eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
997 ویدیو
649 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - نسیمی جان فضا می آید - حمید علیمی.mp3
6.1M
🔳 #واحد احساسی #اربعین 🌴نسیمی جان فضا می آید 🌴بوی کرببلا می آید 🎤 #حمیدعلیمی 👌 #دانلـودویــژه
🔘🔘9⃣2⃣5⃣🔘🔘 ☑️بنداول دلم شکسته ای خدا غمی نشسته تو سینه دستم به روی گونه هام سرم همیشه پایینه نکنه بچه ای بیاد کبودی هامو ببینه خدا کنه که باز نیان حرومیای بد دهن اونا که با حرفای بد شرز زدن به قلب من اونا که عمه ی منو همه ش کنیز صدا زدن کل تن ماها داره بابا نشونه ازونا که مارو زدن هی وحشیونه ازقاتلات خیلی کتک خوردیم بابایی یاسیلی ویا لگد و یا تازیونه خسته شدم جان پدر بابا من و باخودببر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند دوم منم همون رقیه ی عزیز ودردونه ی تو آرزومه یک بار دیگه بیام روی شونه ی تو اما حالا دستای من باید بشه خونه ی تو ..... از ضربه ضجر لعین کنده شده گوشواره ها کل تنم کبوده از جفای قوم بی حیا این پیرزن سه ساله ی چند روزِ پیشته بابا سر پر ازخون تو رو بغل میگیرم ازین زمونه بخدا بابایی سیرم حاجت مو اگه میشه امشب رواکن آرزومه روی سرت امشب. بمیرم خسته شدم جان پدر بابا من و باخودببر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• سادات ببخشن ☑️بندسوم بهار قلب دخترت شبیه فصل خزونه خیلی از دلم گرفته از نامری این زمونه بابا بیا مثل قدیم اگه میشه بریم خونه .... تنها نذار ازین ببعد هرجا میری منم ببر چیزی نمونده بابا از قناری شکسته پر بابا ببین که دختره سه ساله تو زدن نظر ..... پاشو بابا ببین دلم چه پریشونه بهارعمردخترت رو به خزونه سه ساله تو ببین این دم آخر شبیه مادرت تنم داره نشونه ته شدم جان پدر بابا من و باخودببر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 💠💠💠9⃣2⃣5⃣💠💠💠
🔘🔘923🔘🔘 ❇️ بند اول الهی بمیرم خونی شده بابا لبت چطور دلش اومدخنجر گذاشت روحنجرت حالا که اومدی منت گذاشتی رو سرم ولی بهم بگو بابا کجاس پس پیکرت‌ 😭 بابایی پریشونم مث موهای سرت بابایی خیلی درمونده شده این دخترت دیگه از عالم و ادم دیگه خسته شدم تو رفتی من مث یه مرغ پر بسته شدم 😭 خیلی حرفا دارم واااای از دنیا بی زارم واااای 〰〰〰〰〰〰〰 ❇️ بند دوم منم و این همه غصه و اندوه بابایی تویی و این سر زخمی و مجروح بابایی دلم تنگه برا روزایی که باتوبودم یه دنیا غم تو قلبم شده انبوه بابایی 😭 دلم رو هر جوری میشد بابا سوزوندن و با دسته بسته رو خاکا من و کشوندن و دیگه هیچی نمی‌خوام فقطم این ومیخوام بده قول این هردفعه هر جا بری باید منم باهات میام 😭 بابا قدم خمیدم واااای چه زجرا کشیدم واااای 〰〰〰〰〰〰〰 ❇️ بند سوم ازون روزی که رفتی دله زارم حزینه دل حسرت کشم باغم و دردا عجینه ازون روزی که زجر باسیلی زد توصورتم چشام درد میکنه همه چی رو تارمیبینه 😭 ببین که مثه پیرزنا من راه میرم و رسیده وقته احتضار دارم می میرم و میشم از این همه سختیا راحت ای بابا میشم من راحت از سنان و زجر بی حیا 😭 میریم ما از اینجا وااااای پیش حضرت زهرا واااای 💠💠💠9⃣2⃣4⃣💠💠💠
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام! از یتیمی خسته ام ،از زندگی سرخورده ام! دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دیده تر خورده ام دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف! از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام! زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده ام! هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده ام گاهی ازآنور خورده ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام سید پوریا هاشمی
عمه کجایی که میخوام بابامو میخوام بهش بگم همه دردهامو بگم چطور منو زدن نامردها نشون بدم قامت چون زهرامو منو آتیش بین موهام منو زخم روی بازوهام میبینی دست به دیوارم من چون نداره رمق زانوهام ویرونه شده جای دختر دردونه ویرونه واسه دخترت مثل زندونه تکست مداحی عمه کجایی که میخوام بابامو از جواد مقدم من الذی ایتمنی بابا حسین خبر داری خیلی برات بی تابم بابا جونم کل خرابه اومدی مهتابم منی که جام بوده فقط آغوشت چند شبه که روی زمین میخوابم منمو اغشک وآه و ناله صورتم پرشده از آلاله تن من گوشه ی ویرونه است و تن تو گوشه ی گوداله دلتنگ دخترت با غصه ها میجنگه دلتنگه بالش زیر سرت از سنگه من الذی ایتمنی بابا حسین با اینکه از نبودنت دلگیرم با اینکه تنهایی شده تقدیرم خوش اومدی کنج خرابه بابا دارم کنار سر تو میمیرم لبهای خونیت رو میبوسم شده لبخند تو افسوسم تا چشمامو رو هم میذارم دوباره زجر میشه کابوسم غم داره منم و یه روسری پاره غم داره منم و حسرت یک گوشواره من الذی ایتمنی بابا حسین
🖤شباهت های حضرت رقیه از زبان آیت الله بندانی نیشابوری 🖤یه پرچم در شام برافراشت قبل رفتن عمه شباهت ها به جده اش فاطمه ...همنامه... فاطمه صغیره به هردو باباشون وعده دیدار زود داده شد هر دو بعد پدر بظاهر عزتشونو از دست دادند ...دیدید دیگه خانه ی فاطمه رو آتش زدند..بی بی رو هم به طناب بستن هر دوعمر کمی ..۱۸ واندی...۳ساله واندی..... هر دو خیلی گریه کردند هر دو بابا بهشون خیلی علاقه داشتند سر کار هر دو با آتش بود ...پشت در...خیمه ها بر بدن هردو معصوم نماز خواند امیرالمؤمنین وامام سجاد با غل وزنجیر به گفته امام باقر هر دو رو موقع غسل دادن دست از غسل کشیدند امیرالمؤمنین ....زن غساله...گفت چرا این بدن کبوده چه مرضی داشته هر دو شب دفن شدند ...هر دو کتک خوردند هر دو غریبانه دفن شدند هر دو سیلی خوردند اما میخوام بگم خانم جان برا شما دیگه سر بابا رو تو طشت نگذاشتندبراتون بیارن هردو خون پیشانی بابا پاک کردن در احد در خرابه امام سجاد میفرمایند خواهر کوچیکم اینقدر به لب ودهانش زد گفت بابا دهان شما خونی باشه و دهان من سالم 🖤شفای قلب داغدارآقام امام زمان وجد غریبشون امام رضا صلوات😭😭😭موقع نشر صلوات حذف نشود
بسم الله الرحمن الرحيم به یادم مونده روزایی، که توو آغوش تو بودم به رویِ زانوی عمّه، یا رویِ دوش ِ تو بودم موهام و شونه میکردی، بهم میگفتی دردونه م نبینم توو خودت باشی، چراغ کوچیکِ خونه م همین می اومدی خونه، فقط میگشتی دنبالم برام یه چادر مشکی، خریدی! کردی خوشحالم میگفتی ای گلِ یاسم، منو می بوسیدی آروم میدیدی تا که خوابیدم، عبات و میکشیدی روم ولی حالا با دلتنگی، نشستم زیر نور ماه کجارفتی بابایی جون؟! ببین قدّم شده کوتاه ببین افتاده دندونم، رو لبهام ردّی از خونه به جای رویِ زانوهات، نشستم کنجِ ویرونه نبودی دستام و بستن، کبوده خیلی میسوزه یهو سرگیجه میگیرم، چشام تاره یه چن روزه دیگه میترسم از اَسبا، نمیخوابم دیگه راحت یه شب از ناقه افتادم، نه با پاهام! که با صورت برا تفریح و سرگرمی، هُلم میداد با دعوا من و هی رابرا میزد، بیا زجر(لع) و بزن بابا کف ِ پاهام زده تاول، ببین دستام چقد سرده ازش بسکه لگد خوردم، ببین پهلوم ورم کرده شدم شرمندۂ عمّه، واسم شد بهتر از مادر بذار واست بگم حالا، که پیشم اومدی با «سر» نمونده واسه من مویی، ببین که سوخته گیسو از انگشتر نمی پرسم، نپرسی گوشوارم کو!⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تا کی ز تن درد فراقم جان بگیرد امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد گیرم وضو از اشک و رویت را ببوسم آنسان که زهرا بوسه از قرآن بگیرد با من بگو کی دیده یک طفل سه ساله رأس پدر را بر روی دامان بگیرد با من بگو کی دیده یک مرغ بهشتی چون جغد جا در گوشه ی ویران بگیرد با من بگو کی دیده طفلی در خرابه اشک پدر را با لب عطشان بگیرد با من بگو کی دیده اشک میزبانی خاکستر و خون از رخ مهمان بگیرد با من بگو ای جان بابا، با چه جرمی دشمن هزاران بار از من جان بگیرد با من بگو کی دیده با رسم تصدق ریحانه ی زهرا ز مردم نان بگیرد با من بگو ای جان بابا با چه جرمی دشمن هزاران بار از من جان بگیرد دست ار نداری با دوچشم خود دعا کن زخم دل من از اجل درمان بگیرد میثم! سزد در ماتمم آنسان بگریی کز سیل اشکت چرخ را طوفان بگیرد © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آمدی جانم به قربان شما بابای من مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا من بدم می آید از طشت طلا بابای من من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش از گلویم در نمی آید صدا بابای من باورش سخت است اما راه رفتن های من سخت گردیده برایم بی عصا بابای من ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است چشم های بی حیا کشته مرا بابای من تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛