eitaa logo
عـــاشقــان اهــل بیـــت(ع)🌹
1.5هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.4هزار ویدیو
126 فایل
مداحی و مولودی، سخنان ناب عالمان و همین طور سخنان ناب امامان معصوم علیهم السلام 🌹🌹🌹🌹 ایدی مدیر و مدیر تبادل : @f8t8y9 🌹" کاش به مطالب، به صورت درک محور خیره میشدیم، نه مدرک محور"🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
•✨🌼• سلام‌اےآرزوےچشمان‌گنہ‌ڪارم اَلسـلامُ‌عَلَيْـكَ‌اَيُّہاالاِْمـامُ‌الْمَاْمـوُنُ‌ ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 محکومیت اهانت به قرآن در هیأت عقیلة العرب تبریز 🔺️شب چهارم محرم در هیأت عقیلة العرب تبریز عزادان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با نگهداشتن قرآن در دست، سینه زنی و عزاداری کردند. ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
قسمت این بود دلت از همه جا پر باشد  قلبت آماده ی یک چند تلنگر باشد همه دیدیم کسی سمت حرم می آید تا مگر در دل دریای جنون، در باشد  «پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»  باید این بغض پریشان زمان حُر باشد  بعد از آن توبه ی از شرم پریشان، باید -  کاخ ها در نظرت پاره ای آجر باشد  شام دشنام شود، باک نداری ای مرد!  سهم چشمان تو از کوفه تمسخر باشد  شادمان باش حسین از تو رضایت دارد  حق ندارد کسی از دست تو دلخور باشد  آمدی سوی حرم ـ آه ـ برایت ای حُر  بیتی آن گونه نداریم که در خور باشد  سید حسن مبارز ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
یوسف زهرا! ز شما پُر شدم تا که اسیر تو شدم حُر شدم از دل دشمن به سویت پر زدم آمدم و حلقه براین در زدم آمده ام تا که قبولم کنی خاک ره آل رسولم کنی حرّ پشیمان تو ام یا حسین دست به دامان تو ام یا حسین یک نگه افکن همه هستم بگیر ای پسر فاطمه دستم بگیر روز نخستین به تو دل باختم در دل من بودی و نشناختم دست نیاز من و دامان تو کوه گناه من و غفران تو ناله ی العفو بُوَد بر لبم تا صف محشر خجل از زینبم روی علی اکبر تو دیدنی است دست علمدار تو بوسیدنی است مهر تو کُلّ آبروی من است هستی من خون گلوی من است چه می شود کشته ی راهت شوم؟ خاک قدم های سپاهت شوم؟ حرّ ریاحی به درت آمده فطرس بی بال و پرت آمده با نگه خویش کمالم بده وز کرم خود پر و بالم بده بال من از تیغه ی شمشیرهاست سینه ی تنگم سپر تیرهاست مقتل خون، اوج کمال من است تیر محبت پر و بال من است بال بده، فطرس دیگر شوم طوطی گهواره ی اصغر شوم ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
من آن حرم که حریّت عطا کرده است مولایم مخوانیدم دگـر حــرّ یزیـدی، حــر زهرایم   اگر چـه ذره ام، در دامـن پـرمهـر خورشیدم اگرچـه قطـره بودم، وصـلِ دریا کرد دریایم   اگر دامـان مهـرش را نگیـرم، اوفتـد دستم گر از کویش گذارم پای، بیرون، بشکند پایم   اگر عباس گوید دست و سر، سازم به قربانش وگـر اکبــر پسنـدد، کشتـه ی آن قد و بالایم   ز چشمم اشک خجلت بود جاری، بخت را نازم که هم بخشید، هـم اذن شهادت داد مولایم   تمنایم فقط ایـن است از ریحـانه ی زهرا که با خون جبینم آبرو بخشد بـه سیمـایم   صـدای گریـه ی اصغـر ز قحـط آب، آبـم کرد لـب خشکیده ی عبـاس، آتـش زد بـه اعضایم   چه بی رحمید اهل کوفه! من با چشم خود دیدم ترک خورده است از هرم عطش لب های آقایم   تماشایی ست لبخندم اگر بـا چشم خود بینم کـه مولایـم کنـد بـا پیکـر خـونین تماشایم   بسوزانید و خاکستـر کنیـد از پـای تـا فرقم من آن پروانه ای هستم کز آتش نیست پروایم   ز خجلت خواست تا از تن شود روحم برون «میثم!» حسین بـن علـی بـا یـک تبسـم کـرد احیایم استاد حاج غلامرضا سازگار ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
این نامه‌ای که از تو به دستم رسیده است آتش به بند بند وجودم کشیده است پرسید همسرم چه شده منقلب شدی؟ آقا مگر چه گفته که رنگت پریده است در نامه ات چه آه بلندی کشیده‌ای تیرِ «مِن الغریب» امانم بریده است من که نمرده‌ام دم از این بی کسی مزن این تیغ گرچه کهنه ولی آبدیده است گر شد قدم کمان نه برای کهولت است آقا به احترام تو پشتم خمیده است میخواست جز تو وا نشود دیده اش به غیر این پیر اگر که ابروی خود را نچیده است ای مسلم ابن عوسجه! فکر حنا مباش مولا نوشته بار حنایم رسیده است شاعر میلا حسنی ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
تا پیشکش کنم بجز این سر نداشتم رویم سیاه!  تحفه‌ی بهتر نداشتم در بین عاشقان تو شرمنده‌ام حسین! حتی تنی سفید و معطر نداشتم   هر چند ماه می‌شود اینجا فدای تو بگذار جُون جان بدهد پیش پای تو خونم سیاه نیست, ببین سرخ شد زمین بر روی خاک شاخه گلی شد برای تو من بنده‌ات نه! … عاشقِ در بند گیسویت قبلا دوبار کشته مرا چشم و ابرویت در خواب دیده‌ جُون  تو را بارها ولی درخواب هم ندیده سرش را به زانویت تنها نه من,… به پای همه بند می‌زنی در پاسخ سلام که لبخند می‌زنی دل را به یک نگاهِ پر از مهربانیت پیوند با نگاه خداوند میزنی عشق من و تو زاده‌ی زهرا ! شنیدنیاست با یک کلاف هم دلِ یوسف خریدنی است پیش تو ایستادم و خواندم به زیر لب: خال سیاه بر رخ زیبا چه دیدنی است! گفتی برو؛ چگونه رهایت کنم حسین؟ آورده‌ام سری که فدایت کنم حسین! گیرم قبول کردم و رفتم, … بدون تو می‌میرم آن زمان که هوایت کنم حسین! قلبم تو را صدا زده از پشت جوشنم بنگر فقط به عشق تو شمشیر می‌زنم با تو نشسته‌ام که چو کوه ایستاده‌ام تنها کنار توست که حس می‌کنم منم حبُّ الحسینیم شده‌ام مست مست مست ای وای اگر که تیغ بیفتد به دست مست کی دست روی دست گذارد در عاشقی تا پای مرگ پای رفاقت نشسته مست  دیگر چرا برای غلامت دعا کنی؟ وقتی که درد را به نگاهی دوا کنی واجب نبود دست کشی روی صورتم وقتی که خاک را به نظر کیمیا کنی هوش از سر بنی اسد امشب پریده است یک قطره عطر سیب به خونم چکیده است جای تعجب است درخشیدنم مگر؟ دستی حسین بر سر و رویم  کشیده است  قاسم صرافان از زبان. جُون غلام امام حسین علیه السلام. ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
عابِس فرزند «أبی شبیب» است.[1] او از اصحاب حدیث و از رؤسای قبیله «بنی شاکر» و از تیره هَمدان بود.[2] قبیله «بنی شاکر» در روزگار صفین شدیداً مورد مدح أمیرالمؤمنین علیه السّلام قرار گرفت. آن حضرت درباره آنها فرمود: «لَو تَمَّت عِدَّتَهُم ألفاً لَعُبِدَ الله حَقَّ عِبادَتِهِ؛.[3]اگر تعداد آنها به هزار می رسید، خداوند آنگونه که سزاوار بود پرستش می شد». او از شیعیان أئمّه أطهار علیهم السّلام، مردی اهل کمال، زهد و ورع بود. بسیار زنده دل و شب زنده دار بود. پاره ای از ویژگی های او را «أبومخنف» در باب کوفه و مسلم، مورد توجه قرار داده و نگاشته است.[4] حمایت عابس از امام مسلم بن عقیل بعد از ورود به کوفه، وارد منزل مختار بن أبی عبید گردید، و برای مردم نامه امام حسین علیه السّلام را خواند. در این هنگام عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری از جای برخاست و بعد از حمد و ثنای الهی گفت: من از دیگران سخن نمی گویم و نمی دانم در دل های آنها چه می گذرد و از جانب آنها وعده ی فریبنده نمی دهم، به خدا سوگند از چیزی که تصمیم گرفته ام سخن می گویم، به خدا سوگند اگر دعوتم کنید اجابت می کنم و با دشمنانتان خواهم جنگید، و در راه خدا با شمشیرم می جنگم تا به شهادت برسم [5] او پس از شهادت شَوذَب بن عبدالله وارد میدان رزم شد و در برابر امام ایستاد. به آن حضرت سلام کرد و اینگونه گفت: ای أباعبدالله! آگاه باش، به خدا سوگند، بر روی زمین خواه نزدیک یا دور، کسی نزد من عزیزتر از شما نیست، و کسی را چون شما دوست ندارم. اگر قدرت داشته باشم که ظلم را از شما به چیزی عزیزتر از جان و ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
♥️ امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام السّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجان 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
❣هیچوقت به تهش فکر نکن چون ممکنه برسی به غم ته زندگی به این قشنگی، میرسی به مرگ. ته یک روز خوب ممکنه برسی به شب پر از فکر و خیال. ته یک خاطره قشنگ، ممکنه برسی به یک یادش بخیر. از حس و حال الانت لذت ببر، در لحظه زندگی کن... به تهش فکر نکن!... ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
از جان و خونم باشد دور کنم، چنین خواهم کرد. سلام بر شما ای أباعبدالله! شهادت می دهم که بر هدایت شما و هدایت پدرتان استوار هستم.[6] عابس دیوانه ی امام حسین (ع) بود عابِس بن أبی شَبیبِ شاکری پس از بیان ارادتش به مقام ولایت در حالی که شمشیرش آخته بود و زخمی بزرگ بر پیشانی داشت وارد میدان رزم شد و با فریادی بلند مبارز طلبید[7]. ربیع بن تمیم همدانی می گوید: همین که به میدان رو می آورد، او را شناختم. من عابس را در غزوات و جنگ ها دیده بودم. او شجاع ترین مردم بود. فریاد زد: ای مردم: «هذا أسد الأسود، هذا ابن أبی شبیب؛ او شیر شیران رزم، پسر شبیب است. سپس گفتم: «مبادا کسی به تنهایی با او درآویزد». پس عابس فریاد می زد: ألا رَجُل ألا رَجُل؟؛ آیا مرد رزم نیست، مرد رزم نیست؟ هیچ کس به سوی او پای پیش نمی نهاد. در این میان فریاد عمربن سعد بلند شد که او را سنگباران کنند. از هر طرف سنگ به سوی او پرتاب می شد. «عابس» وقتی هجوم ناجوانمردانه دشمن را دید، [کلاهخود] و زره از تن به در کرد و پشت بند را گشود و به دور انداخت. قال ربیع الحارثی: فوالله لقد رأیته یطرد اکثر من مائتین من الناس وکانت بینی وبینه صداقه، قلت یا عابس أما تحاذر خوض بحر الحرب مکشوف الرأس؟ فقال عابس ما اصاب المحبّ فی طریق حبیبه سهل؛ ربیع می ‌گوید: به خدا سوگند بیش از دویست نفر از آنها را به خاک انداخت. بین من و عابس رفاقتی بود، ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤