اختاپوس ༻پشت سرت را نگاه کن༺ اختاپوس با آن هوشیاری و واکنش‌های تندش همیشه قبل از همه بو می‌برد که اتفاقی در راه است؛ درست مثل فضای این کتاب که هر لحظه‌اش پر از سایه‌هایی است که معلوم نیست واقعی‌اند یا فقط ذهن شخصیت را دنبال می‌کنند. پشت سرت را نگاه کن روایت کسی است که میان ترس و حقیقت گیر افتاده و حس می‌کند چیزی نامرئی ردّ نفسش را دنبال می‌کند. اختاپوسِ این داستان هم همین حال را دارد؛ آرام و کم‌حرف، اما با شهودی که هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند و همیشه قبل از بقیه خطر را می‌شنود❄️

پرل ༻خردم کن༺ قهرمان این کتاب با شجاعت و صداقت کامل، در برابر فشارها و سختی‌های زندگی قرار می‌گیرد و هر بار که تکه‌تکه می‌شود، از دل شکست‌ها و تجربه‌ها بازسازی می‌شود. داستان یادآوری می‌کند که خرد شدن گاهی لازم است تا بتوان دوباره قوی‌تر و واقعی‌تر برخاست، و زندگی را با همه پیچیدگی‌ها و زیبایی‌هایش پذیرفت🫧

🐳جهت نظراتون،حرف دلتون، انتقاداتون و سوالاتون با ما توی سکرت در ارتباط باشید. جهت دیدن تفسیر سوالاتون اینجا جوین باشید🧽. محافظ چنل هم یادتون نره که گم نکنیم هم رو🐬. 🌟دیلی هم لطفا عضو شید 🌟

همسایه می‌خوایم دوستان✨ آمارت ۱۰۰+ آیدی جهت هماهنگی: @Im_Rozad

دوستان هر سوالی دارید توی ناشناس بپرسید که جواب بدیم✨: https://daigo.ir/secret/21716142460 (تروخدا بحث فال رو نکشید وسط💔)

دوستان تروخدا درک کنید بعضی وقتا واقعا یسری شرایط باعث میشه که نشه فال هارو آپدیت کنیم. بعد واقعا فال گذاشتن کار راحتی نیستش که چهار تا جمله رو بذاری کنار هم بفرستیم، پس لطفاً درک کنید اگه شبی گذاشته نشد سریع لفت ندید🤍.

دخترا امروز اگه دوست دارید براتون فال میگیرم، توی ناشناس ساین هاتون رو بگید.

Next 72 hours ‧°๑｡🧊｡𖦹° پاتریک، پرچ پرکینس ، پرل: ⭑ موجی از حس بدهکاری احساسی سراغت میاد؛ کسی که مدت‌ها بی‌توقع حمایتت کرده، دوباره بهت ثابت می‌کنه که ارزشش رو دست‌کم گرفته بودی. مهربونی‌ش مثل مریخِ مهربون‌شده‌س، کم‌یاب و عجیب. ⭑ یه نفر با انرژی پرحرارت و تند می‌ریزه وسط روزت. رفتارش مثل ترکیب ماه و عطارد قاطی‌شده‌س؛ اعصابت رو قلقلک می‌ده چون فقط دنبال توجهته، مخصوصاً لحظه‌هایی که تو می‌خوای آرامش آبیتو داشته باشی. ⭑ حضور یه آدم جدید که فرکانسش با هاله‌ی آبی تو جور میاد؛ حس می‌کنی می‌تونه امن باشه، انگار انرژی ونوسش داره تو مدار تو می‌چرخه. ⭑ و آخرش… یه نشونه‌ی آب یا خاکی که فکر می‌کردی کامل از جریان زندگیت خارج شده، با بازگشت آرام و حساب‌شده‌اش وارد می‌شه؛ درست مثل زحل که بعد از یه دور طولانی میاد سراغت و می‌گه: "تموم نشده بود رفیق."