6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منخیزرانرابرلبخشکیدهدیدم
دلازهمهعالمبریدهعمهجانم....
#ازکربلاء...
🌹* تعزیه نمادین #حضرت_رقیه در بین الحرمین *🌹
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
20.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا با حال مناسب تماشا کنید
من خود آن گوشوار میدادم
در به آن نابکار میدادم...💔
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 امروز ۱۱ شهریور مصادف با سالروز شهادت شهدای شهرمان آمل
🌹شهید باب الله ابراهیمی از آمل
🌹شهید کوروش مشرفی از آمل
شادی روح شهدا صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
#خاطرات_شهید
●حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا...
شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)...
●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد....
●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب...
دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد.
گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه!
گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ!
گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟
گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده.
روی آسـتین جاے یک پارگے بود.
گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟
گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته.
هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو مےگذارم رو این پارگےآروم میشم!
📎پ ن : #شهید_علی_ناظمپور(کاکاعلی)
سمت: فرمانده گردان تخریب لشکر 33
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #امیررضا_علیزاده
🎙راوے: همسر شهید
با خواهر شهید در دانشگاه همکلاس بودم. خواهرش مرا برای وی در نظر گرفت. به او گفته بود دوستی دارم در دانشگاه که اخلاق و افکارش شبیه توست. سال دوم دانشگاه که همزمان وارد حوزه هم شدم، مسئله انگار جدّی شده بود. روز میلاد حضرت علی آمدند منزل ما برای صحبتهای اولیه💙😘
خواهرش تعریف میکرد که آقاامیررضا بعد از اقامهی نماز صبح گفته الان برویم خواستگاری. هرچقدر هم به او گفتهاند الآن زود است، گفته فاصلهبین شهرهایمان زیاد است، تا برسیم دیر میشود. من اهل صومعهســــرا بودم و ایشان اهل رشــــت بود🌈🌎
بالاخره آمدند و صحبتها که انجام شد، نیمه شعبان عقد کردیم. حدودا نُه ماه عقد بودیم و میلاد حضرت فاطمه علیهاالسلام عروسی گرفتیم. خیلی ساده، سر مــــزار شهــــدا رفتیم و در مراسم عروسیمان هم مولـــودی بـود🥰🍹
عروسی ما مقدّمهای شد که نزدیکانمان نیز عروسیهایشان را با مدّاحی و مولودی شروع کنند. خیلیها اعتراض میکردند که روز عروسی چه کسی به قبرستان میرود اما همسرم میخواست شهدا در غم و شادیهایش باشند و من هم هیچ اعتراضی نداشتم
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
ولـۍ همَمـون یھـ مـوقـع هایۍ ڪـھـ
غرقِ لایڪ و چنل و فالوورهامون
میشیم، نیاز داریم یکے بلند بهمون
بگھ :😔
غرقِ دنیا شدھ را جامِ #شهادت ندهند!
#شهدا 🕊
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
🌹۵ صفر شهادت حضرت رقيه (س)
🏴 در روز پنجم ماه صفر سال 61 ه حضرت رقيه مظلومانه به شهادت رسيد. نام شريفش "رقيه"، "فاطمه" و "زينب" است. پدرشان مولانا الشهيد اباعبدالله الحسين (ع) و مادرشان امّ اسحاق است.
♦️ ولادت آن حضرت در مدينه بود و در سن سه سالگى يا بيشتر در محرم 61 هجرى با پدر بزرگوارش به كربلا آمد. در روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجويى اباعبدالله (ع) قرار گرفت تا آنجا كه به خواهرش حضرت زينب (س) در مورد او سفارش فرمود. بعد از شهادت امام حسين (ع) و اهل بيت و اصحاب، همراه با اسرا به كوفه و شام برده شد و در مسير چهل منزل راه شام رنج هاى فراوانى ديد.
♦️ در شام بعد از ديدن سر نورانى پدر با پيشانى شكسته در خرابه، آنقدر ناله زد و گريست تا به ملكوت اعلا پيوست، و بدن شريف آن حضرت را شبانه دفن كردند.
♦️ از كهن ترين منابعى كه نام آن حضرت بالفظ رقيه ياد شده قصيده سيف بن عميره نخعى كوفى از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى كاظم (ع) است:
🔸 و عبدكم سيف فتى ابن عميره عبد لعبد عبيد حيدر قنبر
🔹 و سكينه عنها السكينه فارقت لما ابتديت بفرقه و تغير
🔸 و رقيه رق الحسود لضعفها و غدا ليعذرها الذى لم يعذر
🔹 و لام كلثوم يجد جديدها لثم عقيب دموعها لم يكرر
🔸 لم اءنسها و سكينه و رقيه يبكينه بتحسر و تزفر
📚 منتخب التواریخ، ص ۳۸۸
♦️اسنادو مدارك درباره وجود شريف آن حضرت، و بودن قبر آن حضرت در مكان فعلى حرم مطهر، همراه با معجزات و كراماتى از آن مخدره مظلومه بسيار است كه در پاورقى به قسمتى از آنها اشاره مى شود.
📚 نفس المهموم، ص ۴۱۴
معالی السبطین، ج ۲، ص ۱۷۰
احقاق الحق، ج ۱۱، ص ۶۳۳
📚 الوقایع و الحوادث، ج ۵، ص ۷۰، ۷۴، ۷۵، ۸۱
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
دلم هوای حرم دارد:
"مالک اشترِ گردان مالک
سردارشهید علی اکبر آویش فرمانده گردان زرهی قرارگاه خاتم الأنبیاء، جانشین گردان مالک لشکر ۲۵کربلا+ تصاویر منتشرنشده
شبی خواب دیدم، فردی نورانی، قنداقه ای را به من هديه می دهد و می گوید: اين فرزند شماست، بايد نام او را "علی اكبر" بگذاريد، اين فرزند پاک است و در آينده دارای مقامی والا می شود. با ديدن اين خواب تا تولد علی اكبر، شبی را بدون وضو سر بر بالين نگذاشتم.
قبل از عملیات کربلای4، علی اکبر دست و پاهایش را حنا بسته بود، می گفت: امروز آخرین روز زندگی و روز شهادت من است. ریش اش رو خط انداخته بود و حتی موی سرش رو هم حنا بسته بود. می گفت: امشب عروسی من است؛ من دارم متولد می شوم. همه جا خرما پخش می كرد، می گفت: نقل عروسی من است. سيدی شال سبزی بهش داد. شال را گرفت، بو می كشيد و می گفت: بوی تربت امام حسين (ع) می دهد. شال را به کمرش بست و می گفت: امشب كربلای من است، امشب من می روم و برنمی گردم.
مجروح شده بود، يک دسته گل گرفتيم رفتیم بیمارستان 17شهریور آمل. گفت: گل چرا آوردين برای من؟ اگه می خواستین خوشحال بشم به جای گل، عکس امام را برام می آوردین.
یه روز بهم گفت: خواهر ج
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
شهادت یک آمر به معروف
این هم نتیجه سالها عقب نشینی و انفعال گسترده مسئولین در برابر جریان ابتذال
باشد که این شهادت تلنگری باشد بر برخی مسئولین..!
بی شک هر مسئولی هم که در قضیه حجاب و عفاف کم کاری نیکند در این خون ریزی ها شریک است
#حجاب
#حجاب_خط_مقدم_است
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
📊 #اینفو_گرافیک
🗓 ۱۱ شهریور ۱۳۶۰
عملیات شهیدان رجایی و باهنر
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
مکتب عاشورا
یاران امام حسین علیه السلام
زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می گرفت.
از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می شد و خیلی از دوستان از ۴ می آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند.
پاچه های دست و پایش را بالا می زد و مثل یک خادم کار میکرد ، همه جا رو جارو میکرد و می شست.
مجلس که شروع می شد دیگر خودش را نشان نمی داد....
#سردارشهید_علی_صیاد_شیرازی🕊🌹
📚خط عاشقی ، ج1
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛