#قرارشبانه ✨
التماسدعا 🤲
🆔https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#بهیادشهدا 🌷
ثواب قرائت قرآن هدیه به امام زمان عج و تمامی شهدا به خصوص شهید طیب حاج رضایی 🕊
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
یه روز با نوچههایش از کوچه رد میشد دید سیدی شال سبز بسته به کمر با کمی اثاثیه تو کوچه نشسته.
ازش پرسید چرا اینجا نشستی؟
سید گفت: صاحب خانه ام جوابم کرده...
به نوچههایش گفت وانت بیارن و اثاثها را داخل وانت ریختن و به خانهی نوساز بردن که برای خودش ساخته بود ولی هنوز توش نرفته بود.
طیب به سید گفت: شناسنامهات را بیار؛
خانه را به نامش کرد.
وقتی که کلید خانه را به سید میداد گفت:
به مادرت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیه بگو خانهای در آن دنیا برایم فراهم کند.
شهید طیب حاج رضایی🕊
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#شهدای_کربلا
جندب بن حجیر کندی خولانی
جندب بن حجیر کندی خولانی، اصالت یمنی داشت و جزء شاخه ی خولان که آن نیز از شاخه های کلان و از اعراب قحطانی است، بود. بعدها ساکن کوفه شد.
او از شیعیان مخلص، از مبارزان و شجاعان قبیله ی اَزد و نیروهای کنده در نبرد صفین بود.
قاری قرآن، دوستدار اهل بیت، دشمن بنی امیه و شجاع و سوارکاری ماهر بود. محضر پیامبر را درک کرده بود و از یاران وی محسوب میشد.
اینک در ۷۰ سالگی و با سابقه ای درخشان و ممتاز، قصد همراهی و یاری اباعبدالله کرد. در این سفر فرزندش حجیر نیز همراه وی بود.
در منزل حاجر – قبل از برخورد اباعبدالله و یارانش با سپاه حر، به امام پیوست و با او به کربلا آمد. زمان پیوستن او پانزدهم ذی الحجه، یک هفته بعد از حرکت امام حسین (ع) از مکه بود.
جندب بن حجیر، در جنگ صفین شرکت فعال داشت. ابن عساکر شهادت او را در صفین می داند. اما نشانه های روشن تاریخی، حضور او را در کربلا تأیید می کند.
در عصر عثمان، جندب از کوفه به شام فرستاده شد. شاید این فرستادن نوعی تبعید باشد. سرانجام جندب با قافلهی حسینی به کربلا رسید. در کربلا در صبح عاشورا، کمر را بست تا آثار پیری محسوس نباشد و صبحگاه با چهره ای روشن، زیبا، معطر و راسخ برای فداکاری آماده شد در حالی که فرزندش در کنارش بود.
در تیرباران صبح، این پیر پاکِ پارسای پاک باز، با محاسنی گلگون و تنی تیر خورده، همراه پسرش حجیر که جوان ۲۵ ساله و قاری قرآن و حافظ روایات بود به بهشت دیدار و وصل پیامبر رسید.
در زیارت ناحیه ی مقدسه آمده است: السلام على جندب بن حجر الخولانی. نام پدرش را حجير، مجیر و حجر نیز نگاشته اند
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜حضرت آقا از شهید عباس بابایی میگوید
سالروز شهادت شهید بابایی🕊
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#ختم_چله_شهدا🌱
شب سی و هفتم ختم صلوات به نیت شهدا، هدیه به شهید عباس آسیمه🕊
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد✨
eitaa.com/BEYADSHHADA🌷
#قرارشبانه ✨
التماسدعا 🤲
🆔https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#بهیادشهدا 🌷
ثواب قرائت قرآن هدیه به امام زمان عج و تمامی شهدا به خصوص شهید سیاوش نعیم آبادی
🕊
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#کودکانمظلوم
▪️غریبانه ترین نماز میت در غزه ، نه مادری و نه خواهری وجود ندارند تا برای کودکشان عزاداری کنند ، اینجا باید گفت : امان از دل پدر...
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0
#شهدای_کربلا
عابس بن ابی شبیب شاکری🕊
آتش جنگ در روز عاشورا شعله ور گردید و زمانی که اکثر یاران امام حسین (ع) به شهادت رسیده و تعداد کمی باقی مانده بودند، عابس رو به غلام خود شوذب کرد و گفت: «می خواهی چه کنی؟»
شوذب گفت: «در کنار تو از فرزند رسول خدا (ص) دفاع میکنم.»
عابس گفت: «غیر از این از تو انتظار نمیرفت... اگر امروز از تو عزیزتر کسی را داشتم، او را پیش از خود به میدان میفرستادم که امروز آخرین فرصت عمل است و فردا روز حساب است و عمل به کار نیاید.» عابس پس از شهادت غلامش - شوذب- نزد امام حسین (ع) آمد و خطاب به امام (ع) فرمود: «یا ابا عبدالله (ع)! به خدا سوگند روی زمین چه دور و چه نزدیک کسی نزد من عزیزتر و محبوبتر از شما نیست، اگر قدرت داشتم که ظلم را از شما به چیزی که عزیزتر از جان و خونم باشد دور کنم حتماً چنین میکردم.»
سپس گفت: «السّلام علیک با ابا عبدالله (ع) اشهد انّی علی هداک و هدی ابیک؛ سلام بر توای ابا عبدالله (ع)، من گواهی میدهم که بر راه شما و پدر شما استوارم و به راه راست هدایت مییابم»، پس از کسب اجازه از امام (ع) راهی میدان جنگ گردید. ربیع بن تمیم همدانی-که یکی از حاضرین در صحنه کربلا و از اعوان و انصار عمربن سعد بود- میگوید: «چون دیدم عابس به سوی میدان میآید او را شناختم؛ من نبرد او را در جنگها دیده بودم و میدانستم که او از شجاعترین مردم است؛ پس به سپاه عمربن سعد گفتم: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود؛» پس عابس مکرر فریاد میزد و مبارز میطلبید و کسی جرأت نمیکرد به میدان او برود.
هنگامی که عابس دید هیچ فردی برای مبارزه با وی جلو نمیآید، زره از تن به در کرد و کلاه خود از سر برداشت، و به سپاه کوفه حمله کرده و آرایش سپاه ابن سعد را بهم ریخت. به فرمان عمربن سعد او را سنگباران کردند.
ربیع بن تمیم میگوید: “به خدا سوگند او را دیدم که بیش از دویست نفر را تار و مار کرد؛ سرانجام با محاصره به او را شهادت رسانده و سر از بدنش جدا ساختند؛ و من شاهد بودم که سر عابس بن شبیب در دست مردانی دست به دست میشد و هر یک از آنان با هم منازعه میکردند تا کشتن او را به خود منسوب کنند. تا این که عمربن سعد گفت: «با هم ستیز نکنید، سوگند به خدا قسم یک نفر نمیتوانست این مرد را کشته باشد.» پیکر بیسر عابس را امام حسین (ع) به خیمه مخصوص شهدا منتقل کرد؛ که بعد از واقعه عاشورا توسط قبیله بنی اسد به خاک سپرده شد.
زیارت رجبیه و ناحیه مقدسه
عابس نیز از جمله اصحاب و یارانی است که نام او در زیارت رجبیه امام حسین (ع) و زیارت ناحیه مقدسه مورد خطاب امام (ع) قرار گرفته است او در این زیارات این گونه مورد سلام و تحیت امام (ع) قرار گرفته است: «السّلام علی عابس بن شبیب الشّاکری؛ سلام بر عابس پسر شبیب شاکری.» شیخ عباس قمی نیز درباره او گفته است: السلام علیک یا عابس بْنِ ابی شبیب الشاکری اشْهَدُ انَّکَ مَضیت علی مامضی علیه البدریون و المجاهدون فی سبیل اللَّه. درود بر توای عابس بن ابی شبیب شاکری، گواهی میدهم آنچه -از مصائب- بر رزمندگان بدر و مجاهدین راه خدا گذشت بر تو نیز وارد شده است.
https://eitaa.com/joinchat/1198129596C3ed55aa7d0