‏از یه جایی به بعد دیگه عادت میکنی که سِر باشی! میبینی ، میشنوی ، حس میکنی ، ولی نایی نداری واسه واکنش . .

-دلتنگی-

اونجایی که میگه: اون دختر خوب چرا یهو سیگاری شد ؟

خیلی وقتا همه چیو تو خودم ریختم، همش به خودم میگفتم اینم میگذره، بلاخره درست میشه، تموم میشه این روزا ، هیچی به هیچکس نمیگفتم و داغون میشدم، اون روزا هیچکس نمیدونست که چی داره به من میگذره؛ شب ها انقدر گریه میکردم تا بدون اینکه متوجه بشم خوابم میبرد و باز صبح که میشد لبخند میزدم جوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چی خیلی خوب داره پیش میره؛ تموم ناراحتیامو درونم ریختم و نزاشتم هیچکس متوجه بشه ، ولی نیاز داشتم داد بزنم و بگم خستم، خیلی حرف ها تو دلم موند که بزنم و هیچوقت نزدم ، دفنشون کردم ، اما همین باعث شد خیلی به خودم اسیب بزنم و خیلی میترسم از روزی که دیگه تحمل نداشته باشم این زندگی رو ادامه بدم و دست به کارای احمقانه بزنم؛ میدونی من خودم ، خودم رو نابود کردم .

هنوزم خاطره منو میگاد.

بهش گفتم : خیلی خستم، از آدمایی که رفتن و فقط ازشون خاطرات و چنتا آهنگ چند مگابایتی موند برام و شد یه کوه خاطره . بهم گفت: هنوز دلتنگ روزای با اونی نه؟ گفتم: دلتنگ؟! من هرلحظه ی بدون اونو دارم با یاد اون زندگی میکنم، کجاست اون آدمی که تموم روزای خوشمو با اون میگذروندم و نمیزاشت حالم بد باشه ،اشکام بباره ،الان میدونه که دلیله اشکامه؟! سرشو تکون داد و گفت: میدونی؟ سخته ها،نمیتونی نمیتونی نمیتونی،نمیتونی فراموش کنی،اما ی‌مدت که بگذره میفهمی چقد اشتباه بود ،اشتباه کردی قلب گرونتو دست هرکسی دادی ،اشتباه کردی وقت گذاشتی ،اما تجربه شد برات ،اشتباه بود اما تجربه شد ،آدما اشتباه زیاد میکنن اما تجربه میشه و دیگه تکرارش نمیکنن ،تو هم اشتباه هارو تکرار نکن ،بگذر از خاطرات ،بگذر از گذشته ،ببخش آدمای گذشته و تو همون گذشته تک تکشونو رها کن. قدر ادمای حال زندگیتو بدون ،اونا خیلی دوست دارن .

_

[زندگی سراسر pain است]

اصلا بابا بنازم

آخرشم خودم برای خودم می‌مونم. [تولدت مبارک من (:🤍]

_ اوس کریم، راستِ حسینی چجوری انقد خوشگل آفریدی بعضیارو ؟ تو گِلشون چی ریختی که تو گِل ما، دلتنگی و ی دوبیتی از شهریار ریختی که میگه ؛ عاشقی ها می‌کند دل گرچه می‌داند که غم لحظه‌لحظه از برایش نوحه خوانی می‌کند ...

من؟ آخرین بازمانده‌ی خاطرات مرده.

سلام✨*! پیشاپیش عیدتون مبارک . چون شاید موقع تحویل سال نباشم .. میخواستم بگم که تو سال جدید سعی کنید بیشتر مراقب خودتون باشید و بیشتر از هر کسی خودتون دوست داشته باشید. تنها کسی که براتون میمونه خودتونید پس حواستون به خودتون و قلبتون و مهربونیاتون باشه و یادتون باشه شما یه فرشته ای که اومدی دیگران رو خوشحال کنید با بودنتون امیدوارم سال جدیدی که قراره شروع کنید پر از لحظه های شیرین و لبخند گرمتون باشه تو سالی که گذشت چه با خوبی چه با بدی هر لحظش برامون یه خاطره یا تجربه شد امیدوارم سال جدید خیلی قشنگ تر و بهتر از سال گذشته باشه،توی سال جدید براتون سلامتی و خوشحالی کنار کسایی که دوستشون دارید آرزو میکنم و اینم بگم شما مهربون ترین هستین 🤍🤲🏻'!

از دقیقه 01:20 ... پلی‌کردنش تا فردا صب .

سال تحویل تو خیابون منطقیه

اولین سال تحویل بدون خانواده ...

عیدتون خیلی مبارکا؛ 🤍

[تا ریشه به‌درد آمده است]

_

این مدت پُرر از حرفم ، اما به حدی تواناییِ تَکلمم رو از دست دادم حتی نمیتونم بنویسمشون ... واو به واوِش داره جونمو میگیره انگار وسطِ خیابونِ شلوغِ یه شهرِ غریب ام ، خونمو گم کردم و زبونِ مردمشون رو هم بلد نیستم تا ازشون بپرسم کجام و کجا باید برم راستش حال و روزم تعریفی نداره دیگه حتی دلم نبودن هم نمیخواد بودن رو هم همینطور کاش یکم از شدتِ این حال کم می‌شد ، دلِ تنگ ، گلویِ پرِ بغض ، روح پرِ آشفتگی. حس میکنم این مدت قدِ چند سال به سنم‌اضافه شد ، نمیتونم بگم حالم بده .. میگم حرف میزنم میرم میام ولی یه جایِ کار همش می‌لنگه.. خستم. همین.

موقتا اینجا هم بمونه برای یادگاری ..

نشسته بود روی تخت، از چشم‌هاش مشخص بود که چقدر غم داره و خسته‌س. به سیگاری که توی دست‌هاش می‌لرزید نگاه کرد و یه کام عمیق از سیگار گرفت به ماه نگاه کرد، آروم گفت: به یادِ من باش، تنهام!

بچها نبودن این شکلیه

.‏متاسفانه همه فكر می كنن اگه خبری ازمون نيست ، حتما دورمون شلوغه يا داريم خوش می گذرونيم. ‏نمیدونن شايد داريم بدترين روزامونو میگذرونیم :)

هیچی مثل قبل نمیشه.

_

[من؟ اسطوره‌ی اندوهم]