eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
21 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 جلسات رای اعتماد به وزرای دولت چهاردهم، شهریورماه برگزار می‌شود 🔹عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی به ایرنا گفت: جلسات بررسی صلاحیت و رای اعتماد به وزرای دولت چهاردهم، شهریورماه برگزار می‌شود. 🔹مراسم تحلیف رئیس جمهور ۱۴ یا ۱۵ مرداد برگزار خواهد شد و پس از آن رئیس جمهور منتخب ۱۵ روز فرصت خواهد داشت تا وزرای پیشنهادی خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی کند. @BACHE_HEZBOLLAHi
🌍 صدای زوزه ی گرگ ها بلند شد ! وزیر خارجه آمریکا، پیش‌شرط‌های احیای مذاکرات با دولت پزشکیان را اعلام کرد!! 🔹به گزارش سرویس سیاسی ، آنتونی ، وزیر خارجه آمریکا با اشاره به درخواست دولت ایران و شخص مسعود ، پیش‌شرط‌های مذاکره مجدد با ایران را اعلام کرد. 🔹 او با استقبال از این تصمیم ایران، گفت: اگر ایران می‌خواهد به مسیر مذاکره باز گردد، پیش‌شرط‌هایی را باید در نظر بگیرد. 🔹بلینکن اذعان کرد: ایران باید روابط خود با و را قطع و فروش سلاح و نفت به این کشورها را متوقف کند. همچنین، ایران باید به تمام بندهای برنامه جامع اقدام مشترک () برگردد و اجازه بازرسی بی‌قید و شرط تاسیسات اتمی را بدهد. 🔹وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد: ایران همچنین باید از کلیه معاهدات بین‌المللی مانند و خارج شود. 🔹وی با اشاره به آنچه که او ضرر به منافع و برشمرد، تصریح کرد: ایران باید قبل از شروع مذاکره، تمام صدمات به منافع آمریکا و اسرائیل را که از سوی نیروهای نیابتی‌اش در یمن، عراق، سوریه و حزب‌الله لبنان و نیز عملیات انجام شده، در اسرع وقت جبران نماید.!! 🔹او همچنین با اشاره به چندین پیش‌شرط دیگر برای دولت ، در پایان گفت: هیچ تضمینی برای قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات، وجود ندارد و هیچ پیش‌شرطی از ایران را نخواهد پذیرفت. ✍این گوی واین میدان ببینیم چگونه ااز عزت وشرف واقتدار ایران دفاع میکنید @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_شصت_دوم🎬: حال دیگر هنگامه امتحان پایان گرفته بود و آنچه می بایست
🎬: حالا مرحله ای دیگر از رسالت نوح آغاز شده بود، مرحله ای بسیار متفاوت، نوح در بین مردم شهر ظاهر میشد و در میان تعجب مردم شهر، آنها را دیگر به سمت خدا دعوت نمی کرد و مردم هم کاری به کارش نداشتند و دیگر سنگ و چوب نثارش نمی کردند تا اینکه کم کم با کمک یاران اندکش شروع به ساخت کشتی نمود. حضرت نوح شروع به ساخت کشتی کرد. از آن جایی که قرار بود در این کشتی نجات هم انسان های مومن و هم تعداد زیادی از حیوانات سوار شوند پس حجم و اندازه کشتی از حد معمولی باید بزرگ تر باشد و نوح نمی تواند چنین کشتی بزرگی را به دور از چشم مردم قومش بسازد. پس هنگامی که گروه هایی از مردم قومش از کنار آن کشتی در حال ساخت می گذشتند نوح را مسخره می کردند. آن ها به نوح می گفتند: تو دیوانه هستی که در این منطقه که هیچ دریایی وجود ندارد چنین کشتی بزرگی را می سازی! قوم نوح کشتی های دیگری دیده بودند و با طرز کار کشتی آشنا بودند اما از اینکه نوح کشتی به این عظمت در منطقه ای که دریا وجود نداشت می ساخت متعجب شده بودند و چون دیگر نوح آنها را به دینش دعوت نمی نمود فکر می کردند نوح مجنون شده است و با زبان طعنه و متلک با او برخورد می کردند. روزی یکی از مترفین شهر برای کنجکاوی و اینکه سر از کار نوح و یارانش درآورد نزدیک زمین وسیعی که در آنجا نوح مشغول ساخت کشتی بود شد و بعد همانطور که تکه های تراشیده شده از درخت ساج را که نوح با میخ بهم میدوخت نگاه می کرد با لبخندی تمسخر آمیز گفت: ای نوح! به گمانم عقلت زایل شده و در دشتی وسیع که نشانی از اب و دریا نیست، مشغول ساخت کشتی هستی. حضرت نوح در پاسخ به او آهی کشید فرمود: به زودی خواهید دانست که چه کسی گرفتار عذاب خفت بار خواهد شد. حضرت نوح با زدن این سخن قصد داشت که باز هم تلنگری به او که به نمایندگی از دیگر مردم کافر آمده بود بزند تا بلکه هدایت شوند. کشتی نوح باید در مقابل طوفانی مقاومت می کرد که تا به امروز مثل و مانند آن دیگر نیامده است. بزرگترین ناوها و کشتی های امروزین در مقابل امواجی که حداکثر ارتفاع آن ها به 12 متر برسد مقاومت می کنند و بیش از آن را نمی توانند تحمل کنند اما کشتی نوح در مقابل امواجی مقاومت کرد که هرکدام از آن ها به اندازه عظمت یک کوه بوده اند. پس تکنولوژی که در این کشتی به کار رفته است بسیار مهم است. این کشتی از همکاری ترکیبی میان انسان و وحی الهی ساخته شد. کم کم کشتی ساخته شد، ساختمانی عظیم در چهار طبقه که همگان از دیدن عظمت آن انگشت به دهان می ماندند و حالا نوبت مرحله آخر ساخت کشتی بود، مرحله ای که اگر انجام نمیشد تمام زحمات نوح بر باد میرفت و این کشتی با عظمت با اندک نسیمی از هم می پاشید چرا که آن چیزی که استحکام کشتی بر آن بنا شده بود به انجام نرسیده بود. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
💢 جلسات رای اعتماد به وزرای دولت چهاردهم، شهریورماه برگزار می‌شود 🔹عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی
رئیس‌جمهور پزشکیان و اَبر چالش‌های سال ۱۴۰۳: ۱: تعامل با یک مجلس بشدت متضاد و تند مزاج، که برای دادن رای اعتماد به وزرای کابینه دولت بعدی، ترحم نخواهد داشت ۲: تغییر در چینش کرسی‌های مدیریت کشور؛ که در سه سال گذشته با تز گام دوم و انتصاب جوانان به اصطلاح ارزشی، تغییرات گسترده و جایگزینی‌‌های فراوانی را داشته است؛ هر تغییر، به‌مثابه دست زدن به یک بمب و مین خواهد بود ۳: تعیین تکلیف سیاست خارجی و احیای برجام یا پیوستن به معاهدات موسوم به FATF، CFT، پاندمی، 2030 و ...؛ هیچ‌یک از قوای دیگر، در این خصوص با دولت بعدی، همکاری نخواهند داشت و این موضوع در خصوص سایر ارکان حاکمیت نیز صدق می‌کند ۴: افزایش قیمت حامل‌های انرژی، علی‌الخصوص بنزین و گازوئیل؛ این افزایش قطعی و حتمی‌ست. قاعدتا مسعود پزشکیان، حسن روحانی با سابقه طولانی امنیتی نیست و بلاشک جبهه مخالف وی، از این فرصت طلایی برای برهم زدن تعادل و از بین بردن اعتبار دولت وی، به راحتی نخواهند گذشت ۵: تعیین تکلیف با مساله دلار؛ احتمال رها شدن فنر متورم شده قیمت ارز که برخی آن‌را حتی تا ۱۰۰ هزار تومان هم پیش‌بینی می‌کنند، چالش بعدی مسعود پزشکیان است که اگر برای آن بخواهد آویزان نظر کارشناسان غیر معتمد شود، قطعا آثار ترسناکی چون زمستان ۱۳۹۶ را برای جامعه و اقتصاد در پی خواهد داشت ۶: مواجه با مدیریت جنگ منطقه‌ای و رژیم صهیونیستی؛ دیپلماسی مقاومت‌محور و جبهه مقاومت، اکنون در حساس‌ترین شرایط خود قرار دارد و تغییر ریل یا امتداد حمایت از آن، به تصمیمات مدیریت اجرایی کشور، گره خورده است. مسعود پزشکیان ظرفیت حسن روحانی برای مخالفت در این حوزه را ندارد و هم‌گام بودن با سیاست نظام، در حوزه خارجی و بین‌المللی، برای وی ایجاد بحران خواهد کرد ۷: چالش بعدی بین‌المللی بر اساس اتفاقات چندماه آینده و انتخابات آمریکا، جنگ روسیه و اوکراین، اصطکاک چین و تایوان، و تحولات آمریکای لاتین، موضوعات دیگری‌ست که آنچه مسعود پزشکیان اکنون با آن خود را به مردم نشان داده، با توقعات ساختار نظام قاعدتا متفاوت است ساده نیست و نخواهد بود هر کدوم از این موارد رو میشه ساعت ها بحث کرد در موردش و تحلیل نوشت ... @BACHE_HEZBOLLAHi
🔹بنای اجماع همواره بر کناره گیری افراد دارای رای کمتر بوده است ولی این دوره برخی‌ با حدس و گمان می‌گفتند اگر جلیلی با وجود سه برابر رای بیشتر از قالیباف کنار برود بهتر است ...که ارقام نشان داد اگر دکتر قالیباف کنار می رفت بعید نبود که همان دور اول هم کار تمام شود. @BACHE_HEZBOLLAHi
شهروند گرامی؛ با توجه به انتشار نسخه‌های جعلی همراه بانک و اینترنت بانک از سوی مجرمین، اکیداً از جستجوی این خدمات در موتورهای جستجو خودداری و از وبگاه اصلی بانک اقدام به دریافت برنامک‌ها یا خدمات مورد نظر نمائید.
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت سیزدهم: دولت آقای رئیسی، دولت کار و امید و حرکت بود. 📌خصوصیات شهید رئیسی می‌تواند الگوی مدیریتی کشور باشد. 📹تشکر مجدد رهبر انقلاب از مردم و مسئولان دولتی به سبب برگزاری یک انتخابات سراسری خوب. @BACHE_HEZBOLLAHi
12.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 موشن بخشنده موشن بخشنده روایتی از انعقاد پیمان سعدآباد در تیرماه 1316 و اقدامات رضا پهلوی هست که مناطقی رو برای جلب رضایت انگلیس از خاک کشورمان بخشیده و باعث مشکلات بزرگی من جمله مشکل آب کنونی سیستان می شود . @BACHE_HEZBOLLAHi
ساعات آخرالزمانی ‼️چقدر تحلیلای آبکی واحساسی این روزها تو کانالهای مختلف دیده میشه !..که به دور از حقیقت واینده نگری هستش 👈فعلا گرمید ... ⭕️🖊با چند تا حرکت غلط دوباره قدرت دو دستی تقدیم گروهی شد که بعد از دولت روحانی تموم شده بودن ، یا نمیدونید چیکار کردید یا خودتونو به اون راه زدید ❌️اصلاحات و خاتمی و روحانی عمرا فکرشم نمیکردن دوباره اینجوری به قدرت برگردن ، اونم تو نقش منجی برای مردم ... ❌️با روی کار اومدن این دولت و با توجه به تفکراتی که داره و گذشته ای که از خودش به جا گذاشته احتمال زیاد احمدی نژاد به سکوتش پایان بده و مطالبه گری نسبت به مسائل مهم در پیش رو را از دولت آغاز کنه ... @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
💠داستان جدید 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 به نام خدا به نام خداوند عاشق و عاشق آفرین ، همانا «عشق» م
داستان«ماه آفتاب سوخته» قسمت دوم 🎬: زن و مرد پشت در خانه جمع شده بودند و بهم تنه می زدند، هر کس که میتوانست از درزی و راهی باریک خود را به داخل خانه میرساند تا میهمان سفره ای که گسترده بودند باشد. بعضی ها با دیدن جمعیت که خیلی بیشتر از شبهای قبل بود، زیر لب می گفتند: با این جمعیت محال است تکه نانی به ما برسد، آبگوشت دیگر جای خود دارد، در همین هنگام صاحب خانه در حالیکه عبا و عمامه ای نو به سر گذاشته بود بیرون آمد. تعدادی مرد جمعیت را عقب راندند و روی سکوی جلوی خانه ، جایی را باز کردند و از آن مرد خواستند تا بر آنجا قرار گیرد. صاحب خانه روی سکو ایستاد، همهمهٔ جمع بلند شد، یکی میگفت غذا تمام شده ،حتما آمده این خبر را بدهد که ان مرد دستانش را به علامت سکوت بالا برد. جمعیت یکباره ساکت شدند، مرد گلویی صاف کرد و گفت: به نام خدا...به نام خدای آسمان و زمین، به نام خدای محمد رسول الله... همگی خوش آمدید و قدم بر چشمان من نهادید و منزلم را به قدومتان منور فرمودید تا در این شادی و پایکوبی با من سهیم باشید. سفره داخل خانه گسترده هست نگران کمبود غذا نباشید، گروه گروه وارد شوید ، غذایتان را تناول کنید و ظرفهایی را که همراه آورده اید پر نمایید و بعد از اینجا بروید، توجه کنید هیچ کس دست خالی نرود، غذا به اندازهٔ کافی موجود است. پیرمردی با کمر خمیده ، عصا زنان خود را جلو کشید و بلند گفت: چه گفتی تو ای مرد؟ تا جایی من در خاطر دارم شما به دین اسلام نبودید، حالا دلیل اینکه از خدای محمد صحبت می کنید و دلیل اینهمه خرج و مخارج برای جشن چیست؟ صاحب خانه لبخندی زد و گفت: عمری در خواب غفلت بودم و چند صباحی ست که راه کمال و رستگاری را پیدا کرده ام و به دین اسلام درآمده ام و بعد لبخندش پررنگ تر شد و ادامه داد ، این جشن و سرور هم به یمن عروسی دخترانم است، نه یک دختر و نه دو دختر ،بلکه سه دخترم در یک شب به خانهٔ بخت می روند، خوش باشید میهمانان من! ان شاالله به شما خوش بگذرد و من و نوعروسان این خانه را از دعای خیرتان فراموش نفرمایید. آن مرد با زدن این حرف از سکو پایین آمد و داخل خانه شد. همهمهٔ جمعیت بلند شد، مردی جوان و خوش سیما که لباس های گرانبهای تنش نشان از متمول بودن او داشت ، در گوشه ای کمی دورتر در تاریکی شب خود را پنهان کرده بود، آه کوتاهی کشید و زیر لب گفت: پس راست است که عروسی دخترانش بود، کاش آن دختر کوچک را به من میداد، حیف آن شاعرهٔ با احساس، آن دختر زیبا و فاضله...به خدا اگر نصیب من میشد تمام ثروتم را برایش خرج می کردم تا خم به ابرویش نیاورد. او نمی دانست دامادهای این خانه چه کسانی هستند اما مطمین بود با آنهمه ثروتی که دارد از داماد سوم یک سر و گردن بالاتر است پس با تحکمی در صدایش ادامه داد: باید بروم ...باید همین امشب و همین الان بروم و تلاشم را بکنم، شاید هنوز خطبه عقد آن فرشتهٔ زیبا جاری نشده باشد و شاید امیدی باشد و آن دختر سهم من شد و با این حرف به سرعت به طرف خانه به راه افتاد.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @BACHE_HEZBOLLAHi