.
#زمزمه
#نوحه_مناجاتی
#مناجات_با_خدا
زِ بارِ عصیان،شکسته بالم
از کرمت کن،نظر به حالم
یا رب محب،علی و آلم
الهی العفو۴
بار گناهان،شد کوله بارم
در گلشن تو،من همچو خارم
جز تو خدایا،کسی ندارم
الهی العفو۴
گم کرده راهم،بر تو پناهم
آمده ام با،حال تباهم
به حق حیدر،نما نگاهم
الهی العفو۴
من میهمانِ،ناخوانده هستم
از همه خوبان،جامانده هستم
بیچاره ام من،درمانده هستم
الهی العفو۴
شرمندگی ها،نموده آبم
تو بنده ی خود،کردی خطابم
به حق زهرا،بده جوابم
الهی العفو۴
یا رب به بند،نفسم گرفتار
بار گنه از،دوشم تو بردار
به حق زینب،خلاق دادار
الهی العفو۴
تویی خدایا،همه کس من
تمام عمرم،همنفس من
برس به دادم،فریادرس من
الهی العفو۴
#حاج_رضا_یعقوبیان✍
#طلیعه_رمضان
#سبک_کبوتر_من_مپر_ز_لانه
#سبک_بر_خاک_حجره_سر_میگذارم
.👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#زمزمه
#نوحه
#مناجات_با_خدا
من بنده ای بدم
با دعوت آمدم
دارم به لب نوا
یا غافر الخطاء
یا غافرالخطاء۴
یا رب تویی مجیر
دست مرا بگیر
ای حی کبریا
هستی تو رهگشا
یا غافر الخطاء۴
من کرده ام خطا
کردم به خود جفا
دیدی بدم ولی
کردی مرا صدا
یا غافر الخطاء۴
آلوده و بدم
با گریه در زدم
در ماه رحمتت
گفتی به من بیا
یا غافر الخطاء۴
من کردهام خطا
تو کرده ای عطا
از لطف و مرحمت
دادی به من بها
یا غافر الخطاء۴
این اشک و آه من
باشد گواه من
توبه نموده ام
قلبم بده جلا
یا غافر الخطاء۴
ای تکیه گاه من
بر تو نگاه من
با یک نگاه تو
گردم ز غم رها
یا غافر الخطاء۴
در غفلتم خدا
بین خجلتم خدا
یا رب مرا ببخش
بر سوز گریه ها
یا غافر الخطاء۴
بد بوده ام خدا
آلوده ام خدا
یا رب به درگهت
من دارم التجا
یا غافر الخطاء۴
کن حاجتم روا
درد مرا دوا
امشب مرا ببخش
یا رب به مرتضی
یا غافر الخطاء۴
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_کوفه_سرزده_صبح_وصال_من
#مناجاتی_ماه_رمضان
👇👇
.
#مناجات_شعبانیه
←من به این پرده پوشی ات، در آخرت محتاج ترم...😔
✏️ إِلٰهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْأُخْرىٰ .إِلٰهِى قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَىَّ إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِى يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلىٰ رُؤُوسِ الْأَشْهادِ
💠 ترجمه : «خدایا گناهانم را در دنیا پوشاندی و من به این پرده پوشی ات، در آخرت محتاج ترم...
در دنیا، حتی نزد بندگان شایسته ات نیز، گناهانم را فاش نکردی، پس در روز قيامت هم، نزد آنان که شاهد هستند رسوایم مکن...» .
.............
الهی ...
دنیا که پوشاندی خطا را پس
در آخرت رسوا مکن ما را
.
2.98M
توسل به #امام_زمان عج و روضه
حاج مهدی ایروانی🎤
بیا که بی رخ تو طاقتی ندارم من
به غیر دیدن تو حاجتی ندارم من
گل همیشه بهارم تو هستی وبی تو
به سیرباغ وچمن رغبتی ندارم من
به غیر نقش ولای تو از ازل ای دوست
به لوح سینه ی خود زینتی ندارم من
تمام عزت من از طفیل مهر شماست
بدون مهر شما عزتی ندارم من
از آن زمان که مرا با تو آشنا کردند
به غیر بندگیت عادتی ندارم من
تویی که محرم راز دل غریب منی
به جزتو با دگری صحبتی ندارم من
گذشت عمرمن و چشم من به ره مانده
بیا امید دلم فرصتی ندارم من
اگر چه من زگناهم دل تو را خستم
اگر چه غیر ریا طاعتی ندارم من
به جان فاطمه هرگز مران مرا زین در
که غیر تو به کسی الفتی ندارم من
مرا به رسم غلامی قبول کن مولی
اگرچه روسیه ام، قیمتی ندارم من
وفائیم من وبرعشق تو وفادارم
اگرچه درخور تو خدمتی ندارم من
#سیدهاشم_وفایی✍
مناجات #آخر_شعبان
رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد
این شوق نوکری اثر شیر مادر است
لطفی که کردی تو به من مادرم به من نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
*
یادم نمی رود که همه عزتم تویی
من پای سفره ی تو شدم محترم حسین
---
ای بی کفن سینه شکسته ارباب
آرامش سینه های خسته ارباب
وای از دل خواهرت که می دید
بر سینه تو شمر نشسته ارباب
---
آن گونه رخ به خاک منه، معجرم که هست
حیف ازسرتو نیست بیفتد، سرم که هست
گیرم مرا به قتلگهت ره نداد شمر
تاسر به زانویش بنهی،مادرم که هست
#دعای_ندبه
#اصحاب #زهیر
.
#زبانحال_حضرت_زینب #قتلگاه
گفت داداش...
چون زخم های روی تنت ؛گریه ام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریه ام گرفت
با دیده های سرخِ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت
جایی برای بوسه برادر نیافتم
از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت
تا دیدم آن سواره ولگرد نیزه دار
بر تن نموده پیرهنت گریه ام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریه ام گرفت
#وحید_قاسمی✍
.
.
#حضرت_زینب
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود
زمین از خون یاران غرقه خون بود
خودم دیدم فضاى آسمانها
پر از انا الیه راجعون بود
خودم دیدم که نور چشم زهرا
جراحات تنش از حد فزون بود
خودم دیدم که بر هر برگ لاله
نوشته این سخن با خط خون بود
گلى گم کرده ام میجویم او را،
به هر گل میرسم میبویم او را
خودم دیدم گلوى اصغرش را
خودم در بر کشیدم اکبرش را
اگر چه از کنار نهر علقم
زگریه منع کردم خواهرم را
خودم دیدم که زهرا ناله میکرد
خودم دیدم سرشک مادرم را
مکن منعم اگر با اینهمه داغ
زنم بر چوبه محمل سرم را
گلى گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
خودم دیدم که دلها مرده بودند
خودم دیدم همه افسرده بودند
خودم دیدم کبوترهاى معصوم
همه در زیر پر، سر برده بودند
خودم دیدم که گلهاى نبوت
زبى ابى همه پژمرده بودند
همان جایى که فرزندان زهرا
بجرم عشق سیلى خورده بودند
گلى گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانه در بدن داشت
یکى پیراهن کهنه به تن داشت
.
🏴#روضه_حضرت_علی_ع
🏴#گریز_به_حضرت_اباالفضل_ع
🏴#گریز_به_حضرت_زینب_س
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خدا نگهدار گریه های نیمه شب
خدا نگهدار ای یتیمای عرب
خدانگهدار بچه هایی که بودین
منتظره سفره های نون و رطب
خداحافظ سفره ی نون و نمک
خداحافظ غصه ی تلخ فدک
خدا حافظ چاه غم های علی
خداحافظ کوچه و صبر و محن
خداحافظ روزگار ، خداحافظ غم یار
خداحافظ بچه ها ، خداحافظ ذوالفقار
بابا حیدر بابایی …
پلک های بستت تنمو میلرزونه
فرق شکسته ات تنمو میلرزونه
صدات میلرزه تا با من حرف میزنی
صدای خسته ات( دلم و میلرزونه)۲
خداحافظیت جوابم میکنه
*امشب شب یتیمیه زینب،دیگه باید بهت چه جوری بگم،زینب دیگه بی بابا شد*
دوباره خونه علی غوغا شده
زخم سر مولای کوفه وا شده
صدای ناله ضعفش نیمه شب
مثل شبای آخر زهرا شده
*هر طبیبی آوردن گفتن دیگه علی رفتنیه ای گداهای نیمه شب علی،نانجیب زهرو کشیده بود به این شمشیر،زهری که وقتی طبیب نگاه کرد امیرالمؤمنین دستمال زردی رو به پیشانی بست دیگه همچین شبی صورت
علی رو نگاه میکردی با اون دستمال زرد یکی شده بود،به قدری حضرت رنگ و روش برگشت؛شایدم این امشب بود نمیدونم فرمود همه برن بیرون،صورت ورم کرده یه مرتبه اشاره کرد فرمود:همه بیرون برن فقط بچههای
زهرا کنار بستر من باشن،میخوام وصیت کنم،همه بیرون رفتن،ابی عبدالله،امام حسن،دخترانش زینب و کلثوم کنار بستر دیدن مولا یه نگاهی کرد دور و بر بستر و فرمود:حسن جان پس عباسم کجاست؟!! بابا فرمودید
فقط بچه های زهرا باشن،فرمود عباسم پسر زهراست،اون ذخیره ی کربلاست …
اومد دید پشت در عباس سرشو پایین انداخته صدا زد داداش بیا،داداش مگه بابام نفرمودند فقط بچه های فاطمه؛صدا زد عباس مژده بهت بدم بابام گفته تو هم پسر زهرایی …” اومد کنار بستر بله بابا؟ فرمود سرتو بالا
بیار” دست عباس و گرفت،هی این دست و لمس میکرد … یه مرتبه فرمود حسین جان نزدیک بیا با یه دستش دست عباس،با یه دستش دست حسین،یه وقت دیدن دست حسین و تو دست عباس گذاشت صدازد
عباس حسین و به تو میسپارم …” یه نگاه کرد صدا زد عباس یادت نره حسین من کربلا غریب و تنهاست،همه جا کنار حسین باش،نکنه غم رو دل حسین بیاد،اینا پسرای زهرا هستن،حسین و تنها نزار عباس جان(من یه
جای دیگه میخوام برم بسم الله من از امام رضا معذرت میخوام ببینم غیرتی ها چه میکنند)،عباس جان همه جا حواست به زینب باشه ….
زینب من چهار سالش بود به حسن میگفتم روشنی هارو خاموش کنه تا کسی قدو بالای زینب و نبینه،عباس کربلا حواست به زینب باشه … خدا هرکی خواهر داره براش نگه داره” یه جا زینب عباس و صدا زدم من از
امام رضا معذرت میخوام اونم مجلس یزید بود سر بریده رو آوردن نانجیب چوب به لب و دندان میزد یه وقت زینب چشمش افتاد به سر بریده عباس داداش کجایی ببینی نامحرم ها دور ما ….
حسین …
#شب قدر🥀🥀🥀🥀
#روضه شب بیست و یکم رمضان
مناجات امام زمان (ع)
#روضه شهادت امام علی(ع)
يَا اَبَا الْحَسَنِ، يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، يا عَلِىَّ بْنَ أَبيطالِبٍ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللَهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ.
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یابن الحسن... آقاجانم...
شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین...
کجا خیمه ی عزا بر پا کردید...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم...
اما شما در کنارمون نباشید...
ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا...
حرم آقامون امیرالمومنین...
خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد...
روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد...
ما بشینیم در کنار شما...
زار زار گریه کنیم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا صاحب الزمان...
شب شهادت آقامون امیرالمومنینه...
امشب با پای دل بریم خانه امیرالمومنین...
خدایا امشب خانه حضرت چه خبره...
🔸علی در بستر مرگ است و مشغول نماز امشب
🔸بگو خادم به مسجد، خسرو خوبان نمی آید
شب یتیمی اربابمون حسینه...
شب یتیمی خانم زینب کبری است...
خواهرها امشب با زینب کبری هم ناله شید...
هی مياد کنار بستر بابا...
مثل پروانه...
دور بستر بابا میگرده...
به صورت زیبای بابا نگاه میکنه...
هی میگه بلاخره خوب میشی بابا...
بلاخره زخم سرت خوب ميشه بابا...
بلاخره از جات بلند میشی...
بابای خوبم...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
امشب بچه های کوفه هم یتیم شدند...
هی میگن مادر اون آقایی که...
هر شب برای ما نان و خرما میآورد...
چرا ديگه نمیاد...
مادر ... اون آقای که مثل پدر...
هر شب ما رو نوازش میکرد...
چرا نیومد...
🔸یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
🔸که ای مادر چرا غم خوار ما طفلان نمی آید
تا یتیمان کوفه فهمیدند...
برای زخم سر امیرالمومنین شیر خوبه...
هر کدوم از این بچه ها...
یک ظرف شیر رو به دست گرفتند...
اومدند پشت درب خانه امیرالمومنین...
لحظات آخر امیرالمومنین...
صدا زد حسنم پسرم...
بیا... میخوام وصیت کنم...
یکی یکی حرفهاش رو گفت...
تا جایی که صدا زد...
منو شبانه دفنم کن...
(میدونید برای چی)
آخه اگه خوارج قبر آقا رو پیدا میکردند...
بدن مطهر حضرت رو سالم نمی گذاشتند...
حتما بدن مطهر رو آتش میزدند...
میخوام بگم آقا جان امام حسن...
خوب شد شما...
بدن امیرالمومنین رو شبانه دفن کردید...
اما ... ای کاش امام سجاد هم...
میتونست بدن باباش حسین رو...
مخفیانه دفن کنه...
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...
قبل از اینکه بدن بابا رو دفن کنه یکدفعه ببینه...
ده نفر اسب هاشون رو نعل تازه زدند...
(زبانم لال بشه...)
انقدر بر روی بدن عزیز زهرا...
اسب تاختند...
تمام استخوانها شکست...
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
یک کاری با بدن کردند...
وقتی خواهرش زینب...
اومد کنار جنازه قطعه قطعه برادر...
یک نگاهی کرد...
باتعجب صدا زد...
آیا تو برادر منی...
🔸زينتِ دوشِ نبي را همه بُرديد ز ياد
🔸به خدا اين بدنِ اسب دوانيدن نيست
🔸چه بلائي سر ِ اين شاهِ غريب آورديد
🔸كه شناسائيِ او بسته به يك ديدن نيست
الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀