#تلنگر مولانا چه قشنگ میگه : موی بشکافی به عیب دیگران ور بپرسم عیب تو کوری در آن... 🆔 @BARAMSHEHIHA

#درسهای_زندگی روباهی از شتری پرسید: «عمق این رودخانه چه اندازه است؟» شتر جواب داد: « تا زانو » ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید، آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا می‌زد به شتر گفت: «تو که گفتی تا زانو! » شتر جواب داد: « بله، تا زانوی من، نه زانوی تو » هنگامی که از کسی مشورت می‌گیریم یا راهنمایی می‌خواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم . لزوما هر تجربه‌ای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست. 🆔 @BARAMSHEHIHA

#به_یاد_پدر #سالگرد پدر ای آیت عشق خدایی گل خوش بوی باغ آشنایی از آن ساعت که رفتی در دل خاک دلم می‌سوزد از درد جدایی ▪️پنجشنبه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۲ یادبود سومین سالگرد درگذشت شادروان سید حمزه موسوی فر روحش شاد یادش گرامی 🖤 🆔 @BARAMSHEHIHA

#اطلاعیه کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام با نهایت تاسف و تاثر درگذشت مرحوم مغفور شادروان علی محمد روستایی (داماد حاج عباسقلی یاوری)را به آگاهی همشهریان محترم می رسانیم. ️مراسم تشییع و خاکسپاری پنج شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۰۰ صبح بهشت زهرا ــــ قطعه ۳۰۱ 🆔 @BARAMSHEHIHA

#آسمانیها #یادبود رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل کز کاروان چه ماند جز آتشی به منزل.. پنج شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ یادبود اولین سالگرد درگذشت زنده‌ یاد محسن اسماعیلی یادش گرامی ، روحش شاد🖤 🆔 @BARAMSHEHIHA

#اطلاعیه #به_یاد_پدر ️مراسم یادبود درگذشت مرحوم مغفور شادروان علی محمد روستایی (داماد حاج عباسقلی یاوری ) شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۶.۳۰ الی ۱۸ حسینیه رامشه ایها 🆔 @BARAMSHEHIHA

#شعر #طنز_تلخ ✨حقابه✨ شنیدم شخص آقای رئیسی به الفاظ دَری ، نه اَنگليسي بگفتا با تَحَکُم  ، طالبان را که گیرم حقِ آب سیستان را چرا همسایه ای زیباتر از گل کند حقابه ی ما را چپاول چرا یک یار و هم کیش قدیمی ندارد غصه ی قومی صمیمی چرا سهمیه ی باغ و علفزار رها شد در بیابان و نمکزار؟! بلوچستان ما بی آب و بر شد همه باغات زابل بی ثمر شد الا ای قوم پشتون ای دلیران چه شد غافل شدید از حق ایران کسی که کرده این حق را فراموش گرفته روح نادر را در آغوش..!! چو احوالات مطلب اینچنین شد دوباره ذهن کورم  نکته بین شد بگفتم ای عزیز بهتر از گل تو که مردی بیا این هُل وَ این مُل چرا حقابه ی رمشن نگیری ؟ به تندی نه ، چرا ایمن نگیری؟ نه جنگی خواهد و از سر فتادن نه ملکی را گرفتن یا که دادن به زیر گوش رمشن یزد خواس است در آنجا سدی از یک نوع خاص است! ولی این تازه آب انبارِ بی جود تمام حق ما را کرده مسدود اگر خواهی شود حل مشکل ما وَ یا داری تو الفت با دل ما بُوَد میدان برایت حَی و حاضر شما هم راس کار و فرد ناظر بکن فکری برای سهم این سد که صبر مردم رمشن سر آمد قنات پیر ما حالش خراب است بیابان گرم و سوزان ، دل کباب است بجز معدود باغات اناری نمانده در دیارم کشتزاری فنا شد رود پر آب رحیمی بکن ای قاضی اعظم ، حکیمی نویس از راه یاری نسخه ای خوب که بدجوری رحیمی گشته معیوب بیا این مرده را کن زنده از نو بکن این رود را زاینده از نو ستان حقابه ی ما را ز یزخواس که نصف آب آن دریاچه اِز ماس.. 😅 #مجتبی_یاوری 🆔 @BARAMSHEHIHA

#آسمانیها #یادبود یک اتوبوس و یک کمک راننده... همه کاره... مردم دار... اهل کار و تلاش... بی ریا... کار راه انداز... اکثر مردان و زنان رامشه ای که مسافر اتوبوس رامشه تهران بوده اند از او به نیکی یاد می کنند...اگرچه شخصاً خیلی با اتوبوس مسافرت نکردم ولی این جمله رو بارها از زن و مرد شنیدم... خدایی برادر خوبی بود خدا رحمتش کنه روحش شاد.... داش علم... و دوباره این بیت شعر رو با خودم زمزمه می کنم... نام نیکو گر بماند ز آدمی به کز او ماند سرای زرنگار... دومین سالگرد درگذشت مرحوم مغفور شادروان علمدار حیدری.. نثار روحش فاتحه مع الصلوات 🙏 🆔 @BARAMSHEHIHA

#از_هر_دری_سخنی #ضرب_المثل 🟩معنی پته روی آب افتادن ؟ 🔹 معنی پته: گذرنامه، بلیط / یا: بند یا وسیله ای که در جوی های شیب دار آب می بستند تا آب را ذخیره کنند. پته کسی روی آب افتاد: رازش فاش شد 🔹 ریشه این ضرب المثل: در قدیم برای اینکه آب جوی را ذخیره کنند ، چوب یا پته ای را در مقابل جریان آب قرار می دادند و از آن آب به عنوان شست و شوی ظروف و سایر مصارف شخصی استفاده می کردند. در زمان خشکسالی یا کم آبی، برخی ها در تاریکی شب به این جوی های آب هجوم می بردند و با قرار دادن پته ای مثل سنگ یا چوب، مسیر آب را از بالا می بستند و خودشان ظرف هایشان را پر از آب می کردند. گاهی وقت ها که این ها جلوی جریان آب را می گرفتند، یکباره جریان آب شدت می یافت و پته شان هم با جریان آب به سمت روستاهای مردم می رفت. مردم هم که پته را روی آب می دیدند می فهمیدند که عده ای دزدکی آب را برای خودشان می برند. اینجا بود که گفتند: پته شان روی آب افتاد. یعنی رازشان فاش شد. 🔹پته روی آب افتادن یعنی آبروی کسی رفتن؛ لو رفتن کاری که سعی داشت مخفیانه انجام دهد. 🔹پته کسی را روی آب ریختن کنایه از برملا کردن اسرار آن شخص و بردن آبروی اوست #پته_روی_آب 🆔 @BARAMSHEHIHA