°
@@dokhtaranmahdavi1
•°╚~❁✨❁🌸❁✨❁~╝°•
#چــادرانــہ
دلم هوای شهادت ڪہ مےڪند↶
پناھ میبرم بہ چادرم
ڪہ تا آسمان راھ دارد...
چادر من بوۍ شـهــــادت میدهد
چرا ڪه چشم شهدا بہ اوستـ(:
ڪه مبادا چون چادر مادرشان
فاطمه"س"خاڪے شود...
°•╔~❁✨❁🌸❁✨❁~╗•°
@@dokhtaranmahdavi1
•°╚~❁✨❁🌸❁✨❁~╝°•
هدایت شده از «تبادلات گاندویی»
وقت همگی بخیر🌹🍃
هدف ما پیشرفت شماست✅
شرایط تبادلاتمون👇🏻
1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه
2_آمارتون بالای 100 باشه
3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید
جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻
تا 15 دقیقه بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌
اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558
اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
سلام خوبی یه کانال اوردم برات توش کلی فعالیت داره
میدونی کانالش در مورد چی خوب معلوم گاندو توش یه عالمه فعالیت دارن مثل
فیلم
عکس
رمان اینم رمانش 👇
_____________________________
رمان بی قرار شهادت
داوود : اقا محمد اقا محمد
همین الان زنگ زدن و گفتن ادوارت داره از
ایران خارج میشه
محمد : داوود به بچه ها بگو آماده شن زود
بریم
داوود : باشه بعد خبر دادن به بچه ها رفتیم
و سوار ماشین شدیم و رفتیم
رسیدیم به هواپیما هواپیما می خواست
حرکت کنه زود رفتیم و جلوی حرکت
هواپیما رو گرفتیم و رفتیم توی هواپیما
دنبال ادوارت می گشتیم اقا محمد رو به
اون طرف کرده بود و داشت دنبال ادوارت
می گشت من هم این ور رو نگاه میکردم
که یه دفعه صدای افتادن اومد وقتی
برگشتم دیدم .........
.....................................................
می خوای آدمه رمان رو بخونی فقط کافی روی لینک کلیک کنی 👇
❤️🍃@gandomgidnorozi🍃❤️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
⭕️محمد:باید خیلی بیشتر از قبل مراقب خودم باشم نه به خاطر خودم فقط به خاطر عطیه و عزیز،بچمون و بچه های سایت😄💔
رسول:داوود میگم این عکس آقا محمدا توی لپ تاپ .......... پیدا کردم😭
داوود:باورم نمیشد...رنگ چهره آقا محمد نشون میداد چی میکشه😢
رسول یعنی تو هنوز آقا محمدا نشناختی اون اینجوری نشون میده که ما نگران نشیم😄❤️
سعید:یه دفعه یکی زد به شیشه وقتی برگشتم کسی نبود😰
فرشید: وقتی چشمام را باز کردم توی بیمارستان بودم...
اگه دلت ادامه رمان بالا را میخواد سریع توی کانال زیر عضو بشو و ادامش را بخون😃
https://eitaa.com/joinchat/232718492C864239c06e
پس چرا منتظری زود عضو شو دیگه🤓😁