eitaa logo
عاشورائیان منتظر
253 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
49 فایل
⬅️صَلَّ اللُه عَلیَکَ یاٰ أباعَبدِالله الحُسَینْ"➡️ 🔷زیر نظر آقای امیر توکلی ارتباط با مدیر کانال⬅️ @M_Namira
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗نگاه خدا💗 دو سه روز گذشت. صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم. -یعنی من دستم بهت برسه پوستت و میکنم. دو روزه برگشتی ،اطلاع نمیدی ،ترسیدی بیام دنبال سوغاتیم؟ - شرمنده خسته بودم حوصله کسی و نداشتم - الان من شدم کسی؟ باشه اشکال نداره - قهر نکن دیگه ،اتفاقا کارت داشتم. میخواستم ببینمت. -پنجشنبه میام دنبالت با هم بریم بیرون ،سوغاتیمو هم همرات بیار باز نگم. دانشگاه با غیبت تعداد زیاد دانشجویان، خلوت‌تر از همیشه بود. تلفنم زنگ زد. خاله زهرا بود. - سلام خاله جون خوبین؟ -سلام عزیزم ،رسیدن به خیر ،سفر خوش گذشت؟ - عالی بود -سارا جان میخواستم بگم واسه پنجشنبه میخوایم بریم خواستگاری ،عروس خانم تاکید کردن حتما تو هم باید باشی میای دیگه؟ - اره خاله جون میام -قربون دختره فهمیدم برم. - کاری ندارین خاله جون من باید برم سر کلاسم خاله زهرا: نه عزیزم برو به سلامت الان اینو چیکارش کنم ،به عاطفه چی بگم دوسه روز گذشت و با غیبت یاسری خیلی خوشحال بودم ،که لااقل یه کم ذهنم اروم تره. پنجشنبه صبح زود بیدار شدم. عاطفه دنبالم آمد.  سوار ماشین شدم با عاطفه روبوسی کردم - بفرما اینم سوغاتی شما  عاطی: ای واااییی چرا زحمت کشیدی ما که راضی نبودیم.کجا بریم؟ - نمیدونم یه جا بریم زود برگردیم که امشب میخوایم بریم خاستگاری.  -پس بریم اول گلزار - باشه بریم.  رسیدیم کنار مامان "واییی که چقدر خسته ام مامان ،ای کاش تو بودی و من رفته بودم ،حتمن میدونی امشب چه خبره ،ای کاش قلبم وایسته و نرم به این خاستگاری." رفتم نزدیک شهید گمنام خودم. "میگن که شماها زنده این راسته؟ چرا خواستی بی نام و نشان باشی؟ چرا دوست نداشتی مثل بقیه عکست روی سنگ باشه؟ مادر نداشتی؟ مادرت دل نداشت؟ چه طور حاضر شدی چشم به راهش نگه داری؟ نمیدونم دلم به حال تو گریه میکنه یا دلم به حال بدبختی های خودم " چشمم به یک جفت کفش مردانه افتاد.  کاظمی بود. سرش پایین بود.برام خیلی عجیب بود. اینجا چکار می‌کرد؟ -ببخشید میشه برید کنار من بشینم اینجا. ازش فاصله گرفتم. از جیبش قرآن کوچیکی درآورد. شروع کرد به خواندن  عاطفه ،دستم را گرفت و از آنجا دور شدیم. ادامه دارد... @Ashooraieanamontazer
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗نگاه خدا💗 در راه کل ماجرا را برای عاطفه تعریف کردم. -دختره دیونه اون پسره جونتو نجات داد ،تو بر و بر نگاش کردی؟ - زبونم و مغزم قفل کرد با دیدنش ،نمیدونستم چیکار کنم؟ عاطی؛ اشکال نداره ،دفعه بعد اومدی ازش تشکر کن - نمیدونم اگه دفعه بعدی هم باشه . غروب به خانه برگشتم. اصلا دوست نداشتم امشب بروم.  لباس عیدی که بابا خریده بود و پوشیدم. - سلام بابا رضا  -سلام ساراجان - من آماده ام. شما هم برین یه لباس قشنگ بپوشین باهم بریم. در فکرم غوطه‌ور بودم. -ساراجان رسیدیم. مادر جون و آقاجون با خاله زهرا زودتر از ما رسیده بودند. وارد خانه شدیم. احوال پرسی کردیم. همه سکوت کرده بودیم. خاله زهرا گفت: مریم خانم اینم سارا خانم ما که گفتین حتما باید بیاد . - بله خیلی خوش اومدن ببخشید اگه میشه من با سارا خانم صحبت کنم. مریم چادر را محکم روی صورتش نگه داشته بود. نگاهی به بابا رضا کردم که با چشماش اشاره کرد که بلند شوم. منم از جا بلند شدمو همراه مریم رفتم . رفتیم داخل یه اتاقی نگاهم خیره شد به چند تا عکس روی میز. - این آقا مجتبی همسرم بودن ، یکی از مدافعین حرم بودن که شهید شدن. ازچشمانش هنوز میشد عشق نسبت به شوهرش را دید. - میخواستم اول با شما صحبت کنم،میدونم خیلی سخت بوده برات که امشب اینجا حضور داشته باشی ، من یه پسر یک سال و نیمه دارم نمیتونم از خودم جداش کنم ،از تو هم میخوام که منو مثل یه دوست قبول کنی ،چون میدونم هیچ وقت مثل یه مادر نمیشم برات. "یعنی این شهید هنوز بچه اش هم ندیده ،چه طور تونست دل بکنه از زندگیش و بره شهید بشه." لبخند زدم و گفتم :مبارکه.  مریم دستمو گرفت: امیدوارم دوست خوبی برات باشم . بلند شدیم و رفتیم بیرون با لبخند من همه صلوات فرستادند. در راه متوجه شدم خانه‌ای که مهمانش‌ بودیم، منزل پدر شوهر و مادر شوهر مریم بود. بابا رضا اصلا چیزی نپرسید. اینقدر خسته بودم که شب بخیر گفتم و به اتاقم پناه بردم. صبح مشغول مرتب کردن اتاقم شدم. گوشیم زنگ خورد خاله زهرا بود. - سلام خاله جون خوبین؟ سلام عزیزم ؟ توخوبی؟سارا جان بابا زنگ زد به من گفت با مریم به تفاهم رسیدن ،چون خجالت میکشید خودش بهت بگه واسه همین به من گفت که به تو بگم. - باشه خاله جون مبارکشون باشه. -سارا جان فردا میای بریم واسه مریم وسیله بخریم؟ - نه خاله جون من دانشگاه دارم نمیتونم بیام شما خودتون همه کارا رو انجام بدین  -باشه عزیزم پس فعلا -به سلامت . شام مفصلی درست کردم که بابا فکر کند من هم راضی ام. هرچند ته دلم راضی نبود ولی چه کنم که مامانم خواسته‌بود. ادامه دارد... @Ashooraieanamontazer
💯 عامل پیشرفت جامعه 🔻"مُعید پیرزاد" خبرنگار پاکستانی گفته اگر زنان پاکستانی حجاب اسلامی رو رعایت کنن کشور پاکستان به یک کشور قوی و پر قدرت تبدیل میشه 🔻او در صفحه توییترش نظر سنجی گذاشته که طبق اون نظرسنجی ۶۶٪ پاکستانی ها موافق حرفش بودن و حجاب زنان رو عامل پیشرفت می دونستن فقط ۳۳٪ مخالف این نظریه بودن 📌کشورهای غربی هویت دینی کشورهای اسلامی رو ازشون گرفتن و به ظاهر آزادی دادن بهشون اما این آزادی نه تنها باعث پیشرفت شون نشد بلکه روز به روز وابسته تر و بی ثبات تر شدن و بالاخره فهمیدن که بخاطر این آزادی چیزهای زیادی رو از دست دادند 🌐منبع:https://www.opindia.com/2021/08/pakistani-news-anchor-says-women-must-wear-hijab-to-make-pakistan-more-powerful-moeed-pirzada/ @Ashooraieanamontazer
🌸🌺🌸 😍😅 👨🏻‍⚖👰🏻💏 جاتون‌خالی بی‌دعوت رفتم عروسی دیدم 2 تا درب هست: 🚪🚪 1. مهمان با کارت 2. مهمان بدون کارت چون کارت دعوت نداشتم از درب دوم رفتم داخل، دیدم بازم 2تا درب هست:😳 1. مهمان با هدیه 💶🎁 2. مهمان بدون هدیه چون کادو نداشتم از درب دوم رفتم... وارد که شدم دیدم برگشتم تـو خیابون اصلی نامـردا...☹️ ‌‌‌‌‌ 😁😅😅 ـ🌧⛈🌧 👇 ✍🏼 رفتن به عروسی بدون دعوت جایز نیست❌ این نهی برای رعایت حال میزبان است 👈 چون برای تعدادمشخصی غذا آماده کرده، و با اضافه شدن مهمانان ناخوانده دچار مشکل میشود. ‼️اگرمیزبان فقط ‌خودشخص رو دعوت کرده، نه خانواده‌اش را نبایدکسی را با خود ببرد، حتی فرزندان درغیر این‌صورت گناه کرده و باید از میزبان حلالیت بطلبد. 🌸امام جعفر صادق علیه‌السلام فرمودند : وقتی برای خوردن‌غذا دعوت شدید، کسی را همراه نبرید، زیرا این کار معصیت بوده و غذاخوردن آن شخص است.⛔️❌ 😳🤯 (وسائل الشیعه، ج ۱۹، ص ۱۱) 🔹ولی اگر می‌داند میزبان راضی است که شخص دیگری را همراه خود ببرد، در اینصورت همراه بردن بچه و دیگران اشکالی ندارد.❌ ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @Ashooraieanamontazer ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه فرزندانی مؤمن تربیت کنیم؟ ➕چند روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان 🔴 @Ashooraieanamontazer
☕️ دمنوشی برای رفع افسردگی در این ایام تغییر فصل 🔸می‌توانید بجای نعناع از پونه نیز استفاده کنید. سعی کنید دمنوش ها را رقیق تهیه و میل کنید @Ashooraieanamontazer
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید تفرقه ✡ 🕎 🇺🇸 🇬🇧 عمر کشون... سه تا دروغ بزرگ عامل پیدایش عید الزهرا سلام الله علیها خواهش میکنم حتما حتما حتما حتما ببینید👌👌👌 خواهش میکنم حتما حتما حتما حتما نشر بدید👌👌👌 ولو برای ۲ نفر.... @Ashooraieanamontazer
🔺🔻 کرسی های قدیمی .... در سرما، خون غلیظ شده و فضولات بدن به اندام تحتانی بدن میره؛ موقع خواب اگه گرما از پایین به بدن برسه این فضولات در خون از حالت رسوبی خارج میشن. فلسفه‌ی وجودی کرسی در قدیم همین بوده... @Ashooraieanamontazer
به رسم و رسوم پروانگیت ایمان دارم ایمان دارم به حضورت ایمان به ظهورت حضوری که دریافتنش احتیاجی به چشم ندارد حضوری که بوی خوش عاشقانه هایت را به دنبال دارد دلتنگیم را به غربت و تنهاییت نوشتم ندا آمد که می آیی منتظر صدای خوش گامهایت می مانم و آمدنت را به تمام چلچله ها مژده خواهم داد درد دلهایم باز کشتی هایم را ساخت باز به دریا زدم درجستجوی تو 🌹🌹🌹 ✔️@Ashooraieanamontazer
34.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢عوامل ریزش مو در زنان 🤷‍♀🍂 🎥 آیت الله دکتر شبکه جهانی ولایت 💥حتما ببینید @Ashooraieanamontazer
15.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣📣📣📣 با عرض سلام 👆دوستان این ویدیو خیلی جالبه بفرستید برای همکارای معلم یا شاغل یا پدر و مادرایی که فرزند دانش آموز دارن ✅@Ashooraieanamontazer