eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
24.6هزار دنبال‌کننده
998 عکس
931 ویدیو
577 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۳ ۳ 🔸بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح 🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح ای خورشید پشت ابرها... ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده... بیا و عالم رو روشن کن امام زمان... 🔸صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید 🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح امام زمان... 🔸بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا 🔸به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح ای یادگار علی... بیا انتقام مادر رو بگیر... خدا میدونه با کشتن مادرمون... یک داغی به دلمون گذاشتند... تا شما نیایید... داغ دل ما مرهمی نداره... آقا جان ما دیگه طاقت نداریم... 🔸بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان 🔸که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح ___ امام صادق فرمودند... وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه (سند:دلائل الامامه ص134) سبب شهادت مادرمون زهرا... ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد... بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم... بدونی با مادرمون چه کردند... لَکَزَها  به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه... نَعْلِ السیْف  هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که... ته غلاف شمشیر قرار داره... حالا میخوام تصور کنی... یک خانم بارداری که... خودش به سختی راه میره... آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟😭 آی غیرتی ها... وقتی نانجیب دومی اشاره کرد... گفت قنفذ... بزن زهرا رو... قنفذ بی حیا... چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که... امام صادق میفرماید... فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً محسنش کشته شد و... از اون به بعد ديگه مادر توی بستر بیماری افتاد... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت زبانحال مادرمون... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت 🔸قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود اما آی کربلایی ها... آماده اید بریم کربلا... ناله داری بسم الله... اگه تو مدینه... نانجیب اشاره کرد... گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن... بزن زهرا رو... کربلا هم عمر سعد ملعون... اشاره کرد... گفت حرمله چرا آروم نشستی... مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی... بزن داغش رو به دل حسین بزار... یا زهرا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره بین زمین و آسمان... دست و پا میزنه... تسلای دل امام زمان بگو یاحسین. 🔸کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت 🔸این گلوی تشنه بُبریدن نداشت 🔸لاله‌چینان دستتان بُبریده باد 🔸غنچهٔ پژمرده‌ام چیدن نداشت 🔸با سه‌شعبه غرقِ خونش کرده‌اید 🔸گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت 🔸گریه‌ام دیدید و خندیدید، وای! 🔸کشتن شش‌ماهه خندیدن نداشت 👇
. ۴ بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... السلام علی المهدی و علی آبائه.... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید توی مجلس مادر نشستی... امشب حرف دلت چیه... چی میخواهی بگی... 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا... آقای ما نمیاد... چرا... امام زمانمون نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما آقا امشب هر کجا عالم هستی... یک سر هم به مجلس ما بزن... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید همه جا رسمه... وقتی برا مادری مجلس بگیرند... فرزندش میاد تو مجلس... یک گوشه ای میایسته... خوش آمد میگه... آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست... ما هم گریه کُن هایِ مادرتون... آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار... یا بن الحسن... 👇
. ۴ 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 - 👇
. ۵ بسم الله الرحمن الرحیم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد ببین حرف دلت هست یا نه... در این ایام فاطمیه... ایام عزای مادرش زهرا... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد 🔹گره از مشکل پیچیده ما وا می‌کرد یه مشکلی تمام شیعیان دارند... یه درد دلی همه شیعیان دارند... 🔹کاش می‌آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می‌کرد ای کاش امام زمان ما می آمد... قبر مخفی مادر رو نشون می داد... مثل یه همچین شبها و روزهایی... شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا... برا قبر مادر حرم می ساختند... برا قبر مادر ضریح می ساختند.... کنار ضریح می نشستند... هی زار زار گریه می کردند... خود امام زمان روضه می خوندند... دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند... 🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد حالا از سوز دلت صدا بزن... یا بن الحسن... 👇
. ۵ 🔸دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔸زائر اون شکسته سینه باشم 🔸دلم میخواد پشت بقیع بشینم 🔸قبر غریب مادر و ببینم ان شاءالله وعده منو و شما مدینه... کنار قبرستان بقیع... ایام عزای زهرای مرضیه... بریم خانه امیرالمومنین... بریم عیادت مادرمون زهرا... مادری که چند ماهه تو بستر بیماریه... ان شاءالله هر كی مادر داره... خدا براش نگه داره... خدا نکنه ببینی مادرت بیمار شده... اگه یه روزی بری خونه... ببینی مادرت حالش خوب نیست... دست و پات رو گم میكنی... اگه یه روز ببینی مادرت... به سختی داره نفس میکشه... دست و پات رو گم میكنی... انگار همه غصه های عالم رو دلت میآد... امروز بعد از چند ماه... بلاخره زهرای مرضیه از بستر بیماری بلند شد... بچه ها تا مادر رو دیدند... خوشحال شدند... الحمدلله... مادر ما خوب شده... 🔸چون روز ِ آخر بود كار ِ خانه كردم 🔸گیسوی ِ فرزندان خود را شانه كردم کمی کارهای خونه رو انجام داد بی بی... فرمود اسماء... من ساعتی استراحت می کنم منو صدا بزن... اگه جواب ندادم اسماء... بدون به بابام پیغمبر ملحق شدم... اسماء میگه... دل نگران شدم... ساعتی بعد صدا زدم... عرضه داشتم... یا بنت رسول الله... دیدم جواب نیومد... خدایا ...چه خبر شده... چرا بی بی جواب نمیده... دوباره صدا زدم: (یَا قُرَّهَ عَیْنِ الرَّسُولِ ) جواب نیومد... وارد حجره شدم... پوشیه صورت رو کنار زدم... دیدم ای وای... بی بی جان به جانان تسلیم کردند... عرضه داشتم بی بی جان... سلام منو به پیغمبر خدا برسونید... خدایا... حالا جواب امیرالمومنین رو چی بگم... جواب بچه ها رو چی بگم... حسنین وارد شدند... تا اومدند فرمودند اسماء... مادرمون زهرا کجاست... دوان دوان وارد حجره شدند... کنار بدن بی جان مادر نشستند... حالا میخوای گریه کنی بسم الله... امشب برا یتیمان زهرای مرضیه گریه کن... این بچه ها خودشون رو انداختند روی جنازه مادر... نميدونم تاحالا بچه یتیم کنار بدن مادر دیدی یا نه... امام حسن خودش رو انداخت روی بدن مادر... صدازد: یَا أُمَّاهُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی مادرجان من حسنم... با من حرف بزن مادر... الان روح از بدنم جدا میشه مادر... ابی عبدالله اومد... آی کربلایی ها... آقاتون اومد... صورت گذاشت کف پاهای مادر.. هی کف پاهای مادر رو میبوسه... صدا میزنه... يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ مادر... من حسینتم... با من حرف بزن... مادر... اگه با من حرف نزنی میمیرم... مادر... مادر... 🔸اسماء چرا چشم از ما پوشیده مادر 🔸وقت اذان مغرب خوابیده مادر اسماء اومد بچه ها رو با احترام... از روی جنازه مادر بلند کرد... اما‌... لا یوم یومِک یا اباعبدالله خوب شد اسماء تو بودی... بچه ها زهرای مرضیه رو... از کنار جنازه مادر بلند کردی... اما کربلا... فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ چند نفر مرد اَعرابی با تازیانه... کشان کشان... دختر رو از کنار بدن بابا جدا کردند... 🔸ای خصم بد منش تو مزن تازیانه ام 🔸من از کنار پیکر بابا نميروم 👇
record013.mp3
3.31M
سبک: این شبا حال و هوای خونمون ... فاطمیه شد دوباره دنیا غرق اشک و آهه بشکنه دستت مغیره مادر ما بی پناهه درب خونه داره می سوزه توی آتیش کینه خیلی بد تا کردی با آل پیمبر ای مدینه پر از دوده چرا حیاط خونه حیدر داره می سوزه سوره کوثر امون امون از این زمونه داره حیدر می بینه همسرش کتک خورده زخم دلش چقدر نمک خورده درد علی رو کی می دونه آروم آروم میگه مولا مرو زهرا مرو زهرا غربت و تنهایی مولا دلم رو می سوزونه فاطمه میره سفر حیدر باید تنها بمونه کی می دونه فاتح خیبر تو کوچه چی کشیده فاطمه نقش زمین بوده علی داشته می دیده تو اون غوغا فضای خونه کربلایی شد محسن ششماهه فدایی شد فضه برس به داد زهرا حالا دیگه به غم اسیره مادر سادات داره می میره مادر سادات علی می مونه تک و تنها آروم آروم میگه مولا مرو زهرا مرو زهرا
. آرامش من ، ای ماه جوون میتونی یه شب دیگه ، پیش ما بمون گریه های حیدر و زینبو ببین باز بلندشو جون من روبروم بشین من دلم برا صدات،واسه شوق خنده هات،تنگ شده همین فاطمه فاطمه فاطمه جان۴ بارونی شده ابر دیده هام این زندگی و هرگز بی تو نمیخوام با رفتن تو قلبم زیر و رو شده واسه حیدرت مردن آرزو شده بافراق تو حیدر سوز و داغ تو حیدر روبه رو شده فاطمه فاطمه فاطمه جان قاتل علی زخم پهلوته این چه زخمیه زهرا روی بازوته هق هق میکنه زینب خیلی دلگیره پاشو کاری کن زهرا داره می میره میدونی که هر دختر توی آغوش مادر آروم میگیره فاطمه فاطمه فاطمه جان ✍ ............... . کار مجتبی آه و افسوسه خاطرات اون کوچه مثل کابوسه دیده سرو حیدری قدکمون شده مادرش روی خاکا نیمه جوون شده پرشکسته مادرش زار و خسته مادرش ناتوون شده مادرم مادرم فاطمه جان اشکای چشاش بی امون شده مجتبی برا مادر روضه خون شده وقتی توی اون کوچه راه مارو بست بی حیا غرورم رو اون لحظه شکست بی هوا زد اون پلید مادرم چیا کشید رو زمین نشست مادرم مادرم فاطمه جان توی مدینه مادرو زدند کربلا همین مردم دخترو زدند از کرببلا زینب تا کوفه وشام میدونی چیا دیده جای احترام طعنه ها و نیرنگ و دود و آتیش و سنگ و از رولب بام یاحسین یاحسین یاحسین جان ابوذر رئیس میرزایی ✍ .................. . این روزا علی غرق خواهشه بیش از این نذار ازتو شرمنده بشه از میخ در و از دیوار خونمون یادگاری مونده روی تنت نشون آخ شکسته شد بالت.کشته منو احوالت.از چشام بخون فاطمه فاطمه فاطمه جان دیگه حرفی از رفتنت نزن ای تموم دنیا و دلخوشی من قول دادی از اون اول پیشم بمونی سنی نداری زهرا خیلی جوونی حیدرت سیاه بخته.فاطمه برام سخته.بی هم زبونی فاطمه فاطمه فاطمه جان میری و منو تنها میزاری زهرا روی قلب حیدر پا میزاری میخای بپری دیگه از این آشیون پرشکسته ی زخمی سوی آسمون جون پسرات زهرا.جون دخترات زهرا.پیش مابمون فاطمه فاطمه فاطمه جان ✍ 👇
1.14M
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ اون روزایی که دلم پرِ از تشویشه با دعای مادرم دلم آروم میشه ای خدا حفظ بِکن مادر عزیزمو تا که سایش باشه رو سرم همیشه ...... مادر مادر منو با محبتت اینجا کشیدی بدیهای منو هیچ جوره ندیدی وقتی دیدی ذکره تسبیحم علیه گفتی شکر، بی بی که بچمو خریدی ...... تو دعام کردی من شدم نوکر نوکر زهرام (س) چی ازین بهتر همه جا داره هوامو حیدر مادر ای مادر مادر ای مادر ..... بند2⃣ یادمه از روزی که اومدم به دنیا با خودت بردی منو میون هیئتها زمزمه کردی توی گوشه من توو روضه عاقبت بخیر میشی عزیزم با زهرا ...... مادر مادر بیمه کردی تو منو میون گریه میکنه گل رو لبم لعن امیه همه ی ایل و تبارم به فدای حضرت زهرا و حضرت رقیه ..... تو خیالت جم هوامو دارن منو تنها با غم نمیزارن بذر عشق رو توو دلا میکارن مادر ای مادر مادر ای مادر ...... بند3⃣ میگیرم رزقمو از روضه های زهرا فاطمیه ها زیره بیرقای عزا وقتی که چادرشو میتکونه مادر رو سر گریه کنا و همه نوکر ها ...... مادر مادر مثله تو مادری نیست تو کل عالم خوش به حالم که من اینقدر خوش اقبالم روزیه کرب و بلام و میدی وقتی میبینی مدتیه که بده حالم ...... مادر ای مادر تویی دلدارم همه جا میگم من دوست دارم تا قیامت به تو بدهکارم مادر ای مادر .مادر ای مادر 💠💠💠💠💠💠 به قلم : .
. (س) ⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ میدونم. پره دردی زهرا با کاری که اون روز برام کردی زهرا میونه .چهل نفر نامرد غیر تو عزیزم پیدا نشد یک مرد ..... شکسته شد پرت . جلو چشای حیدرت ای وای من خدا . تو رو میزد اون بی حیا دستامو بستنو . غرورمو شکستنو ..... حلالم کن نشد که .طبیبی بیارم برات ای تنها یار علی .تا کنه مداوا زخمات کاش توی اون ازدحام.بی حیا میزد منو جات آه . زهراجان زهرا جان زهرا جان ..... بند2⃣ بی تو من ، دیگه میشم تنها اگه میشه بازم ، بمون پیشم زهرا نبودت ، منو عذاب میده به جز تو کی خانم ، بهم جواب میده ..... چشاتو وا کن و ، بازم منو نگاه کن و نه چشاتو نبند ، فاطمه جان بازم بخند دلخوشیِ حسن ، نگاهی کن به حال من ..... حلالم کن نشد که ، برای تو کاری کنم نشد که تو رو عزیزم،توی کوچه یاری کنم شبیه بچه هات من ، باید بی قراری کنم آه . زهراجان زهرا جان زهرا جان 💠💠💠💠💠💠 به قلم: .👇👇
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ ای سینه زن واسه دل امام حسن امشبو غیرتی بیا سینه بزن ای سینه زن بیا ببند چشم سرو با چشم دل ببین غربت حیدرو ...... یه کوچه ی تنگ و دل سنگ و غمی کمر شکن دل میشه بیتاب از یه خواهش که میگه نامرد نزن ...... ای خدا آقامون چی کشید وقتی که این لحظه رو دید آروم آروم آروم شد دیگه موهاش سفید وآااای وآااای وآااای ...... بند2⃣ آه ای خدا پسر شیر خیبرم چه جوری مادر و تا خونه ببرم آه ای خدا شد دنیا رو سرم آوار دیدِ چشِ مادر شده از سیلی تار ...... ای وای من ای وای شد آیینه شکسته پیش من از درد گرفته دست روی کمر میگه بریم حسن ....... امیدم دیگه نا امیده هیچکی مثه من غم ندیده شد زیر بار ماتم قدِ من خمیده وآااای وآااای وآااای 💠💠💠💠💠💠 سیاهه نویس حضرت زهرا:
1.08M
⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ میخ روی درم از فتنه ی سقیفه میسوزه چش ترم من شاهد غریبیه سردار خیبرم میخ روی درم ...... پشت در . اومده یاس و کوثر پیغمبر پشت در . نفس نفس میزنه یار حیدر پشت در. اومده فاطمه بدون سپر ...... آتیش که شعله ور شد وقت لگد به در شد میون در و دیوار فاطمه بی پسر شد امون امون ای دل۴ ...... بند2⃣ از جنس آهنم ولی میسوزم از خونی که موند روی تنم شرمنده ی گریه های حسین و حسنم از جنس آهنم وقتی در .افتاده روی آیه های کوثر نشد تا . کاری کنم نیفته زهرا از پا وای من . رو سینه ی زهرا شده جای من ...... فاطمه سوخت کباب شد در رو سرش خراب شد علی که مرد صبر بود شرمنده شد و آب شد امون امون ای دل۴ ...... بند 3⃣ روزای آخره تنها امید مرتضی میون بستره از دست این همسایه ها زینب چشش تره روزای آخره ...... سه ماهه . روی لبای اهل خونه آهه سه ماهه. درد و دل علی فقط با چاهه سه ماهه . فاطمه توی فکر قتلگاهه ...... به زینبش کفن داد برا علی .حسن داد برا حسین به جای کفن یه پیروهن داد امون امون ای دل۴ 💠💠💠💠💠💠 سبک : 🎼 به قلم : ✍ .
. شهادت حضرت زهرا (س) زمینه ای یار مهربونم.دنیا بی تو عذابه بدون توغریبم.سلامم بی جوابه جان دادی تو ای زهرا بین اون درو دیوار روزم رو سیاه کرده دیدن همون مسمار یازهرا.چشم خود واکن ای بیمارم یازهرا.بی تو ببین بی طرفدارم                   یازهرا.یازهرا (3) یادم نمیره اون روز.دیدم نقش زمینی ناله ها میکشیدی.یا فضه خذینی یاس پرپرم زهرا روی تو شده نیلی جلوی چشای من دیدم که زدت سیلی یازهرا.دیده بگشا کن تماشایم یازهرا.بی تومن تنهای تنهایم              یازهرا.یازهرا (3) سرفه هات بی امونه.ناله هات از رو درده ای قدکمون حیدر.صورت تو چه زرده ازپیشم داری میری وعدمون توو کربلا اونجا که سرحسین میره روی نیزه ها یازهرا.خداحافظ ای گل پرپر یازهرا.خداحافظ سوره ی کوثر              یازهرا.یازهرا (3) (بهار)✍ 👇
4_5884258461427963537.mp3
13.44M
✅ تورو خدا بمون برام ... ▶️ سبک 💢 سلام_الله_علیها ✴️ تو رو خدا بمون برام تویی پناه بی پناهیام منم مثه، توام ببین که مرگو دائم از خدا می‌خوام تو رو خدا بمون برام نرو نرو، می‌بینی بی کسیِ حیدرو آتیش نزن با گریه بسترو تو رو خدا به خاطره دلِ علی بمون زیاده غصه‌هات ولی، بمون دستام می‌لرزه تا حرف رفتن میاد دست و پاهام می‌لرزه وقتی میرم سمت در، بدجوری پام می‌لرزه آتیش می‌گیرم می‌بینم که زهرام می‌لرزه طاقت ندارم امروز میرم میخ و از توی در، درمیارم اصلا جای این در، در دیگه‌ای جا میذارم خیلی بده مردم اما همش گریه دارم اگه بری چکار کنم؟ چطور زمستونو بهار کنم؟ بمون میخوام که خونه رو پر از درختای انار کنم چکار کنم؟ اگه بری، علی دیگه یه کوچه گرد میشه تنور خونه دیگه سرد میشه یه چاه فقط رفیق من میشه بمون، بمون به خاطره دلِ حسن بمون تو رو خدا برای من بمون نفس نفس نفس بزن، بمون ای باغ یاسم رحمی کن امشب به این گریه و التماسم از بس که فکر توام رفته هوش و حواسم میری لباسای خونیتو میذاری واسم .
. فاطمه یعنی..... تا نفس آید به سینه از علی دم میزند بر دهان دشمنانش مشت محکم میزند در دفاع از حق مطلق چون ندارد واهمه می دهد هستی خود را پای دینش،فاطمه ترسی از دشمن ندارد، فاطمه یار علیست هر کجا پایش بیفتد، او طرفدارِ علیست در مصافِ با معاندها ، سپاه حیدر است در پناهش حیدر است و در پناه حیدر است این ندای فاطمه ، بر شبهه ها غالب بُوَد حق همیشه با علی بن ابی طالب بُوَد فهمِ زهرا از ولایت ماورای فهم ماست تکیه گاه امنِ مولا، در هجوم فتنه هاست سیره ی او ،آیه ی روشنگریِ جامعه ست او بصیر است و مقامش مادریِ جامعه ست این پیام مادرانه می شود صدها کتاب " گوهر نابی که زن دارد است و حجاب" عشق زهرا بعد او در عالمین رونق گرفت بین خلق الله ذکر یاحسین رونق گرفت از گلوی ماذنه نام علی دارد طنین ذکر سربند شهیدان "یا امیرالمومنین" جوهرِ جمهوری ما از قیامِ فاطمه ست کشور اسلامی ایران بنام فاطمه ست ✍ .