💌
⏝
֢ ֢ #عشقینه ֢ ֢
.
#مسیحای_عشق
#قسمت_سیصدوپنجاهوهشت
+:آره،راستی صداتون هم قشنگه.. اگه یه روزی با زنعمو قهر کردین،میتونین خواننده بشین..
با تعجب نگاهش میکنم
:_یعنی چی؟
+:این یکی از شوخی های دوستم فاطمه است.. یه مدت هرکی با مامانش قهر میکرد میرفت
خواننده میشد... گفتم اگه خدای نکرده قهر کردین ، میتونین به خواننده شدن فکر کنین..
با تمام وجود میخندم..
این همان نیکی سر به راه و خجالتی است؟
قاشق را به طرفم میگیرد
+:من از این طرفش خوردم پسرعمو.. شمام از اونور بخورین...
قاشق را از دستش میگیرم،در ظرف غذایم فرو میکنم و بعد تمامش را در دهانم میگذارم.
:_گفتم که،من اهل این سوسول بازیا نیستم...
+:یعنی میتونین دهنی همه رو بخورین؟
نگاهش میکنم.
چشم هایش از تعجب گرد شده اند.
لقمه ی دهانم را میبلعم و میگویم
:_نه...ولی تو همه نیستی...
نمیدانم درست میبینم یا توهم عاشقی است...
نمیدانم راست است یا من خیال میکنم...
اما تلألو چشم هایش،برق لحظه ای خیره کننده ی مردمک و درخشش بی نظیر تیله های قهوه
ای اش،با من حرف میزند..
سرش را پایین میاندازد.
از نگاه خیره،راضی نیست....
قلبم،دیوانه وار بر طبل جنون میکوبد.
+:شما رودست خوردین...
:_چی؟
با شیطنت میخندد...
به گمانم امشب،آخرین شب دنیاست برای قلب ضعیف من..
✨لینڪ قسمت اول👇
https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012
✦📄 به قلـم: #فاطمه_نظری
.
𓂃مرجعبهروزترینرمانهاےایتا𓂃
𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒
.
💌
⏝