یوجین خرچنگ؛اونقدر دنبال درست انجام دادنی که آخرش حتی وقتی خراب میشه همچی، به خودت حق نمیدی خسته باشی.
پلانکتون؛همیشه میخوای همه چیز آروم باشه، ولی سهم خودت از آرامش جا میمونه.
پرچ پرکینس؛همه فکر میکنن محکمی، ولی نمیدونن چه چیزایی رو قورت دادی که نریزی.
سندی؛همیشه وانمود میکنی آزادی، ولی تهش حس میکنی هیچجا واقعاً مال تو نیست.
کارن؛همه فکر میکنن محکمی و روی پاتی، ولی نمیبینن چقدر خستگی رو دندون رو جگر تحمل میکنی.
اختاپوس؛همیشه مستقل جلوه میکنی، ولی ته دلت خیلی وقتا حس میکنی تنها هستی.
هدایت شده از 。*゚+ 𝓐𝓼𝓽𝓻𝓸𝓼𝓹𝓸𝓷𝓰𝓮
هدایت شده از Secret Astro
📪 پیام جدید
سلاام من پرل هستم دوستم سندی به نظرت به هم میخوریم ؟ میتونیم ادامه بدیم ؟ رابطه چی ؟
#دایگو
。*゚+ 𝓐𝓼𝓽𝓻𝓸𝓼𝓹𝓸𝓷𝓰𝓮
📪 پیام جدید سلاام من پرل هستم دوستم سندی به نظرت به هم میخوریم ؟ میتونیم ادامه بدیم ؟ رابطه چی ؟ #
ببین، پرل و سندی از اون ترکیبهاییان که یا خیلی قشنگ درمیاد یا خیلی زود خستهکننده میشه، وسط نداره. پرل عمیقه، احساسی، زود دل میبنده و دنبال امنیته. سندی آزاد، هیجانی، عاشق تجربههای جدیده و از گیر افتادن میترسه.
اولش معمولا جذب هم میشید، چون اسفند آرامش و درک میاره، سندی هم شور و حال و حرکت. پرل حس میکنه دیده شده،سندی حس میکنه زندهتره. مشکل از جایی شروع میشه که پرل دلش ثبات و توجه میخواد، ولی سندی گاهی بیخبر میره تو حال و هوای خودش و حواسش نیست این فاصله چقدر اذیتکنندهست.
اگه قراره ادامه بدید، رابطهتون فقط وقتی میگیره که پرل یاد بگیره همه چیز رو شخصی نکنه و سندی هم بفهمه آزادی به معنی بیمسئولیتی نیست. اگه هر دو فقط بخوان همونطوری که هستن جلو برن، اسفند زخمی میشه و آذر احساس خفگی میکنه.
ولی اگه حرف زدن، شفاف بودن و حد وسط رو بلد بشید، این رابطه میتونه رشد بده هر دوتون رو. نه سادهست، نه غیرممکن. به بلوغ خودتون بستگی داره.