Mirdamad 1402 shab08 a.mp3
26.47M
|⇦•جوانان عالم به فدایت....
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هشتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
.
#زمینه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_زمینه
#زمینه۲۱
بند اول
به روی خاک کربلا ریخته هر جا جگرم
پخش شده ، بخش شده به خاک صحرا پسرم
ماهِ نشسته در خُسوف ، مُلقَیً عَلَی الارضِ الطُفوف
فَقَطَّعُوهُ بِالسیوف ، وای علیِّ اکبرم...
مثل انارِ دانه دانه بر زمین
ریخته از پیکر تو ، وای علی...
نمیشه باورم تویی اکبر من؟!
چه آمده بر سر تو؟...وای علی...
یک علی اکبرم...
گشته صدها علی
ماندهای بر زمین
پیش بابا ، علی
بند دوم
خودم رو تا تنِ تو بر خاکِ بیابون بکشم
علی علی میگم و آه از دلِ پر خون بکشم
زخمی شده ابروی تو ، خونی شده گیسوی تو
چه جوری از پهلوی تو نیزه رو بیرون بکشم
یبار دیگه منُ صدا بزن علی
ای پسرم من پدر پیر توام
دست منُ بگیر و تا خیمه ببر
من پدر پیر و زمینگیر توام
عمه آمد ببین
بین میدان علی
غرقِ در زاری و
مو پریشان علی
بند سوم
بلند گریه میکنم به پاره های پیکرت
بلند خنده میکنند به گریه های پدرت
چجوری از خاک بلا ، جمع کنم علی تو را؟
بیار اباالفضل عبا ، بیچاره شد برادرت
بلند شو تا که بریم خیمه علی
تا پدرت غریب و تنها نمونه
تنت رو جمع کردم ، اما رو زمین
خدا کنه از بدنت جا نمونه...
میچکد از عبا
خون تو بر زمین
قدّ چون کمان و
اشک من را ببین
#محمدعلی_انصاری✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#نوحه_سنتی
#دهه_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
۱۱۰۲
تاج سرم حسین من سرجدا گشتی
دیدم میان قتلگه جابجا گشتی
واویلا واویلا
****
دیدم به دست شمردون گیسویت چرخید
دیدم که حنجر تو را خنجرش بوسید
واویلا واویلا
****
تو دست و پا میزدی و همه خندیدند
سایهی ناموس تو را آخرش دیدند
واویلا واویلا
****
#محمود_اسدی_شائق✍
..............
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#نوحه
۱۰۹۶
تنهای تنهایم ولی من تو را دارم
بنگر تماشایی مرا بر سر دارم
حسین جان حسین جان
****
سربسته میگویم میا ای گل طاها
ترسم شود پاره تنِ اکبرِ لیلا
حسین جان حسین جان
****
تو را به جان مادرت ای حسین جانم
کوفه میا با دخترت ای حسین جانم
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
#نوحه
۱۰۹۷
بیا ازاینجا یا اخا تا که برگردیم
حرف جدایی یا مزن یا که برگردیم
حسین جان حسین جان
****
ترسم در اینجا پیکرت زیرو رو گردد
گلوی تو با دشنه ای روبرو گردد
حسین جان حسین جان
****
ترسم در این زمین شود جسم تو خونبار
یک تکه بوریا شود کفنت ای یار
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق✍
........
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#نوحه
۱۰۹۸
خوش آمدی خوش آمدی کنج ویرانه
نیمهی شب به دیدن طفل دردانه
ای بابا ای بابا
****
ای سر ز حال دختر با خبر هستی
چرا دو چشمت را روی دخترت بستی
ای بابا ای بابا
****
همان که گیسوی مرا میکشید بابا
میان قتلگه ز تو سر برید بابا
ای بابا ای بابا
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#نوحه
۱۰۹۹
از خیمه تا کنار تو آمدم باسر
به شوق یارب ات عمو میزدم پرپر
عموجان عموجان
****
دیدم که افتاده تنت بین یک لشگر
هرکس رسیده میزند ضربه بر پیکر
عموجان عموجان
****
از کودکی بودی عمو همه هست من
باشد سپر برای تو هر دو دست من
عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#نوحه
۱۱۰۰
یکدم بیا به دیدنم ای عموجانم
نمانده قوت در تنم ای عمو جانم
عموجان عموجان
****
من دست و پا زدم عمو زیر دست و پا
شد تیرباران پیکرم چون تن بابا
عموجان عموجان
****
به لب رسیده جان من زیر مرکبها
شکسته استخوان من زیر مرکبها
عموجان عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۱
غنچهی زیبای حرم ای علی جانم
لای لای علی اصغرم ای علی جانم
لالایی لالایی
****
به جای آب تیرت زدن ای گل عطشان
سرت به یک مو پسرم گشته آویزان
لالایی لالایی
****
بر روی دست من گلم شد دو تا قسمت
محکم تو را گرفتهام ولی با زحمت
لالایی لالایی
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۲
دو چشم خود را وا کن ای لالهی پرپر
ببین که بابا آمده ولدی اکبر
ولدی ولدی
****
دیدی به زانو زدنم کوفه خندیده
جسم تو و اشک مرا حرمله دیده
ولدی ولدی
****
بردن تو تا به حرم کار بابا نیست
کسی شبیه تو علی ارباً اربا نیست
ولدی ولدی
****
#محمود_اسدی_شائق
.........
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۳
پاشو امیرلشگرم یاابوفاضل
سقاو سردار حرم یاابوفاضل
ابالفضل ابالفضل
****
دیدم به زیر نیزهها خم شدی عباس
رشید خیمهها چرا کم شدی عباس
ابالفضل ابالفضل
****
ای غیرتِ تمام من ای علمدارم
به فکر خیمه هایم و فکر بازارم
ابالفضل ابالفضل
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
.....
👇
.
#نوحه
#شب_هشتم_محرم
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
_______________
عازم شده اکبرم ، رفته میدان پسرم
رفته به سوی لشکر ، پیغمبرم
ای که رَوی از بر من ، حیدر رعنای منی
میروی اما بخدا ، علت غم های منی
شد بابای تو خون جگر ، برو امّا آهسته تر
با رفتن تو ای علی ، قلب من شد بشکسته تر
واویلا علی اکبرم
_______________
نمانده جای سالم ، بر روی پیکر تو
آمدم دم اخر ، بر سر تو
شد سر تو مثل علی ، پهلوی تو مادر من
آمده از خیمه برون ، از غم تو خواهر من
از اشکت گشتم خون جگر ، رفتی تو از دستم علی
کاش میشد قبل رفتنت ، بابا من میرفتم علی
واویلا علی اکبرم
.........
#نوحه
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
_____________
ای ساقی لشکرم ، نور دیده ی ترم
بنشسته داغ تو بر ، قلب حرم
دست من و دامن تو ، قاتل من رفتن تو
داغ تو روی دل من ، خون حسین گردن تو
از پیش برادر مرو ، ای تنها پناهم اخا
تو رفتی و رفت همرهت ، آرامش ازین خیمه ها
سیدنا الغریب یا حسین
_____________
رو تن پاره ی مشک ، افتاده جای لبهات
واسه ی من شد قلم ، هر دو دستات
خیمه شده شور و عزا ، از غم چشم تو اخا
کشته منو داغ تو و ، خنده ی دشمن بخدا
پاشو ای پناه حرم ، اواره نشه دخترم
از داغ این دستان تو ، جان نمانده بر پیکرم
سیدنا الغریب یا حسین
شعر و سبک : رضا پرورده
..............
#شب_عاشورا
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
______________
فصل هجران آمده ، شام شهیدان شده
صحرا پر از نغمه ی ، قرآن شده
زمزمه بر روی لبان ، ذکر خدا ورد زبان
اما در آن روز دهم ، پیکر خون نیزه زنان
فردا در صحرای بلا ، سر حسین شود جدا
در پیش چشم خواهری ، میرود روی نیزه ها
سیدنا الغریب یا حسین
________________
با زینب شد روضه خوان گریه دارد بی امان
فردا رأسِ حسین بر ، رحل سنان
نیزه و تیر سهم حسین ، زینب و خون گریه کنان
خون چکد از جسم حسین ، خواهر او ناله زنان
ای وای از دل زینب و ، رفتن سوی شهر جفا
از کوفه به صد ناله دل ، رود سوی شام بلا
سیدنا الغریب یا حسین
شعر و سبک : رضا پرورده
...........
#نوحه
#روز_عاشورا
کُلُّ یَومِِ عاشورا ، کُلُّ اَرضِِ کربلا
وعده ی ما اربعین ، کرب و بلا
و اَعِنّی علی البکاء ، علی غریب کربلا
یا مَنِ اسمُهُ دَوا ، یا حسین خون خدا
شد رکن هر شهادتین ،ذکر عالم به شور و شین
السّلام علی الحسین ، و علی اولاد الحسین
سیدنا الغریب یا حسین
_______________
آمده روز هجر و ، آمده روز عزا
میروی از بر من ، آخر اخا
ریزد از این دیده ی من
اشک غمت تاج سرم
قدری تو آهسته برو
میروی تو از بر من
میبینم در صحرای خون ، که تو دست و پا میزنی
میبینم با چه غصه ای ، داری از من دل میکنی
سیدنالغریب یا حسین
___________________
شد قلب خواهر کباب ، شد ناله ی تو بی جواب
آخر نشد قسمتت ، یک قطره آب
دیگه نشد باور من ، رفتی حسین از بر من
آمده بالای سرت ، با قد خم مادر من
فدای تشنگی تو ، دیدم گفتی اُسقونی
میدید مادرت که شدی ، ای برادر قربونی
سیدنالغریب یا حسین
شعر و سبک : رضا پرورده
👇
.
#نوحه_سنتی
#دهه_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
#گودال
۱۱۰۲
تاج سرم حسین من سرجدا گشتی
دیدم میان قتلگه جابجا گشتی
واویلا واویلا
****
دیدم به دست شمردون گیسویت چرخید
دیدم که حنجر تو را خنجرش بوسید
واویلا واویلا
****
تو دست و پا میزدی و همه خندیدند
سایهی ناموس تو را آخرش دیدند
واویلا واویلا
****
#محمود_اسدی_شائق✍
..............
.
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
#نوحه
۱۰۹۶
تنهای تنهایم ولی من تو را دارم
بنگر تماشایی مرا بر سر دارم
حسین جان حسین جان
****
سربسته میگویم میا ای گل طاها
ترسم شود پاره تنِ اکبرِ لیلا
حسین جان حسین جان
****
تو را به جان مادرت ای حسین جانم
کوفه میا با دخترت ای حسین جانم
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق
.................
#شب_دوم_محرم
#ورودیه_به_کربلا
#نوحه
۱۰۹۷
بیا ازاینجا یا اخا تا که برگردیم
حرف جدایی یا مزن یا که برگردیم
حسین جان حسین جان
****
ترسم در اینجا پیکرت زیرو رو گردد
گلوی تو با دشنه ای روبرو گردد
حسین جان حسین جان
****
ترسم در این زمین شود جسم تو خونبار
یک تکه بوریا شود کفنت ای یار
حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق✍
........
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#نوحه
۱۰۹۸
خوش آمدی خوش آمدی کنج ویرانه
نیمهی شب به دیدن طفل دردانه
ای بابا ای بابا
****
ای سر ز حال دختر با خبر هستی
چرا دو چشمت را روی دخترت بستی
ای بابا ای بابا
****
همان که گیسوی مرا میکشید بابا
میان قتلگه ز تو سر برید بابا
ای بابا ای بابا
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#نوحه
۱۰۹۹
از خیمه تا کنار تو آمدم باسر
به شوق یارب ات عمو میزدم پرپر
عموجان عموجان
****
دیدم که افتاده تنت بین یک لشگر
هرکس رسیده میزند ضربه بر پیکر
عموجان عموجان
****
از کودکی بودی عمو همه هست من
باشد سپر برای تو هر دو دست من
عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
...............
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#نوحه
۱۱۰۰
یکدم بیا به دیدنم ای عموجانم
نمانده قوت در تنم ای عمو جانم
عموجان عموجان
****
من دست و پا زدم عمو زیر دست و پا
شد تیرباران پیکرم چون تن بابا
عموجان عموجان
****
به لب رسیده جان من زیر مرکبها
شکسته استخوان من زیر مرکبها
عموجان عموجان
****
#محمود_اسدی_شائق
............
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۱
غنچهی زیبای حرم ای علی جانم
لای لای علی اصغرم ای علی جانم
لالایی لالایی
****
به جای آب تیرت زدن ای گل عطشان
سرت به یک مو پسرم گشته آویزان
لالایی لالایی
****
بر روی دست من گلم شد دو تا قسمت
محکم تو را گرفتهام ولی با زحمت
لالایی لالایی
****
#محمود_اسدی_شائق
.......
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۲
دو چشم خود را وا کن ای لالهی پرپر
ببین که بابا آمده ولدی اکبر
ولدی ولدی
****
دیدی به زانو زدنم کوفه خندیده
جسم تو و اشک مرا حرمله دیده
ولدی ولدی
****
بردن تو تا به حرم کار بابا نیست
کسی شبیه تو علی ارباً اربا نیست
ولدی ولدی
****
#محمود_اسدی_شائق
.........
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
#نوحه
۱۱۰۳
پاشو امیرلشگرم یاابوفاضل
سقاو سردار حرم یاابوفاضل
ابالفضل ابالفضل
****
دیدم به زیر نیزهها خم شدی عباس
رشید خیمهها چرا کم شدی عباس
ابالفضل ابالفضل
****
ای غیرتِ تمام من ای علمدارم
به فکر خیمه هایم و فکر بازارم
ابالفضل ابالفضل
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
.....
👇
.
#شب_هشتم_محرم
#نوحه_سه_ضرب
#حضرت_علی_اکبر(ع)
درخون فتادی ای ماه لیلا
جسم تو اکبر شد اربا اربا
روح روان من علی آرام جانم
درپیش جسم پاره ات رفته توانم
جانم علی جان
باگریه زخمت را می شمارم
صورت به روی تو می گذارم
جسم تورا برخاک صحرا تاکه دیدم
مردم علی ازاین جهان من دل بریدم
جانم علی جان
مردم تورا تا کردم نظاره
تسبیح من گشته پاره پاره
ازداغ تو بنگرعلی جان بی قرارم
جسم تورا چگونه درعبا گذارم
جانم علی جان
ابوذر رییس میرزایی✍
.👇
مهدی آهنی، گل پر پر.mp3
10.46M
🎼 #نماهنگ تکمیلی
🎧 #مهدی_آهنی
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
فقطعوه بالسیوف
تن تو تن نمیشه
بچینمت کنارهم
این که بدن نمیشه
جوونا دست به دست تورو
دارن برام میارن
باید باباتو جای تو،
رو این عبا بزارن
تو تشییعت، حرم
به زحمت افتاده
هرجا که چش می چرخونم
یه تیکه ت افتاده
قد و بالات چی شد
چه درهم اومدی
با خون دل شمردمت
بازم کم اومدی ...
بند دوم
نشستم از غم تو خاک
روی سرم می ریزم
به هرکی یه تیکت رسید،
قربونیه عزیزم
خون لخته بیرون می کشم
که بشنوم صداتو
عمه رسیده ازحرم ،
برگردونه باباتو
بی رمقه چشام
می لرزه زانوهام
این اولین بارته که
پا نمیشی به پام
دردسری شده
حرم آوردنت
عصای پیری بابا
چه بد شکستنت
......................
.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس(ع)
از دستای قلم شده ت
از تو خبر گرفته
یه کاری کرده داغ تو
دس به کمر گرفته
اونی که دور علقمه
داره می گرده شمره
اونی که بیشتر از همه
خوشحالی کرده شمره
یل ام البنین ، درد آوره همین
بی دست باشی و از رو اسب بیفتی رو زمین
غرور تو شکست چه سخت گذشت بهش
سر تو رو با معجرا به نیزه بستنش
بند دوم
انتظاری نداشت ازت
لبای آب نخوردم
پاشو علمدار حرم
که دستاتو آوردم
خیرت قبول سر تو ام
مثل سر بابات شد
سکینه مشکو داد به تو
شرمنده ی چشات شد
ببین داره به ما
می خنده حرمله
قدم زدن با شمر شده درد یه قافله
بیا بریم حرم ،
اصلا نخواستیم آب
به خاطر منم نشد بخاطر رباب
#ناصر_دودانگه ✍
#سبک_فقطعوه_بالسیوف
۲۶
(حضرت علی اکبر ع)
ای نور دو چشم من(رفتی به سوی میدان)۲
از جنگ تو در میدان(دشمن شده است حیران)۲
اشبه الناس پیغمبر تویی تو
نوه ی حضرت حیدر تویی تو
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
در خلق و خویت اکبر(چون احمد مختاری)۲
جنگ آور دشت خون(چون حیدر کراری)۲
از تبار حیدر و خیر الناسی
پرورده ی دست عمو عباسی
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
ای میوه ی قلب من(قربان اذان تو)۲
سوزانده دل بابا(آن اشک روان تو)۲
می روی و از فراقت می سوزم
از غمت پسرم سیه شد روزم
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
با رفتن تو اکبر(بابا جگرم خون شد)۲
بعد از تو علی اکبر(ظلم و ستم افزون شد)۲
در راه دین شدی تو اربا اربا
ذکر اهل حرم آه و واویلا
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از بهر لقای دوست(رفتی ز برم بابا)۲
تا پیکر تو دیدم(خون شد جگرم بابا)۲
ای گل پرپر در خون تپیده
در کنارت شدم قامت خمیده
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از کینه ی دشمن ها(افتادی به روی خاک)۲
ای نور دل بابا(شد پیکر تو صد چاک)۲
بین ما رشته ی الفت بریدند
من گریه کردم و دشمن خندیدند
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
از داغ تو می ریزد(اشک بصرم بابا)۲
با دیدن جسم تو(خم شد کمرم بابا)۲
ای مه در موج خون آرمیده
بهر تسلایم زینب رسیده
ای نور بصرم یا علی اکبر۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
#زنجیرزنی
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
میخای سلام بدی به علی اکبر ابی عبدالله
به نیابت از همه شهدا
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
میخاد علیش رو راهی میدان کنه،
اَشبَهُ النّاس به پیغمبر رو داره میفرسته میدان
اول فرمود برو با حرم وداع کن
لذا فقط دو نفر با حرم وداع کردن، یکی خود ابی عبدالله ست، یکی هم علی اکبر، امام حسین دید وداع با اهل خیمه طول کشید،
همه دورش حلقه زدند، همه یکصدا حرفشون اینه، دور علی اکبر طواف میکردن با گریه ها و ناله هاشون میگفتند
اِرحَم غُربَتَنا
وداع ، طول کشید ابی عبدالله اومد وارد خیمه نشده
فرمود دَع عَلیا
علیمو رها کنید
فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله
هر طوری بود علی رو از بین زن و بچه و عمه ها و خواهرا جدا کرد حالا پدر و پسر دارن باهم قدم میزنن، علی داره جلو ابی عبدالله راه میره، یه نگاه کرد دید راه رفتنش مثل پیغمبره، دست برد زیر محاسنش، به پهنای صورت داره اشک میریزه، علی رو با اشکش بدرقه کرد ، برگشت سمت خیمه ها، حضرت سکینه میگه من کنار بابا بودم حواسم به بابام بود دیدم بابام، چشماش مثل یه محتضر در حال دورانه،
مرحوم شیخ جعفر مینویسد
ابی عبدالله سه تا احتضار داشت کربلا،
احتضار اول، همینجایی بود که علی رو راهی میدان کرد
احتضار دوم، علی وقتی برگشت گفت بابا، العَطَشُ قَد قَتَلَنی،
حضرت فرمود
هٰاتِ لِسانَک،
زبونتو بده پسرم، ابی عبدالله، زبان علی اکبر و گذاشت تو دهانش، علی اکبر آتیش گرفت گفت بابا، تو که از من تشنه تری، این احتضار دوم،
اما احتضار سوم، اون لحظه ای بود که صدا زد علیک منی السلام
ابی عبدالله مثل یه محتضر آمد بالاسر جوانش
تعبیر مقاتل اینه
العاطِلُ جَوارِحَه
اعضا و جوارح حسین دیگه از کار افتاد، چنان با صورت خودشو زمین انداخت
حسین....
====================
✍ حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_هشتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز
▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز
▪️آبرو دار بود هر که شود سائل یار
▪️با همه فقر خریدار بلاییم هنوز
▪️بارها توبه شکستیم ،به ما فرصت داد
▪️پُر خطاییم و به دنبال عطاییم هنوز
▪️تا کنون گر به غم یار ارادت مندیم
▪️همه مدیون امام و شهداییم هنوز
▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد...
معلوم نیست دیگه زنده باشیم و حرمش رو ببینیم
▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد
▪️به خدا در هوس کرب و بلاییم هنوز
یابن الحسن...
روز هشتم آقات
صدا بزن
یابن الحسن...
السَّلامُ علی ساکن کربلاء
السَّلامُ علی من جَعَلَ الله الشِّفاء فی تربته و مَنِ الاجابةُ تحتَ قُبَّتِه
السَّلامُ عَلَى الاعضاءِ الْمُقَطَّعاتِ
السَّلامُ عَلَى الاَجسادِ العاریات
روز جوان ابی عبدالله ست
السَّلامُ عَلیٰ علیٍ الکبیر
چه کردند با علی اکبرش که دیگه ابی عبدالله نتونست بدنش رو بیاره به خیمه ها
امروز همه جوون ها حسین رو کمک کنند
با چه شوقی ،با چه احترامی ، اهل خیمه علی رو راهی میدان کردند
▪️بیایید ای جوانان....
▪️بیایید ای جوانان
▪️گلاب آرید و قرآن
▪️که اکبر می رود به میدان
▪️بیایید ای ....(تو هم نوحه خون شو)
▪️بیایید ای جوانان
▪️گلاب آرید و قرآن
▪️که اکبر می رود به میدان
اما چیزی نگذشت همین ابی عبدالله صدا زد
▪️جوانان بنی هاشم بیایید(۲)
▪️علی را بر در خیمه رسانید
▪️خدا داند که من طاقت ندارم...
هفت قدم مونده بود برسه به بدن
دیدند حسین خودش رو از روی مرکب انداخت زمین،
فَنادیٰ بِاَعلیٰ صَوتِه
وا وَلَدا وا عَلیا
هفت مرتبه هی صدا میزد
وَلَدِی عَلی
حسین....
▪️با سر نیزه تنت را چه به هم ریخته اند
علی جانم
▪️ ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند
▪️عمه ات آمده تا دست به معجر نبرند
▪️یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند
حسین....
▪️تا به حالا نشده بود جوابم ندهی
▪️وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند
صلی الله علیک یا اباعبدالله
دست گداییت رو بیار بالا
به جوان ابی عبدالله به محاسن سفید ابی عبدالله و به اون گریه های بلند بلند امام حسین
الهی العفو....
====================
حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_هشتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین
وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین
حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد
وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین
لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین
رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء
وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
▪️بی ارزشم و جز تو خریدار ندارم
▪️گیرم نخرندم به کسی کار ندارم
▪️من دست تهی دارم و تو دست نوازش
▪️تو باغ گلی من به جز از خار ندارم
▪️من مشتری یوسف و هیچ ندارم
▪️جز رشته ی دل بر سر بازار ندارم
▪️در باغ جنان هم به هوای تو کنم رو
▪️مشتاق گلم ،کار به گلزار ندارم
یابن الحسن...
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
از امام صادق علیه السلام پرسیدن بالاترین لذتها برا پدر مادر داده چیه؟فرمود اینکه خدا به اونها فرزندی بده این فرزند جلو چشم پدر مادر بزرگ بشه قد بکشه
آقاجان تلخ ترین تلخیها برا پدر مادر،چیه
فرمود اینکه جلو چشمشون ببینند جوانشون پرپر بشه،
از همینجا بریم کربلا،
▪️تو اِرباً اِربا بدنی،من اِرباً اِربا جگرم
▪️جون بابا یه بار دیگه منو صدا کن پسرم
یه چیزی میگم تا آخر روضه ی علی اکبر بهش فکر کن،
تنها شهیدی که ابی عبدالله دیر رسید بالا سرش، وقتی رسید که علی جون نداشت
حالا ببین با چه حسرتی باهاش حرف میزنه
▪️پاک میکنم با خون دل لخته ی خون از رو لبات
▪️هر کی نبود تو مدینه یه کوچه باز کرده برات
اونایی که نبودن مادرمو بزنند،
انتقامش رو کربلا از تو دارند میگیرند
▪️بلند شو از جا پسرم،بیا زمین گیرم نکن
▪️عصای پیری حسین ،تو کربلا پیرم نکن
▪️خوش قد و بالای حسين ،افتادی زیر دست و پا
▪️اونقد تنت کوچیک شده،که جا شدی روی عبا
حسین....
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
▪️خیز و از جا آبرویم را بخر
▪️عمه را از پیش نامحرم ببر
به نیابت از همه شهدا صدا بزن
حسین جان....
====================
✍حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
میخای سلام بدی به علی اکبر ابی عبدالله
به نیابت از همه شهدا
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
میخاد علیش رو راهی میدان کنه،
اَشبَهُ النّاس به پیغمبر رو داره میفرسته میدان
اول فرمود برو با حرم وداع کن
لذا فقط دو نفر با حرم وداع کردن، یکی خود ابی عبدالله ست، یکی هم علی اکبر، امام حسین دید وداع با اهل خیمه طول کشید،
همه دورش حلقه زدند، همه یکصدا حرفشون اینه، دور علی اکبر طواف میکردن با گریه ها و ناله هاشون میگفتند
اِرحَم غُربَتَنا
وداع ، طول کشید ابی عبدالله اومد وارد خیمه نشده
فرمود دَع عَلیا
علیمو رها کنید
فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله
هر طوری بود علی رو از بین زن و بچه و عمه ها و خواهرا جدا کرد حالا پدر و پسر دارن باهم قدم میزنن، علی داره جلو ابی عبدالله راه میره، یه نگاه کرد دید راه رفتنش مثل پیغمبره، دست برد زیر محاسنش، به پهنای صورت داره اشک میریزه، علی رو با اشکش بدرقه کرد ، برگشت سمت خیمه ها، حضرت سکینه میگه من کنار بابا بودم حواسم به بابام بود دیدم بابام، چشماش مثل یه محتضر در حال دورانه،
مرحوم شیخ جعفر مینویسد
ابی عبدالله سه تا احتضار داشت کربلا،
احتضار اول، همینجایی بود که علی رو راهی میدان کرد
احتضار دوم، علی وقتی برگشت گفت بابا، العَطَشُ قَد قَتَلَنی،
حضرت فرمود
هٰاتِ لِسانَک،
زبونتو بده پسرم، ابی عبدالله، زبان علی اکبر و گذاشت تو دهانش، علی اکبر آتیش گرفت گفت بابا، تو که از من تشنه تری، این احتضار دوم،
اما احتضار سوم، اون لحظه ای بود که صدا زد علیک منی السلام
ابی عبدالله مثل یه محتضر آمد بالاسر جوانش
تعبیر مقاتل اینه
العاطِلُ جَوارِحَه
اعضا و جوارح حسین دیگه از کار افتاد، چنان با صورت خودشو زمین انداخت
حسین....
====================
✍ حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اومد سمت خیمه ها
انقده عمه ها و خواهرا، این دختران خردسال دورش حلقه زده بودن، همه یکصدا یک چیزو میگفتند،
میگفتند
اِرحَم غُربَتَنا
ابی عبدالله دید اگه وداع طول بکشه همینجا تو خیمه نگهش میدارند
از بیرون خیمه صدا زد
دَع عَلیا چ
علی رو رها کنید
فَإنَّه مَمسوسٌ فِی الله
علی غرق در خداست شما دیگه مانعش نشید
حالا پدر و پسر باهم از خیمه ها دارن میان
یه نگاه کرد دید بابا به پهنای صورت،
داره اشک میریزه،
دست برد زیر محاسن سفیدش،
پیرمردای جلسه، از شما میپرسم،
مگه ابی عبدالله، چند سال داشت ۵۸ سال،
اما همه محاسنش سفید شده،
دست برد زیر محاسن،
خدایا شاهد باش کیو دارم به میدان میفرستم
شب علی اکبر شب ویژه ست
ان شاءالله خیر از جونیت ببینی،
امشب جوونیتون رو بیمه کنید حق روضه ش باید ادا بشه،
یه جوری جنگیده میمنه و میسره رو بهم ریخته،
تا فهمیدند علی داره میاد میدان، تا فهمیدن شبیه ترین کس به پیغمبر داره میاد ، همه کمین کردند،
همشونم میدونستند، حاصل عمر حسینه،
لذا شیخ جعفر شوشتری یه تعبیری داره، میگه ابی عبدالله یه قتل داره، اونم قتل صبره، مال گوداله،
اما یه موت هم داره، مرگش بالا سر علی اکبرش بود
فقط خدا میدونه به حسین چه گذشت،
من از خیمه ها ابی عبدالله رو همراهی کنم
سکینه بنت الحسین میگه من کنار بابام ایستاده بودم تا صدای داداش اکبرم از میدان آمد
عَلیک مِنِّی السّلام
دیدم چشمان بابام مثل یه محتضر در دورانه، با چه عجله ای خودشو رساند بالا سر جوانش علی اکبر،
۷ قدم مونده بود به پیکر برسه،
دیدند حسین خودشو از مرکب رو زمین انداخت
پدران شهدا میخام بگم
هیچکدومتون افتادن بچه هاتون رو ندیدید
هیچکدومتون قطعه قطعه شدن بچه هاتون رو ندیدید
فقط خبرشو براتون آوردند که بعضیاتون سکته کردید ،دووم نیاوردید
تنها پدری که قطعه قطعه شدن جوانش رو دیده ،حسینه
مرحوم شیخ حر عاملی مینویسد
دیگه ابی عبدالله نتونست رو پاهاش راه بره ۷ قدم رو زانوهاش راه رفت
ابی عبدالله کنار بدن جوانش بلند بلند گریه کرده،
تو هم حقشو ادا کن
رسیدند کنار مقتل علی اکبر
هر چه کرد دید دلش آرام نمیشه
وَضَعَ خَدَّه عَلیٰ خَدِّه
اما هر چی منتظر شدند دیدند حسین بلند نمیشه
▪️سپه کوفه و شام استاده
▪️به تماشای شه و شه زاده
▪️شه روی نعش علی افتاده
▪️همه گفتند حسین جان داده
همه خوشحال از اینکه با یه تیر دو نشون زدند
یا صاحب الزمان
آقاجان ببخش منو
اولین جایی که قدوم عمه جان به میدان باز شده همینجاست
یه وقت دیدند یه زن بلند قامتی
هی زمین میخوره ، هی بلند میشه
هی صدا میزنه وا اُخَیّاه...
حسین غیرت اللهِ،
زینب عصمت اللهِ،
تا صدای نفس نفس زدن دختر علی رو شنید
فَقامَ الحُسین،
دیگه علی اکبر یادش رفت
زیر بغل خواهر رو گرفت
خودش به خیمه ها برش گردوند،
درستشم همینه،
یاد مدینه افتاد،
بچه بودم ،
▪️من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
▪️قاتل گهی به کوچه ، گه به خانه میزد
یازهرا...
====================
✍حجتالاسلام میرزامحمدی
.
#زنجیرزنی
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#سبک_ارباب_غریب_من
#ای_تازه_جوان_من
🔘🔘
✅بند اول
ای تازه جوان من
ای شبه نبی اکبر ۳
ای سرو رشید من
در خون شده ای پرپر۳
ای همه حاصلم ای گل لیلا
گشته ای در یم خون اربا اربا
واویلا ۲ علی اکبر
____
✅بند دوم
ای حاصل عمر من
برخیز و ببین بابا۳
از داغ فراق تو
گردیده قد من تا۳
بابا ببین دو چشمان ترم را
بی تو گم کرده ام راه حرم را
واویلا ۲ علی اکبر
____
✅بندسوم
ای ماه دل آرایم ای سرو گل رعنا
بوی مادرم آمد در قتلگهت بابا
ای اربا اربای غریب بابا
می میرد از داغت حضرت لیلا
واویلا واویلا علی اکبر (ع)
____
#کاری_ازشعرای_آیینی
#کربلایی_مجیدرجبی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
صدا ۰۲.mp3
1.43M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
#تک_ضرب
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
تو سرو بلند علی منظری
تو سر تا به پا مثل پیغمبری
ز داغت بود در حرم محشری
تویی شبه طاها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
محاسن گرفتم به دستم علی
ز داغ تو از پا نشستم علی
ز کف رفتی ای بود و هستم علی
پدر مانده تنها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
چه زیبایی ای یاس پژمرده ام
ببین بی تو سر زیر پر برده ام
ره خیمه را بی تو گم کرده ام
کمک کن پدر را علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
گل یاس بابا چه خوشبو شدی
بهارم چه آشفته گیسو شدی
گمانم که بشکسته پهلو شدی
شدی مثل زهرا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
نبیند چنین چشم لیلا تو را
چسان بنگرم ارباً اربا تو را
چو بردارم از خاک صحرا تو را
مکش بر زمین پا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
کشد انتظار تو را مادرم
تو را در عبا سوی خیمه برم
تو عطشانی و دیدگان ترم
شده بر تو سقا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
✍امیررضا فرجوند
20230725_173132-AudioConverter.mp3
933.4K
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
#تک_ضرب
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت
که تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
گلش مشبک شده از دم تیغ و سَنان
گلش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوان
گلش به دشت بلا شدست در خون تپان
قرار و صبر و شکیب ز جمله دلها گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
گلش ز تاب عطش یقین که پژمرده بود
آب ندادش فلک یقین که افسرده بود
مادر افسرده اش ز داغش آزرده بود
دشت بلا در بغل آن قد رعنا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
گفت نبی و علی غنچه لب باز کن
از دل پرحسرتت زمزمه آغاز کن
درد جوان مرگیت بر پدر آغاز کن
شور و فغان حرم تا به ثریا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
ای گل خوش رایحه، مایه درمان من
ماتم هجران تو سوخت دل و جان من
تا به فلک می رود ناله و افغان من
مادر زارت مکان به کوه و صحرا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_ع
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
بگوئید مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
بگویید عمه اش زینب بیاید
علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
علی جان چراغ شام تارم
فراقت برده آرام و قرارم
نچیدم حجلگاه شادی تو
ندیدم من شب دامادی تو
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
امیدم بود تو در هنگام پیری
عصای پیری مادر بگیری
به امیدی علی اکبر بیاید
در غم بر رخ لیلا گشاید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
منو یاد قد شمشادی تو
منو ناکامی و ناشادی تو
منو یاد لب خشکیده ی تو
منو سوز دل تب دیده ی تو
منو اون زخمهای بی حسابت
منو اون پیکر در خون خضابت.
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
✍ سید حسین عمادی سرخی
|⇦•پاشو مؤذن حرم....
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هشتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پاشو موذن حرم یک سری به حرم بزن
جلو حرم قدم بزن وقت اذونه دم بزن
پاشو ببین رقیه خواهرت
برای ما دست تکون میده
تو رو به من نشون میده
پاشو که داره جون میده
رسید حسین چجوری؟ تا جسم علی
دوید
حسین اون آخرا خودش رو روی زمین میکشید
واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم
نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم
منه پیرمرد که هیچ چی
زینبو به کی سپردی؟
همه جا بوی تو میاد
مگه چند تا زخم خوردی؟
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_عباس_واعظی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
4_6030673200763899288(1).mp3
9.96M
|⇦•پاشومؤذن حرم ....
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هشتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده #شبِ_هشتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یاس باغ امام را چیدند
اشک چَشم حسین را دیدند
آی مردم! بلند گریه کنید
که به آقا بلند خندیدند...
حسین تنِ، علی رو جمع کرده
قدش خمه چشاش پر از درده
حیرونه که چجوری برگرده
پاشو بیا با هم بریم خیمه
«علی پاشو..علی پاشو..»
داری میبینی روبروت
میخوای بگی بابا ولی
بسته شده راه گلوت
بلند شو...عزیزم....!
با گوشه ی عبا دارم
خونو میگیرم از لبت
*دلش آروم نشد" وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ.."
صورت به صورت جوانش گذاشت...
ای حسیین...*
با گوشه ی عبا دارم، خونو میگیرم از لبت
پاشو یه کاری کن علی، رسیده عمه زینبت
بلند شو...عزیزم...!
*راوی میگه یه وقت خواهرش از خیمه ها بیرون آمد"کَاَنَّهَاالشَّمسُ الطّالِعَه"می دوید سمت قتلگاه..."و هی تُنادی! یابن اخاه..."
وای علی اکبرم
نور دو دیدهٔ ترم...
"وا ثمرةَ فؤاداه ! "
ای میوه دلم!
" وا اُخَیّاه وابن اُخَیّاه،فَجائَت الیه،فَاَکَبَّت الیه"اومد خودشو رو این بدن پاره پاره انداخت. امامه...لنگر این دنیاست..."فَاَخَذَها الحُسَین"خواهر رو بلند کرد.زیر بازوهاشو گرفت.."وَ رَدَّها الی الخَیمَه..."خواهر رو بر گردوند سمت خیمه ها..."فَاَقبَل الیه فِتیانِه،اِحمَلوا اَخاکم"همینجور که بالای سر جوونش ایستاده بود.حسین رو کرد سمت خیمه ها هنوز بنی هاشم هستن صدا زد" يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم" آی جوونای بنی هاشم" اِحمَلوا اَخاکم"این راوی که این صحنه رو نوشت،گفت:حسین رو کرد سمت خیمه ها وقتی خواهر رو برگردوند،خودش که نرفت...زینب رو تنها فرستاد...گفت:زینب جان! برگرد..*
*این صحنه رو نوشت که زینب از خیمه ها بیرون آمد.ساعتی نگذشت.دوباره نوشت، گفت یادمم نمیره.."واللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ..." دختر علی از خیمه ها بیرون آمد"وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ"میگه زینب با یه صدای حزین و قلب خسته ای شروع کرد ناله کردن...
همه دست کشیدن...قاتل بلند شد، نگاه کرد...میدان سکوتِ مطلق شد...زینب شروع کرد حرف زدن،همه شروع کردند گریه کردن...عمر سعد گریه میکرد،سنان و خولی گریه می کردند.مگه چی میگفت؟صدا میزد.."وامحمداه! هذا حسين بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء و بناتك سبايا إلى الله المشتكى..."*
«این کشته ی فتاده به هامون حسین توست»
با یا علی بلند شو باباجون
به خیمهها از وسط میدون
هرجوری هست عمه رو برگردون
گریز روضه رفته اونجا که
میبینه زینب تن صد چاکه
حسینو، بی کفن روی خاکه
برای اون لحظه ای که بابا کنار جوونش ایستاده بود.ب ای اون لحظه ی غربت دستت رو بلند کن.. «سیدنا الغریب حسین جانم....»
#شاعر: محمد رسولی
نغمه پرداز: مهدی زنگ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
.
#شب_هشتم_محرم
#تک #شور
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
🍀🍀🍀🍀
بنی هاشم همه زیبا
علی اکبر گل لیلا
از همه رعناتر
بالای بالاتر
از هزاران یوسف
زیبای زیباتر
یاعلی اکبر ثمر حسین
یاعلی اکبر پسر حسین
یا علی اکبر تو نور جهانُ
یاعلی اکبر قمر حسین
علیاکبر شاهم، دلبر دلخواهم
به شب های تارم، جمال تو ماهم
اینقده بخشنده است حضرت مولامون
روز محشر پاکه نامه ی سیاهم
یاعلی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
زدم دل رو به نام تو
منم عمری غلام تو
حضرت شهزاده
دلبرِ،دلداده
بَس که آقای تو
دل به پات افتاده
یاعلی اکبر حرم میبری
یاعلی اکبر خود حیدری
یاعلی اکبر خَلقاً و منطقاً
یاعلی اکبر شبه پیغمبری
علی اکبر جانم، ای همه ایمانم
فقیری بودم و، دادی تو سامانم
مدد کن شهزاده اربعین باز امسال
ببینم قسمت شد رو برو ایوانم
یاعلی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
#محمد_امین_معطری ✍
#حمید_علی_کاظم✍
.👇👇
.
#شور
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
🍀🍀
صلی الله علی' یاعلی
فرمانده علیَُ الاکبر
ای پسر ارباب عالم
شهزاده علئٌ الاکبر
علی ای حضرت مه رو علی اکبر علی اکبر
داری تو قامت دلجو علی اکبر علی اکبر
میکُشی با تیغ ابرو علی اکبر علی اکبر
داداش رقیه بانو علی اکبر علی اکبر
پسری دیگر از قوم بنی هاشم
هم رزم اباالفضل هم رزم قاسم
که به سوی میدان و به فرمان او
گشته است عزرائیل سوی میدان عازم
علی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
لَم تَرْ عینٌ نَظَرَت مِثلُهُ
موذن زیبای کربلا
مَن مُحتَف یَمشی ولا ناعلٍ
ای بی مثال واز همه والا
علی ای مظهر قرآن علی اکبر علی اکبر
علی ای گل گلستان علی اکبر علی اکبر
الگوی کل جوانان علی اکبر علی اکبر
نوه شاه یتیمان علی اکبر علی اکبر
با ورود اکبر جلوه گر شد حیدر
پسر ارباب و یادگار پِیَمبَر
و چُنان جنگیده در میان میدان
دشمنش ترسیده میکند مَعجر سَر
علی اکبر مدد شهزاده
🍀🍀🍀🍀
#علی_موسی_عرب
#حمید_علی_کاظم
#ابوالفضل_زربخش
#محمد_امین_معطری
.👇👇
.
#زمزمه
#زمینه
#شب_هشتم_محرم ۱۴۴۶
#سبک_من_این_پایین_تو_اون_بالا
قبل رفتن یه سری به خیمهها بزن عزیزم
لحظهی وداع باتو بیامون اشک میریزم
میوهی دلم چجوری تورو از شاخه بچینم
یعنی باورم بشه قراره داغت رو ببینم
علیاکبر
پیشچشامقدمبزنبابا
تو رحمکنبهحالمنبابا
کهدشمنم رحمی نداره
جگرگوشه
پُشتِسرتو ناله سر دادم
بهحال احتضار افتادم
چونکه ندارم راهِچاره
سراپا مثل پیغمبر جوان من علیاکبر
علیجانم
____
هیچکیجز خُدا نمیدونهعزیزم چی کشیدم
نالهی یا ابتای تو رو وقتی که شنیدم
افتادم باصورت از بالای مرکبم کنارت
وقتی دیدم قبل من رسیده زینبم کنارت
روی زانو
خودمرو پیشتو کشیدم من
پهلوی زخمیتو که دیدم من
مدینه شد برام تداعی
من از حلقت
لختهیخونروکهدر آوردم
آه تورو شنیدم و مُردم
چه داغی بود و چه وداعی
خدادیدی؟قدم تا شد جوونم ارباّارباشد
علیجانم
__
دست تنها نمیتونم ببرم تورو به خیمه
کهبهقیمت دفاعاز منشدی تو قِیمهقِیمه
اگهزندهبمونم تا به ابد سیاه میپوشم
تابوت توشد عباییکههمیشهبود رو دوشم
جوونهایِ
حرم رو میزنم صدابابا
بابای پیر تو نداره نا
قوّت دیگه از زانوهام رفت
علیاکبر
نمیشهداغترو تحمّلکرد
بلنوشو رو پایخودت برگرد
نورِچِشَم،سویِچشامرفت
زمینگیرم علیاکبر ببینپیرم علیاکبر
علیجانم
_____
#محمد_قاسمی✍
.
.
🏴 #شب_هشتم_محرم
#نوحه #سبک_ثابت
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#سبک_ای_پادشه_حائر
#حجت_الاسلام_شیخ_محسن_حنیفی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند
ای پادشه حائر
ای شیعه تو را چاکر
زهراست تو را زائر
مظلوم مظلوم مظلوم / مظلوم بلا ناصر
آه ؛ پیکرت مانده به صحرا حسین
داغ تو مانده به دل ها حسین
همه ی زندگی ما حسین
یا حسین یا حسین
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زخمی است دل لیلا
پخش است تنت هرجا
هر گوشه ی این صحرا
ای وای، ای وای، باید / جمعش بکنم حالا
آه ؛ پاره پاره به روی عبا
چیدمت حیدر کربلا
نقش بسته حدیث کسا
وای علی وای علی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بابای تو با زانو
آمد به برت مه رو
تو ریختهای هر سو
ای وای، ای وای، ای وای / زخمی شده این پهلو
آه ؛ روز من رفته و شب رسید
پدرت جانِ بر لب رسید
خوب شد عمه زینب رسید
وای علی وای علی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#شب_هشتم_محرم
🏴 #محرم۱۴۰۳
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#سبک_یا_ثارالله_و_بن_ثاره
#داوود_قاضی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
"سربند"
یا ثاراللهِ و بن ثاره
قلبم از عشق تو بی قراره
یه تسبیح - تربت باهامه
ضریح تو - میون دستامه
دلم تنگه - شاهد این حرفام - بارون اشکامه
فدای خشکی لبات / حسین جان ۳
جوونی ما به فدات / حسین جان ۳
کی میبریم به کربلات حسین جان ۳
الهی جونم به فدات // حسین جان ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
جِسمِ تو رو ای نازنینم
چطوری روی عبا بچینم
مثه دونه - های یه تسبیح
شدی روی - خاکا تو تشریح
بمیرم که - ورق ورق کردن - تو رو ای مفاتیح
پخش شدی روی زمین / علی جان ۳
روی من و نزن زمین / علی جان ۳
بلند شو اشکامو ببین علی جان ۳
الهی جونم به فدات // علی جان ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
جونم به لب اومد علی جون
پاشو عمه اومده توو میدون
عصای دستام بودی اما
روی خاکی - ولی ارباً اربا
ببین دارن - میخندن به اشکام - پاشو گل لیلا
رحمی به چشمای ترم / علی جان ۳
پاشو که خم شد کمرم / علی جان ۳
عمه رو برگردون حرم / علی جان ۳
الهی جونم به فدات // علی جان ۳
.👇