4_5929357052555035279.mp3
33.02M
#دعاء_زمن_الغیبه
یکی از جامع ترین دعاهای مهدوی👌
🎙 ابوذر حلواجی
📚منبع: صحیفه مهدیه
#دعا_در_غیبت_امام_زمان_عج
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3)
✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد،
ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود،
♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست!
⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب..
🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند،
🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند:
" آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست"
🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم:
یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است!
🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند،
از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید.
💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ،
⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت:
هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم...
🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان :
⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست.
⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد.
⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت.
⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند.
✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است.
🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت.
✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند.
♻️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم....
#ادامه_دارد...
📚 حیات الحسین ج3 ص119
ارشاد مفید ص 229
بحار ج 45 ص18
طبری ج 7 ص385
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
4_5913784407377838390.mp3
3.44M
🔹 زندگی را در سایه دین تنظیم کنیم...
🎙سخنران : حجتالاسلام #ماندگاری
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌾🍃🌷🌿🥀☘️
🌷🍃🌾
☘️🥀
🌿
#ادامه_بخش_دوم 🌴ترجمه و شرح خطبه 5 نهج البلاغه؛ بخش دوم: شجاعت امام علی علیه السلام
❇️نکته ها:
1ـ سابقه دلاوريهاى امام(عليه السلام):
🌟امام(عليه السلام) با اشاره کوتاهى به شجاعتها و دلاوريها و ايثارگريهاى خود در غزوات و جنگهاى مختلف اسلامى و در مواضعى چون «ليلة المبيت» (شبى که على(عليه السلام) در بستر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خوابيد و آن حضرت از چنگال دشمن رهايى يافت) و غير آن، به خرده گيران يادآورى مى کند که من از هيچ حادثه مهمّى وحشت ندارم و امتحان خود را در طول زندگى ام به خوبى پس داده ام; بنابراين سکوت من هرگز دليل بر ضعف يا ترس نيست; بلکه مصالح اسلام و امّت اسلامى را در اين سکوت مى بينم; ولى در بيان اين معنا اشاره به ضرب المثل معروفى از رعب مى کند و مى فرمايد: (بَعْدَ اللَّتَيّا وَ الَّتى).
داستان ضرب المثل از اين قرار است که مردى اقدام به ازدواج کرد. اتفاقاً همسر او زنى کوتاه قد، کم سن و سال، بد اخلاق و نامناسب بود و درد و رنجهاى زيادى از او کشيد و سرانجام طلاقش داد. در مرحله دوّم با زن بلند قامتى ازدواج کرد که او هم بيش از همسر اوّل او را رنج و عذاب و آزار داد و ناچار به طلاق او شد; و بعد گفت: «بَعْدَ اللَّتَيّا وَ الَّتى لا اَتَزَوَّجُ اَبَداً; بعد از آن زن کوتاه قد و ديگر زن بلند قامت، هرگز همسرى انتخاب نخواهم کرد» و اين ضرب المثلى شد براى حوادث بزرگ و کوچک و صغير و کبير; اشاره به اين که من در زندگانيم همه گونه حوادث را با شجاعت و شهامت پشت سر گذاشته ام و ديگر جاى اين توهّمات درباره من نيست.
2ـ چرا از مرگ بترسم؟!
نکته ديگر اين که امام(عليه السلام) مى فرمايد: علاقه من به مرگ از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادرش بيشتر است. درست است که شير و پستان مادر مايه حيات طفل هستند که طفل آب و غذا و حتّى دارو را از آن مى گيرد، به همين دليل هنگامى که پستان را قبل از رفع حاجت از او مى گيرند چنان داد و فرياد و جزع مى کند که گويى تمام دنيا را از او گرفته اند; هنگامى که به او باز مى گردانند آن چنان اظهار خشنودى مى کند که گويى تمام عالم را به او داده اند; ولى اين علاقه هرچه هست از غريزه سرچشمه مى گيرد; امّا علاقه امام(عليه السلام) و همه عارفان الهى به مرگ و ملاقات پروردگار (مخصوصاً شهادت در راه خدا) علاقه اى است که از عقل و عشق مى جوشد. آنها مرگ را سرآغاز زندگى نوين در جهان بسيار گسترده تر مى بينند. مرگ براى آنها دريچه اى است به سوى عالم بقا، شکستن زندان است و آزاد شدن، گشوده شدن درهاى قفس است و پرواز کردن به عالم بالا و به سوى قرب پروردگار، کدام عاقل، آزادى از زندان را ناخوش مى دارد؟(6) و نجات از دنياى پست و محدود و آميخته با هزار گونه ناراحتى و آلودگى و گام نهادن در دنيايى پر از نور و روشنايى را بد مى شمارد؟!
آرى کسانى از مرگ مى ترسند که آن را پايان همه چيز مى پندارند، يا آغاز عذاب اليم به خاطر اعمال زشتشان مى بينند.
امام(عليه السلام) با آن همه افتخارات و معارف والايش چرا از مرگ بترسد؟ و لذا با سوگند و تأکيد مى فرمايد: «پسر ابوطالب اُنس و علاقه اش به مرگ از اُنس و علاقه طفل به پستان مادرش بيشتر است».
لذا در يکى ديگر از کلماتش مى فرمايد: «فَوَ اللهِ ما اُبالى دَخَلْتُ اِلَى الْمَوْتِ اَوْ خَرَجَ الْمَوْتُ اِلَىَّ; به خدا سوگند باک ندارم که من به سوى مرگ بروم يا او به سوى من آيد (هنگامى که در راه هدف مقدّس الهى باشد)».(7)
نيز به همين دليل در کلام معروفش که يک دنيا عظمت از آن مى بارد در آن لحظه که شمشير «ابن ملجم» بر فرق مبارکش وارد شد، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ; به پروردگار کعبه پيروز شدم (و رهايى يافتم)».(8)
3ـ چرا سکوت کردم؟
#ادامه_دارد #بخش_دوم #قسمت_دوم
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🌷🍃🌾🌿🥀🕊
#جمعہ یعنے
عطر نرگس در هوا سر مےڪشد
جمعہ یعنے
قلب عاشق سوے او پر مےڪشد
جمعہ یعنے
روشن از رویش بگردد این جهان
جمعہ یعنے
انتظار مَهدے صاحب زمان
السلام علیک #یاأباصالح_المهدی
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍃🌾🌿🌷🍃🥀🕊
🥀🌿🌾
🌷🍃
🍃
⚖️ #قضاوتهای_امیرالمؤمنین_علیه_السلام⚖️
#اتهام_به_قتل
🔹مردي را در خرابهاي ديدند كه كاردی خون آلود در دست داشت، و در همان نزديكي نيز كشتهاي بود كه در خون خود ميغلتيد، مرد را دستگير كرده و نزد حضرت اميرالمؤمنین عليهالسلام بردند.
آن حضرت به متهم فرمود: چه ميگويي؟
🗡متهم گفت: من آن مرد را كشتهام، علي عليه السلام طبق اقرارش دستور داد از او قصاص بگيرند.
ناگهان مردي شتابزده نزد آن حضرت آمده و گفت: من آن شخص را كشتهام.
🕊اميرالمؤمنين به مرد اول فرمود: چطور شد بر عليه خودت اقرار كردي؟
متهم: زيرا توانايي انكار نداشتم، بدان جهت كه افرادي مرا در خرابهاي با كاردي خون آلود بر بالين كشتهاي ديده بودند، و بيم آن داشتم كه اگر اقرار نكنم مرا بزنند.
حقيقت مطلب اين است كه من در نزديكي آن خرابه گوسفندي را ذبح كرده، پس در حالي كه كارد خون آلودي در دست داشتم به منظور قضاي حاجت داخل در خرابه شدم ناگهان كشتهاي را ديدم كه در خون خود ميغلتيد، بالين او رفته حيرت زده به او نگاه ميكردم كه ناگهان اين گروه وارد خرابه شده مرا به آن حال ديده دستگيرم نمودند.
🌟اميرالمؤمنین عليهالسلام به حاضران فرمود: اينها را به نزد فرزندم حسن ببريد و از او حكم مسأله را بپرسيد.
✨حضرت امام حسن عليهالسلام در پاسخ آنان فرمود: به اميرالمؤمنینبگوييد اگر اين مرد مسلماني را كشته، ولي جان ديگري را از مرگ نجات داده است، و خداوند ميفرمايد:
و من احياها فكانما احيا الناس جميعا؛ هر كس جاني را احيا كند مثل اين است كه همه مردم را احيا كرده است.
هر دو آزاد ميشوند. و خونبهاي مقتول از بيت المال پرداخت ميگردد.
📚فروع كافي، ج 7، ص 289. تهذيب، ج 10، ص 173، حديث 19.
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
سبک زندگی عاشورایی زمینه ساز حکومت مهدوی 5-ملایی.mp3
8.92M
#سبک_زندگی_عاشورایی_زمینه_ساز_حکومت_مهدوی
🎙استاد ملایی
🔺قسمت پنجم: عبودیت
🔸قیام عاشورا برای این است که طور دیگه ای به زندگی نگاه کنیم.
🔸زندگی یعنی درک حق و حرکت در مسیر حق تا رسیدن به حق.
🔸تعبیر دیگر این، بندگی و عبودیت خداست.
🔸اگه تو بندگی خدا رو کنی به مقام خداوندگاری میرسی.
🔸در حدیث قدسی داریم که توبیا حرف منو گوش کن تورو مثل و نظیر خودم میکنم...
🔸چطور بندگی رو در خود ثابت کنیم؟
با عبادت.
🔸عبادت یعنی اظهار بندگی و خضوع.
🔸عبادت های ظاهری برای دورشدن از غفلت و تعالی روح ماست.
🏴🏴🏴
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍