⭕️ اطلاعیه بزرگ کشوری
‼️ فراخوان (مطالبه مردمی) وعده صادق 3 تشکیل شد
⭕️ سردار باقری : باید مطالبات مردمی در این زمینه شکل بگیره
⭕️🖊همه چی از این لحظه شروع شد...
وقتی که موشک ها به سمت حاج قاسم رفتند و او را در آتش سوزاندند و با فشار اصلاحات انتقامی که قرار بود یک ناو ارتش آمریکا به صورت کامل زیر آب برود را تبدیل کرد به شلیک ۱۳ موشک به سمت پایگاه عین السد...
🤝 دوستان تقاضا داریم و از همتون انتظار میره که تو این فراخوان شرکت کنید تا شاید هشداری باشه برای انجام وعده صادق 3
🔴این فراخوان رو کانال های مورد تایید جبهه مقاومت برگذار کردن ؛ فردا بعد از نماز جمعه در سراسر کشور همگی شرکت کنید
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
📚:#داستان_واقعی #روایت_انسان 0#قسمت_دویست_بیست_هشتم🎬: خبر رؤیای یوسف و تعبیر خوابی که یعقوب نمو
#داستان_واقعی
#روایت_انسان
#قسمت_دویست_سی
پسران یعقوب خود را به خانه رساندند، آن شب باز هم در خانه یکی از آنها جلسه شور و مشورت به پا بود، همه متفق القول بر این عقیده بودند که یعقوب اجازه نمی دهد تا یوسف همراه آنان به صحرا بیاید چون پیش از این هم چند باری امتحان کرده بودند و پیشنهاد همراه بردن یوسف را داده بودند اما هر بار به طریقی حضرت یعقوب مخالفت کرده بود.
شب کنعان به صبح گره خورد و پسران یعقوب دسته جمعی به نزد او رفتند و در خواست کردند تا یوسف را با خود ببرند و یعقوب اجازه نداد و آن روز برادران یوسف با عصبانیتی شدید به سمت صحرا رفتند و این واقعه چندین بار تکرار شد.
حضرت یعقوب پیامبر خدا بود و کاملا می دانست که نقشه ای در پی این خواسته پسرانش است و از طرفی با نپذیرفتن این پیشنهاد که هر روز مصرانه تکرار می شد، ترس آن را داشت که خانه و زندگی هم برای یوسف ناامن شود و براستی که برادران یوسف وقتی از اینهمه اصرار خسته شده بودند تصمیم گرفتند که در همانجا به ترتیبی یوسف را بکشند که یکی از پسران پیشنهاد داد و گفت: امروز برای آخرین بار از پدر می خواهیم یوسف را به همراه ما بفرستد و اگر او قبول نکرد، از فردا در فرصتی مناسب یوسف را گوشه ای گیر می اندازیم و از بین خواهیم برد.
آن روز باز برادران به نزد یعقوب رفتند و از طرفی به خود یوسف هم گفتند که از پدر بخواهد اجازه دهد همراه آنان شود و از خوشی های صحرا و بازیهای هیجان انگیز در صحرا آنقدر برای یوسف گفتند که یوسف هم مایل شد تا به همراه آنان رود.
یعقوب به ناچار قبول کرد اما قبل از اینکه پسرانش راهی شبانی شوند به آنان گفت: مراقب باشید یوسف را گرگ نخورد، یعقوب از زدن این حرف هدفی داشت، او خوب می دانست که برادران یوسف برای او نقشه کشیده اند و اینچنین گفت تا جلوی پرده دری را بگیرد و اگر آنها بلایی سر یوسف آوردند به گردن گرگ بیابان بیاندازند و قبح این عمل زشتشان شکسته نشود.
یوسف راهی صحرا شد، یعقوب با چشمانی اشکبار پیراهنی را که جبه ولایت می نامید و از پدرش حضرت اسحاق به او ارث رسیده بود از زیر لباس اصلی، بر تن یوسف نمود و با چشمانی اشکبار و قلبی غمگین او را راهی بیابان نمود.
پسران یعقوب حالا که موفق شده بودند و به خواسته شان رسیده بودند در پوست خود نمی گنجیدند و تا زمانی که در دید یعقوب و کنعانیان بودند رفتاری بسیار مهربان با یوسف داشتند اما همین که چند فرسخی از خانه و زندگی شان فاصله گرفتند، در حین رفتن شلاق هایی که در زیر لباسشان پنهان کرده بودند را بیرون کشیدند و بر تن و بدن یوسف می زدند و در حین زدن فریاد می کشیدند: بدووو، تند تر حرکت کن تا کمتر کتک بخوری...
یوسف که از این تغییر حال برادران متعجب شده بود در بیابان با شتاب می دوید تا تازیانه کمتری بخورد.
بالاخره به جایی که همیشه گله را می بردند رسیدند، یوسف که سر و بدنش کبود و غرق خون شده بود، در جای خود ایستاد، یهودا به سمتش حمله ور شد، لاوی که این وضع را دید خود را بین یوسف و یهودا انداخت و گفت: بس است دیگر، یوسف را کشتید.
یهودا سینه سپر کرد و گفت: خوب هدفمان همین است می خواهیم یوسف را بکشیم حالا چه بهتر که او را زجر کش کنیم و با زدن این حرف فریاد برآورد آن طناب را بیاورید.
یکی دیگر از پسران یعقوب در حالیکه طنابی زمخت در دست داشت پیش آمد و به امر یهودا دست و پاهای یوسف را با طناب بستند و می خواستند دوباره او را کتک بزنند که لاوی مانع شد و گفت...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
هشدار حزبالله به صهیونیستها: آمادهایم به نبرد برگردیم
🔹نایب رئیس شورای سیاسی حزبالله با هشدار به رژیم اشغالگر در خصوص نقض مکرر آتشبس توسط آن، تاکید کرد که در صورت ادامه تجاوزات دشمن، بیانیههای بعدی صادر خواهد شد و میتوانیم با موشکهای کوتاهبرد و دور برد به عرصه نبرد برگردیم.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاه برای مزدوران آمریکا وظیفه ها درعمل متفاوت است یک رئیس جمهور باید نیروی نظام اعزام کند و رئیس جمهوری دیگر سکوت و مذاکره با امریکا را مطرح کند
ستونی از نیروهای مسلح ترکیه به سمت شهر اعزاز سوریه در حرکت است..
لعنت به هرچه سیاستمدار غربگرا و مزودر است
در ترکیه اردغان با حمله به سوریه برای امریکا مزدوری می کند
و در ایران ملعونها با سکوتشان
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
گاه برای مزدوران آمریکا وظیفه ها درعمل متفاوت است یک رئیس جمهور باید نیروی نظام اعزام کند و رئیس جمه
خطر بیخ گوش ایران ..!
کمترین نتیجه ای که از شکست سوریه در جنگ داخلی میتوان گرفت ، پاره شدن مسیر مواصلاتی و تدارکاتی ایران به لبنان و فلسطین است . سپس حمله همه جانبه اسرائیل به لبنان از سمت جنوب و شرق لبنان و همچنین حمله به غزه ( و احتمال استفاده از بمب تاکتیکی هسته ای ) ، کاستن از قدرت و ساختار نظامی نیروهای نیابتی ایران و لبنان ، غزه و سوریه و همچنین حشدالشعبی عراق شرایط را برای حمله همه جانبه به ایران و یمن مهیا میکند . در این نبرد تمام توانایی نظامی ، لجستیکی ، رسانه ای ، اقتصادی غرب و نیروهای وابسته ( آمریکا ، ناتو ، ترکیه ، عربستان ، امارات ، قطر ، اسرائیل و ..) به میدان آمده و ایران نیز باید با تمام توان به میدان بیاید چون شکست در این جنگ یعنی نابودی تمام آنچه ایران در این 5 دهه ساخته و هزینه ی آن را داده است .
و اما چه کاری میتوان انجام داد ؟
1.دستیابی به سلاح هسته ای برای ایجاد بازدارندگی
2.حمله سریع، گسترده و قوی به اسرائیل ( وعده صادق 3 )
3.آوردن چین و روسیه به صحنه ( اگر چینی ها منافع میخواهند باید هزینه آن را بدهند)
4.آگاه سازی و آماده سازی کشور و مردم برای یک جنگ تمام عیار
5.دشمن دست روی نقطه ی ضعف محور مقاومت گذاشته است و سوریه میتواند پل پیروزی برای آنها باشد ، حمایت کامل ایران از سوریه باید فوری ، مستمر و نتیجه بخش باشد.
در انتها. محور مقاومت بلحاظ اراده خداوند پیروز میدان است. دشمن ایران و محور مقاومت ، مگر در خواب. پیروزی را بغل کنند
✌️فان حزب الله هم الغالبون
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبرانقلاب
نباید منتظرماند دشمن بیاد تو خونه آدم
بعد به فکر دفاع افتاد
✍حقیقتاً نگرانیم نگرانم از اینهمه تذکر رهبری و نشنیدن این تذکرات، اگر نشنوند مطمئن باشید کوچه پس کوچه ها ی شهرمان صحنه ی درگیری ها خواهد شد.
#بنی_صدر ها در داخل داریم...
پزشکیان ما دنبال این هستیم که ثابت کنیم دنبال جنگ نیستیم
تا ظریف کنار پزشکیان است از این خزعبلات پزشکیان بیشتر خواهد گفت
خیانت قالیباف به امنیت ملی کشور این است که تبعات وجود ظریف را در کنار پزشکیان درک نمی کند و خود را به ندانم کاری زده است
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
آقایان مسئول بجنبید و سریع و قاطع عمل کنید . هر چه سریعتر حمله سوم به اسرائیل را کوبنده و محکم عملیاتی کنید. این دست آن دست کردن یعنی حماقت. الان VOA تیتر زده و گفته است:
"نامه سرگشاده استادان دانشگاههای آمریکا خطاب به جو بایدن: برای ثبات منطقه سر مار را در تهران باید زد"
همیشه کارشان برای فتنه و آشوب و حمله همین نامه سرگشاده اساتید دانشگاه های امریکا به رئیس جمهورها گام اول است. قبل از حمله به بلگراد هم چنین نامه نگاری شد، قبل از حمله به عراق و لیبی و افغانستان و هر جا که خواستند فتنه کنند چنین نامه و درخواست مشابهی با عنوان اساتید دانشگاه شده بود.
آقایان سریع باشید. الان امید دارند سوریه را برای نجات اسرائیل، سراسر آشوب کنند و بعد با حمله به ایران یا هر طور دیگر فتنه بزرگتری بر پا کنند. اگر سریع و بسیار قاطع و ویرانگر، آنچنان اسرائیل را بزنید که دیگر غربی ها از بلند شدن اسرائیل نا امید بشوند یعنی نقشه شان نقش بر آب شده و همه این زمینه سازی ها، طرح ها و مقدمه چینی های نامه استاتید دانشگاه و زایشگاه هیچ خواهد شد و الا اگر در حمله ویرانگر به اسرائیل تعلل کنید فاجعه در راه است.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عیادت رهبر معظم انقلاب از همسرش در بیمارستان بقیه الله تهران.
🔹این شش دقیقه ارزش ده بار دیدن و شنیدن داره.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥هوش مصنوعی بخشی از واقعه روز عاشورا را به تصویر کشیده !!
حال دلتون رو عوض میکنه ، حال دلتون عوض شد و چشمانتون بارانی ، برای نصرت در جبهه های حق دعا کنید ...
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم : امیرالمومنین ع بامعاویه صلح نکرد ومشروعیت به آن نداد
دادن مشروعیت به دوصدائی غاصبان قدرت که باحذف انقلابیون ازطریق نیرنگ تبلیغاتی و تخریب انقلابیون به قدرت می رسند
‼️آقای قالیباف اگراین غربگراهها گفتند مادنبال جنگ نیستیم درحالیکه سربازان امریکا وارد سوریه شدنداین سبب دوقطبی بین مردم و کوچه دادن به دشمن می شود
🔔وگر امروز برای مقابله با تکفیریها سربازان دشمن درسوریه با قدرت وارد نشویم فردا باید لب مرز و داخل شهرها با آنها در گیر شویم
@BACHE_HEZBOLLAHi
#بچه_حزب_اللهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تحولات جدید در سوریه:
⚠️ اخبار مربوط به جهادیهایی که از صحرای سوریه در حومه شرقی حلب به سمت حما حرکت میکنند، نشان میدهد که سلولهای خفته فعال شدهاند تا از تلاشهای ناکام گروه هیئة تحریر الشام (HTS) در پیشروی به سمت شهر حما حمایت کنند.
#نبرد_قرقیسیای_۲
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔴 شریفترین مبارزان روی زمین کسانی هستند که در برابر تلاشهای امپریالیستها که میخواهند خودشان را غارت کنند، مقاومت کردهاند.
… بر فراز بلندیها و در اعماق دریای آبی، به کسانی که با همبستگی برای فلسطین همراهی کردند، با دلسوزی و
مهربانی خودشان.
#مبارزه_برای_حق
#نبرد_خیر_و_شر
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نشانههای آخرالزمان عربستان سعودی:
⭕️ تغییر وضعیت جوی سالیان اخیر در عربستان / برف سنگین و غیرمعمولی در مکه ( کعبه )، ساختمان مقدس مسلمانان در مرکز مسجدالحرام، را پوشانده است.
#آخرالزمان
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(هیچ وقت نمی خواست قبول کنه!!..و پایبندی شیعه به اعتقادات درستش رو باعث بوجودآمدن القاعده وطالبان و... می دونست در حالیکه بیشتر از۲۵۰ سال پیش انگلیسیها تفکر وهابی تکفیری رابوجود اوردند وخود امریکائیها اعتراف به پرورش تکفیریها کردندباهزینه عربستان برای مقابله با انقلاب اسلامی
اگر بخواهیم به اختلاف کشیده نشه به نظر این شیخ نباید 👈یاد فاطمیه و عاشورا واربعین رو گرامیداشت و غدیرخم را باید پنهان کنیم وشیعه قبول کنه فرهنگ غرب را در حالیکه آنها مسموم کنند افکار راعلیه انقلاب شیعه)
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فکر نمی کردیم ترکیه با امریکاواسراییل ببندد
فکر نمی کردیم نصرالله را ترور کنند
فکر نمی کردیم آمریکا تحریم ها را برگرداند
فکرنمی کردیم ترامپ رای بیاورد
فکرنمی کردیم قطر پولمان را قفل کند
فکر نمی کردیم مردم رای ندهند
فکر نمی کردیم مردم اعتراض کنند
🔺خدا نکنه جمله بعدی این باشه: فکر نمیکردیم با نزدن اسرائیل، دوباره به خاک کشورمان حمله کردند!
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
🔘 علی قلهکی: ارتش بشار عمدا غنیمتهای جنگی را منهدم نمیکند!
قافیهیِ جنگِ اطلاعاتی در خاورمیانه(بخوانید غرب آسیا) را بد باختیم!
✍گروه تروریستی تحریر الشام برخلاف گذشته در جنگ رسانه ای از قاعده جاذبه وارد عمل شده جهت کسب مشروعیت برخلاف سایر گروههای تروریستی زیر مجموعه اش .....
اما ایران قدرت جنگ اطلاعاتی منطقه مخصوصا غرب آسیاست،ان شاالله این فتنه آمریکایی صهیونسیتی ترکی را خنثی خواهیم کرد.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی
تحلیل مختصر و کوتاه
دو ماه قبل در مورد سوریه به مسئولان در مورد سوریه و فتنه های پیش رو در کانال توضیحات وتذکر دادیم ....
فتنه بعدی ممکن است از داخل کشور شروع شود
نیم نگاهی هم به تحولات قفقاز جنوبی باید داشت که آبستن حوادث است.
وظیفه دینی،ملی ،اخلاقی و انسانی همه ما(مسئولان،مردم......) است همیشه و مخصوصا در این برهه و پیچ تاریخی خیلی حساس گوش به فرمان فرآمین و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب باشیم .
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی تحلیل مختصر و کوتاه دو ماه قبل در مورد سوریه به مسئولان در مورد
خبر سقوط حماه کذب محض، ارتش سوریه در محلات شرقی شهر در حال درگیری های سنگین با تروریست های تکفیری است، نیرو های بیشماری وارد شهر کرده اند ولی ارتش سوریه نیز مصمم به بیرون راندن تروریست ها هستند.
#بچه_حزب_اللهی
@BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی... #قسمت ۵ 🎬 : سهراب خودش را نزدیک کریم کشید و گفت : حالا که می توانی حدس بزنی ، ب
🌹:#روایت دلدادگی...
#قسمت ۷ 🎬 :
کریم نگاهش را به سهراب ، این جوان رعنا که مثل پسر خودش دوستش می داشت و اصلا مایل نبود از او جدا شود دوخت و گفت : آن قرآن را مدتی پیش خودم نگه داشتم ، بعد از اینکه زبان باز کردی و مانند کودکان نورس ،کلمات را بریده بریده می گفتی ، صلاح دیدم که تو را به مکتب بفرستم ، آخر نمی خواستم که تو مثل من ،بی سواد باشی و اگر نوشته ای به چنگت افتاد ، بدون آنکه بدانی چیست و چه ارزشی دارد ، آن را از دست بدهی ، بنابراین راهی خراسان شدیم .
در خراسان پیرزنی تنها را یافتم که معروف بود به ننه صغری ، داستانی سر هم کردم و تو را به او سپردم ، البته او هم راضی بود ، آخر با وجود تو ، هم از تنهایی در می آمد و هم بابت این کار ، پول خوبی به او میدادم.
سهراب در خاطراتش غرق بود و آن پیرزنی را که کریم می گفت ، مانند خاطره ای دور و کدر ،به خاطر میاورد.
پیرزنی که همیشه دوک نخ ریسی اش به راه بود و دورش را مرغ و خروس گرفته بود .
سهراب سری تکان داد و گفت : ننه صغری را کمی به یاد دارم ، آیا آن قرآن را به او دادی؟
کریم لبخندی زد و گفت : نه...او هم چون من بی سواد بود. درست است که نماز خوان و با ایمان بود ، اما نمیدانست ارزش آن قران گرانبها چقدر است .
آن قران را در عوض ، خرج تعلیم تو ، به ملای مکتب خانه دادم .
ملای مکتب ، اولش دندان گردی می کرد و پول و سکه هم می خواست ، اما چند ماهی از شروع تعلیم تو گذشته بود که خودش با زبان خود اعتراف کرد که هر چند سال که تو مشغول تحصیل در آن مکتب خانه باشی ، هیچ هزینه ای نمی خواهد .
از شنیدن این حرف تعجب کردم و وقتی علتش را جویا شدم ، او گفت : کتاب قرآن نفیسی را که به او داده بودم ، به حاکم خراسان فروخته و بهایی که در قبال آن قرآن دریافت کرده ، پول خوبی بوده ....
و من آنزمان بود که فهمیدم ،چه اشتباه بزرگی کردم و کاش آن قرآن را خودم بر میداشتم...
سهراب با نگاهی متعجب به کریم ،گفت : یعنی...یعنی آن قرآن ،اینک در قصر حاکم خراسان است؟!
کریم ظرف حلوا را جلو کشید و همانطور که شانه ای بالا می انداخت گفت : تا جایی که من اطلاع دارم ، باید در قصر باشد، برای همین می گویم کارت سخت است ، از من میشنوی نه به دنبال اصل و نسبت برو که مطمئنا به جایی نمی رسی و نه به دنبال آن قرآن...چرا که یک راهزن را به قصر حاکم ،راهی نیست.
کریم با زدن این حرف خیره به حرکات سهراب شد ،تا ببیند چقدر حرفش مؤثر بوده...
سهراب از جا برخاست ،مهر و جانماز دستش را روی طاقچه گذاشت و دستانش را پشت سرش گره زد و همانند زمانی که می خواست برای یک غارت بزرگ نقشه بکشد ،شروع به قدم زدن در طول اتاق نمود.
بعد از اندکی فکر کردن رو به کریم گفت : همین فردا صبح راهی خراسان می شوم ، ولی وای به حالت اگر دروغ گفته باشی ....بدان که من صادقانه حرف زدم و اگر بفهمم خواسته باشی مرا سر بدوانی ،کاری می کنم که از زندگی ات پشیمان شوی و با زدن این حرف ،به سمت درب اتاق رفت تا اندکی روی حیاط نفسی تازه کند.
کریم خیره به رد رفتن سهراب با خود زمزمه کرد: من حقیقت را گفتم ، اما نه تمام حقیقت...من نیمی از آن را گفتم ،تا تو را...سهراب عزیزم را از دست ندهم.
و براستی که کریم صادقانه گفته بود ، اما نگفت که او فکر می کرده که پدر سهراب کشته شده، بعدها متوجه شده بود که آن تاجر بزرگ ،زنده اما معیوب است و اهل جایی ست در آن طرف دیار عجمان، او نگفت که : چند سال بعد عده ای به دنبال پسری که نشانی های سهراب را داشت ، تمام کوه و کمر خراسان را زیرو رو کردند و تمام گروه های راهزنی را استنطاق نموده بودند و کریم به خاطر اینکه ترس داشت که سهرابش را از دست دهد...مقر غارتش را رها کرد و به جایی دور از خراسان آمده بود ،تا هم کارش را داشته باشد و هم پسرش را..
الان هم کریم مطمئن بود، سهراب نخواهد توانست سر از اصالتش درآورد ، چون نزدیک بیست سال از آن واقعه گذشته بود و با توجه به اینکه ،سهراب از سرزمینی دیگر بود ، نمی توانست به اصل و نسبش برسد و برای همین کریم ،لقمه ای دیگر از حلوا در دهانش گذاشت و آرام گفت : برو پسرم ، برو سهرابم...من می دانم که دست از پا درازتر برخواهی گشت و آخر آخرش هم پسر خودم هستی..
ادامه دارد...
📝 به قلم : ط_ حسینی
💦⛈💦⛈💦⛈
#روایت دلدادگی..
#قسمت۸ 🎬 :
صبح نزده ،سهراب از خانه بیرون زد ، او که انگار همیشه مرد سفر و مردی مسافر بود ، کوله بار همیشگی اش را برداشت ، با این تفاوت که کوله باری بزرگتر بر دوش می کشید، زیرا این سفر با تمام سفرهای قبلی اش فرق می کرد ،دیگر قرار نبود برای غارتی چند روزه عازم باشد ، بلکه مسافرتی پیش رو داشت به ولایتی دیگر ، ولایتی دور و آشنا ، که یادآور کودکی هایش بود.