eitaa logo
عاشورائیان منتظر
257 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
6.9هزار ویدیو
49 فایل
⬅️صَلَّ اللُه عَلیَکَ یاٰ أباعَبدِالله الحُسَینْ"➡️ 🔷زیر نظر آقای امیر توکلی ارتباط با مدیر کانال⬅️ @M_Namira
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا قبل عقد اسمشون "پارمیدا خانم" بوده. بعد وقتی دارن قند میسابن رو سرشون و خطبه خونده میشه، یهو میبینی عاقد میگه: دوشیزه “صغری قره قوزلوی جادوغ آبادی اشگلون تپه اصل”، آیا بنده وکیلم؟😳 😉😉😜💋😜😉😉 والا چی بگم... جوونای این زمونند دیگه😅😂😂🤣😅😆 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
به روایت امیرحسین آخیش. چقدر آروم شدم همیشه هئیت مسکن من بود. خدا توفیق این نوکری رو از ما نگیره ان شاالله. حاج آقا: امیرحسین جان. یه لحظه بیا. _جانم حاج آقا ؟ حاج آقا : اتفاقی افتاده این چندوقته خیلی تغییر کردی؟ رازدار تر و راهنما تر از حاج آقا کی رو میتونستم پیدا کنم ؟ دل رو زدم به دریا و گفتم. از همون دو سال پیش تا الان. البته حاج آقا در جریان مشکل مالی که برای بابا پیش اومده بود ، بودن ولی این که این مشکلات تونسته رو اعتقاداتش تاثیر بزاره برای حاج آقا هم حیرت آور بود. ولی مشکل من علاوه بر اعتقادات بابا این بود که اجازه نمیداد من برم . حاج آقا : میدونستم رفتن برات مهمه ولی نه انقدر که اینجوری تغییرت بده . ولی امیرجان شرط اول رضایت والدینه تو سعی خودت رو بکن و بقیش رو بسپار به خدا مطمئن باش همیشه بهترین هارو برات رقم میزنه حرفای حاج آقا همیشه برای من بشارت دهنده آرامش بودن. حرفاش از جنس زمین نبود حرفاش آسمونی بود..... . . . دوباره زیر لب صلواتی فرستادم و زنگ زدم. در که باز شد استرس من هم بیشتر شد . پرنیان: عه داداش چته ؟ چیزی شده؟ _ ها؟ نه. چیزه. یعنی قراره بشه. پرنیان: امیر عاشق شدیا. _ابجی چی میگی؟ پرنیان: هیچی خوش باش. ای بابا . عشق من الان فقط و فقط شهادت بود. با دیدن مامان و بابا تو پذیرایی دیگه استرسم به اوج رسید . میترسیدم از این که دوباره همون حرفای همیشگی رو بشنوم. _ سلام. بابا میشه حرف بزنیم؟ مامان: سلام. قبول باشه. خیر باشه مادر. بابا: سلام بابا جان. اره بیا بشین. _ ان شاالله که خیره. دوباره زیر لب صلوات فرستادم و نشستم رو مبل کنار بابا . بابا: خب؟ _ها؟ چی؟ با این برخورد من همه زدن زیر خنده و پرنیان هم کم لطفی نکرد و گفت _ نگفتم عاشق شدی؟ _ نه. حواسم نبود خب. عه. مامان: عه بچمو اذیت نکنید ببینم. بگو مامان جان. _ بابا ، چرا نمیزارید من برم ؟ بابا: این بحث قبلا تموم شده. _ نه برای من بابا: هزار بار گفتم بریز دور این مسخره بازیا رو. دوباره همون آش و همون کاسه. شروع شد. _ حداقل یه راه پیش پام بزارید. بابا:بیخیال شو. _ اگه راهتون اینه ؛ نه. بابا: پس ازدواج کن. _ میخواید دست و پام بسته بشه؟ بابا: آقای دین دار و با ایمان ، ازدواج مگه سنت پیامبر نیست؟ _ نه برای من که قرار نیست بمونم. بابا: ازدواج کن بعد اگه زنت گذاشت برو. من که حرفی ندارم .فقط من اجازه نمیدم. _شب به خیر بابا: شب به خیر مامان : امیرحسین پسرم بیا و بیخیال شو. _ شب به خیر مامان مامان: شبت به خیر با رفتن من به سمت اتاق پرنیان هم دنبالم اومد من که وارد اتاق شدم پرنیان دم در وایساد,و گفت _ میخوای باهم حرف بزنیم ؟ _ بزار برای فردا پرنیان : باشه . شب خوش _ شبت به خیر 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 💞@Ashooraieanamontazer💞 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
مرحوم علامه حسن زاده آملی نقل می کند : در تعطیلات تابستان به آمل رفتم، خوابیده بودم بچه ها سر و صدا کردند و از خواب بیدار شدم و غضبناک شدم و بعد از آن ناراحت شدم که چرا من غضبناک شدم، آن قدر گریه کردم تا این که نتوانستم غذا بخورم، به تهران آمدم و راهی تبریز شدم تا سراغ طبیبم بروم به محضر علامه طباطبایی رفتم و به ایشان گفتم من حال نماز ندارم، بدون این که به ایشان جریان را بگویم. گفت : بی خود غضبناک می شوی و انتظار هم داری که در نماز حال داشته باشی! https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌هرکی با امام رضای ما درافتاده ورافتاده ♦️مولودی خوانی زیبای حاج مهدی رسولی در شب میلاد امام رضا(علیه السلام) https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
✋ ضرورت ورود به جهاد تبیین 🔺چند ماهی است که از صدور فتوای جهاد رهبر انقلاب با کلید واژه جهاد تبیین می‌گذرد اما احساس می‌شود هنوز آن طور که باید و شاید جوانان مومن و انقلابی وارد میدان جهاد تبیین نشده اند، شاید این عدم ورود دلایلی داشته باشد که باید برایمان روشن شود، به اتفاق به بازشماری برخی دلایل احتمالی می‌پردازیم. 🔹 ۱: شاید معنای جهاد را نمی‌دانیم در منظومه‌ی فکری رهبر انقلاب جهاد را می‌توان اینگونه معنا کرد “هر کاری که برای خدا و با نیت مقابله با اهداف، جلوگیری از گسترش نفوذ، تغییر محاسبات، برهم زدن نقشه‌ها یا هر کنش و واکنشی که دشمن به دنبال آن است عنوان کرد، به عبارتی جهاد هر عمل با نیت خدایی‌ست که علیه دشمن انجام گیرد.” 🔹 ۲: شاید معنای تبیین را نمی‌دانیم تبیین را در نگاه رهبری و به زبان ساده می‌توان شناخت مسئله و دغدغه‌های فکری جامعه در نسبت با انقلاب و نظام و کشف پاسخ‌ها و ساده سازی آن و گره گشایی ذهنی از سوال‌های آنها دانست، تا دشمن نتواند از این گره‌ها سو استفاده کند، مشکل هست اما امید به اصلاح هم هست و بن بست وجود ندارد. 🔹 ۳: شاید میدان را نمی‌شناسیم گاهی وقت‌ها دشمن در یک جبهه در حال حمله است و ما در جایی دیگر مشغول و سرگرم دغدغه‌های فرهنگی انقلابی خودمان، اگر قبول کنیم که رهبر انقلاب دیده‌بان حکیم و فرمانده جبهه است، ایشان با قاطعیت میدان جنگ و جهاد اصلی امروز را میدان فضای مجازی و نبرد رسانه و عملیات روانی و جنگ شناختی دشمن علیه مردم می‌دانند، برای جهاد تبیین نباید میدان‌های دیگر را رها کرد اما حتما و قطعا باید وارد این میدان “یعنی کنشگری موثر در یا بر محتوای فضای مجازی” شد. 🔹 ۴: شاید ابزار را نمی‌شناسیم هر جنگی اسلحه و ابزار خودش را دارد، امروز قالب‌های تولید محتوای گسترده در پلتفرم‌ها و نرم افزارهای رسانه‌ای، شبکه‌های اجتماعی متن، عکس، ویدیو محور نیاز به یادگیری مهارت‌های همچون مسئله یابی، نویسندگی، طراحی، تدوین و استفاده از این اسلحه‌ها برای تبیین حقایق و دفاع از باورها و امنیت روانی مردم دارد، پس در این فضا حضور مصرف گرایانه به تنهایی کفایت نمی‌کند و قابل قبول نیست و باید علیه طراحی و نقشه دشمن تولید محتوای اثرگذار خنثی ساز و حتی هجمه آور در همان سطح و همان جامعه هدف داشت. 🔹 ۵: شاید مخاطب را نمی‌شناسیم دشمن برای حمله به جامعه و تصمیم سازی از تکنیک‌های مشخص اقناع درجهت علایق و سلایق مخاطب و از تکنیک‌های جنگ شناختی برای ناامید سازی و تغییر باورهای ذهنی و تصمیم و تصویر سازی برای مخاطب و از عملیات روانی برای تبدیل این تصمیم‌ها به رفتار علیه منافع کشور استفاده می‌کند، پس نیاز است نوع محتوای تبیینی با توجه به شناخت علایق و سلایق مخاطب‌ مشخص گردد. @Ashooraieanamontazer
*‍ نماز پر فضیلت یکشنبه های ماه ذی القعده* 🕋نماز یکشنبه ذی القعده نمازی مستحبی و چهار رکعتی که در یکی از روزهای یکشنبه ماه ذی القعده خوانده می شود و فضائل بسیاری از جمله آمرزش گناهان و با ایمان مردن برای آن در روایات آمده است. *💠کیفیت نماز* ✅برای خواندن این نماز لازم است در یکی از یکشنبه‌های ماه ذی القعده غسل کرده و برای نماز وضو بگیرد (یا قبل از غسل وضو بگیرد) و سپس دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی القعده به جای آورد که *در هر رکعت یک بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک بار سوره ناس و یک بار سوره فلق* خوانده می‌شود و پس از پایان چهار رکعت، *هفتاد بار استغفار* کرده (گفتن ذکری مانند اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه) و آنگاه *یک‌بار ذکر لا حول و لا قوة الا بالله* بگوید و در پایان چنین دعا کند: *«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»* *💠فضیلت نماز* 📝برای این نماز ثواب زیادی ذکر شده از جمله اینکه رسول اکرم(ص) فرمود: هر که این نماز را به جا آورد: توبه‌ او مقبول و گناهانش آمرزیده شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان می‌میرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمی‌شود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد و... *💠وقت این نماز* 📜زمان اصلی خواندن این نماز یکشنبه ماه ذی القعده است و در هر ساعتی از روز می‌توان آن را خواند. و مطابق فراز انتهایی روایت،اگر در یکشنبه سایر ماهها نیز این نماز به جای آورده شود همین پاداش را خواهد داشت. https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 فرزند پروری حرفه ای.....🌺 1. بهبود ارتباط والد و کودک ( مثبت) الف. اصول زمان باکیفیت () 1) لزومی ندارد یک‌زمان ثابتی در روز را برای این کار مشخص کنید اما اگر والد و کودک یک‌زمان ثابتی که هر دو به‌راحتی می‌توانند در تمام این نیم ساعت کنار هم باشد، داشته باشند همان زمان مناسب‌تر است. اما بهترین زمان‌ها آن مواقعی است که کودک خودش از شما می‌خواهد با او بازی کنید و اگر او نخواست، شما یک‌زمان کوتاه حدود نیم ساعت را برایش مشخص کنید و بگویید مثلاً تا فلان ساعت و یا تا زمانی که زنگ ساعت به صدا دربیاید(ساعت را برای نیم ساعت تنظیم کنید تا اخطار تمام شدن نیم ساعت را اعلام کند) با تو بازی می‌کنم و مانند یک گزارشگر تمام شدن زمان بازی را به کودک یادآوری کنید و درنهایت با قاطعیتی همراه با صمیمیت و محبت (البته زمینه آن از قبل فراهم شود و یادآوری بشود) در موعد مقرر بازی را تمام کنید و به کارهای خودتان بپردازید و نگران گریه‌ها و بی‌تابی‌های کودکتان نباشید بالاخره یاد می‌گیرد که شما این‌گونه رفتار می‌کنید و با شما در دفعات بعد کنار می‌آید و به‌مرور این گریه و زاری او برای بیشتر بازی کردنش کاهش پیدا می‌کند. اما حتماً بازی و فعالیتی انتخاب شود که در نیم ساعت به اتمام برسد و اگر دو زمان 15 دقیقه‌ای با او بازی می‌کنید، فعالیتی را انتخاب کنید که در این مدت تمام شود تا مجبور نباشید وسط بازی، کودک را رها کنید یا بیشتر از زمان معین‌شده با او بازی کنید. ادامه دارد... 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/JRVfYZfanSx0iLJfKXdCNg
❤️همسرداری حرفه ای...🌱💞 💔فرمول_شیفته_کردن_زن🌱💞 💠 آقایان اگر می‌خواهید همسرتان شما شود دنبال برای تعریف کردن از او باشید: 💠از ظاهرش 💠از جملاتش 💠از نگاهش 💠از دست پختش 💠از رفتارش 💠از هنرش و ... 💠 از لحاظ روانشناسی تعریف و تمجید از به او آرامش داده و او را برای کردن و عشق‌ورزی با همسر شارژ خواهد کرد. 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 💞@Ashooraieanamontazer💞 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
👩🏻 حکم شرعی 👀 💠 برای هاشور ابرو که نوعی رنگ کردن ابروهاست لازم است برای ثابت ماندن رنگ آن تا سه روز آب 💦 به ابروها نرسد 🚱؛ حکم وضو و غسل در این حالت چیست؟🤔 ✅ پاسخ: 😟 هاشور کردن ابرو مجوز شرعی برای وضوی جبیره یا تیمم حساب نمی شود.👸🏼 خانم ها می توانند در ایام عادت ماهیانه 😐 که نماز به آنها واجب نیست این کار را انجام دهند. 🔰 در ضمن اگر با هاشور کردن جرمی روی پوست قرار می گیرد بر این اساس وضو با وجود آن جرم باطل ❌ است و اگر هاشور در زیر پوست باشد ضرری به صحت وضو و غسل نمی زند.✅ ➖اگر این عمل از نظر عرف زینت تلقی شود باید از نامحرم پوشانده شود. ولی اگر به اندازه متعارف باشد و عرف جامعه آن را زینت به حساب نیاورد، پوشاندن آن لازم نیست. --------------------- 📚 منبع: استفتاء‌ از سایت مراجع عظام ------------------------------ 🌺 حداقل برای ارسال کنید ╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮ https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56 ╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
شعر ناب روز😘 🌺چون بسی ابلیس آدم روی هست پس به هردستی نشاید داد دست🌺 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
‏مدت زمان مکالمه ها: پسر به پدر: 00:00:27 پسر به مادر: 00:15:30 پسر به نامزد : 2:30:59 دختر به دختر : 5:50:23 مرد به همسر: 00:00:1 زن به شوهر: 66 تماس بی پاسخ😂🤦😂👇😅😆😁 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
به روایت حانیه چقدر دلم میخواست با یکی حرف بزنم ، یکی که درکم کنه و چه کسی رو بهتر از امیرعلی سراغ داشتم ؟ برادری که در کنار همه اذیت های من همیشه و همه جا پشتیبانم بوده و هست. تق تق تق امیرعلی: جانم؟ آروم درو باز کردم و وارد شدم. طبق معمول پشت میزش نشسته بود و کتاب میخوند. _ وقت داری یکم حرف بزنیم؟ امیرعلی: علیک سلام. بله من برای خواهرگلم همیشه وقت دارم. سر خوش نشستم رو تختش و شروع کردم به تعریف کردن اتفاقاتی که تفریحمون رو نا تموم گذاشت. با هر کلمه من اخمای امیرعلی بیشتر میرفت توهم. و در آخر امیرعلی: نگفتم بزار باهم بریم؟ بعدش هم ابجی چه دلیلی داره که تو جواب یه عده..... بعد هم کلافه "استغفرالله " ای گفت. _ حالا ببخشید دیگه. امیر تو با حرف اون آقا موافقی؟ خودت که میدونی من هرچقدر هم بدحجاب باشم اهل اینجور چیزا نیستم. یعنی قیافه من انقدر غلط اندازه؟ امیرعلی با پاش رو زمین ضرب گرفته بود و جوابی بهم نداد ، یعنی اونم همین فکر رو میکرد؟ عصبی از سر جام بلند شدم. _ آره؟ آره؟ تو هم فکر میکنی خواهرت از اون دختراییه که محتاج نگاه چهارتا پسره؟ فکر کردی من اینجوری تیپ میزنم که پسرا بهم تیکه بندازن ؟ امیرعلی: واه خواهر من . چرا عصبانی میشی من کی همچین حرفی زدم؟ دیگه برخوردام دست خودم نبود ، دلم نمیخواست دیگران درموردم همچین فکری بکنن ، شاید بدحجاب بودم ولی عقده ای نبودم . زدم زیر گریه و سریع پناه بردم به اتاق خودم، درو قفل کردم و خودمو انداختم و رو تخت و هق هق گریم رو آزاد کردم. چند ثانیه بعد صدای در و امیرعلی و گریه من و بعدش هم صدای نگران مامان بود که میخواست ببینه چی شده . امیرعلی: خواهرگلم. من که چیزی نگفتم. تو سکوت من رو برای خودت معنا کردی و اشتباه برداشت کردی. درو بازکن باهم حرف بزنیم. مامان: عه. خوب یکی بگه چی شده ؟ امیرعلی: هیچی مامان جان. منو حانیه باهم بحثمون شده. چیزخاصی نیست که. مامان: شما کی بحث کردید که این دفعه دومتون باشه ؟ دروغ نگو امیرعلی. امیر علی: مامان جان بزارید حالش خوب بشه براتون توضیح میدم. مامان_ از دست شماها . خیلی خب. امیرعلی: درو باز کن باهم حرف بزنیم. این راهش نیست. با این کارت هیچ چیز درست نمیشه. _ میشه تنهام بزاری؟ امیرعلی: میشه باهم حرف بزنیم؟ _ نه. امیرعلی: خیلی خب پس من همینجا میشینم تا زمانی که تو قصد حرف زدن داشته باشی. میدونستم وقتی یه چیزی میگه امکان نداره حرفش عوض بشه. به ناچار بلند شدم و درو باز کردم و بعد هم پشت به امیرعلی نشستم رو تخت. اونم درو بست و اومد نشست کنارم. امیرعلی: ببین خواهری وقتی تو اینجوری تیپ میزنی انگار اون مردای هوس باز رو داری تشویق میکنی که یه چیزی بهت بگن. فکر کردی حجاب برای چیه؟ اصلا تو میدونی چرا باید حجاب داشته باشی ؟ سوالی نگاش کردم و سرم رو به نشونه منفی تکون دادم. امیرعلی: حجاب ، حالا نه صرفا چادر، فقط و فقط برای امنیت خودته. وقتی تو بدحجاب باشی داری به همه قبلتم میدی که هرجور دلشون میخواد با تو برخورد کنن، داری میگی من هیچ مالکیتی نسبت به خودم ندارم ، داری زیبایی هات رو حراج خاص و عام میکنی. _ خوب چرا خانما حجاب داشته باشن؟ مردا میتونن نگاه نکنن . امیرعلی: تو در خونت رو باز میذاری میگی دزد نیاد چرا من در خونم رو ببندم؟ _ نه خب . اون فرق داره. امیرعلی: خب چه فرقی عزیز من ؟ اون راه خودش رو انتخاب کرده دوست نداره به سعادت برسه ولی تو که نباید بگی به من چه که اون نگاه میکنه مشکل اونه. نمیتونی همچین حرفی بزنی چون مشکل تو هم هست. چون امنیت تو هم در خطره. _ اگه خدا میخواسته زیبایی های یک زن رو کسی نبینه پس چرا اون رو زیبا افریده؟ اصلا چرا مرد نباید حجاب داشته باشه؟ امیرعلی: اولا که زیبایی های یه زن فقط برای همسرشه. وحجاب هم دربرابر محارم اجبار نیست . در مورد سوال دوم هم مرد ها هم باید حجاب داشته باشن ولی حد حجاب مرد و زن باهم فرق داره چون نوع آفرینششون باهم فرق داره. با حرفاش موافق بودم تا حالا هیچوقت به حجاب اینجوری نگاه نکرده بودم ولی هنوز هم با حجاب بودن برام غیر ممکن بود. _ یعنی برای امنیت داشتن حتما باید باحجاب باشی؟ امیرعلی: یه راه دیگه هم داری _ چیییی؟ امیرعلی:بشینی تو خونه با هیچ کس هم در ارتباط نباشی. _ مسخررررره امیرعلی: نظر لطفته. 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 💞@Ashooraieanamontazer💞 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
☘زنگ لبخند 😁 نحوه تدریس اساتید محترم: ‏«علی آمد!» ‏علی:نهاد ‏آمد:گزاره ‏نحوه سوال درامتحان: ‏+نهادوگزاره رامشخص کنید؟ ‏به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت هزاران در برچینم😐😕😳 @Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️همسرداری حرفه ای...🌱💞 💔سیاستهای_زنانه🌱💞 💠 لباس آشپزی را براي شوهر و لباس تميز و گران‌قيمت را برای مهمانی اختصاص ندهيد! 💠 بلكه بهترين و تميزترين لباس را برای شوهر خود بپوشيد! و از نتایج آن لذت ببرید! 💠 هر چند وقت یکبار، عطر و ادکن و لباس خود را عوض کنید چرا که مردها از ایجاد تنوّع در اطراف خود به وجد می‌آیند. 💠 مهم این است که شوهرتان احساس کند که برایش ارزش قائل هستید و برای لذّت و آرامش او وقت می‌گذارید. 💠 همیشه برای پوشش، عطر و آرایش خود سلیقه‌ی همسرتان را جویا شوید تا ظاهرتان صد در صد، برای او خوشایند و لذت‌بخش باشد. 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 💞@Ashooraieanamontazer💞 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرح آمریکا برای رساندن دلار به 50 هزار تومان در ایران! مصطفی خوش‌چشم (کارشناس مسائل بین‌الملل): آمریکا می‌خواست دلار را به 50 هزار تومان برساند، ولی مجموعه اقدامات دولت از دو هفته قبل موجب شد فعلا روی 32 تومان بماند. 🍃🌹 برای معرفـــــــی ما به دوستان👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
به روایت حانیه ......................................... حرفای امیرعلی رو باور داشتم ولی من همین جوری هم به زور شال سرم میکردم دیگه چه برسه به این که بخوام ده دور دور خودم بپیچمش. هوف. ولی چاره ای نبود ، آدمی نبودم که حرف مردم برام مهم باشه. ولی ظاهرا تنها برداشتی که از ظاهر من میشد داشت این بود که از خدامه موردتوجه پسرای لات قرار بگیرم ؛ از طرفی دلم نمیخواست همش نگران تیکه های پسرا باشم. پس بلاخره بعد از کلی فکر کردن و درگیری ذهنی تصمیم گرفتم یه مانتوی بلندتر بپوشم و حداقل یکم شالمو بکشم جلوتر . _ ماااماااان. مااااماااان. مامان:جونم ؟ _ میای بریم خرید؟ مامان: باهم؟؟؟؟؟؟؟ از این لحن متعجبش خندم گرفت خب حق داشت؛ من کی با مامان رفته بودم خرید که این دفعه دومم باشه ؟ همیشه با بچه ها میرفتم. _ اره . میخوام مانتو بخرم. مامان: خب چرا با یاسمین اینا نمیری؟ چیزی شده؟ _ واه چی شده باشه؟ میخواستم مانتوی بلند بگیرم .نمیای با اونا برم. مامان: تو ؟ مانتوی بلند؟ _ مامانی بیست سوالی میپرسی حالا؟ مامان:خیلی خب برو حاضر شو بریم. وقتی با مامان بودم که کسی نمیتونست حرفی بزنه پس نیاز به پوشیده تر بودن نبود. یه بلوز سفید آستین سه ربع با یه کت حریر نازک مشکی با یه ساپورت مشکی وشال و سفید. مثله همیشه پرفکت. مامان با دیدن من دوباره شروع کرد به سوال پرسیدن مامان: حالا مانتوی بلند میخوای چیکار؟ _ میخوام بخورمش. مامان : نوش جونت 😒. خب مثله ادم برای چی میخوای ؟ _واه مامان خوب میخوام هروقت تنها رفتم بیرون بپوشم که انقدر بهم گیر ندن. حالا بیا بریم. راستی ددی برده ماشینو؟ مامان: هوف. از دست تو. اره برده. زنگ زدم آژانس _ فداااات شم مامی جونم . . . . . نمیدونم امروز مردم تغییر کردن یا من حساس شدم. انگار قبلا اصلا این پسرای هیزو نمیدیم از در خونه که اومدیم بیرون تا الان 10.20 نفر یا چشمک زدن یا تیکه انداختن. هوف. خوبه مامان همرامه. فکر کنم باید تجدید نظر کنم و همیشه از این مانتو مسخره ها بپوشم. مامان _ حانیه بگیر بریم دیگه. الان دو ساعته داری میگردی فقط یه روسری گرفتی. _ عه به من چه هیچکدومشون خوشگل نیستن. عه عه عه مامان اونجا رو نگاه کن. اون مانتو مشکیه خوشگله . بیا..... و بعد دست مامان رو گرفتم و دنبال خودم کشیدم به سمت اون مغازه . مانتوهاش عالی بود. یه مانتوی سفید بود که قسمت سفیدش تا روی زانو بود و روش پارچه حریر مشکی که تا زیر زانو بود جلوه خاصی بهش داده بود به خصوص حویه کاری های پایین پارچه مشکیه. با روسری مشکی که گرفته بودم عالی میشد. بلاخره بعد از 2 ساعت گشتن موفق شدم. . . . مامان در خونه رو باز کرد و منم دنبالش وارد خونه شدم. کفشای امیرعلی پشت در نشونه حضورش تو خونه بود با ذوق و انرژی دوباره که گرفته بودم مثله جت از کنار مامان رد شدم و کفشام رو در اوردم و رفتم تو . امیر رو مبل نشسته بود و تلویزیون نگاه میکرد. _ سلااااام. امیرعلی: علیک سلام. چی..... حرف امیرعلی تموم نشده بود که دستشو کشیدم و بردمش تو اتاق. امیرعلی: چته؟؟؟؟ _ چشاتو ببند. سرررریع سریع کت حریر رو لباسم رو در اوردم و مانتو و روسری که گرفته بودم رو سرم کردم. نمیشد موهامو نریزم بیرون که یه دسته از موهای لختمو انداختم رو پیشانیم و رو به روی امیرعلی وایسادم . _ خب . باز کن. با دیدن من لبخند زد و حالت چهرش رنگ تحسین گرفت و بعد بلند شد رو به روم ایستاد و موهام رو هل داد زیر روسریم. امیرعلی: اینجوری بهتره. یه لبخند دندون نما تحویلش دادم و گفتم _ خب دیگه تشریف ببر بیرون میخوام استراحت کنم. ......................................................... بیا دل را بده صیقل بدین سان که بی‌عفت بدان بی‌شک به خواب است! 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 💞@Ashooraieanamontazer💞 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
🌸 فرزند پروری حرفه ای.....🌺 1. بهبود ارتباط والد و کودک ( مثبت) الف. اصول زمان باکیفیت () 2) انتخاب بازی را با توجه به کودک و والد در نظر بگیرید یعنی هر آنچه کودک آزادانه انتخاب می‌کند، بهترین بازی است و اگر خودش بازی خاصی مدنظرش نبود یک بازی را به او پیشنهاد کنید و حتی با خودش بازی جدید ابداع کنید. فعالیت‌هایی که برای کودک، والدین و دیگران مشکل‌ساز نباشند که بازی به تلخی بیانجامد یا ترک شود. پس بازی‌ای که والد را عصبانی می‌کند، موردعلاقه کودک نیست چون درنهایت کودک، پدر و مادر یا دیگران را اذیت می‌کند، بازی مناسبی نخواهند بود. البته توجه داشته باشید که منظورمان از زمان باکیفیت، فقط بازی‌های مرسوم و متداول نیست بلکه هر نوع فعالیت لذت بخشی که فرزندتان از آن خوشش می‌آید. هرچند انگیزه کودک در بازي لذت است اما در حقيقت اين نوعي تمرين براي فعالیت‌هایی است كه فرد در آينده مي‌خواهد انجام دهد. بنابراين والدين و مربيان همواره به بازي به‌عنوان مقدمه‌اي ارزشمند براي ورود به زندگي واقعي نگاه مي‌کنند. ادامه دارد... 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/JRVfYZfanSx0iLJfKXdCNg
برعکس اون ،ما سلبریتی خوب و بافرهنگ که میتونن الگوهای خوبی باشند هم زیاد داریم👏 سیدحسین حسینی و علی علیپور در حال اقامه نماز قبل از دیدار با الجزایر 👤 محمد شیرازی 🌱💞 عاشورائیان منتظر💞🌱 آدرســـــــــــ گروه برای معرفی ما به دوستان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ