فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 👆با دیدن این خونههای قدیمی، حال دلتون رو خوب کنید👌☺️
#نوستالژی 😍
🆔 @Axe_zirkhakii ✔️JOIN
📸مجموعہ عڪسهافیلمها وصداهاے قدیمے
🚗صفحه اینستاگرام #مرسدس_بنز عکسی از خط تولید یکی از مدل های قدیمی بنز را منتشر کرده که این نمونه برای #ایرانیان بسیار آشنا است .
🔹این مدل سالها در #خیابانها و جاده های ایران حضور داشته است.
🆔 @Axe_zirkhakii ✔️JOIN
📸مجموعہ عڪسهافیلمها وصداهاے قدیمے
💢اسامی قدیمی بعضی شهرهای #مازندران
#محمود آباد: بندر ناصریه
#آمل =روایت زیاده ولی ریششو از {آمارد، آملد، آمله و یا امرته} میدونن
#بابل =بارفروش و مامطیر
#بابلسر =مشهدسر
#بهشهر =اشرف و قبل از آن تمیشه و خرگوران
#تنکابن =شهسوار
#رامسر =سخت سر
#فریدونکنار =فری کنار
#جویبار =باغلو، گیلخواران
#نوشهر ={خواجک} بعد{حبیب الله} و بعد {ده نو} و بعد هم نوشهر
#نور = رستمدار و سولده
#چالوس =سالوس یا شالوس به معنی باتلاق
#ساری = سارویه ، سادراکارتا و یا سارو به معنی شهر زرد
#سلمانشهر =متل قو
#سواکوه =سات کوه یا سوات کوه. ساد یا سات در تبری به معنای عاری از درخت
#قائمشهر =شاهی و قبل از آن علی آباد و قبل تر از آن هم چمنو
#گلوگاه =نام قدیمی آن کبود جامه و نام قدیمی تر آن نامیه
🔺 #نکا =نیکاه و یا نیکا و یا آناهایتگاه به معنی جایگاه الهه
🆔 @Axe_zirkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 فیلمی قدیمی از مراسم عروس برون
در روستاهای مازندران
👌 به چه سادگی و صفا یک عمردرکنارهم زندگی میکردن 🌿
🆔 @Axe_zirkhakii ✔️JOIN
📸مجموعہ عڪسهافیلمها وصداهاے قدیمے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیتراژ قدیمی و خاطره انگیز برنامه کودک شبکه دو
دهه شصتیا😢😅
گروه مازندرانی ها👇
🆔 @Axe_zirkhakii
📸قاب عکس قدیمی و یادگاری از هئیت جوانان باغ فردوس(محله مولوی تهران) در آستان مقدس بی بی زبیده(س) شهرری
#ماه_محرم
🆔 @Axe_zirkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 روزگار کودکی یادت بخیر.... 🌈
🌿 #نوستالژی ....
🆔 @Axe_zirkhakii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مبارزه با کرونا در هند 😂
📡 @Axe_zirkhakii
اگر فکر میکنید ثروت فقط پول و مادیات است سخت در اشتباهید. عشق، روابط موفق و سلامت جسمانی ثروتهایی هستند که هر چند اغلب توسط انسان نادیده گرفته میشوند
📕 کتاب : شاه کلید ثروت
✍🏻 اثر: #ناپلئون_هیل
هدایت شده از عکسهاے زیرخاکے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سریال آخرین روز تابستان; سال ۱۳۶۹ و لحظاتی از بازی هنرمند، بازیگر و شاعر مرحوم #ابوالفضل_سپهر در نقش ناصر
🌈 عالیه و حس خوبی داره 👍
🆔 @Axe_zirkhakii
📸 کانال: مجموعه عکسها و فیلمهاے قدیمے📽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 قرائت شعر "اتل متل" توسط سراینده آن: مرحوم #ابوالفضل_سپهر
▪️ اتل متل یه مادر
▫️ نحیف و زار و خسته
▪️با صورتی حزین و
▫️ دستای پینه بسته
💦😔💦😔💦ا
🆔 @Axe_zirkhakii
📸 کانال: مجموعه عکسها و فیلمهاے قدیمے📽
عکسهاے زیرخاکے
🎞 قرائت شعر "اتل متل" توسط سراینده آن: مرحوم #ابوالفضل_سپهر ▪️ اتل متل یه مادر ▫️ نحیف و زار
اگه مامان بمیره
دق میكنم، میمیرم
پیش خدا و بابام
من جلو تو میگیرم
🔹 شاعر : مرحوم ابوالفضل سپهر
🆔 @Axe_zirkhakii
📸 کانال: مجموعه عکسها و فیلمهاے قدیمے📽
عکسهاے زیرخاکے
🎞 قرائت شعر "اتل متل" توسط سراینده آن: مرحوم #ابوالفضل_سپهر ▪️ اتل متل یه مادر ▫️ نحیف و زار
اتل متل یه مادر
نحیف و زار و خسته
با صورتی حزین و
دستای پینه بسته
بپرس ازش تا بگه
چه جور میشه سوخت و ساخت
با بیست هزار تومن پول
اجاره خونه پرداخت
اجارههای سنگین
خرج مدرسه ما
خرج معاش خونه
خرج دوای مینا
بپرس ازش تا بگه
چه جوری میشه جنگ كرد
با سیلی جای سرخاب
صورتا رو قشنگ كرد
بپرس ازش تا بگه
چه جوری میشه جنگ كرد
یااینكه بی رنگ مو
موی سیاهو رنگ كرد
وقتی كه گفتند بابا
تو جبههها شهید شد
خودم دیدم یك شبه
چند تا موهاش سفید شد
می خوای بدونی چرا
نصف موهاش سفیده؟
بپرس كه بعد بابا
چی دیده، چی كشیده
یا میره داروخانه
برا دوای مینا
یا كه میره سمساری
یا كه بهشت زهرا(س)
یه روز به دنبال وام
مامان میره به بنیاد
یه روز به دنبال كار
پیرِ آدم درمیاد
هر وقت به مامان میگم:
«طعم غذات عالیه»
مامان با گریه میگه:
«جای بابات خالیه»
بعضی روزا كه توی
خونه غذا نداریم
غذای روز قبلو
برا مینا میذاریم
مینا با غم میپرسه:
«غذا فقط همینه؟»
مامان با گریه میگه:
«بابات كجاس ببینه؟»
وقتی كه بیست میگیرم
میاد پیشم میشینه
نوازشم میكنه
نمرهها مو میبینه
میگم: «معلمم گفت
كه نمره هات عالیه»
مامان با گریه میگه:
«جای بابات خالیه»
یه بار گفتم: «مامان جون
این آقا بقالیه
با طعنه گفت تو خونه
جای بابات خالیه؟»
تا حرف من تموم شد
با دست تو صورتش زد
با گریه گفت: «ای خدا
بیشرفی تا این حد؟»
میگم : «مامان راست بگو
اگه بابا دوست داشت
چرا ازت جدا شد
پس چرا تنهات گذاشت؟»
چشم میدوزه تو چشمام
لب میگزه ، میخنده
بیرون میره از اتاق
محكم در و میبنده
رفتم و از لای در
توی اتاقو و دیدم
صدای گریههاشو
از لای در شنیدم
داشت با بابام حرف میزد
چشاش به عكس اون بود
انگار كه توی گلوش
یه تیكه استخون بود
«مرتضی جون میدونم
زندهای و نمردی
بعد خدا و مولا
ما رو به كی سپردی؟
دست خوش آقا مرتضی
خوش به حالت كه رفتی
ما اینجا مستأجریم
تو اونجا جا گرفتی؟
خواستگاریم یادته؟
چند تا سكه مهرمه
مهریه مو كی میدی؟
گره توی كار مه
مهریهمو كی میدی
دختر مون مریضه
بیاببین كه موهاش
تند تند داره میریزه
مهریهمو كی میدی؟
اجاره خونه داریم
صاحب خونه میگفتش
دیگه مهلت نداریم
امروز كه صاحب خونه
اومد برا اجاره
همسایمون وقتی گفت
مهلت بده نداره
یهو تو كوچه داد زد:
اینا همش بهونهاس
دقّ اجاره داره
دردش اجاره خونهاس
به من چه شوهرش رفت
یا كه زن شهیده
خونه اجاره كرده
یا خونه مو خریده؟
درد دل خستهمو
فقط برا تو گفتم
چون از تموم مردم
«به من چه» میشنفتم
میگم خونه نداریم
خیلی مریضه بچه
سایة سرنداریم
همه میگن «به من چه»
با آه خود به عكس
بابا جونم جون میده
چادرو وَرمیداره
موهاشو نشون میده
صورتشو میذاره
روصورت شهیدش
بابام نگاه میكنه
به موهای سفیدش
اشك مامان میریزه
روصورت باباجون
بابام گربه میكنه
برای غمهای اون
بابا با چشماش میگه
قشنگِ مهر بونم
همسر خوب و تنهام
غصه نخور میدونم
اتل متل یه مادر
نحیف و زار و خسته
با صورتی حزین و
دستای پینه بسته
دستای پینهدارش
عجب حماسه سازه
دستایی كه شوهرش
خیلی به اون مینازه
دستایی كه پرچمِ
بابا رو ورمیداره
توی خزون غیرت
دستایی كه بهاره
دستایی كه عینهو
دست بابا میمونه
نمیذاره سلاحِ
بابام زمین بمونه
دستی كه بچههاشو
بسیجی بار میاره
بذر غیرت و ایمان
تو روحشون میكاره
درسته كه شوهرش
تو جبههها شهید شد
درسته كه موی اون
بعد بابا سفید شد
اما خون بابا و
موهای مادر من
وقتی با هم جمع شدن
سیلی زدن به دشمن
سرخی صورت اون
سرخی خون باباست
موی سفید مادر
افتخار بچههاست
باید فهمیده باشی
چه جوری میشه جنگ كرد
با سیلی جای سرخاب
صورتا رو قشنگ كرد
باید فهمیدهباشی
چه جوری میشه جنگ كرد
یا اینكه بیرنگ مو
موی سیاهو رنگ كرد
اتل متل یه مادر
خیلی چیزا میدونه
از بیمروّتیها
از بازی زمونه
ای كه در این حوالی
غربت مارو دیدی
صدای نالههای
مادرمو شنیدی
دست رو گوشات گذاشتی
چشماتو خیره كردی
زل زدی به مادرم
فكر كردی خیلی مردی؟
تو كه به زخم قلب
مامان نمك گذاشتی
اگه مامان بمیره
مادرمو تو كشتی
اگه بابام نبودش
هر چی داشتی میخوردن
مال و منالت كه هیچ
مادرتم میبردن
💦 گرمابه دوقلی
یا همان حمام دوقلو
⏳ طهران، محله اودلاجان/عودلاجان
💠 در تابلو نوشته شده: دارای چند باب دوش مردانه از ٱقایان محترم پذیرایی میکند!
این حمام از انجا دوقلو نامیده شده که علاوه بر مردان، زنان نیز در فضایی مجزا میتوانستند از ان استفاده کنند.
تا پیش از ان، اغلب حمامها بصورت شیفت کار میکردند.یعنی صبحها خانمها و بعداز ظهرها اقایان و یا بلعکس
🆔 @Axe_zirkhakii
📸 کانال: مجموعه عکسها و فیلمهاے قدیمے📽
📷 بازار قدیم ، اولین فست فودهای طهران!!
💠 تصویر از کباب فروش دوره گرد در حوالی بازار طهران
🔹 در سالهای پایانی دوره قاجار، وضعیت بهداشت در شرایط بسیار خطرناکی قرار داشت.
در اغلب منابع تاریخی این عصر از شیوع انواع بیماریها یاد میشود.
عدم اعتقاد مردم به شیوه های پزشکی علمی، چرخه کسب و کار رمالان و اطبای سنتی را که امیخته ای از خرافات و دستورات فاقد اعتبار علمی بود ،رونق بخشیده بود.
مردم وبا و اسهال و کچلی و سفلیس و سوزاک و ٱبله تراخم را با دود عنبر نسا و تریاک . . . درمان میکردند!
وضعیت ٱب اشامیدنی وخیم و حمامها که حوض ٱبشان ممزوج به کثافات و مو و لجن و واجبی بود، ماهی یکبار انهم با زاج و اهک ضد عفونی میشد.
از هر سه کودکی که بدنیا میامد، یکی براثر بیماریهای مهلک تا پیش از هفت سالگی فوت میکرد.سایرین هم بر سیمایشان،اثار ٱبله و زرد زخم و سالک و...دیده میشد...
🆔 @Axe_zirkhakii
📸 کانال: مجموعه عکسها و فیلمهاے قدیمے📽
📷 تخریب سردر الماسیه در دوران پهلوی نخست
⏳ طهران،ابتدای باب همایون،محل تقاطع صوراسرافیل فعلی
🆔 @Axe_zirkhakii
طهران در دوره قاجار اگرچه شهر خوانده میشد، اما تقریبا در اغلب مناطق مسکونی، حال و هوای روستای بزرگی را داشت که مردم از تمامی جهات، برای فروش محصولات و کار به انجا میامدند.
ساکنان طهران به جز معدودی زارعین اهل دولاب و ری و روستاهای قصران ،بومی این شهر نبودند
برخی از انها از عشایر ورامین، برخی از روستاهای ناحیه قصران بالا، برخی اهالی عراق عجم و نواحی مرکزی مانند قم و ساوه و تفرش و خوانسار و برخی اصفهانی و جماعتی اهل قزوین و اذربایجان و برخی نیز اهالی ولایات خراسان و طبرستان واعراب بودند.اهالی قدیم پهنه ی طهران، تدریجا از اواخر عهد صفویه در مکانی که بعدها به ارگ طهماسبی معروف بود متمرکز میشوند و اولین سکونتگاههای شهری، در اطراف این ارگ شکل میگیرد
با روی کارامدن سلسله قاجار و انتخاب طهران بعنوان پایتخت،روند توسعه شهری دراین پهنه اغاز میشود و تا دوره زمامداری ناصرالدین شاه و گسترش حصار شهر، بازار تهران،در مجاورت ارگ سلطنتی،بعنوان عامل حیات بخش اجتماعی، گسترش یافته، ایجاد کسب و کار و حیات اجتماعی طهران به شکل روبه توسعه اغاز و طهران با چهار محله اودلاجان، چالمیدان،سنگلج وبازار رسما دوران رشد و گسترش خود را طی میکند
🆔 @Axe_zirkhakii