eitaa logo
کانال ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡍ߭ ܥ݆ܣߊ‌ܝ‌ܥ‌‌ܘ ܩܫࡎࡐ‌ܩܢ ܫܠࡅ࡙ܣܩܢ ߊ‌ܠܢܚܠߊ‌ܩܢ
3.4هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
7.4هزار ویدیو
378 فایل
🌺براے بهره‌منـבے از پیامبر ص و سایر ائمه(علیهم السلام) نیز بایـב از واسطه‌ے ؋ـیض الهے بهره‌منـב گشت و از בریچه‌ے وجوב حجت زماט از انوار سایر معصومین(علیهم السلام) بهرـہ منـב شـב.تمام سعاבت و شقاوت انساט בرگرو معر؋ـت امام زماט عج اللـہ است‌ 🌼 @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💎کرامات امام حسین علیه السلام: ⬛️ لبخند حسین علیه السلام : ✍️بعضی از موثقین اهل علم در نجف اشرف نقل کردند از مرحوم عالم زاهد شیخ حسین بن شیخ مشکور که فرمود: در عالم رؤیا دیدم در حرم مطهر حضرت سید الشهداء علیه السلام مشرف هستم و یک نفر جوان عرب معیدی وارد حرم شد و بالبخند به آن حضرت سلام کرد و حضرت هم بالبخند جوابش را دادند. فردا شب که شب جمعه بود، به حرم مطهر مشرف شدم و در گوشه از حرم توقف کردم. ناگاه همان عرب معیدی که در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید بالبخند به آن حضرت سلام کرد. ولی حضرت سید الشهداء علیه السلام را ندیدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد. عقبش رفتم و سبب لبخندش را با امام علیه السلام پرسید. تفصیل خواب را برایش نقل کردم و گفتم: چه کردی که امام علیه السلام با لبخند به تو جواب می دهد؟ گفت: پدر و مادرم پیرند و در چند فرسخی کربلا ساکنیم، شبهای جمعه که برای زیارت می آمدم یک هفته پدرم را سوار بر الاغ کرده می آورم و هفته دیگر مادرم را می آوردم؛ تا اینکه شب جمعه ای که نوبت پدرم، بود، چون او را سوار کردم، مادرم گریه کرد و گفت: مرا هم باید ببری، شاید هفته دیگر زنده نباشم. گفتم: باران می بارد و هوا سرد است؛ مشکل است. نپذیرفت. ناچار پدر را سوار کردم و چون در آن حالت با پدر و مادر وارد حرم شدم، حضرت سید الشهداء علیه السلام را دیدم و سلام کردم. آن بزرگوار برویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا به حال هر شب جمعه که مشرف می شوم، حضرت را می بینم و با تبسم جوابم می دهد. 📚چهل داستان از کرامات امام حسین علیه السلام .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_43797787.mp3
3.24M
دعای ندبه چه قدر از قافله دور مانده­ای! گهگاه که یاد ندبه ­خوانی می­افتی، با خودت می­گویی؛ چه قدر از قافله دور مانده­ ای! وقتی میبینی عده­ ای هر صبح جمعه به ضریح انتظار دخیل بسته­ اند، معتکفند، و با چشمانی سرشار از چشمه­ های اشک و دستانی گره شده به ضریح، غربت مولایشان را ندبه می­کنند!
🌺🍂🍃🍂🌺🍂✨ 🍂🍃🌺 🍃🍂 ✨ ... همان گونہ ڪہ چشم هایمان را از خوابـــ بیدار کردے، قلب هاے ما را از غفلتــ بیدار ڪن. و همان گونہ ڪہ جهان را به نور صبح منور گرداندے، زندگے مان را به نور هدایت «عج» منور بگردان. بنویس براے ما پاڪ شدن گناهان و پوشش عیوب و نرمےقلوب و بر طرف شدن غم ها و آسان شدن ڪارها را. و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت بر صراط بندگی‌اتــ قرار بده. ✨ 🍃🍂 🍂🍃🌺 🌺🍂🍃🍂🌺🍂✨
... ♡|عِشق یَعنے نام زیباےِ حُسین ♡|عِشق یَعنے سَروَرَت باشَد حُسین ♡|عِشق یَعنے دَم بِه دَم گُویے حُسین...
با سلام خدمت همه همراهان عزیز. در بزرگداشت علامه گرانقدر علامه مجلسی، با این عالم وارسته بیشتر آشنا شویم التماس دعا🌹
آفتابی بر منبر  🌹 مجلسی که در مدرسه ملا عبدالله به اقامه نماز و تدریس اشتغال داشت بعد از رحلت پدر بزرگوارش در مسجد جامع اصفهان به اقامه نماز و درس دادن مشغول گشت.سید نعمت الله جزایری که نامی ترین شاگرد اوست ، می گوید:با آنکه در سن جوانی به سر می برد چنان در علوم تتبع کرده بود که احدی از علمای زمانش به آن نرسیده بودند. هنگامی که در مسجد جامع اصفهان مردم را موعظه می کرد هیچ کس فصیح تر و خوش کلام تر از او ندیدم . حدیثی که شب مطالعه می کردم چون صبح از او می شنیدم چنان بیان می کرد که گویی هرگز آن را نشنیده ام . تواضع و بزرگمنشی او چنان بود که بسیاری از بزرگان حوزه برای نشان دادن ارادت خود به او و شناساندن ارزش علامه به طلاب جوان گاهی به پای درس ایشان حاضر می شدند.
علامه و پاداش سلطان حسین 🌹 پس از مرگ شاه سلیمان درباریان و خواجه سرایان ، حسین میرزا (سلطان حسین )را بر تخت نشاندند.شاه در وقت تاج گذاری چنانچه مرسوم بود شمشیر را به کمر او ببندد ، علامه مجلسی را پیش خواند و درخواست کرد که این تشریفات را او انجام دهد. شاه رو به علامه کرد و گفت : به ازای این خدمت چه تقاضایی داری و چه پاداشی می طلبی ؟ علامه چیزی را گفت که عظمت روح بلند و دیدگاه وسیع سیاسی او را نشان داد. وی بر سه نکته تاکید ورزید. سه نکته ای که ملتهای بزرگ با آرمانهای متعالی را به زانو در می آورد و در غبار ذلت و خواری را بر چمشان می نشاند:فساد، تفرقه و بی تفاوتی نسل جوان ! پس ((رو به شاه کرد و گفت : تقاضا دارم شاه فرمانی صادر کند و نوشیدن مسکرات ، جنگ میان تفرقه ها، همچنین کبوتربازی را نهی فرماید. شاه با رضایت خاطر پذیرفت و فوری فرمانی را به همان مضمون صادر کرد.))علامه همچنین او را ترغیب کرد که فرمانی دیگر برای طرد صوفیان از شهر امضا کند. علامه علاوه بر مبارزه با صوفیان با کشیشان دربار، بیگانگان ، نمایندگان موسسات و شرکتهای غربی به مبارزه با بت پرستان پرداخت . روزی به علامه مجلسی خبر دادند که بت پرستان در شهر اصفهان در خانه ای بتی قرار داده اند و برای نیایش و پرستش آن بت به آن خانه می روند. علامه بعد از تحقیق و آگاه شدن از محل بت فتوای خراب کردن آن را صادر کرد.
سفر با سلاح قلم 🌹 علامه هیچگاه در سفر، قلم - این سلاح حوزوی - را از خود جدا نمی ساخت و همواره آن را چون دل خویش صیقل می داد و با آن به راز و نیاز می پرداخت علامه جلد بیست و دوم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تالیف نمودو در مراجعت از سفر خراسان در بین راه ترجمه خطبه امام رضا(ع ) و رساله و جیزه رجب را نگاشت .هنگام سفرهای علامه طلاب فرصت را غنیمت می شمردند و با او همراه می شدند تا در فضایی ساده و دوستانه سعادت واقعی را در کلام او جستجو کنند . هنگامی که علامه شرح اربعین را به اتمام رساند یکی از فضلای اهل سنت بعد از دیدن کتاب از راه انصاف و محبت گفت : ما گمان می کردیم پایه علمی علامه مجلسی منحصر به ترجمه کتاب از عربی به فارسی است تا اینکه کتاب ((اسماء و العالم )) بحار و ((شرح اربعین )) او را دیدم ، دانستم که علامه مجلسی دانایی است که مافوق او در علم منصور نمی باشد.
بسوی این خوان نعمت بشتابید🌹 علامه در مقدمه بحارالانوار چنین می نگارد.در آغاز کار به مطالعه کتابهای معروف و متداول پرداختم و بعد از آن به کتابهای دیگری که در طی اعصار گذشته به علل مختلف علل مختلف متروک و مهجور مانده بود رو آوردم . هر جا که نسخه حدیثی بود سراغ گرفتم و به هر قیمتی که ممکن شد بهره برداری می کردم . شرق و غرب را جویا گشتم تا نسخه های بسیار گردآوری نمودم . در این مهم دینی جماعتی از برادران مذهبی مرایاری نمودند تا به فضل الهی مصادر لازم رابدست آوردندبعد ازتصحیح وتنقیح کتابها بر محتوای آنها واقف شدم نظم وترتیب کتابها رانامناسب دیدم و دسته بندی احادیث را در فصلها و ابواب متنوع راهگشای محققان و پژوهشگران نیافتم . از این رو به ترتیب فهرستی همت گماشتم که از هر جهت جالب و مفید باشد. در سال 1070 هجری این فهرست را ناتمام رها کردم و از فهرست بندی سایر کتابها دست کشیدم که اقبال عمومی را مطلوب ندیدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع دیدم ...ترسیدم که در روزگاری بعد از من باز هم نسخه های تکثیر شده من در طاق نسیان متروک و مهجور شود و با مصیبتی از ستم غارتگران زحمات مرا در تهیه نسخه ها بر باد دهد، لذا راه خود را عوض کردم - از خدا یاری طلبیدم - و به کتاب بحار الانوار پرداختم . پس ای برادران دینی که ولایت امامان را در دل و ثنای آنان را بر زبان دارید به سوی این خوان نعمت بشتابید و با اعتراف و یقین کتاب مرا دست به دست ببرید و با اعتماد کامل به آن چنگ بزنید و از آنان نباشید که آنچه را در دل ندارند بر زبان می آورند)).
چطور شیعه شدید🌹 پسر وحید بهبهانی گفته است: من یک وقت توی یک جزیره‌ای رفتم همه مردم کافر بودند، یک خانواده شیعه بود. گفتم چرا شما شیعه هستید و چطور شیعه شدید؟ گفتند ما این کتاب را خواندیم و شیعه شدیم. وقتی آن کتاب را خواندم دیدم یکی از کتاب‌های فارسی علامه مجلسی است. و اولین کسی که حدیث را به زبان فارسی ترجمه کرد، علامه مجلسی بود.
🔴 برداشت‌‌های انحرافی از انتظار ♦️بعضی‌ها، انتظار فرج را به این می‌دانند که در مسجد، حسینیه، و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از خدا بخواهند... دیگر غیر از این کاری ازشان نمی آمد و فکر این مهم، که یک کاری بکنند، نبودند. ♦️یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می‌گفتند: این است که، ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه می‌گذرد، ما تکلیف‌های خودمان را عمل می‌کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می‌کنند، دیگر ما تکلیفی نداریم. ♦️یک دسته‌ای می‌گفتند: که باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‌خواهند بکنند، گناه‌ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. ♦️یک دسته‌ای از این بالا‌تر بودند. می‌گفتند: باید دامن زد به گناه‌ها. دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف بیاورند.که این دسته اشخاص ساده لوح هم بودند. ♦️یک دسته دیگری بودند که می‌گفتند: هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند (1) ♦️حضرت صاحب که تشریف می‌آورند، برای چه می‌آیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را برای اینکه حکومت را تقویت کنند. برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه قرآن، دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را، برای اینکه حضرت بیایند؟! ♦️قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ ونشر و اجرای آن، بیست و سه سال زحمت طاقت فرسا کشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ ♦️آیا خدا، اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را‌‌ رها کرده است؟ اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آن‌ها بد‌تر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است (2) 📚(1): صحیفه نور امام خمینی، جلد۲، صفحه۱۹۶-۱۹۷ 📚(2):کتاب ولایت فقیه امام خمینی، صفحه ۳۰
🔻اخلاق انتظارمحور و سه بایسته 👈نکته مهمی که منتظران باید در زمینه توجه به اخلاقی خود به آن توجه کنند نوع رویکرد به این مقوله است زیرا ما معتقدیم که سخن از با هر رویکردی نمی‌تواند کارکرد مؤثری برای منتظران داشته باشد بلکه ✅اولا صحبت از چنین اخلاقی باید با رویکرد و در راستای برای تشریح شود؛ ✅ثانیا آن واکاوی شود و سپس دستیابی به این اهداف تبیین گردد ؛ ✅ثالثا نسبت به پیمودن این ‌راه تا رسیدن به اهداف مورد نظر متعهدانه شود؛ 👈👈ما از چنین رویکردی در اخلاق تعبیر به یا تعبیر می‌کنیم که منظور از آن«اوصاف اخلاقی است که زمینه‌هایی ایجاد می‌کند تا شرایط فردی و اجتماعی برای پذیرش و امام فراهم شود». استاد