Next 72 hours ‧°๑｡🌬｡𖦹° خانم پاف، پلانکتون ، اختاپوس: ⭑ یه نفر که مدت‌ها حمایت ذهنی و احساسی برات داشته، دوباره حضورش پررنگ می‌شه. مهربونی‌ش مثل عطارد در هوای صافه؛ بی‌صدا، روشن، ولی یه‌جوری عمیق که حس می‌کنی یه دین ناپیدا بهش داری. ⭑ یه آدم با انرژی تند و ناآرام، مثل مریخ که توی خانه‌ی ارتباطات گیر کرده، می‌پره وسط روزت و اعصابت رو قلقلک می‌ده. رفتارش پرحرارته چون دنبال توجهته، مخصوصاً وقتی تو غرق فکرایی که خودتم نصفشونو نمی‌فهمی. ⭑ آشنایی با کسی که فرکانس فکریش با ذهن تو یکی می‌زنه؛ گفت‌وگوهاش برات مثل نسیمیه که بالاخره گردوخاک ذهنی رو کنار می‌زنه. حس یه دوست جدید که انگار از اول تو مدار تو بوده. ⭑ و یه هوایی یا آبی که فکر می‌کردی از جریان زندگی‌ت خارج شده بود، با یه حرکت آرام اما هدفمند دوباره وارد می‌شه. مثل باد که یهو پنجره رو باز می‌کنه و می‌گه: “فکر کردی رفتم؟”

واقعا نمیخواید یه فور بزنید و مارو به دوستاتون هم معرفی کنید🌚؟

باب اسفنجی حرص نخور، کی تو دنیا عدالت بوده که بخواد الان باشه؟

لری بیخیالش بابا انقدر حرفاشو با خودت تکرار نکن ، واقعا اونقدرم مهم نیست

خانم پاف بشین و منطقی فکر کن ببین خودت هم میفهمی داری چیکار میکنی؟

گری اگه میتونه کمکت کنه ازش درخواست کن

یوجین خرچنگ با خودت رو راست باش

پلانکتون خودتو بیشتر دوست داشته باش، نانازی ای

پرچ پرکینس باید به حرف دوستت گوش میکردی