اسناد المصائب
0⃣4⃣1⃣بیستم صفر سال ۶۱ هجری قمری، رسیدن کاروان #اسرای_کربلا به کربلا!👇 #روز_شمار_عاشورا @AsnadolMa
1⃣4⃣1⃣حضور جابر بن عبدالله انصاری در کربلا!👇
#روز_شمار_عاشورا
@AsnadolMasaeb
✅عَطِیَّة بن سَعد عوفی که او نیز از راویان و عالمان بود، و از تابعین محسوب می شد، در این باره می گوید :
📋《خَرَجتُ مَعَ جابِرِ بنِ عَبدِ اللّه ِالأَنصارِیِّ زائِرَینِ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ(ع) فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنا جابِرٌ مِن شاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدى بِآخَر، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِه، ثُمَّ لَم یَخطُ خُطوَةً إلّا ذَکَرَ اللّهَ تَعالى حَتّى إذا دَنَا مِنَ القَبرِ》
♦️همراه جابر بن عبد اللّه انصارى، براى زیارت قبر حسین بن علی(ع) حرکت کردیم.
هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید و هیچ گامى برنداشت جز آن که ذکر خداى متعال گفت تا این که به قبر نزدیک شد.
سپس به من گفت :
📋《ألمِسنیهِ فَأَلمَستُهُ فَخَرَّ عَلَى القَبرِ مَغشِیّا عَلَیهِ فَرَشَشتُ عَلَیهِ شَیئا مِنَ الماءِ!
فَلَمّا أفاقَ قال : یا حُسَینُ ثَلاثَاً ثُمَّ قال :
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ!
ثُمَّ قَالَ : وأنّى لَکَ بِالجَوابِ وَ قَد شُحِطَت أودَاجُکَ عَلَى أثبَاجِکَ، و فُرِّقَ بَینَ بَدَنِکَ و رَأسِکَ》
♦️دست مرا بر روی قبر بگذار!
وقتی دست او را بر قبر گذاشتم بیهوش، بر روى قبر افتاد. کمی آب بر او پاشیدم و هنگامى که به هوش آمد سه بار گفت :
اى حسین(ع)!
آن گاه گفت : دوست پاسخ دوست را نمىدهد؟!
سپس گفت : چگونه پاسخ دهى در حالى که خون رگ هایت را بر میان شانه ها و پشتت ریختند و میان سر و پیکرت جدایى انداختند؟!
📋《فَأَشهَدُ أنَّکَ ابنُ خاتَمِ النَّبِیّین وَابنُ سَیِّدِ المُؤمِنین وَابنُ حَلیفِ التَّقوى وسَلیلِ الهُدى وخامِسُ أصحابِ الکِساءِ وَابنُ سَیِّدِ النُّقَباءِ وَابنُ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّساءِ وما لَکَ لا تَکونُ هکَذا وقَد غَذَّتکَ کَفُّ سَیِّدِ المُرسَلین ورُبّیتَ فی حِجرِ المُتَّقین ورُضِعتَ مِن ثَدیِ الإِیمانِ وفُطِمتَ بِالإِسلام فَطِبتَ حَیّا وطِبتَ مَیِّتا غَیرَ أنَّ قُلوبَ المُؤمِنینَ غَیرُ طَیِّبَةٍ لِفِراقِک ولا شاکَّةٍ فِی الخِیَرَةِ لَکَ فَعَلَیکَ سَلامُ اللّه و رِضوانُهُ وأشهَدُ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ أخوکَ یَحیَى بنُ زَکَرِیّا》
♦️گواهى مىدهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و چکیده هدایت و پنجمین فرد از اصحاب کسایى و فرزند سالار نقیبان و فرزند فاطمه(س) سَرور زنانى!
و چگونه چنین نباشى در حالى که از دست سَرور پیامبران غذا خورده اى و در دامان تقواپیشگان پرورش یافته اى و از سینه ایمان شیر نوشیده اى و با اسلام تو را از شیر گرفته اند.
پاک زیستى و پاک رفتى؛ امّا دل هاى مؤمنان در فراق تو خوش نیست، بى آن که در این تردیدى رود که همه اینها به خیرِ تو بود.
سلام و رضوان خدا بر تو باد! و گواهى مىدهم که تو بر همان روشى رفتى که برادرت یحیى بن زکریّا رفت.
📋《ثُمَّ جالَ بِبَصَرِهِ حَولَ القَبرِ و قال :
السَّلامُ عَلَیکُم أیَّتُهَا الأَرواحُ الَّتی حَلَّت بِفِناءِ الحُسَینِ وأناخَت بِرَحلِهِ وأشهَدُ أنَّکُم أقَمتُمُ الصَّلاةَ وآتَیتُمُ الزَّکاةَ وأمَرتُم بِالمَعروفِ ونَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ وجاهَدتُمُ المُلحِدین وعَبَدتُمُ اللّه َحَتّى أتاکُمُ الیَقینُ.
وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا لَقَد شارَکنا کُم فیما دَخَلتُم فیهِ》
♦️آن گاه جابر دیده خود را گِرد قبر چرخاند و گفت :
سلام بر شما اى روح هایى که گرداگردِ حسین(ع) فرود آمده، همراهش شدید!
گواهى مى دهم که نماز را به پا داشتید و زکات دادید و به نیکى فرمان دادید و از زشتى باز داشتید و با مُلحدان جنگیدید و خدا را پرستیدید تا به شهادت رسیدید.
سوگند به آن که محمّد(ص) را به حق برانگیخت در آنچه به آن در آمدید با شما شریک هستیم.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
عطیه می گوید : به جابر گفتم :
📋《یا جابِرُ! کَیفَ وَ لَم نَهبِط وادِیاً ولَم نَعلُ جَبَلاً ولَم نَضرِب بِسَیفٍ وَ القَومُ قَد فُرِّقَ بَینَ رُؤوسِهِم وأبدانِهِم، واُوتِمَت أولادُهُم و أرمَلَت أزواجُهُم؟!》
♦️اى جابر! چگونه [با آنان شریک باشیم]، با آن که ما نه به درّه اى فرود آمدیم و نه از کوهى بالا رفتیم و نه شمشیرى زدیم، در حالى که اینان سرهایشان از پیکر جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند؟!
جابر گفت :
📋《یا عَطِیَّةُ! سَمِعتُ حَبیبی رَسولَ اللّه(ص) یَقولُ : مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالحَقِّ نَبِیّا إنَّ نِیَّتی و نِیَّةَ أصحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیهِ الحُسَینُ(ع) وأصحَابُهُ》
♦️اى عطیّه! شنیدم که حبیبم پیامبر خدا(ص) مى فرماید :
هر کس گروهى را دوست داشته باشد، با آنان محشور مى شود و هر کس کارِ کسانى را دوست داشته باشد، در کارشان شریک مىشود و سوگند به آن که محمّد(ص) را به حق به پیامبرى بر انگیخت نیّت من و همراهانم همان است که حسین(ع) و یارانش بر آن رفته اند.
عطیه می گوید :
بعد از اینکه با جابر آنان را زیارت نمود، به من گفت :
📋《خُذُوا بِی نَحوَ أبیَاتِ کُوفَانَ》
♦️مرا به سوى خانه هاى کوفه ببر!
📋《فَلَمّا صِرنا فی بَعضِ الطَّریقِ قالَ : یا عَطِیَّةُ! هَل اُوصِیکَ و مَا أظُنُّ أنَّنی بَعدَ هذِهِ السَّفَرَةِ مُلاقیکَ؟
أحبِب مُحِبَّ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) ما أحَبَّهُم وأبغِض مُبغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) ما أبغَضَهُم وإن کانَ صَوّاما قَوّاما، وَارفُق بِمُحِبِّ مُحَمَّدٍ(ص) وآلِ مُحَمَّد(ص)!
فَإِنَّهُ إن تَزِلَّ لَهُ قَدَمٌ بِکَثرَةِ ذُنوبِهِ ثَبَتَت لَهُ اُخرى بِمَحَبَّتِهِم ، فَإِنَّ مُحِبَّهُم یَعودُ إلَى الجَنَّةِ ومُبغِضَهُم یَعودُ إلَى النّارِ》
♦️هنگامى که بخشى از راه را رفتیم گفت :
اى عطیّه! آیا سفارشى به تو بکنم که دیگر گمان ندارم پس از این سفر تو را ببینم؟
دوستدار خاندان محمّد(ص) را تا زمانى که آنان را دوست مى دارد، دوست بدار و دشمن خاندان محمّد(ص) را تا زمانى که با آنان دشمن است دشمن بدار، هر چند روزه گیر و شب زنده دار باشد، و با دوستدار محمّد(ص) و خاندان محمّد(ص) رفاقت کن که اگر یک گامش از فراوانىِ گناهش بلغزد، گام دیگرش به محبّت آنان استوار مىمانَد؛ چرا که دوستدار آنان به بهشت باز مىگردد و دشمن آنان به سوى آتش دوزخ مىرود.(۲)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۵۹
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۶۸، ص١٣٠
@AsnadolMasaeb
#شبهات
6⃣1️⃣سخنی چند درباره #اربعین_حسینی : 👇
#اربعین
#ویژه_ماه_صفر
#امام_حسین_علیه_السلام
@AsnadolMasaeb
✅بحث در مورد این است که؛
آیا اهل بیت امام حسین(علیه السلام) که از شام راهی مدینه شدند، در این روز[۲۰ صفر سال ۶۱ هجری قمری] در کربلا حضور یافتند یا خیر؟
این موضوع اختلافی است و موافقین و مخالفینی دارد.
مهمترين دلائلی که مخالفین این نظریه، آن را اقامه می کنند این است که؛
1⃣اصل این خبر که کاروان اهل بیت(علیهم السلام) در طول مسیر شام تا مدینه، در اربعین همان سالِ شهادت امام حسین(ع) به کربلا آمده باشند، در منابع تاریخی از قرن هفتم به آن طرف تجاوز نمیکند و همچنین علمای بزرگ شیعه و سنی به آن اشاره نکردهاند و بالعکس تصریحاتی دیگر در مورد تاریخ خروج کاروان را از شام آورده اند.
2⃣مسافت مسير کوفه تا شام و از شام تا کربلا به قدری دور بوده که امکان این سفر را با این مسافت، و با این مدت زمان کوتاه، غیر ممکن می سازد.
اما؛
🔷️در مورد دلیل اول آنان، باید گفت که درست است، که این نقل، در کتب متقدمین از قرن هفتم به قبل نیامده است، اما شاید این گونه باشد که عدم ذکر، قرینه ای شود برای نبود آن اتفاق، ولی معارض ذکر، توسط دیگران هم نیست!
ما در این مورد دو مقوله داریم :
۱)رسیدن کاروان اسراء از شام به کربلا در بیست صفر سال ۶۱(اربعین)
۲)زیارت قبر مطهر امام حسین(ع) توسط «جابر بن عبدالله انصاری» از مبداء مدینه در روز بیست صفر سال ۶۱(اربعین)
از معدود نقلهایی که به حضور کاروان اهل بیت(ع) در بیست صفر سال ۶۱ در کربلا تصریح کرده و آن را مقارن با زیارت جابر بن عبدالله دانسته است، سید بن طاووس(۶۴۴ق) و ابن نمای حلی(۶۸۰ق) است.
👤سيد بن طاووس می نویسد :
راوی می گوید :
📋«وَ لَمَّا رَجَعَ نِسَاءُ الْحُسَیْنِ(ع) وَ عِیَالُهُ مِنَ الشَّامِ وَ بَلَغُوا الْعِرَاقَ قَالُوا لِلدَّلِیلِ : مُرَّ بِنَا عَلَى طَرِیقِ کَرْبَلَاءَ!»
♦️هنگامی که کاروان اهل بیت امام حسین(ع) و اسرای کربلا از شام برگشتند، هنگام رسیدن به عراق به راهنمای کاروان گفتند : ما را از راه کربلا ببر! و او نیز چنین کرد.
📋«فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَجَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَرِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع)»
♦️پس اهل بيت(ع) وقتی به قتلگاه رسيدند، جابر بن عبدالله انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را يافتند كه براى زيارت قبر امام حسين(ع) به آنجا رسيده بودند.(۱)
👤ابن نما حلی می نویسد :
📋«لَمّا مَرَّ عِيالُ الحُسَينِ(ع) بِكَربَلاءَ وَجَدوا جَابِرَ بنَ عَبدِ اللّٰهِ الأَنصارِيَّ وَ جَماعَةً مِن بَنِي هَاشِمِِ قَدمَوا لِزِيَارَتِهِ فِي وَقتِِ وَاحِدِِ»
♦️هنگامی که کاروان اهل بیت امام حسین(ع) به کربلا رسیدند، جابر بن عبدالله انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را دیدند كه براى زيارت قبر امام حسين(ع) به آنجا آمده بودند، و با آنان در یک زمان در آنجا حاضر بودند.(۲)
و اقوالی که اشاره به حضور جابر بن عبدالله انصاری در کربلا دارد :
👤شیخ طوسی(۴۶۰ق) درباره روز اربعین می نویسد :
📋«وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي وَرَدَ فِيهِ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَرَامٍ الْأَنْصَارِيُّ صَاحِبُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ رَضِيَ عَنْهُ مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى كَرْبَلَاءَ لِزِيَارَةِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَكَانَ أَوَّلَ مَنْ زَارَهُ مِنَ النَّاسِ»
♦️و اربعین روزی است که جابر بن عبد الله بن حرام انصاری صحابی رسول خدا(ص) برای زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از مدینه به کربلا آمد و او از میان مردم اوّلین نفری بود که حضرت اباعبدالله(ع) را زیارت نمود.(۳)
👤احمد بن موفق خوارزمی(۵۶۸ق) از عالمان اهل سنت می نویسد :
عطیه بن سعد کوفی نقل می کند :
📋«خَرَجتُ مَعَ جابِرِ بنِ عَبدِ اللّه ِالأَنصارِیِّ زائِرَینِ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ(ع)»
♦️همراه جابر بن عبد الله انصارى، براى زیارت قبر حسین بن علی(ع) حرکت کردیم.(۴)
پس ذکر دو نکته :
۱)جابر در روز اربعین در کربلا حضور داشته است.
۲)حضور جابر با حضور کاروان اهل بیت(ع) مقارن بوده است.
🔷️در مورد دلیل دوم باید طبق نقل های تاریخی، این مدت زمان و این مسافت تشریح شود تا روزهای اين سفر و روزهای اقامت در کوفه و شام، و امکان بودن آن ثابت گردد.
پس بدین ترتیب وقائع ایام را متذکر می شویم :👇
1⃣سر مبارک امام حسین(ع) روز دهم محرم وارد کوفه و روز یازدهم، وارد دارالعماره کوفه شد.
👤«بلاذری»(۲۷۹ق) :
📋«وَ بَعَثَ عُمَرُ بِرَأْسِ الْحُسَینِ(ع) مِن یَومِهِ مَعَ خَوَلِی بْنِ یزِیدَ الْأَصْبَحِی وَ حُمَیدِ بْنِ مُسْلِمٍ الْأَزْدِی إِلَى عُبَیدِاللَّهِ بْنِ زِیَادِِ فَاَقبَلَا بِهِ لَیلَاً فَوَجَدَا بَابَ القَصرِ مُغَلِّقَاً فَأَتَى خُولِیُّ بِهِ مَنزِلَهُ»
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
♦️عمر بن سعد سر امام حسين(ع) را در روز عاشورا، همراه خولی بن يزيد اصبحی از قبيله ی حمير و حميد بن مسلم ازدی به نزد ابن زياد فرستاد.
آنها شبانه به كوفه رسيدند و ديدند درب قصر بسته بود، خولی سر مبارک امام حسین(ع) را به منزلش آورد.(۵)
و خولی فردای آن روز، سر مطهر را نزد عبیدالله برد.
2⃣توقف سپاه عمر بن سعد در کربلا دو روز بوده است.
👤«ابن اثیر»(۶۳۰ق) :
📋«أقامَ عُمَرُ بَعدَ قَتلِهِ [الحُسَينِ(ع)] يَومَينِ ثُمَّ ارتَحَلَ إلَى الكُوفَةِ»
♦️عمر بن سعد بعد از شهادت امام حسین(ع) به مدت دو روز در کربلا ماند و سپس به سوی کوفه آمد.(۶)
3⃣روز دوازدهم محرم، کاروان اسراء به کوفه رسيد.
👤«شیخ مفید»(۴۱۳ق) :
📋«أقامَ [عُمَرُ بنُ سَعدٍ] بَقِيَّةَ يَومِهِ وَاليَومَ الثّانِيَ إلى زَوالِ الشَّمسِ، ثُمَّ نَادَى فِي النّاسِ بِالرَّحيلِ و تَوَجَّهَ إلَى الكُوفَةِ
وَ لَمَّا وَصَلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) وَ وَصَلَ ابنُ سَعدِِ مِن غَدِ يَومِ وُصُولِهِ»
♦️عمر سعد عصر روز عاشورا و روز يازدهم را تا اول ظهر در كربلا بود، آنگاه به ياران خود دستور داد تا آماده كوچ كردن به طرف كوفه شوند و هنگامی که سر مطهر امام حسين(ع) به كوفه رسيد، به دنبال سر مبارک، ابن سعد فرداى آن روز با خاندان آن حضرت(ع) وارد کوفه شد.(۷)
4⃣روز چهاردهم [یا پانزدهم] محرم، به دستور ابن زیاد، کاروان اسراء، از کوفه به قصد شام فرستاده شدند.
👤ابن جوزی(۶۵۴ق) :
📋«ثُمَّ إِنَّ إبنَ زِيَادِِ حَطَّ الرُّؤُوسَ فِي يَومِ الثَّانِي وَ جَهَّزَهَا وَ السَّبَايَا الَى الشَّامِ الَى يَزِيدَ بنَ مُعَاوِيةَ»
♦️سپس عبیدالله ابن زياد سرها را در روز دوم (روز دومی که اسراء در کوفه بودند) پايين آورده و آن ها را همراه با اسيران مجهز و به سمت شام نزد يزيد بن معاويه فرستاد.(۸)
در طول مسیر کوفه تا شام، در برخی منابع نامی از بعضی منزلگاه ها برده شده است، ولی از زمان حضور کاروان اسراء در این منزلگاه ها و مدت اسکان در آنها، ذکری به میان نیامده است.
5⃣کاروان در روز اول صفر به دمشق رسید!
👤«کفعمی»(۹۰۵ق) :
📋«وَ فِی أوَّلِ صَفَرٍ اُدخِلَ رَأسُ الحُسَينِ(ع) إلى دِمَشقَ، وَ هُوَ عَيدٌ عِندَ بَنِي اُمَيَّةَ»
♦️در اول ماه صفر سر مبارک امام حسين(ع) وارد شام شد و آن روز عيد بنی اميه بود.(۹)
6⃣سر مبارک امام حسين(ع) سه روز در شام آويزان بود.
👤«شمس الدین ذهبی»(۷۴۸ق) :
📋«أنَّهُ رَأَى رَأسَ الحُسَینِ(ع) مَصلُوبَاً بِدِمَشقَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ»
♦️ديده شد که سر امام حسين(ع) سه روز در دمشق آويزان بود.(۱۰)
7⃣رویای صادقه حضرت سکینه(س) در شام در روز چهارم.
👤سید بن طاووس(۶۴۴ق) :
حضرت سکینه(س) نقل می کند :
📋«لَمّا كَانَ فِي اليَومِ الرّابِعِ مِن مُقَامِنَا، رَأَيتُ فِي المَنامِ»
روز چهارم اقامتمان در شام، در عالم رؤيا ديدم.(۱۱)
8⃣یزید اجازه اقامه عزاداری می دهد.
👤«محمدباقر مجلسی»(۱۱۱۰ق) :
یزید بعد از به صلیب کشیدن سر مبارک امام حسین(ع) در درون شهر دمشق، این بار دستور داد به اینکه؛
📋«بِأَنْ يُصْلَبَ الرَّأْسُ عَلَى بَابِ دَارِهِ وَ أَمَرَ بِأَهْلِ بَيْتِ الْحُسَيْنِ(ع) أَنْ يَدْخُلُوا دَارَهُ»
♦️سر مطهر امام حسین(ع) را این بار بر آستانه در خانه ی خود بياويزند و به اهل بيت امام حسين(ع) دستور داد تا وارد خانه اش شوند.
📋«فَلَمَّا دَخَلَتِ النِّسْوَةُ دَارَ يَزِيدَ لَمْ يَبْقَ مِنْ آلِ مُعَاوِيَةَ وَ لَا أَبِي سُفْيَانَ أَحَدٌ إِلَّا اسْتَقْبَلَهُنَّ بِالْبُكَاءِ وَ الصُّرَاخِ وَ النِّيَاحَةِ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَلْقَيْنَ مَا عَلَيْهِنَّ مِنَ الثِّيَابِ وَ الْحُلِيِّ وَ أَقَمْنَ الْمَأْتَمَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ»
♦️وقتی زنان وارد خانه يزيد شدند، همه زنان آل معاويه به گريه و شيون و ناله بر حسين(ع) از آنان استقبال کردند و همه لباسها و زينتهای خود را درآوردند و سه روز ماتم برپا ساختند.(۱۲)
که پیشتر «شمس الدین ذهبی» عالم اهل سنت نیز در کتاب «تاریخ الاسلام» مضمون این نقل را آورده است.(۱۳)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
9⃣کاروان اسراء در هشتم صفر، شام را به قصد مدینه ترک کردند.
👤«مجلسی»(۱۱۱۰ق) :
هند دختر عبدالله بن عامر، همسر یزید بن معاویه نقل می کند که؛
📋«فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّامِنُ دَعَاهُنَّ يَزِيدُ وَ عَرَضَ عَلَيْهِنَّ الُمَقَامَ فَأَبَيْنَ وَ أَرَادُوا الرُّجُوعَ إِلَى الْمَدِينَةِ»
♦️وقتي روز هشتم (از اقامت کاروان در شام) فرا رسيد يزيد آنها را فرا خواند و از آنها خواست که در آنجا بمانند و اهل بيت(ع) قبول نکردند، و خواستند که به مدينه برگردند.(۱۴)
پس یزید به نعمان بن بشیر، داد که با برخوردی شایسته، اسراء را به مدینه باز گرداند.
📋«وَ وَجَّهَ مَعَهُ رَجُلاً فِی ثَلَاثِینَ فَارِسَاً یَسِیرُ اَمَامَهُم»
♦️و همراه نعمان سی نفر سوار کار بودند که پیشاپیش کاروان اسرای کربلا حرکت می کردند.(۱۵)
از هشتم صفر تا بيستم آن، کاروان فرصت دارد که در بیستم این ماه خود را به کربلا برساند.
یعنی حدود دوازده، سيزده روز که فرصت بوده است که کاروانيان خود را به کربلا برسانند.
با توجه به اين که مسير رفت پانزده روز طول کشيده و با در نظر گرفتن اين که کربلا مسير نزديک تری به شام دارد، به راحتي ميتوان باور کرد که کاروان در روز بيستم صفر به کربلا رسيده باشند.
فقط نکته دیگری هست و آن هم درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين(ع)، که در كتابهاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى درباره آن مشاهده مى شود.
البته مشهورترين قول كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته است، آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد.
علامه مجلسى به اين شهرت اشاره كرده است.(۱۶)
شيخ صدوق(۳۸۱ق) با نقل روايتى، الحاق سر به بدن در كربلا را از قول فاطمه دختر امام على(ع) و خواهر امام حسين(ع) نقل كرده است، اما درباره كيفيت و چگونگى الحاق ديدگاه هاى مختلفى ابراز شده است.(۱۷)
برخى مانند سيد بن طاووس آن را امرى الهى مى داند كه خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است، ولى از چون و چرا درباره آن نهى كرده است.(۱۸)
برخى ديگر چنين گفته اند :
امام سجاد(ع) در بازگشت در روز اربعين(۱۹) يا روزى غير از آن، سر را در كربلا در كنار بدن دفن كرد.(۲۰)
اما اينكه آيا دقيقاً سر به بدن ملحق شد و يا در كنار ضريح و در نزديكى بدن دفن شد، عبارت روشنى در دست نيست و در اينجا نيز سيد بن طاووس چون و چرا را نهى كرده است.(۲۱)
عده اى نیز گفته اند :
پس از آنكه سر را در زمان يزيد سه روز به دروازه دمشق آويزان كردند، پايين آورده و آن را در گنجينه اى از گنجينه هاى حكومتى گذاشتند و تا زمان سليمان بن عبدالملك در آنجا بود.
سپس وى آن را بيرون آورده و پس از تكفين، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن كرد.
پس از آن جانشين وى عمر بن عبدالعزيز (حكومت۹۹ تا ۱۰۱ قمری) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد كه با آن چه كرد اما با توجه به تقيد او به ظواهر شريعت، به احتمال فراوان آن را به كربلا فرستاده است.(۲۲)
در پايان متذكّر مى شويم كه برخى از دانشمندان اهل سنّت مانند «شبراوى»، «شبلنجى» و «سبط ابن حويزى» نيز اجمالًا پذيرفته اند كه سر در كربلا دفن شده است.(۲۳)
پس روز بيستم صفر، کاروان به کربلا رسيده و سر مقدس نیز به بدن مطهر حضرت سيدالشهداء(علیه السلام) ملحق شده است.
📚منابع :
۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
۲)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۱۰۷
۳)المصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۳۲۰
۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۷
۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱، ص۴۲۴
۶)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴
۷)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴
۸)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۶۰
۹)المصباح کفهمی، ص۵۱۰
۱۰)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷
۱۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۲۲۰
۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۳
۱۳)سير أعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۴
۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷
۱۵)اخبار الطوال دینوری، ص۲۶۱
۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵
۱۷)بحارالانوار مجلسی ،ج۴۵، ص۱۴۰ به نقل از امالى شیخ صدوق، ص۲۳۱
۱۸)اقبال الاعمال سید بن طاووس، ص۵۸۸
۱۹)کتاب تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيدالشهداء طباطبایی، ج۳، ص۳۰۴
۲۰)اللهوف سید بن طاووس، ص۲۳۲
۲۱)اقبال الاعمال سید بن طاووس، ص۸۸۵
۲۲)مع الركب الحسينى(ع) طبسی، ج۶، ص۳۲۴ به نقل از مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۲، ص۷۵
۲۳)مع الركب الحسينى طبسی، ج۲، ص۳۲۵
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَیکَ یَا جَابِرَ بنَ عَبدِاللّه ِالأََنصَارِیِّ(رَحِمَهُ اللهُ) وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ》🔶🔸
✅جابر بن عبدالله انصاری یکی از اصحاب حضرت رسول اکرم(ص) و از راویان حدیث نبوی می باشد.
جابر در زمان رسول اکرم(ص) در بیشتر غزوهها و سریّهها حضور داشت.
بعد از رحلت رسول اکرم(ع) جزء حامیان و یاران مخلص امام علی(ع) در آمد.
و در زمان حکومت امام علی(ع) در جنگ صفین از لشکریان امام علی(ع) بود.
جابر از اعضای نیروی ویژه امام علی(ع) که به «شرطة الخمیس» شهرت داشتند، بود.
جابر پنج امام معصوم [از امام علی(ع) تا امام باقر(ع)] را درک کرده بود و از اصحاب آنان محسوب می شد و در نقلی سلام رسول اکرم(ص) را به امام باقر(ع) رساند.(۱)
شهرت جابر از آن جهت بود که او از آن جایی که در زمان وقوع واقعه عاشورا پیرمردی سالخورده بود، نتوانست در کربلا حضور پیدا کند، اما نخستین زائر امام حسین(ع) بود که در روز اربعین به کربلا رسید.
عَطِیَّة بن سَعد عوفی که او نیز از راویان و عالمان بود، و از تابعین محسوب می شد، در این باره می گوید :
📋《خَرَجتُ مَعَ جابِرِ بنِ عَبدِ اللّه ِالأَنصارِیِّ زائِرَینِ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ(ع) فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنا جابِرٌ مِن شاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدى بِآخَر، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِه، ثُمَّ لَم یَخطُ خُطوَةً إلّا ذَکَرَ اللّهَ تَعالى حَتّى إذا دَنَا مِنَ القَبرِ》
♦️همراه جابر بن عبد اللّه انصارى، براى زیارت قبر حسین بن علی(ع) حرکت کردیم.
هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید و هیچ گامى برنداشت جز آن که ذکر خداى متعال گفت تا این که به قبر نزدیک شد.
سپس به من گفت :
📋《ألمِسنیهِ فَأَلمَستُهُ فَخَرَّ عَلَى القَبرِ مَغشِیّا عَلَیهِ فَرَشَشتُ عَلَیهِ شَیئا مِنَ الماءِ!
فَلَمّا أفاقَ قال : یا حُسَینُ ثَلاثَاً ثُمَّ قال :
حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ!
ثُمَّ قَالَ : وأنّى لَکَ بِالجَوابِ وَ قَد شُحِطَت أودَاجُکَ عَلَى أثبَاجِکَ، و فُرِّقَ بَینَ بَدَنِکَ و رَأسِکَ》
♦️دست مرا بر روی قبر بگذار!
وقتی دست او را بر قبر گذاشتم بیهوش، بر روى قبر افتاد. کمی آب بر او پاشیدم و هنگامى که به هوش آمد سه بار گفت :
اى حسین(ع)!
آن گاه گفت : دوست پاسخ دوست را نمىدهد؟!
سپس گفت : چگونه پاسخ دهى در حالى که خون رگ هایت را بر میان شانه ها و پشتت ریختند و میان سر و پیکرت جدایى انداختند؟!
📋《فَأَشهَدُ أنَّکَ ابنُ خاتَمِ النَّبِیّین وَابنُ سَیِّدِ المُؤمِنین وَابنُ حَلیفِ التَّقوى وسَلیلِ الهُدى وخامِسُ أصحابِ الکِساءِ وَابنُ سَیِّدِ النُّقَباءِ وَابنُ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ النِّساءِ وما لَکَ لا تَکونُ هکَذا وقَد غَذَّتکَ کَفُّ سَیِّدِ المُرسَلین ورُبّیتَ فی حِجرِ المُتَّقین ورُضِعتَ مِن ثَدیِ الإِیمانِ وفُطِمتَ بِالإِسلام فَطِبتَ حَیّا وطِبتَ مَیِّتا غَیرَ أنَّ قُلوبَ المُؤمِنینَ غَیرُ طَیِّبَةٍ لِفِراقِک ولا شاکَّةٍ فِی الخِیَرَةِ لَکَ فَعَلَیکَ سَلامُ اللّه و رِضوانُهُ وأشهَدُ أنَّکَ مَضَیتَ عَلى ما مَضى عَلَیهِ أخوکَ یَحیَى بنُ زَکَرِیّا》
♦️گواهى مىدهم که تو فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند هم پیمان تقوا و چکیده هدایت و پنجمین فرد از اصحاب کسایى و فرزند سالار نقیبان و فرزند فاطمه(س) سَرور زنانى!
و چگونه چنین نباشى در حالى که از دست سَرور پیامبران غذا خورده اى و در دامان تقواپیشگان پرورش یافته اى و از سینه ایمان شیر نوشیده اى و با اسلام تو را از شیر گرفته اند.
پاک زیستى و پاک رفتى؛ امّا دل هاى مؤمنان در فراق تو خوش نیست، بى آن که در این تردیدى رود که همه اینها به خیرِ تو بود.
سلام و رضوان خدا بر تو باد! و گواهى مىدهم که تو بر همان روشى رفتى که برادرت یحیى بن زکریّا رفت.
📋《ثُمَّ جالَ بِبَصَرِهِ حَولَ القَبرِ و قال :
السَّلامُ عَلَیکُم أیَّتُهَا الأَرواحُ الَّتی حَلَّت بِفِناءِ الحُسَینِ وأناخَت بِرَحلِهِ وأشهَدُ أنَّکُم أقَمتُمُ الصَّلاةَ وآتَیتُمُ الزَّکاةَ وأمَرتُم بِالمَعروفِ ونَهَیتُم عَنِ المُنکَرِ وجاهَدتُمُ المُلحِدین وعَبَدتُمُ اللّه َحَتّى أتاکُمُ الیَقینُ.
وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ نَبِیّا لَقَد شارَکنا کُم فیما دَخَلتُم فیهِ》
♦️آن گاه جابر دیده خود را گِرد قبر چرخاند و گفت :
سلام بر شما اى روح هایى که گرداگردِ حسین(ع) فرود آمده، همراهش شدید!
گواهى مى دهم که نماز را به پا داشتید و زکات دادید و به نیکى فرمان دادید و از زشتى باز داشتید و با مُلحدان جنگیدید و خدا را پرستیدید تا به شهادت رسیدید.
سوگند به آن که محمّد(ص) را به حق برانگیخت در آنچه به آن در آمدید با شما شریک هستیم.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
عطیه می گوید : به جابر گفتم :
📋《یا جابِرُ! کَیفَ وَ لَم نَهبِط وادِیاً ولَم نَعلُ جَبَلاً ولَم نَضرِب بِسَیفٍ وَ القَومُ قَد فُرِّقَ بَینَ رُؤوسِهِم وأبدانِهِم، واُوتِمَت أولادُهُم و أرمَلَت أزواجُهُم؟!》
♦️اى جابر! چگونه [با آنان شریک باشیم]، با آن که ما نه به درّه اى فرود آمدیم و نه از کوهى بالا رفتیم و نه شمشیرى زدیم، در حالى که اینان سرهایشان از پیکر جدا شد و فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند؟!
جابر گفت :
📋《یا عَطِیَّةُ! سَمِعتُ حَبیبی رَسولَ اللّه(ص) یَقولُ : مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالحَقِّ نَبِیّا إنَّ نِیَّتی و نِیَّةَ أصحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیهِ الحُسَینُ(ع) وأصحَابُهُ》
♦️اى عطیّه! شنیدم که حبیبم پیامبر خدا(ص) مى فرماید :
هر کس گروهى را دوست داشته باشد، با آنان محشور مى شود و هر کس کارِ کسانى را دوست داشته باشد، در کارشان شریک مىشود و سوگند به آن که محمّد(ص) را به حق به پیامبرى بر انگیخت نیّت من و همراهانم همان است که حسین(ع) و یارانش بر آن رفته اند.
عطیه می گوید :
بعد از اینکه با جابر آنان را زیارت نمود، به من گفت :
📋《خُذُوا بِی نَحوَ أبیَاتِ کُوفَانَ》
♦️مرا به سوى خانه هاى کوفه ببر!
📋《فَلَمّا صِرنا فی بَعضِ الطَّریقِ قالَ : یا عَطِیَّةُ! هَل اُوصِیکَ و مَا أظُنُّ أنَّنی بَعدَ هذِهِ السَّفَرَةِ مُلاقیکَ؟
أحبِب مُحِبَّ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) ما أحَبَّهُم وأبغِض مُبغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) ما أبغَضَهُم وإن کانَ صَوّاما قَوّاما، وَارفُق بِمُحِبِّ مُحَمَّدٍ(ص) وآلِ مُحَمَّد(ص)!
فَإِنَّهُ إن تَزِلَّ لَهُ قَدَمٌ بِکَثرَةِ ذُنوبِهِ ثَبَتَت لَهُ اُخرى بِمَحَبَّتِهِم ، فَإِنَّ مُحِبَّهُم یَعودُ إلَى الجَنَّةِ ومُبغِضَهُم یَعودُ إلَى النّارِ》
♦️هنگامى که بخشى از راه را رفتیم گفت :
اى عطیّه! آیا سفارشى به تو بکنم که دیگر گمان ندارم پس از این سفر تو را ببینم؟
دوستدار خاندان محمّد(ص) را تا زمانى که آنان را دوست مى دارد، دوست بدار و دشمن خاندان محمّد(ص) را تا زمانى که با آنان دشمن است دشمن بدار، هر چند روزه گیر و شب زنده دار باشد، و با دوستدار محمّد(ص) و خاندان محمّد(ص) رفاقت کن که اگر یک گامش از فراوانىِ گناهش بلغزد، گام دیگرش به محبّت آنان استوار مىمانَد؛ چرا که دوستدار آنان به بهشت باز مىگردد و دشمن آنان به سوى آتش دوزخ مىرود.(۲)
نقلهای دیگری هست که تلاقی حضور جابر بن عبدالله را با کاروان اهلبیت امام حسین(ع) که از شام مراجعت می کردند را تایید می کند.
راوی می گوید :
📋《فَوَصَلُوا إِلَى مَوْضِعِ الْمَصْرَعِ فَوَجَدُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ جَمَاعَةً مِنْ بَنِي هَاشِمٍ وَرِجَالًا مِنْ آلِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَدْ وَرَدُوا لِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع) فَوَافَوْا فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ وَ تَلَاقَوْا بِالْبُكَاءِ وَالْحُزْنِ وَاللَّطْمِ وَأَقَامُوا الْمَآتِمَ الْمُقْرِحَةَ لِلْأَكْبَادِ》
♦️پس اهل بيت(ع) وقتی به قتلگاه رسيدند، جابر بن عبدالله انصارى و جمعى از بنى هاشم و مردانى از آنها را يافتند كه براى زيارت قبر حسين(ع) فرا رسيده بودند، همگان در يك زمان به عزادارى و نوحه سرايى پرداختند و سوگوارى جگرسوزى بر پا نمودند، و زنان آن آبادى نيز با ايشان به عزادارى پرداختند و چند روز در كربلا اقامت كردند.(۳)
جابر در اواخر عمر نابینا شد و یک سال در مکه زیست و سرانجام در مدینه درگذشت و سرانجام در قبرستان بقیع دفن شد.(۴)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
شنیدستم که مجنون با دل زار
چو شد از مُردن لیلی خبردار
گریبان چاک زد از بهر دلبر
به قبرستان شدی با دیدۀ تر
به هرکس میرسیدی آن جگر ریش
شدی جویای قبر دلبر خویش
یکی گفتا که ای بی صبر و طاقت!
تو را با تربت لیلی چه حاجت؟
بدو گفتا که من مجنون زارم
که عشق روی لیلی کرده خارم
جوابش داد آن دانای هشیار
اگر هستی تو مجنون دلافکار
برو زین خاکها بردار و بو کن
ز عطر و بویش، او را جستوجو کن
که عشق پاکدل، این است حالش
نگردد قطع، سیمِ اتّصالش
چو مجنون این کلام نغز بشْنید
ز خاک قبرها برداشت، بویید
به ناگه زد گریبان را به تن چاک
که بوی لیلیام آید از این خاک
مرا از این سخن آمد به خاطر
ز دشت کربلا و حال جابر
بگفتا با عطیّه با دل زار
ز هر قبری کف خاکی به من آر
چو گل بویید خاک کشتگان را
گلابی ریخت دشت و بوستان را
حسین! ای لالۀ خونین صحرا!
به آب دیده شویم قبرها را
بگفتا «کربلایی» عاشق این است
که سیم اتّصالش این چنین است
👤کربلایی
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۵۹
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۶۸، ص١٣٠
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص١۴۶
۴)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۱۹۱
@AsnadolMasaeb
🗺نقشه تقریبی مسیر کاروان امام حسین(علیه السلام) از «مدینه منوره» تا «مکه معظمه» و در نهایت «کربلا» :👆
🔺مسیر بعدی مسیر کاروان اسراء به «کوفه و شام» و در نهایت کربلا :👆
#اربعین
#اربعین_حسینی
@AsnadolMasaeb
✅شاید برای شما سوال باشد که؛
با اینکه در باب آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) روایتی از امام صادق(علیه السلام) خطاب به «ابابصیر» آمده است که فرمودند :
📋《فَإِذَا أَرَدْتَ اَلْمَشْيَ إِلَيْهِ فَاغْتَسِلْ وَ لاَ تَطَيَّبْ وَ لاَ تَدَّهِنْ وَ لاَ تَكْتَحِلْ حَتَّى تَأْتِيَ اَلْقَبْرَ》
♦️پس هنگامی که اراده رفتن به قصد زیارت امام حسین(علیه السلام) را نمودی، غسل کن و خود را خوشبو مکن و از روغن نیز استفاده مکن و سرمه نیز استفاده مکن تا اینکه بسمت قبر بروی!(۱)
و در روایتی دیگر نیز از امام صادق(علیه السلام) آمده است که؛
📋《إِذَا زُرْتَ الْحُسَیْنَ(ع) فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِینٌ مَکْرُوبٌ أَشْعَثُ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ اسْأَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً》
♦️هرگاه خواستی امام حسین(علیه السلام) را زیارت کنی او را زیارت کن در حالی که محزون و مکروب ژولیده موی و غبار آلود و گرسنه و تشنه لب باشی و از اباعبدلله(علیه السلام) حوائجت را بخواه و برگرد و کربلا را وطن خود مگیر!(۲)
چرا جابر بن عبدالله انصاری آن صحابی با معرفت که اولین زائر امام حسین(علیه السلام) در اربعین بود، به این فرمایش عمل نکرد؟
تا جایی که «عطیه عوفی» می گوید :
📋《فَلَمّا وَرَدنا کَربَلاءَ دَنَا جَابِرٌ مِن شَاطِئِ الفُراتِ فَاغتَسَلَ، ثُمَّ اتَّزَرَ بِإِزارٍ وَارتَدَى بِآخَر، ثُمَّ فَتَحَ صُرَّةً فیها سُعدٌ فَنَثَرَها عَلى بَدَنِه》
♦️هنگامى که به کربلا رسیدیم جابر به کرانه فرات نزدیک شد و غسل کرد و پیراهن و ردایى به تن کرد و کیسه عطرى را گشود و آن را بر بدنش پاشید.(۳)
🔰شاید علت در این بوده است که فرمایش امام صادق(علیه السلام) در این باب، بعد از زیارت جابر بن عبدالله بوده است و تا قبل از فرمایش ایشان، آداب زیارت امام حسین(علیه السلام) همان بوده که انجام شده است.
📚منابع :
۱)۲) تهذیب الاحکام شیخ طوسی، ج۶، ص۷۶
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۶۵، ص۱۳۰
@AsnadolMasaeb
هدایت شده از استاد عندلیب همدانی
تحقیقی درباره اربعین حسینی.pdf
7.28M
📄تحقیقی دربارۀ اربعین حسینی
🆔@andalibhamedani
👤امام حسن عسکری(علیه السلام) می فرماید :
«عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ :
۱)صَلَاةُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ
۲)وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ
۳)وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ
۴)وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ
۵)وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
♦️علامت مومن پنج چیز است :
۱)خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (۱۷رکعت واجب و مابقی نوافل نمازها)
۲)زیارت اربعین
۳)انگشتر به دست راست کردن
۴)قرار دادن پیشانی بر مهر[خصوصا تربت امام حسین(ع)]
۵)بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم!(۱)
#اربعین
#اربعین_حسینی
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۸۲، ص۷۵
@AsnadolMasaeb