💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_دویستوبیستوچهار
+:زنداداش،مسیح سرش شلوغ بود،من الآن اومدم حلقه هاتون رو بخرم... گفتم خیلی بی ادبیه
اگه نظر شما رو نپرسم.. بفرمایید چه جور حلقه ای مدنظرتونه؟
چه عروس سفیدبختی...
برادر داماد مسئول خرید حلقه ها شده!
آنقدر سرش شلوغ بوده که برادرش را...
نه... نباید بگذارم احساسات به عقلم چیره شوند،حتی اگر پای آرزوهای برباد رفته ی دخترانه ام
وسط باشد...
بلند و محکم،طوری که قلبم بشنود،میگویم
:_مهم نیست
+:چی؟
:_گفتم مهم نیست..
+:نمیشه که،به هرحال باید یه شکل خاصی در نظر بگیرین دیگه...
:_آقامانی...
+:زنداداش بگید دیگه.. دوس دارم چیزی که میخرم بپسندین
نفسم را بیرون میدهم،کلافه میگویم
+:ساده ترین و بی زرق و برقترین حلقه ی دنیا
با ذوق میگوید
:_فهمیدم فهمیدم... کاری ندارین؟
+:خدانگه دار
رو به فاطمه که منتظر است لب باز کنم،میگویم
:_مانی رفته بود حلقه بخره...
با تعجب میگوید
+:چه عروس ،دوماد عجیبی هستین شما..البته چون واقعی نیست،مهم نیستا،غصه نخوری...
اصلا بهش فکر نکن
دلم میخواهد بگویم مهم نیست...دلم میخواهد باور کنم که برایم مهم نیست...
اما مگر میشود آرزوهایت را برابرت دفن کنی و اشک نریزی...
پا روی دلم میگذارم.
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝