eitaa logo
بچه حزب اللهی
5.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
8.2هزار ویدیو
21 فایل
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 ⚜️کانال » بچه حِزبُ اللّٰهی 💛 فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ الغالِبونَ💛 خبر وتحلیل کم ولی خاص . سیاسی ونظامی . داخلی وخارجی . جبهه مقاومت. 🌹 ادمین: @Pirekharabat313 تبلیغات: @Amirshah315 لینک کانال: @BACHE_HEZBOLLAHI
مشاهده در ایتا
دانلود
17.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند! 🔹 شهید امیرعبداللهیان: سردار سلیمانی با کنایه و خنده‌ای گفت که دارید با آمریکایی‌ها قدم می‌زنید @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😱در حالی که جهان از نزدیک شاهد آتش سوزی سراسری در لس آنجلس است، شهر کوچک اپیون در آرژانتین نیز در آتش و بحران می سوزد @BACHE_HEZBOLLAHi
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ بوی تربت 🎤 با نوای سید امیر حسینی 🔻چی بهتر از این که پا بذارم تو حرم چی بهتر از این که سایته روی سرم چی بهتر از این که فاطمه شد مادرم @BACHE_HEZBOLLAHi
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی #قسمت ۶۹ 🎬 : روح انگیز همانطور که به طرف درب می رفت ،رو به دخترش گفت : می دانم الا
🌹: دلدادگی ۷۱ 🎬: صبح زود همهمه ای در خانه ی حسن آقا برپا بود ، انگار اینجا زندگی رنگی دیگر داشت . بچه های خانه جست و خیز کنان از درو دیوار آنجا بالا میرفتند و از هر طرف صدایی بلند بود ، یکی هیزم تنور می آورد تا نان داغ بر سفره نهد و دیگری آتش اجاق ناهار را ملایم تر می کرد و آن طرف تر دخترکان درحالیکه سر درگوش هم داشتند ،سبزی پاک می کردند. سهراب که فضای دلنشین خانه و داشتن خانواده را دید ، او که عمری در کوه و کمر گذارنده بود ،در دلش آرزو می کرد کاش او هم خانه و خانواده ای داشت ، تا لذت زندگی را آنگونه که دیگران میچشند ، درک کند. قبل از ظهر ، سفره ی ناهار را پهن کردند و بعد از صرف ناهاری لذیذ، سهراب به همراه کاروان کوچک مورد نظر، رهسپار ولایتی دور شد. همانطور که حسن آقا گفته بود ، همراهان این کاروان افرادی انگشت شمار بودند . مردی مسن که گاری را میراند و دو جوان سوار کار که مشخص بود در جنگاوری مهارت دارند سوار بر اسب و دو مرد میانسال هم با الاغ و یک پیرمرد نورانی که همه او را درویش رحیم صدا می کردند با شتری در پی کاروان روان بود. کاروانی که ظاهرش به زارعین و کشاورزان عامی می ماند. از دروازه گذشتند و وارد جاده ای خاکی شدند، سهراب تک تک همراهانش را از نظر گذارند و با خود فکر می کرد اگر بخواهد گنجینه را بدست آورد ،باید با افراد پیش رویش مقابله کند که البته برای او کاری بسیار سهل بود ، فقط چون مهارت آن دو جوان سوارکار را به خوبی نمی دانست ، باید در موقعیتی مناسب آنها را می سنجید و با نقشه ای زیرکانه ،همراهانش را دور میزد و آن گنجینه ی رؤیایی را از آنِ خود می نمود. سهراب همانطور که غرق افکارش بود ، با صدای درویش رحیم متوجه شد که رخش ،هم قدم با شتر او شده... درویش رحیم همانطور که کتاب دستش را نگاه می کرد ، زیر چشمی سهراب را هم می پایید. سهراب گلویی صاف کرد و برای اینکه اندکی با همراهانش آشنا شود گفت : چه می کنی درویش؟ چه می خوانی؟ این چه کتابی ست که حتی در سفر و سوار بر شتر هم ، دل از آن نمی کنی؟! درویش بوسه ای به کتاب زد و آن را بست و گفت : این کتاب خداست...قرآن است که درس تمام زندگی در هر عصر و زمانی در آن نهفته است... سهراب با شنیدن سخن درویش آه کوتاهی کشید و گفت : آری براستی چنین است، من برای رسیدن به اصالتم به دنبال یک قرآن بودم که نیافتم و ناگهان ذهنش کشیده شده به آن دیدار دلربا و یاد فرنگیس و قرآن دستش افتاد...با یادآوری چهره ی آن دختر زیبا ، دل درون سینه اش به تپیدن افتاد و با خود گفت :نکند آن قران ، همان قرآن.... درویش رحیم که از حرفهای سهراب سر در نیاورد گفت : پسرم ، قرآن همیشه انسان را به اصالتش می رساند ، اگر مایلی قرآنی به تو هدیه دهم... سهراب با تعجب نگاهی به درویش کرد و گفت :... 🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠 دلدادگی ۷۲🎬 : چه می گویی درویش؟ من دنبال اصالتم بودم ، اما نه هر قرآنی، قرانی که مد نظر من است ، با بقیه ی قرآن ها توفیر دارد... درویش لبخند کمرنگی روی لبش نشاند و گفت : قرآن ، قرآن است جوان ، بدون شک هر قرآنی که پیش رویت قرار گرفت تو را به اصالتت می رساند... سهراب از سادگی درویش ،نیشخندی زد و گفت : من در کجا سیر می کنم و تو در کجا ؟! من می دانم تا آن قرآن را نیابم ،هیچ از واقعیت زندگی ام نمی فهمم. درویش سری تکان داد و قرآن دستش را به سهراب نشان داد و گفت : من میگویم تو با همین قرآن دست من هم می توانی به مقصود برسی ، اگر مرد راهی بسم الله....حال که ما لاجرم باهم همسفر شدیم و شاید ماه ها رفیق راه هم باشیم ، بیا و با همدلی ،این راه دراز را کوتاه نماییم ، خدا را چه دیدی شاید زودتر از آنی که فکر کنی به مقصود برسی... سهراب با این سخنان درویش ولوله ای درون دلش افتاد و با خود فکر می کرد : نکند براستی ،درویش از راز درون من خبر دارد و قرآن دستش هم ،همان قرانی ست که متعلق به من بوده؟ با جرقه زدن این فکر، دستش را به سمت درویش دراز کرد و گفت : یک لحظه قرآنت را بده تا ببینم پیرمرد ، اصلا چه شد که شما همراه کاروان ما شدی؟ درویش همانطور که قرآن را به طرف سهراب میداد گفت : اولا من قصد زیارت حرم مولایم علی (ع) را داشتم و تاجر علوی هم لطف کرد و مرا همراه کاروانش نمود تا به سلامت به عراق برسم ، درثانی آیا وضو داری که می خواهی قرآن را لمس کنی؟ سهراب با شنیدن این سخن ، دستش را عقب کشید و گفت : مگر برای لمس قرآن باید وضو داشت؟ درویش لبخندی زد و گفت : آری، قرآن کلام خداوند است ،روانیست با بدن ناطاهر دست به کلام خدا بزنی...
بچه حزب اللهی
🌹:#روایت دلدادگی #قسمت ۶۹ 🎬 : روح انگیز همانطور که به طرف درب می رفت ،رو به دخترش گفت : می دانم الا
سهراب ابرویش را بالا انداخت و گفت : از موقع حرکت شما مدام قرآن در دست داشتی و میخواندی،یعنی اینطور که میگویی تو احتمالا دائم الوضویی و با زدن این حرف خنده ی بلندی سر داد... درویش آه کوتاهی کشید و گفت : ما درویش ها ادعا داریم عاشق مولا علی(ع) هستیم و شرط عشق ایجاب می کند که عاشق ،همرنگ معشوق گردد، از ائمه به ما رسیده که عالَم محضر خداست پس در محضر خدا چه خوب که پاک و با وضو باشیم... سهراب که سخنان تازه ای می شنید و برایش جالب بود ادامه داد: حالا گیرم که وضو هم داشتی ، این وضو اصلا چه اثری دارد؟ درویش رحیم سری تکان داد و گفت : پسرم ، وضو نور است و هزاران راز در آن نهفته است که از درک امثال من خارج است ، باید به این کار مداومت کنی تا اثراتش را ببینی... سهراب نگاهی تیز به درویش کرد و گفت : حتی اگر گناه کار و سراپا تقصیر باشی باز هم اثر دارد؟ درویش آهسته زیر لب گفت : آری اثر دارد که چون منی سالک این راه شدم... سهراب با یک جست از اسب به زیر پرید ، انگار می خواست از همین لحظه صحت گفتار درویش را بسنجد، مشک آب بغل اسب را برداشت و همانجا شروع به گرفتن وضو نمود و همراهانش با تعجب به او نگاه می کردند و کاروان آهسته از او فاصله می گرفت... درویش خیره به سهراب با خود زمزمه کرد: هر چه هستی ،بی شک طینتت پاک است.... دارد... 📝 به قلم :ط_حسینی 🌹💠🌹💠🌹💠🌹💠 @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘‍  امامعلی رحمان: من روادید را برداشتم؛ هروقت دوست داشتید به تاجیکستان بیایید حتی اگر خواستید سرمایه‌گذاری هم نکنید، هروقت دوست داشتید همراه با فرزندانتان به تاجیکستان بیایید. رودکی، فردوسی، حافظ و سعدی متعلق به زبان فارسی هستند؛ نه فقط ایران یا تاجیکستان. مولانا متعلق به بشریت است؛ نه فقط ما. کوروش کبیر متعلق به بشریت است. ما یکدیگر را در عرصهٔ بین‌المللی هم‌پوشانی کرده‌ایم و نگذاشته‌ایم فرهنگ‌مان به حاشیه برود. نوروز منتظرتان هستم؛ من از شما سرمایه‌گذاری نمی‌خواهم؛ خودتان بیایید. رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان در پایان این نشست چند بیت از اشعار رودکی خواندند. @BACHE_HEZBOLLAHi
🔘‍ سیر تا پیاز براندازی ترکیبیِ در ایران: بزرگترین جنگ شناختی  و ترکیبی جهان درطول تاریخ علیه ایران فقط در ۳ ماهه پاییز ۱۴۰۱ اتفاق افتاد! ⚠️ فقط و فقط گوشه ای از اتفاقاتی که علیه جمهوری اسلامی ایران در پاییز ۱۴۰۱ انجام دادند؛ و برخی از پاسخ هایی که دریافت کردند: حمایت از اغتشاش گران توسط: بایدن، وزیر خارجه، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، کلینتون، رابرت مالی، ۳۱ نفر از سیاست‌مداران مطرح آمریکا و اروپا، ۳۷ نفر از شخصیتهای موسیقی، و ۶۲ نفر از هنرپیشگان مطرح غرب، مانند آنجلیاجولی، ۱۵ نفر از فوتبالیست ها وباشگاه‌های مطرح دنیا، شخصیت های موسیقی ترکیه، هزار سینماگر فرانسوی، که عده ای موهای خود را قیچی کردند؛ و فیلم آن را میلیونها بار نشر دادند؛ وزرای خارجه: کانادا، سوئد، آلمان، بلژیک، اسپانیا، شیلی، فرانسه، نویسنده کتاب هری پاتر و یک نماینده زن ایرانی الاصل در بلژیک که در حمایت از آشوب گران موهای خود را کوتاه کرد. موج شبانه روزی رسانه های انگلیسی و آمریکایی و.... به میدان آمدن بارزانی برای حمله به ایران فعالیت رسانه ای سلبریتی های وطن فروش داخلی هشتک مهسا امینی ۳۲۰ میلیون بار توئیت و ریت شد؛ درحالی که فارسی زبانان توئیتر ۳ میلیون نفر هستند! دستگیری یک تبعه خارجی که در کوله پشتی خود یک دست لباس بسیجی، به همراه چند نارنجک و اسلحه، ده ها گلوله و سر نیزه داشت؛ که قرار بود در حین کشتن مردم عده ای از او فیلم بگیرند؛ و بگویند که بسیجی ها مردم را می‌کشند. در  چند شهر کردستان، از جمله: اشنویه که مهمترین شهر بود، ۱۷ هزار نیرو در حالت آماده باش بودند؛ برای شروع جنگ داخلی. درگیری مسجد مکی و انفجار و آتش زدن بازار زاهدان و حمله به پاسگاه ها بطور همزمان شروع ؛ ورود گروهک ریگی و جیش الظلم به کشور آغاز شد. باز کردن ریل راه آهن تهران به تبریز در قزوین به طول یک کیلومتر که به لطف خدا با گزارش یک دامدار خنثی شد؛ و از کشتار صد ها نفر جلوگیری شد؛ این اتفاق همراه با اعتراضات تبریز  قرار بود رخ دهد. در تهران از یک خانه، مردم را با تفنگ لیزری می‌زدند. خانه محاصره شد؛ ناگهان یک زن جوان لخت مادرزاد از خانه خارج شد؛ که وای مردم؛ کمک کنید که اینها می‌خواهند به من تجاوز کنند. این خانه مرکز هدایت عملیات بود؛ و کلی سلاح و بیسیم پیشرفته کشف شد. پس از بازجوئی هائی که از وی صورت گرفت؛ این زن ۱۱ پایگاه موساد را در شهرهای مختلف ایران لو داد؛ که همه دستگیر شدند؛ فقط از یک پایگاه ۱۳۷ قبضه سلاح کشف شد؛ که قرار بود آنشب عملیات مسلحانه انجام شود.(با توجه به حادثه شاهچراغ توسط یک نفر تروریست ، معلوم میشود که چه کشتار عظیمی قراربود رخ دهد.) کشف تعداد زیاد مسلسل یوزی از داخل صندلی های شش خودروی بدون پلاک دستگیری یک خانم دراصفهان  با ۵۲ کیلو مواد منفجره ،که قراربود بازار تاریخی اصفهان را منفجر کند. دستگیری یک مهره ی یهودی در شیرازکه به بیمارستان منتقل شد؛ وعده‌ای ازاغتشاش‌گران به بیمارستان حمله کردند؛ که این مهره رایا فراری دهند یا بکشند؛ که به دست نیروهای امنیتی نیفتد. دستگیری راننده یک پراید، که ۱۷ نفراز نیروهای انتظامی را زیر گرفت دستگیری ۲خودرو که باپلاک و آرم ولباس سپاه که به مردم حمله می‌کردند؛ وزنان رومیزدند و عده ای هم فیلم می‌گرفتند. درمنطقه دانشگاه شریف یک خودرو مگان تعدادی از نیروهای انتظامی رو زیرگرفت و بعد تعقیب و گریز به ماموران تیراندازی کرد که درآخر دستگیر شد. حمله به پاسگاه شهید مدرس جهت خلع سلاح کردن ماموران ضرب و شتم شدید یک زن محجبه و کودک ۳ساله اش، به نیت ترساندن چادریها که باچادر در جامعه حاضرشوند. چندین حمله درشهرهای مختلف به ماشین خانوادههای مذهبی بامواد منفجره زدن۳۲ نقطه توسط سپاه در کردستان عراق، و به درک واصل شدن ۵۰۰۰ نفر ازمنافقین وتجزیه طلبان انهدام یک جلسه سری درترکیه باپهپاد انتحاری از ایران، که در آن سران ۵ حزب از سلطنت طلبان، منافقین، کومله، پژاک، پاک ونماینده آمریکا و فرانسه حضور داشتند. برنامه بعدی هم در آذربایجان وارمنستان بود؛ که با تصرف منطقه زنگزور ارتباط ایران با ارمنستان قطع شود؛ وبه تبع آن راه ایران با اروپا قطع شودکه به لطف خدا ناکام ماند این گزارش کوتاه و گویا در راستای تبیین حقایق تلخ این ایام، ارزش نشر گسترده را دارد. @BACHE_HEZBOLLAHi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌جنگ خوب و جنگ بد در کلام مقام معظم رهبری 🔻آیا اسلام آمد که جنگ را از بین ببرد؟ @BACHE_HEZBOLLAHi