لری؛انقدر میمونی و میسازی که یهو میفهمی هیچکس قرار نبوده به خاطر تو بمونه.
خانم پاف؛همه فکر میکنن حالت خوبه، ولی خودت هم نمیدونی کی واقعاً حالت خوب بوده.
گری؛همیشه میدرخشی، ولی وقتی نور کم میشه میفهمی هیچکس بلد نیست حالت رو بپرسه.
یوجین خرچنگ؛اونقدر دنبال درست انجام دادنی که آخرش حتی وقتی خراب میشه همچی، به خودت حق نمیدی خسته باشی.
پلانکتون؛همیشه میخوای همه چیز آروم باشه، ولی سهم خودت از آرامش جا میمونه.
پرچ پرکینس؛همه فکر میکنن محکمی، ولی نمیدونن چه چیزایی رو قورت دادی که نریزی.
سندی؛همیشه وانمود میکنی آزادی، ولی تهش حس میکنی هیچجا واقعاً مال تو نیست.