درسهایی از نهج البلاغه:
🦋حکمت بیست و ششم(علمی اخلاقی)
🦋کسی چیزی را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش های زبان و رنگ رخسارش آشکار خواهد شد💫
#رفتار_شناسی(نقش_روحیات_در_تن_آدمی)
@sabasarbaz
✨بسم رب الشهداء✨
شب سوم مهمونی😍
میهمان #شهید_حسین_هریری هستیم🌹
#عند_ربهم_یرزقون
🌸شهید حسین هریری🌸
(سید عمار)
تاریخ تولد : 1368/08/03
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1395/08/20
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل
محل مزار شهید : مشهد - بهشت رضا (ع)
حسین یک ایرانی ساکن خراسان رضوی بود که بنا به دلایلی از طریق لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شد متولد سال ۶۸ کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود؛ از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامههای قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم میشد.
پیش از شهادت نیز به سوریه اعزام شده بود ولی قسمت بود در اربعین حسینی پیکر مطهرش در زادگاهش تشییع شود؛ از سالهای گذشته که او را میشناختم، عشق به جهاد و دفاع از حرم اهل بیت(ع) را داشت و نیت کرده بود که برای دفاع از حرم بی بی زینب(س) به سوریه برود.
پدر و مادر این شهید در نجف مستقر بودند ولی با شهادت شهید حسین هریری به مشهد آمدند و در مشهد به آنها خبر شهادت فرزندشان را دادند؛ پدر شهید هریری از رزمندگان جبهه و جنگ بود و رد تمامی مراسمات شهدای فاطمیون و مدافعان حرم حضور داشت.
پدر و مادر شهید هریری روحیه جهادی و دفاع مقدسی داشتند، مادر شهید روحیه زینبی داشت و با افتخار میگفت که سایر فرزندانم نیز باید اسلحه دستشان بگیرند و فدایی راه زینب(س) شوند.
پیش از آنکه شهید هریری به سوریه عزام شود پیامی را به دوستان خود ارسال میکند و در آن میگوید، «میروم تا انتقام سیلی مادرم را بگیرم».
زیبایی چهره شهید حسین هریری باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به «قمر فاطمیون» معروف شود.
او که به تازگی نامزد کرده بود، دوست نداشت ازدواجش مانعی برای دفاع از حریم اهل بیت شود. بنابراین با همسرش شرط کرد همچنان رزمنده مدافع حرم باشد و مدتی پس از نامزدی به سوریه رفت و قدم به حجله شهادت گذاشت. «زهرا سادات رضوی» همسر شهید متولد 1376 است. دختر جوانی که هنوز زندگی مشترکش را آغاز نکرده، همسر شهید شد. او در گفتوگو با « جوان» از شناخت یک شهید در دوران چهارماهه نامزدیاش میگوید که برای او یک عمر گذشته است.
حسین به عنوان تخریبچی در سوریه فعالیت داشت. دقیقاً بعد از شهادت او تعدادی از همرزمانش اعلام میکنند «حلب آزاد شد». یکی از همرزمان شهید تعریف کرد: دشمن در قسمتی از حلب عقبنشینی کرده بود. حسین با دو نفر دیگر از دوستانش از جمله شهید بشیری و شهید جهانی برای پاکسازی به آن قسمت منطقه حلب میروند. سه تا تله انفجاری در یک خانه بوده که میخواستند خنثی کنند. حسین فکر میکند این تلهها جدا از یکدیگر کار شدهاند، اصلی را خنثی میکند. در صورتی که تلههای دیگر به صورت مخفی در خانه کار شده بودند. آنها منفجر میشوند. اول حسین به شهادت میرسد که در حال خنثی کردن تله انفجاری بود و در کنار او هم شهید بشیری و شهید جهانی نیز به شهادت میرسند. آن همرزم چهارمی که در این عملیات بوده قبلش به خواست شهید بشیری رفته بود تا ماشین را بیاورد، اما هنوز چند قدمی بیشتر از خانه دور نمیشود که تلهها منفجر میشوند و حسین و دو همرزمش به شهادت میرسند.
39.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ای که خبر شهادتو به خانواده میگن
واکنش پدر و مادر دیدنیه ...