eitaa logo
عطر پرواز
119 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
11 فایل
🍂همزاد كویرم تب باران دارم در سینه دلی شكسته پنهان دارم... 🍂در دفتر خاطرات من بنویسید من هر چه كه دارم از شهیدان دارم... 🌺 با صلوات بر روح بلند شهدا وارد کانال شوید 🌹کانال شهدای شهرستان آمل
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 اگر امروز مواظب لقمه غذایت نباشی فردا مجبوری مواظب حجاب دخترت غیرت پسرت و حیای همسرت باشی... ⛔لُقمه حرام شروع همه ی مصیبت هاست... ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۹ شهریور ماه سالروز شهادت مدافع حرم" " گرامی باد 💐شادی ارواح طیبه شهدا اللهم صل صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
📬| مرزها از ساعت هشت ونیم صبح باز شد 💠 به گزارش موکب اربعین: رئیس ستاد مرکزی اربعین: امکان عبور زائران اربعین از مرزهای زمینی به عراق از دقایقی پیش فراهم شد 🔺 سردار سرتیپ پاسدار مجید میر احمدی رئیس ستاد مرکزی اربعین: مرزهای هوایی از دیروز برای سفر زائران به عراق باز شده بود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
25.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دختران بدحجاب خاکریز دشمنند و سرباز پیاده نظام آمریکا 🔺در واقع دشمنان با تهاجم فرهنگی میخواهند سفره دین را از پای جوانان ما جمع کنند و با ترویج بی دینی و انحراف جوانان، پای خودشان را در کشور ما باز کنند و این دلیل برنامه ریزی های گسترده برای ترویج کشف می باشد. ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
در یکی از روزهای ماه محرم وقتی مرا به دانشگاه رساند، ماشینش را روبه‌روی یک بوتیک پارک کرد، آن زمان به احترام ماه مُحرم، لباس مشکی پوشیده بود و ریشِ پُری داشت، آقای مُسنّی که صاحب بوتیک بود، به شیشه‌ی ماشین زد و گفت: آقا به این "یا حسین" که پشت ماشین‌ نوشته‌ای، چقدر اعتقاد داری؟ جلال جواب داد: برای دلِ خودم نوشته‌ام، صاحب بوتیک گفت: نخیر! تو نوشته‌ای که جامعه ببیند، جلال گفت: عزای امام چیز کمی نیست، دلم خواست ماشین ناچیز منم برای امام عزادار باشد، آن آقا گفت: به ریشی که گذاشته‌ای، چقدر اعتقاد داری؟ جلال گفت: من همیشه این‌قدر ریش ندارم، این ریش هم به احترام عزای امام است، از آن روز به بعد، هربار جلال و آن آقا همدیگر را می‌دیدند، سلام می‌کردند و دست تکان می‌دادند. 🌷شهید جلال ملک‌محمدی🌷 📎 به روایت همسر شهید ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
سیدمهدی یک فرد آرام و گوشه‌نشینی نبود، تمام تلاش خودش را در پایگاه بسیج و مسجد محله برای مباحث فرهنگی انجام می‌داد، ۱۰‌ دیگ غذا نذری می‌پختند و سید، پای ثابت آشپزی آن نذری‌ها بود. سید از آرزوهایش زیاد می‌گفت، یک روز گفت: دوست دارم آنقدر پول داشته باشم تا بتوانم هر اندازه که می‌شود، به مردم کمک کنم، برای خودم هیچ نمی‌خواهم؛ عشقم فقط کمک به مردم است، توانایی انجام کار برای دیگران را نیز داشته باشم، گفتم: آقا سید! توکل به خدا ان‌شاءالله که هرچه زودتر به آرزویت برسی، وقتی که سیدمهدی شهید شد، پیش خودم گفتم: سید به آرزویت رسیدی! چون شهدا زنده‌اند و دستت باز است، به هر کسی که لیاقت دارد، کمک کنی. سید عاشق شهادت بود اما همیشه می‌گفت: من لیاقت شهادت را ندارم، ما کجا و شهدا کجا، مقام شهدا خیلی بالاست، همیشه هم به حال شهدای دفاع‌مقدس حسرت می‌خورد و می‌گفت: خوشا به حال‌شان، کاش من هم با آنها بودم. سیدمهدی موسوی ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
🏴سری به نیزه بلند است ... 🌴اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ 🇮🇷پیکر بی سر سردارشهید عبدالله ‌اسکندری پس از 8 سال در سوریه شناسایی و به همراه ۴ مدافع حرم دیگر به کشور انتقال داده شد. ✍در نخستین روزهای خردادماه 1393 بود که تصویر سر بر نیزه‌ کرده‌ سردار شهید اسکندری در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و بار دیگر کربلا و روز عاشورا را برای همگان تداعی کرد، سردار شهید عبدالله اسکندری که در حلب سوریه به دست شقی‌ترین انسان‌های روزگار ما به شهادت رسید امروز سیدالشهدای مقاومت استان فارس نامیده می‌شود. 😭 پیکر ایشان به دست گروه اجناد الشام افتاد و سر وی توسط یکی از فرماندهان این گروه تروریستی تکفیری از تن جدا شد. از سردار اسکندری به عنوان نخستین مدافع حرمی یاد می‌کنند، که به مانند مولایش حضرت سیدالشهدا (ع) سر از بدنش جدا شده است. سردار شهید اسکندری پس از بازنشستگی از سپاه، به تبعیت از امر رهبری در دفاع از حرم اهل بیت به سوریه رفت و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) به شهادت رسید. ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
⭕️فارق از صحت ادعای پشیمانی مقتدی صدر و درخواست آرامش از طرفدارانش(فقط پس از یک روز ناآرامی) ▪️بار دیگرخیانت و رذالت ميرحسين موسوی اثبات شد ؛ که بعد از چند ماه آشوب در کشور ، نه تنها هوادارانش را به آرامش دعوت نکرد ، بلکه هتاکان به مجلس اباعبدالله(ع) را امت خداجو نامید!!! ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️فیلم/حضور شیخ المقاومه عراق حاج قیس خزعلی در تشییع پیکر شهدای حشدالشعبی که در فتنه صدری ها به شهادت رسیدند. ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
نبینمت که غریبی...! بیا در آغوشم کدام خانه سزاوار توست جز وطنت...؟ مادر شهید غواص 🌷 بعد از ۲۹سال فرزندش را در آغوش می گیرد.. ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
کتک زدن ۲ امام جماعت با لوله آهنی در قم (+عکس) / "وقتی دیدند عمامه‌ دارم به من هم حمله کردند" 🔹دو امام جماعت مسجد در قم به دست دو فرد ناشناس مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجروح شدند. یکی از مضروبین که توسط دو نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، در شرح ماوقع گفت: 🔹 "من از هدف و نیت آنان اطلاع ندارم، اما دست بردار نبودند همچنان بر بدن وی [حیدری امام جماعت مسجد کوچه رهبر] ضربه می زدند، وقتی چشمشان به من افتاد که عمامه دارم به ماشین من حمله ور شدند و تمام شیشه های ماشین را خرد کردند." ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛
*خیلی قشنگه با حوصله بخونید 👇👇* داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هرجا امام حسین(ع) می رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظه ای از حسین(ع) جدانمی شوی ؟حبیب فرمود: پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می کشاند که در عشق خودفنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟حبیب فرمو.:بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین(ع) علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند،امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(ع) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دور حسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود:مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود،گفت: او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب راداد امام اصرار کرد که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد امام فرمود بدن حبییب رابرای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(ع) کردوفرمود:پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین(ع) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(ع) و محبت حسین(ع) حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(ع) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(ع)را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(ع) ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت🌴 💠ای حبیب تو را به عشق حسین(ع)قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را در دفترزائران حسین(ع) ثبت کن🤲 📚منابع: طریحی خوارزمی الامال *【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الفرج (عج) ‌ ┏✿○•━━━━━┓ 🌺 @Atereparvaz ┗━━━━━✿•○┛