eitaa logo
آینده سازان ایران
425 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
57 فایل
﷽ راه ارتباطیمون 👇🏼:‌‌‌ @H_dastafkan ناشناسمون😶‍🌫😃👇🏼: https://harfeto.timefriend.net/16935967548360 لینک کانال👇🏼 🍃اسـتیکـرامـونــ🍃: @eshgh_jaan ﴿🦋ڪاࢪی از گࢪۅه دختران گمنام حاج قاسم🦋﴾ « شهرستان آران و بیدگل »
مشاهده در ایتا
دانلود
آینده سازان ایران
﷽ #رمان #پارت_صد_و_بیست_و_سوم یه سراغی از من می‌گرفت...» که کلامم را قطع کرد و با ناراحتی جواب داد:
که با نفسی که میان سینه‌ام بند آمده بود، پرسیدم: «مجید چه ساعتی بهت زنگ زد؟» در برابر سؤال ناگهانی‌ام، فکری کرد و با تعجب پاسخ داد: «حدود ساعت سه. چطور مگه؟» و چطور می‌توانستم باور کنم درست در همان لحظاتی که من در کنج غربت خانه، از مصیبت مرگ مادر و اوج تنهایی‌ام ضجه می‌زدم و از منتهای بی‌کسی به در و دیوار خانه پناه می‌بردم، دل او هم بی‌قرارِ حال آشفته‌ام، پَر پَر می‌زده و بی‌تاب الهه‌اش شده بوده که دیگر در هاله‌ای از هیجانی شیرین حرف‌های عبدالله را می‌شنیدم: «هر چی می‌گفتم به الهه یه مدت مهلت بده، دیگه زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت دیگه نمی‌تونه تحمل کنه و باید هر جوری شده تو رو ببینه!» نگاهم را از پهلوی عبدالله به پهنه دریا دوخته و خیالم پیش مجید بود و همانطور که چشمم به درخشش سطح صیقلی آب زیر تابش آفتاب بود، از هجوم احساس دلتنگی‌ام برای مجید، قلبم به درد آمد و تصویر زیبای ساحل خلیج فارس، پیش نگاهم مات شد تا بفهمم که چشمانم به هوای مجید، هوای باریدن کرده که عبدالله خم شد و زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! مجید اومده تو رو ببینه!»باورم نمی‌شد چه می‌گوید که لبخندی زد و در برابر چشمان متحیرم، ادامه داد: «ازم خواست بیارمت اینجا تا باهات حرف بزنه!» و با اشاره نگاهش، ناگزیرم کرد که سرم را بچرخانم و ببینم با چند متر فاصله، مجید پشت نیمکت ایستاده و فقط نگاهم می‌کند و همان نگاه غریبانه و عاشقانه‌اش بود که قلبم را به آتش کشید و عبدالله خواهش کرد: «الهه! اجازه بده باهات حرف بزنه!» همانطور که محو قامت غمزده و شانه‌های شکسته‌اش بودم، دیدم که قدم‌های بی‌رمقش را روی ماسه‌های ساحل می‌کشد و به سمتم می‌آید که دیگر نتوانستم تحمل کنم، به سمت عبدالله برگشتم و به قد ایستادم که عبدالله التماسم کرد: «الهه! باهاش حرف بزن!» و تنها خدا می‌دانست که چه غم غریبی به سینه‌ام چنگ انداخته که نمی‌دانستم پس از هفته‌ها باید چه بگویم و از کدام سرِ قصه، ماجرای دلتنگی‌ام را شرح دهم! نه می‌خواستم بار دیگر به تازیانه‌های گلایه و شِکوه عذابش دهم و نه می‌توانستم از دلم که برایش سخت تنگ شده بود، چیزی بگویم و باز میان برزخی از و تا یه سال دیگه آماده میشه.» سپس چشمان گود رفته‌اش از شادی درخشید و با لحنی پیروزمندانه ادامه داد: «هر سال این موقع باید با کارگر و انباردار و بازاری سر و کله می‌زدم که چندرغاز سود بکنم یا نکنم! حالا امسال هنوز هیچی نشده کلی سود کردم و پولم چند برابر شده! می‌گفت وقتی برج تکمیل شه، سرمایه‌ام ده برابر میشه! می‌گفت الآن پول تو قطر ریخته، فقط باید زرنگ باشی و عُرضه داشته باشی جمع کنی!» و در مقابل سکوت سنگین من و عبدالله، سری جنباند و با صدایی گرفته گفت: «خدا بیامرزه مادرتون رو! بیخودی چقدر حرص می‌خورد. حالا کجاس که ببینه چه معامله پُر سودی کردم!» از اینکه با این حالت از مادر یاد کرد، دلم شکست و دیدم که ابروان عبدالله هم در هم کشیده شد و در جواب سرمستی پدر که از معامله پرمنفعتش حسابی سر کِیف آمده بود، چیزی نگفت. فنجان‌های خالی را جمع کردم و به آشپزخانه رفتم که بیش از این حوصله شنیدن حرف‌های پدر را نداشتم. چهل روز از رفتن مادر گذشته بود و هر چند من و عبدالله همچنان غمگین و مصیبت زده بودیم، ولی پدر مثل اینکه هرگز مادرم در زندگی‌اش نبوده باشد، هر روز سرِ حال‌تر از روز گذشته به خانه می‌آمد. فنجان‌ها را شستم و به بهانه استراحت به اتاقم رفتم که بعد از روزها نگاهم در آیینه به صورت افسرده‌ام افتاد. هنوز سیاهی پای چشمانم از بین نرفته و رنگ غم از صفحه صورتم پاک نشده بود که اندوه از دست دادن مادر به این سادگی‌ها از دلم رفتنی نبود. همانجا کنار دیوار روی زمین نشستم و بنا به عادت این مدت، مشغول قرائت قرآن برای هدیه به روح مادر شدم که همدم این روزهای تنهایی و غریبی‌ام، کلام خدا بود و دلجویی‌های عبدالله و چقدر جای مجید در این روزهای بی‌کسی‌ام خالی بود که گرچه آتش کینه و تنفرش در دلم سرد شده بود، اما هنوز دلم صاف نشده و آمادگی دیدارش را نداشتم و شاید هر چه این دوری بیشتر به درازا می‌کشید، همراهی دوباره‌اش برایم سخت‌تر می‌شد. من در طول چند ماه زندگی مشترک‌مان با تمام وجودم تلاش کرده بودم که او را به سمت مذهب اهل تسنن بکشانم و توفیقی نمی‌یافتم و او به بهانه شفای مادرم، چه راحت مرا به سویی بُرد که همچون یک شیعه دست به دعا و... ✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد تعجیل‌‌درفرج‌آقا صلوات اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
شبیه مادر🍃✨ تمام پیکرت غرق کبودی شبیه مادر سادات بودی...
(پروفایل
ویژ ایام ) 🗣Ebrahim تاپای جان 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
4_5798613802773646788.mp3
13.91M
چون سیره ائمه چراغ هدایت هست درس بزرگ فاطمه حفظ ولایت است l👤 حاج محمدرضا طاهری 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
I💞💍💞I [ #همسرانه ] اگر بعد هرکاره کوچکے زن و شوهر ازهم سپاس گزاری کنن؛ زندگی سرشار از عشق و محبت خو
I💞💍💞I [ ] علامه طهرانی می‌فرمودند: درست است که زن باید از شوهرش اطاعت کند، ولی این هنر مرد است که همسرش را مطیع خود قرار دهد و راه اصلی آن فقط و فقط محبت ورزیدن و نیکوئی کردن است. مرد باید کاری کند همسرش به معنای حقیقی کلمه عاشق او باشد و آنقدر محبت کند و در این محبت صادقانه باشد که قلب همسرش را مالک شود. وقتی محبت آمد، اطاعت و تبعیت هم به دنبال آن خواهد آمد و همسر در همه‌ی مشکلات با شوهرش همراهی می‌کند و خواست خود را بر خواسته‌ی او منطبق می‌نماید و در عمل با شوهرش مخالفت نمی‌ورزد؛ چنانکه راه اصلی وادار کردن فرزندان به اطاعت نیز محبت و احترام به ایشان است. •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• تعجیل در فرج آقا صلوات ... اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Ir
براندازا میگفتن جمهوری اسلامی اولین برف امسالو نمیبینه ! بیا ببین چه قشنگه…😂 📍مشهد مقدس @seyyedoona
به علت تغییر شرایط آب و هوا اعتصابات سراسری در تاریخ ۱۴،۱۵،۱۶ به صورت مجازی در برنامه شاد برگزار میگردد . 😂😂😉 @seyyedoona
تا که فتنه‌گری به میدان است هیئت ما کف خیابان است @seyyedoona
پسره ۲۸ کیلو وزنشه!! چاقو گرفته دستش توییت گذاشته (خامنه‌ای تسلیم‌شو…) عاخه مداد!!!!! توهمینجوری بری بانک کشاورزی بهت وام خشکسالی تعلق میگیره 😂😂😂 @seyyedoona
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خامنه ای تسلیم شووو دیگه😂🤦🏻‍♂️ انتشار مجدد به مناسبت اعتصابات 😉✌🏻😂 🔻 @seyyedoona
😂خدایی سیدنا هم کارش درسته خدا حفظش کنه🤲🏼صلوااات😁
آینده سازان ایران
I💞💍💞I #حدیث_همسرداری چشمداشت بجا و منطقی 🦋 پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: برای
I💞💍💞I [] از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می‌کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‌کند. (وسائل الشیعه، ج. ۱۴، ص. ۳۱) •┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈• تعجیل در فرج آقا صلوات ... اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
l[پارت18]l 🎙 #ارتباط_موفق با همسرتان💞 - بسیاری از گره‌های زندگی شما، - بسیاری از تنگی‌ها و انقباضات
ارتباط موفق_19.mp3
8.91M
l[پارت19]l 🎙 با همسرتان💞 - هرگاه بخاطر کسی، - بخاطر جلب نگاه کسی، - بخاطر خوشحال کردن کسی، ⚠️ خدا را ندید گرفته و چهارچوب‌های انسانیِ خویش را دور زدی؛ حتماً حتماً حتماً از سوی همان نفر، آسیب، خیانت، دور زدن، و .... دریافت خواهی کرد. 🔸 🎤 تعجیل‌درفرج‌آقا صلوات 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
شاید در کلاس درس غایب باشی اما در کلاس عاشقی حاضر ترینی l🗣آقا جابر 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توماج قبل از گونی vs توماج بعداز عضویت در بسیج 😂 l🗣زهراسادات 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
اولش میگفتن ماهم مثل پدرانمون می خواهیم انقلاب کنیم!!! اعتصاب کنیم بعد دیدن مردم کف جامعه انقلاب اونارو نمی خوان دست به تهدید و تنگ کردن اوضاع بر کسبه کردن😐 طرف میگه تو بجنورد شبانه تو قفل های مغازه ها چسب ریختن‼‼ و الان عده ای نمی تونن کاسبی کنن.... فقط یه چیزی 🙏 عمرا با این کارها هیچ غلطی که نمی تونین بکنین تو دل مردم منفورتر هم میشین فقط زمان نیاز داریم.... https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
وقتی میخوای بگی الانم اعتصابات هست و وضع خرابه و فیلمهای ماه قبل رو برمیداری به اسم یه شهر دیگه میزنی🤦🏻‍♀️ l🗣زهراسادات 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
هرگز شورشِ عقده علیه عقیده شورشِ غنی علیه فقیر شورشِ بی وطن علیه وطن شورشِ بی ریشه علیه ریشه شورشِ دروغ علیه حقیقت شورشِ مجازی علیه واقعیت پیروز نخواهد شد :) 🗣Ebrahim 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آرزوهای این دختر هوادار انگلیس شاید برای برخی طنز یا عجیب به نظر برسد الی مولوسون، هوادار 18 ساله انگلیس گفته :بعنوان دختری که در انگلیس بزرگ شده‌ام، هرگز باور نمیکردم که می‌توان بدون آزار جنسی بیرون رفت! در قطر 2022 به چیزی دست یافتم که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم!من حتی یک تیکه (متلک) خیابانی هم نشنیدم احساسِ امنیتِ باورنکردنی دارم. (✍️باید به ایشون گفت ایران هم دقیقا همینطوریه درواقع باید برای غرب ژست حمایت از زنان گرفت و شعار زن زندگی آزادی سر داد. ولی سلطه رسانه میاد ایران رو سیاه‌‌ترین نقطه دنیا جلوه میده و سیاه‌ترین نقاط دنیارو انقدر قشنگ نشون میده که مردم ما همیشه در حسرتش باشن) l🗣زهراسادات 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran