eitaa logo
صدا
22 دنبال‌کننده
11 عکس
18 ویدیو
2 فایل
آنچه شنیده می‌شود؛احساس ناشی از تحریک عصاب شنوایی، ارتعاش مکانیکی، که بر اعصاب شنوایی اثر می‌گذارند و باعث شنیدن می شود!
مشاهده در ایتا
دانلود
- My Dream (1).mp3
6.63M
«وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَکاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»
باران که می‌بارد تو در راهی؟
قلبم با کلمات زبور آل محمد (ص) زیر بارون قدم می‌زنه و زمزمه می‌کنه: «اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیثَ، وَ انْشُرْ عَلَینَا رَحْمَتَک بِغَیثِک، امْنُنْ عَلَی عِبَادِک بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْی بِلَادَک بِبُلُوغِ الزَّهَرَ» خدایا ما تشنه‌ی رحمت توایم. ما رو با بارون سیراب کن و سرزمین‌های مرده رو با شکفتن شکوفه‌ها، زندگی ببخش.
Albumaty.Com_mhmd_abd_algbar_asgl_rwhy.mp3
11.38M
«بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِق يَتَمَنَّى» کاش می‌دانستم، چگونه تو را آرزو کنم.
2_5301003556193571851.mp3
6.1M
«شهدائُنا دمٌ یَرسمُ حَیاة»
فاطمة_ملجؤنا_حسين_خير_الدين_hP1EK5U3Dh0_140.mp3
11.53M
«روّحی لِروُحِکِ الفِداء»
سلام من به آنان که خون در رگ‌هایشان می‌جوشد و درد قلب‌شان را در سینه مچاله کرده است. سلام من به آنان که در هر جای این عالم، با ظلم مبارزه می‌کنند.
4_5902028811305750813.mp3
8.07M
«کُلُ الاحْرارِ تُحِبُّکَ یا وَطَنَ الاحْرار»
4_5888740036463037638.mp3
2.45M
«وَ أَلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ، فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ» (علیه‌السلام)
4_934111079997377316.mp3
10.25M
«وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَي بِهِ النَّاس» در این سرای نیستی هستی تویی هستی تویی هستی تویی
نقطه پایان قصه آدم‌ها را که می‌گذارند، انگار که ستاره آخری از صورتی فلکی نمایان شده باشد، تازه می‌توانی کل صورت زندگی و سیرورت آن آدم را مرور کنی. اگر نهایتش به شهادت باشد، رمزگشایی آغاز می‌شود، انگار که فیلم را بزنی عقب، گام به گام برمی‌گردی و قدم‌های شهید را حالا واضح تر تحلیل می‌کنی، انگار که ورای حساب و کتاب آدم‌ها، او در میانه اوج و فرود زندگی، وسط نقد‌های تند و تیز و طعنه‌های متصل، با همه توان اندکش، صد خودش را گذاشته وسط و خالصانه نیت کرده قدم‌های گاه سست و گاه استوارش همه برای خدا باشد، و در دنیای نیت کیلویی چند آدم‌ها، خدا خوب خریدارش شده… انگار که مدام داشته اوج می‌گرفته، آنقدر که حتی تقویم و تاریخ هم به مرادش می‌چرخد و خدا نشانه‌ها را جوری کنار هم جفت و جور می‌کند که ناگزیر فقط از زبانت می‌چکد العزة لله جمیعا… غم سنگین است، پر از بهت و حیرت و خشمیم، اما خوشا به شما آقایان شهید… خوشا به شماها با این پیشوند زیبای جدید.
4_6046382971361954030.mp3
4.9M
من تشنه مرگم تو چرا بال گشودی پیش از تو مرا نوبت پرواز مگر نیست
4_5976468724918523097.mp3
2.5M
«او مانند روحی که به کالبدی دمید می‌شود و اجزای آن را زنده می‌سازد، ما را زنده و نمایان کرد و به حرکت درآورد؛ آن‌وقت ارزش جغرافیایی و تاریخی و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج‌البلاغه و ملت ما احیا شد و به کارمان آمد.»
ليتك معنا.mp3
7.44M
نروي لك عما يُوجعُنا  به تو می‌گفتیم دردهامان را.‌..
4_5956387167239409858.mp3
15.9M
و برای گمشدگانی که خودخواسته پیدا نمی‌شوند، چشم‌انتظارند و غرق تمنا.
1_12364919238.mp3
2.51M
• غصن زیتون_ الیانا خلص الحكي شو بعد بقول خلص البكي و القلب مجروح بأرض سلام مات السلام حرفی برای گفتن نمانده، دیگر چه گفت؟ این اشک‌ها ته کشیدند و دل زخمی‌ست در سرزمین صلح، صلح جان داد
صدا
هستی #همایون_شجریان #سامی_یوسف
چو آفتاب برآمد ز قعر آب سیاه ز ذره ذره شنو لا اله الا الله چه جای ذره که چون آفتاب جان آمد ز آفتاب ربودند خود قبا و کلاه ز آب و گل چو برآمد مه دل آدم وار صد آفتاب چو یوسف فروشود در چاه سری ز خاک برآور که کم ز مور نه‌ای خبر ببر بر موران ز دشت و خرمنگاه از آن به دانه پوسیده مور قانع شد که او ز سنبل سرسبز ما نبود آگاه بگو به مور بهار است و دست و پا داری چرا ز گور نسازی به سوی صحرا راه چه جای مور سلیمان درید جامه شوق مرا مگیر خدا زین مثال‌های تباه ولی به قد خریدار می‌برند قبا اگر چه جامه دراز است هست قد کوتاه بیار قد درازی که تا فروبریم قبا که پیش درازیش بسکلد زه ماه خموش کردم از این پس که از خموشی من جدا شود حق و باطل چنانک دانه ز کاه
722542337_1564232208.mp3
21.75M
مسیر هم عهدی حسینه تا مهدی بقیه الله
صدا
[سخت است هم امان دل‌ها باشی هم عقاب توی قفس…] ابالفضل قد کشیده بود برای دفاع از حسین، نذر شده بود برای حسین، بر و بازو ترکانده بود، شمشیر زنی آموخته بود، از بلاغت کلام علی ارث برده بود، پهلوانی شده بود بی مثال برای آنکه روزی همه را خرج حسین کند، تا کسی به برادرش خش نیاندازد. سی و پنج سال همه وجودش را گذاشته بود برای روزی مثل عاشورا. روزی که رجز بخواند، به میدان برود، همه دشمنان را از دم درو کند و رخصت ندهد کسی دم پر حسین شود. اما قصه عباس عجیب است… حالا تو بیا برویم روز عاشورا. از صبح هر که رخصت میدان خواست امام فرصتش داد، اما هر بار عباس سر خم کرد پیش حسین که بگذار بروم، امام اجازه نداد. سخت است هم امان دل ها باشی هم عقاب توی قفس. همه یاران و بنی هاشم به میدان رفتند، همه دلاورانه جنگیدند، همه رجز خواندند، الا عباس. هر وقت اجازه میدان می‌خواست، ابی‌عبدالله رخصت نمی‌داد جز برای آوردن آب… عباس عمرش را گذاشته بود برای میدان رفتن روز عاشورا…بزرگ شده بود برای همین… اما تسلیم امر امامش بود! میدان نرفت. پهلوانی اش را به رخ دشمن نکشید… با دلاوری و در رزم میان چکاچک شمشیرها حین جنگ شهید نشد… عباس تسلیم امامش بود… من همیشه فکر می‌کنم ما آنجایی از زندگی که بین دوراهی می‌مانیم که باید کاری را که برایش خودمان را آماده کرده‌ایم انجام دهیم تا احساس مفید بودن کنیم یا آن کاری که بر عهده‌مان گذاشته شده را انجام دهیم، چقدر تسلیمیم؟ مصداقش توی زندگی هر آدمی پیدا می‌شود…
4_5920266509459916788.mp3
4.61M
بنشین تا به تو گویم زینب غم دل با تو بگویم زینب بعد من قافله‌سالار تویی خواهر من