باب اسفنجی؛
فکر میکنی دنیا اگه سرعتتو کم کنه از حرکت میایسته؛ هر مانعی رو توهین شخصی میبینی.
واکنشت همیشه حملهست، بعد که گردوخاک خوابید میفهمی فقط خسته شدی، نه پیروز.
لری؛
به اسم ثبات، به هر چیزی که آشناست میچسبی حتی وقتی دیگه جواب نمیده.
واکنشت به تغییر انکاره؛ اول مقاومت میکنی، بعد غر میزنی، آخرش هم دیر تطبیق پیدا میکنی.
خانم پاف؛
همهچیز رو میفهمی، ولی هیچچیز رو تا ته جدی نمیگیری.
واکنشت به فشار، حرف زدن و عوض کردن موضوعه تا وقتی که مشکل خودش خسته شه و بره.
پاتریک؛
همهچیز رو به دل میگیری و بعد وانمود میکنی «چیزی نیست».
واکنشت قهرِ بیصداست؛ انتظار داری بقیه حدس بزنن چی اذیتت کرده.
گری؛
فکر میکنی اگه دیده نشی یعنی نادیده گرفته شدی.
واکنشت به بیتوجهی نمایش قدرت یا غروره، ولی تهش فقط میخوای یکی بگه «دیدمت».