فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب صدایی! دمت گرم.
تلفیقی از موسیقی سنتی و پاپ👌🏻😍
#عصر_جدید
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان خنده دار گم شدن ملا
روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان کوتاه سایه
#داستان 265
زماني که در یک باغ زندگی می کردم . یک باغ ویلایی بزرگ ....که صاحبان قبلی باغ در مورد سایه هایی که در باغ دیده می شودند صحبت کرده بودند و به من هم اخطار داده بودند و من که اعتقادی به این چیز ها نداشتم اصلا قبول نمی کردم و این ویلا را خریدم ... البته بعد از مدتی زندگی کردن در آن جا يك سري اتفاقاتی برایم افتاد که بسیار عجیب بود . من شب ها تفنگ شکاری که داشتم را برمي داشتم و با سگم ميرفتم دور باغ يك دوري ميزدم ديگه عادت همیشگی بود ولی یک روز صدايي از میان درختان به گوشم رسید ترسیدم ولی بی اعتنا به خانه برگشتم ... فقط من مي رفتم ، برادرم ميترسيد برود او یازده سال داشت و من او تنها زندگی می کردیم پدر و مادرمان مرده بودند ... ولي من که تا آن زمان چيزي نديده بودم نمي ترسيدم ولی صداهایی را می شنیدم ولی جدی نمی گرفتم ... بعضي وقت ها سگم يكدفعه به يك سمت مشخص هجوم مي آورد و بي وقفه پارس ميكرد ....
انگار يك نفر در چند قدمیمان ایستاده بود و ما را تماشا می کرد اما من او را نمي ديدم ..اما یک سایه را احساس می کردم . سگ من به طرفی حمله ميكرد اما وقت هايي كه اينطوري مي شد فقط وا ميستاد و به حالت هجومی می آورد پارس ميكرد وقت هايي كه در باغ تنها بودم هميشه حس ميكردم يك نفر در کنارم است و حتي صدایش را مي شنيدم البته صداي حرف زدن نه ... مثلا اگه مي ديدم سايه ای رفت توی یک اتاق و بعد از چند دقیقه يك صدايي مثل جابه جايي اشيا و.یا شکستن اشیا شنیده می شد . یک شب که به رختخوابم رفتم و خوابم مي آمد و می خواستم بخوابم احساس کردم هوای اتاقم خيلي سنگين شده است نميدانم تا حالا برایتان پيش آمده حس كنيد تو يك اتاق هستيد كه هوا به شدت غليظ شده است و اصلا رنگش فرق كرده است؟ مثل اینکه خاک در هوا معلق باشد ولی پنجره بسته باشد .... خلاصه پنجره اتاقم را باز کردم و پرده را كنار زدم ولي وقتي دراز كشيدم متوجه جو غير عادي اتاق شدم.
تاحالا اينقدر احساس نزديكي با كسي كه نمي دیدمش نكرده بودم فوق العاده ترسيده بودم حتي به شما بگم جرات نداشتم پاهایم را از زير پتو بياورم بيرون هر لحظه دعا ميكردم هوا روشن شود ... آن شب ولی بسیار طولانی بود .... سایه هایی را روی دیوار اتاق میدیم ماه کامل بود و نورش درون اتاق را روشن کرده بود ... پتو را روی سرم کشیدم تا خوابم ببرد ولی تا چشمانم را می بستم موجودی را میدیدم بسیار ترسناک ... صدای لیوان ابم شد که روی زمین افتاد و شکست بسیار ترسیده بودم ... حتی جرات این را هم نداشتم که پتو را از روی صورتم بردارم و زیر پتو شروع به لرزیدن کردم .... چشم هایم را بستم وبه چیز های خوب فکر می کردم ولی مگر می شد خوابید ....
دیگر نفهمیدم چه شد ... صبح شده بود و نور خورشید درون اتاق را روشن کرده بود و چشمانم را ازار می داد بلند شدم ... خدایا عجب شبی بود .... سریع لباس هایم را عوض کردم و به بنگاه املاکی که ویلا را خریده بودم رفتم و خانه را پس دادم و به مدرسه برادرم رفتم و پرونده اش را گرفتم و از آن روستا رفتیم ....به شهر رفتیم و دیگر خانه ی ویلایی نگرفتم ...
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
📺سریال پایتخت اینروزها در حال پخش نوروزی است و همچون گذشته مورد استقبال مردم قرار گرفته، بطوریکه میزان استفاده از اینترنت در زمان پخش سریال کاهش یافته است.
📞تقدیر و تشکر مخاطبان و از طرفی گلایه و انتقادها در همان قسمت اول مؤید بالا رفتن سطح توقعات از این سریال است.
(ماکه نمیخواییم دروغ تحویل مردم بدیم نکته های این فیلم حقایق همه زندگی های روزمره ...)
#پایتخت
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
📺سریال پایتخت اینروزها در حال پخش نوروزی است و همچون گذشته مورد استقبال مردم قرار گرفته، بطوریکه می
🔹🔹 برخی درس ها و نکات مثبت از سه قسمت اول سریال #پایتخت۶
«قسمت اول»
سلام
خدا قوت🌷
من و خانوادم هم مثل همه، برای عمل به فرمان ستاد مبارزه و پیشگیری با کرونا قرنطینه شدیم تو خونه و از برنامه های تلویزیون استفاده میکنیم.
از همه عزیزانی که از مدت ها پیش در مسیر خدمتگزاری به مردم از طریق رسانه ملی زحمت کشیدند و میکشند تا ایام عید و تعطیلات و قرنطینه، به مردم کمتر سخت بگذرد، تشکر میکنم و آجر همشون با خدا🌺🌺
اما این دو سه روز، مطالب زیادی درباره نقد به سریال پایتخت خوندم که حس کردم بعضی از آن متن ها خیلی داره یه طرفه به قاضی میره و کلا از ساختار واقعی نقد تهی شده.
تاکید میکنم که؛ بعضی از آن نقدها را قبول دارم و جای شکی نیست. اما کلا با کوبیدن همه داستان مخالفم و بنظرم باید نیمه پر لیوان را هم دید. وگرنه به تدریج، از همه ظرفیت ها به اتهامات گوناگون محروم میشیم و نمیتوانیم جایگاه مردمی و نفوذ و اثرگذاری رسانه ملی را حفظ کنیم. چرا که جامعه ما از سلایق بی انتها برخوردار است و نباید با نگاه صفر و صدی همه را از خود راند.
اینا را گفتم که بگم من و خانوادم نشستیم و ضمن نقدهایی که داشتیم، اما درس های خوبی از این سریال داریم میگیریم. تا حدی که بچه ۱۰ ساله من هم در کشف این نکات مثبت با ما سهیم بود و بیان میکرد☺️
حالا اجازه بدید بعضی از اون نکات را تقدیم کنم:
۱. نزدیکی خانواده ها به هم و ارتباطات صمیمی و به هم سر زدن و بدون تعارفات مرسوم و راحت با هم برخورد کردن.
۲. زود فراموش کردن کینه ها و مثل کودکان، زلال برخورد کردن
۳. تقی وقتی همه خانواده اش گفتند این چه زنی است که داری؟ اما دنبال زنش رفت و از دلش درآورد.
۴. زن تقی با اینکه از همه دلخور بود اما در جشن اهدای عضو پدر شوهرش شرکت کرد.
۵. نقی احترام بزرگتر را که تقی بود حفظ کرد و قبل از صحبتش او را به جمعیت معرفی کرد و برادر معتادش را مأخوذ به حیا خواند.
۶. اشاره به اعتیاد جوانان به عنوان یکی از بزرگترین چالش های امروز که در حال خودسانسوری است.
۷. رحمان و رحیم که مشکوک به اعتیاد بودند، از جامعه و برادر بزرگتر رانده نشده و همچنان در مراسمات میخوانند.
۸. رحمت تلاش میکرد بی احترامی برادرانی که یک عمر برای آنها پدری کرده را افشا نکند و نگوید که کتکش زده اند.
۹. فیش حج پدر را نفروختند و یک آب هم روش. بلکه قصد دارند از طرف او به حج بروند و دین مرحوم را ادا کنند.
۱۰. تشویق مردم به اهدای عضو و جشن نفس که از بهترین آموزه ها بود.
۱۱. اشاره درست به عفو حضرت آقا و یادآوری آن عفو کریمانه به مردم. با اینکه به یاد ندارم هیچ فیلمی این مسیله را بازگو کرده باشد.
۱۲. اشاره درست و به جا درباره اینکه جمهوری اسلامی حتی با خلافکاری که سوریه رفته باشد تعارف نداشته و در اجرای عدالت محکم و استوار است.
۱۳. اشاره زیبا به فرزند آوری و تلاش نقی برای مجاب کردن هما برای فرزندان آوردن پس از دوقلوها
۱۴. آرام کردن هما توسط نقی و قربان صدقه همسر رفتن حتی وسط دعوا و حمایت از همسر در فعالیت های اجتماعی
۱۵. اشاره به سختی کار مجریان خبر و تحت تأثیر بودن کلیه زار و زندگی مجری خبر برای یک اجرای مناسب.
۱۶. سرسنگین بودن دختران نقی با پسران هرزه و لو اینکه اقوام باشند.
۱۷. اشاره نقی به حفظ حجاب بانویی که از خارج کشور قرار بود تماس زنده داشته باشد.
۱۸. تاکید بر صداقت در برخورد با مردم درباره عدم دریافت پول در قبال اهدای عضو پدر.
۱۹. تصویر دو چهره و دو مدل روحانی:
الف. جوان جویای نام که دنبال سیاستمدار و نماینده مجلس میدود و زینت المجالس است.
ب. مسن که در حال یاددادن مناسک حج به حاجیان است و تاکید بر پرهیز از سبک شمردن واجبات و مستحبات دارد.
۲۰. قبح منت گذاری سر مردم و مدام به آنها لیست خدمات دادن و هدیه کلیه به نماینده مجلس.
ادامه دارد...
✍دلنوشته های یک طلبه
#پایتخت
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
اوریگامی حیوانات.pdf
4.07M
بازی و سرگرمی 3️⃣
7 بازی اوریگامی حیوانات 🦁🐯🐣
🐤مطابق آن چه در راهنمای استفاده از نقشه مشاهده خواهید نمود کاغذ را به مربع تبدیل کرده و برای ساخت اوریگامی هایی زیبا دست به کار شوید.🐴
🐹مرحله به مرحله مطابق آن چه آمده کاغذ و تا را انجام دهید تا حیوانات کاغذی زیبایی ساخته دستتان داشته باشید.🐹
بازی با کودکان👌♥️
در این اوضاع #كرونا بچه ها به توجه و بازی با ما و ایجاد حس آرامش به شدت نیاز دارند
همانطور که مراقب سلامت جسمی آنها هستیم به سلامت روحی آنها هم توجه داشته باشیم
#در_خانه_بمانيم
#کرونا_را_شکست_میدهیم
با ما همراه باشید💗
😃 @funy_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهارت بی گل و بلبل
نباشد
نگاهت خالی از 🌸
سنبل نباشد
به گلزار محبت تاقیامت
خودت گل باش 🌸
و عمرت گل نباشد...
سلام. صبح بهاریتون بخیر 🌸
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#روانشناسی ✨
حرف بزنیم، وقتی از چیزی ناراحت میشیم، وقتی موضوعی اذیتمون میکنه حرف بزنیم.
نذاریم طرفمون مجبور شه رفتارمون رو عین پازل کنار هم بچینه و تهش هم برداشت شخصی خودش رو بکنه.
آدمها رو به استیصالِ "چیکار کردم و این بچه الان چشه" نندازیم.
آدم باشیم، آدمِ ارتباط ❤️
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🔻حوصله تان از خانه نشینی سر رفته؟!
🔹کافیست تخت بیمارستان را مجسم کنیم که میتوانستیم هم اکنون روی آن از ناراحتی جسمی و روانی کلافه باشیم! کدام ترجیح دارد؟ خانه یا بیمارستان؟
🔹میتوانستیم جای پزشکی باشیم که بیماران روی صورتش عطسه و سرفه میکنند و هر آن ممکن است به کام ویروس و بیماری کشیده شود. کدام راحت تر است؟ مبل کسل کننده ی خانه یا جایگاه او؟
🔹میتوانستیم جای پرستاری باشیم که روزهاست فرزندانش را به دیگران سپرده از ترس اینکه هنگام بازگشتن از بیمارستان آنها را آلوده کند!
کدام سخت تر است؟! ندیدن فرزندان یا کنارشان وقت گذراندن در کنج خانه؟
🔹خانه هر چقدر هم کسل کننده باشد، بسیار راحت تر است! کمی متفاوت نگاه کنیم!
#در_خانه_بمانیم
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#کرونا
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
🔹🔹 برخی درس ها و نکات مثبت از سه قسمت اول سریال #پایتخت۶ «قسمت اول» سلام خدا قوت🌷 من و خانوادم هم
: ۲۱. شادمان و بی شیله پیله معرفی کردن مردم خونگرم و بزرگ مازندران و فراموش کردن دعواها در کمتر از ده ثانیه.
۲۲. اشاره درست و به جا به فساد اخلاقی در بعضی اشخاص درجه چندم ورزشی و عدم تعادل اجتماعی و بلوغ احساسی آنان.
۲۳. مهربانی و حامی بودن خواهر شوهر برای زن داداش در زمان سختی ها و شراکت او در دعا برای موفقیت زن داداش.
۲۴. اشاره به جاری بودن زندگی و فکر ازدواج و رابطه صحیح و شرعی دائم حتی برای زنی که شوهرش از دست داده و قرار نیست تا آخر عمر، همه احساس و نیاز و حفظ ایمانش را به باد فراموشی سپارد و خودش را پاسوز فرزندان چاق و درازش نماید.
۲۵. اشاره به اینکه دروغگو بالاخره رسوا میشود و اگر ارسطو را راه ندادند و دروغ گفتند، رسوا شدند و ارسطو فهمید که همه در خانه بودند.
۲۶. وقتی کسی در جریان چیزی نیست و خیلی هم ادعایش میشود باید به او گفت: شما دوغت را بنوش!
#پایتخت
┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈
@Atredelneshin_eshgh🔮🌾