eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
962 دنبال‌کننده
74 عکس
10 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش اول) 🔺 نقل میکند: گروهى از که در آن عصر، جزو افراد دارای اعتبار و احترام توده های مردم بودند، نامه ای اعتراضی به نوشتند. برخی از نویسندگان نامه عبارتند از: 1. حُجر بن عَدىِّ: از اصحاب پیامبر و یاران خاص امیرالمومنین و از بزرگان کوفه که در جمل، صفین و نهروان نقش بسزایی داشت/ البته از مخالفین صلح امام حسن بود که در نهایت توسط معاویه به شهادت رسید. 2. عمرو بن حَمِق: نقش و وضعیت او نیز همانند جناب حجر است./ او نخستین شخصی بود که پس از شهادت، سَرش شهر به شهر گردانده شد. 3. سليمان بن صُرَد: از شیعیان بزرگ کوفه و از صحابی پیامبر و امیرالمومنین بود./ از مخالفین صلح امام حسن بود/ جزو دعوت کنندگان سیدالشهدا به کوفه بود اما در کربلا حاضر نبود ولی بعدا قیام توابین را به راه انداخت و شهید شد. 4. مُسَيَّب بن نَجْبه: از اصحاب حضرت امیر/ از مخالفین صلح امام حسن/ از رهبران قیام توابین که در نهایت در همین نبرد به شهادت رسید. 5. مَعقِل بن قيس: از اصحاب حضرت امیر و از فرماندهان سپاه ایشان در جمل، صفین و نهروان/ از کسانی که در سپاه امام حسن حضور داشت و در نهایت نیز در همین مسیر به شهادت رسید. 6. عبد اللّه بن طُفَيل: از اصحاب پیامبر و حضرت امیر که در جنگ های سه گانه حضرت نیز حضور داشت که حضرت در یکی از نبردها، برای او دعای خیر کرد. 7. مالك بن حبيب: از اصحاب حضرت امیر که در جنگ صفین، حضرت او را جانشین خود در کوفه قرار داد. 8. يزيد بن قيس: از اصحاب حضرت امیر که توسط ایشان به عنوان والی مدائن، و پس از آن ری، همدان و اصفهان منصوب شد. 9. زيد بن حِصن طايى: از اصحاب حضرت امیر بود که پس از ماجرای صفین، جزو سران خوارج شد و در نهروان توسط سپاه حضرت کشته شد. 10. زياد بن نَضْر: از اصحاب حضرت امیر که در جنگ های سه گانه حضرت، نقش ویژه ای داشت و تا آخر هم ثابت قدم ماند. 11. مسلمة بن عبد القارى: اطلاعات خاصی درباره او در منابع ذکر نشده. 12. كعب بن عبده: از اصحاب متاخر حضرت امیر بود که به همراه مالک بن حبیب، یزید بن قیس به عنوان یاران جدید، در زمره گروه بزرگانی مانند ابوذر، عمار، مقداد و... قرار گرفتند. او در نهایت، توسط عمال معاویه به شهادت رسید. 🔺این اصحاب در نامه اعتراضی خود به عثمان نوشتند: ▫️، والی کوفه، درباره گروهى از انسان های با تقوا و درست کار، حرف های غلط و ناصواب میزند و درباره آنها به تو نیز گزارش غلط داده و تو را مجبور کرده تصمیم غلطی درباره آنها بگیری و این تصمیم تو درباره آنها چهره خوبی ندارد. ▫️ما به تو يادآورى كرده و مى‌دهيم كه را در حقّ امّت پیامبر رعايت کرده و را دنبال کنی، چرا كه مى‌ترسيم تباهى و نابودی این امّت، به دست تو باشد؛ چون تو را بر گُرده مردم سوار كرده ای و هرچه قدرت است را به دست آنها داده و از بیت المال آنگونه که میخواهی ولخرجی میکنی. (إنّا نُذَكِّرُكَ اللّهَ في امَّةِ مُحَمَّدٍ؛ فَقَد خِفنا أن يَكونَ فَسادُ أمرِهِم عَلى يَدَيكَ‌؛ لِأَنَّكَ قَد حَمَلتَ بَني أبيكَ عَلى رِقابِهِم) ▫️بدان كه تو ياورانى ستمگر و ناراضيانى ستم‌ديده و دارى و هر گاه ستمگران به يارى‌ات بيايند و ناراضيان از تو انتقاد كنند، ميان دو گروه، جدايى مى‌افتد و عملا در جامعه، كلمه و پيش مى‌آيد. (وَ اعلَم أنَّ لَكَ ناصِرا ظالِما و ناقِما عَلَيكَ مَظلوما، فَمتى نَصَرَكَ الظّالِمُ و نَقَمَ عَلَيك النّاقِمُ تَبايَنَ الفَريقانِ وَ اختَلَفَتِ الكَلِمَة) ▫️پس ای عثمان بدان! تا وقتی كه خدا را اطاعت كنى و در راه مستقيم باشى، امير ما هستى؛ و بدان که به جز خدا، پناه و به جز از سوى او، راه نجاتى نمى‌يابى. 🔺جالب اینکه هیچ یک از این اصحاب، نام خود را ذیل این نامه ننوشتند، چرا که خب روشن بود که عثمان با آنها و خشن میکرد. اما جالب تر اینکه که یکی از نویسندگان نامه بود، جداگانه نیز نامه‌اى از سوى خودش نوشت و نامش را در آن آورد. 🔺کعب یک تازه آشنا شده با (ع) بود که شیوه امثال و را دیده و این مشی را پسندیده بود و این مسیر را حق میدانست، لذا خود را با نوشتن نام خود ذیل نامه، نشان داد. او مثل ابوذر و عمار معتقد بود باید درباریان را فریاد زد تا جامعه شود، هرچند در این مسیر، دچار سختی هایی هم بشویم که نهایت آن، است. ➕ادامه دارد.... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش اول) 🔺#أنساب_الأشراف نقل م
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش دوم) 🔺وقتی ، نامه را خواند، به ، والی کوفه، نامه نوشت كه او را به سوى مدینه و نزد من روانه كن. او نيز چنین کرد. 🔺جالب اینکه سعیدبن عاص، مأموریت بردن جناب کعب به مدینه را به یک داده بود اما این باديه‌نشين، وقتی در مسیر حرکت، نحوه نماز و عبادت كعب را ديد و شیفته او شده و به مقامش پی برد و گفت: ➕ای كاش بهره‌ام از بردن كعب اين بود كه مرا و گناهم آمرزيده شود! 🔺هنگامى كه كعب نزد عثمان رسید، عثمان گفت: آوازه‌اش را شنيدن، بهتر از خود او را ديدن است! كعب، و كم‌سال و لاغر بود. عثمان به كعب رو كرد و گفت: ➕آيا تو می خواهی حق و را به من بیاموزى؟ وقتی تو در صُلب ات بودی و هنوز به دنیا نیامده بودی، من ایمان آورده و قرآن مى‌خواندم‌. 🔺كعب نیز به او گفت: ▫️«حكومت بر مؤمنان، تنها به وسيله به تو رسيد، آن هم آنجا که با خدا بستى تا به عمل كنى و در آن، كوتاهى نكنى. ▫️اگر براى بار دوم با ما مردم مشورت میشد و از ما نظر خواسته میشد، قطعا حکومت را از تو میگرفتیم. ▫️اى عثمان! كتاب خدا براى كسى است كه به او برسد و آن را بخوانَد و ما با تو در خواندن آن، شريك هستيم و هر گاه قارى به آنچه در قرآن است، عمل نكند، قرآنْ‌، حجّتى بر ضدّ او مى‌شود. 🔺عثمان وقتی صلابت و را میبیند، ترجیح میدهد مسیر بحث را عوض کرده لذا یک اعتقادات، از کعب میپرسد و میگوید: به خدا سوگند، گمان نمى‌كنم كه بدانى پروردگارت كجاست، آیا میدانی خدا در چه مکانی است؟ کعب نیز زرنگی و میکند و میگوید: خدا در است! 🔺، داماد عثمان که شخصیت بسیار مرموزی است و بارها علیه اصحاب حضرت امیر برخوردهای مرموزانه انجام داده، در اینجا نیز ورود کرده و به عثمان میگوید: ای عثمان! و صبر تو، مانند اين افراد را علیه تو و برانگيخته است. آنها از صبوری تو، سوءاستفاده کرده اند. 🔺لذا عثمان فرمان داد تا كعب را برهنه كنند و به او بزنند. سپس او را به تبعيد كرد. در مسیر تبعید، به برخوردند که او از کسی که مأمور جابجایی کعب بود، پرسید: چرا با اين مرد، چنين شده و اینگونه برخورد کرده اید؟ آن مأمور گفت: چون او است. آن کدخدا پاسخ داد: مردمى كه اين شخصْ، از اشرار آنان باشد، آن مردم، ! این هم از روشن ضمیری آن کدخدا بوده است. 🔺پس از مدتی، عده ای مانند و ، عثمان را به خاطر تبعید کعب میکنند. عثمان وقتی اعتراضات به تبعید کعب را میبیند، از کارش پشیمان شده و مجبور میشود او را بازگرداند. 🔺وقتی کعب نزد عثمان آمد، عثمان جهت تحت تاثیر قرار دادن توده های مردم، پیراهن خود را بیرون آورده و خطاب به کعب گفت: اى كعب! كن. اما کعب او را میکند. 📌پ.ن: ▫️کعب و جوانانی مثل او، جزو رویش های (ع) و شاگردانش بشمار می آیند. مسیر حق، همانگونه که ریزش هایی دارد، اما رویش هایی هم دارد. ▫️همین جوانانی که در دوره عثمان اینگونه مشغول عدالتخواهی بودند، پس از آن، به مرور، هرکدام تبدیل به یکی از در كوفه شدند. ▫️کسانی که در خط اول سپاه حضرت امیر، در جنگ هاى جمل و صفين و نهروان قرار داشتند و حتى پس از شهادت حضرت، هرگز با معاويه نكردند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9