eitaa logo
فرشتگان سرزمین من الیگودرز 💖
242 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
88 فایل
"بــسم‌اللهـ‌النور✨" خدا گفت تو ریحانه خلقتی . . .✨🙂 کنارهم‌جمع‌شدیم تاحماسه‌ای‌بزرگ‌خلق‌کنیم حماسه‌ای‌ازجنس‌دختـــران😍✨ #فرشتگان_سرزمین_من جهت ارتباط با ما👇 @Zah7482
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 نامه هایی ک به دست شهید حسین پنج شنبه ها مهرمیشه😭💔 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 🌷 @montazer_shahadat313
💠 محبت به همسر و خرید گل🌺 💟 شهید سیاهکالی سعی می کردند خود به همسرشان را به صورت عملی نشان بدهند، به گونه ای که رفتارشان خود یک منظومه و خاص بود که حتی زوج های دیگر نزدیک به ایشان را قرار می داد . 💟 یکی از کارهایی که ایشان در آن مداومت داشتند خرید بوده است، به گونه ای که بعد از هر ماموریت یا مسئول شب که در پادگان به عنوان شیفت شب می ماندند، هنگام بازگشت به منزل برای شاخه گل تهیه می کردند. 💢مثل باشیم 👈 می شویم 🌷 @montazer_shahadat313
اگر به گلزار کرمان مشرف شدید حتما به مزار 🍃🌷عجب گل غلامی🌷🍃 سر بزنید و سنگ متبرک را ببینید. آدرس مزار:😍 از کنار دیوار مهدیه بعداز گنبد سبز ردیف۷شماره۲۴ شادی روح همه ی شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم صلوات 🙏🌹 تکه ای از بہشـ✨ـت (۲) دوستانم از قبل سنگ متبرک را داخل یک جا نماز به همراه تربتــ کربلا و عطر حرم امام رضـا (ع) بسته بندی کرده بودن و آماده برای خانواده . وقت موعود فرا رسید.5نفری به سر مزار شهیــد رسیدیم، مادر و همسر شهید نشسته بودند.پس از عرض ادب و قرائت فاتحه،بنده با احترام را تحویل مادر بزرگوار دادم، اما نمیدانم چه شد هر دو زدن زیر گریه و ما متعجب آنهارا نگاه میکردیم... چندی بعـد مادر شروع به صحبت کرد: "ما هر پنجشنبه شب سر مزار عجب گل میاییم و تا خود صبح کنارش می نشینیم،صبح جمعه را میخوانیم و بعد میرویم. چند هفته پیش،صبح جمعه،وقتی که از نماز صبح برمیگشتم، دیدم جوانــے خوش سیما،سبز پوش،کنار مزار عجب گل نشسته!! تعجب کردم و خودم رو رسوندم کنارش. باورتان نمیشود چه عطر خاصــے در هوا پیچیده بود... بهم سلام کرد و گفت: -مادر کجا بودید؟منتظرتون بودم -رفته بودم نماز جماعت داخل مهدیه چرا؟ -خواستم به شما عرض کنم قطعه سنگی از مزار در راه است،به زودی توسط دوستان ما به دست شما خواهد رسید. سنگ مزار پسرتان را نگذارید،وقتی رسید آن را داخل سنگ قبر بگذارید. من اومدم چیزی بگم، که دیدم پا شد و خداحافظی کرد و کم کم از ما دور شد و رفت.و آن عطر هم کم شد... داشتم با خودم فکر میکردم که ایشون کی بود اما اون مرد ناپدید شده بود از آن روز منتظــر این امانتی بودم تا اینکه شما امشب ان را به ما تحویل دادید... به خود آمدم دیدم آنچنان محو صحبت های مادر شهید شده ایم که سر و صورت همه ی دوستان خیس است... آخه هنوز باورمان نمی شد که این قطعه سنگ متبرک به وسیله ی ما به دست این مادر شهید رسید... حالا فهمیدم چرا تا اون روز مزار عجب گل غلامی سنگ نداشت!!!! پایان 🍃🌷 🌷🍃 یاد شهـــدا با ذکر @montazer_shahadat313
•┈┈••••✾••﷽••✾••┈┈• تاریخ تولد: ۱۵ شهریور ۱۳۶۲ محل تولد: روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع شهرستان بابلسر  تاریخ شهادت: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ محل شهادت: دمشق سوریه وضعیت تأهل: متأهل تعداد فرزندان: یک دختر به نام رضوانه تحصیلات: کارشناسی ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز @montazer_shahadat313
بسم رب الشهید «باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده‌ایم و شیعه هم به دنیا آمده‌ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم» وصیت نامه شهید محمود رضا بیضایی و شهدا هر کدام با قطره قطره خونشان؛ خواستند مارا یادآور شوند که سرباز باشیم ... ولی چه کردیم با وصیت هایشان.... و تو ای شهید چه خوش نشستی بر دل مولای زمانه ات ؛ لبیک گوی ، سینه سپر کردی در مقابل حرامیان پست سرشت.... قسمت ماهم شد مرور خاطرات تو و حسرت جاماندن از عشقِ فداشدن! که ای کاش هر چه زودتر جانمان را با امانتِ شهادت تقدیم معبود میکردیم و رها میشدیم از خفقان جهانِ بی مولا.... ای عزیز خدا که مقام بل احیاء نصیبت شده؛ عنایتی کن و در روز میلادت؛ دل رنجور ما را مانند خودت خدایی کن که دلمان تنگ سرخیِ شهادت است؛ ندیده ایم اما وصفش را از بندگان عندربهم یرزقون بسیار شنیده ایم.... 📚موضوع مرتبط: تاریخ تولد ❤️❤️❤️بوے پـلاڪ❤️❤️❤️
بستری شد در اوج بیماری‌اش، چشم انتظار پدر بود قبل‌ترها دست پدر حالش را بهتر می‌کرد خیلی بابایی بوده و هست ولی از پدرش خبری نیست نادر معمولا آدم بیخیالی نبود دو سال پیش که رفت، دیگر برنگشت رفت تا هموطنانش در آسایش و امنیت باشند رفت تا وطن را به تاراج نبرند رفت تا مرزهای ایرانمان یک وجب به خطر نیفتد رفت تا پیرو راه دفاع از آزادگی و جوانمردی باشد قدردان خون شهدا و قهرمانان ملی‌مان باشیم برای امنیت ما، لاله ها پرپر شدند برای شفای عاجل این فرشته کوچک نادر دعا کنیم... باانتشاراین‌پست‌حداقل‌به2✌گروه‌در‌ثواب‌آن ‌شریک‌باشید... ❤️❤️بوی پلاک❤️❤️
بستری شد در اوج بیماری‌اش، چشم انتظار پدر بود قبل‌ترها دست پدر حالش را بهتر می‌کرد خیلی بابایی بوده و هست ولی از پدرش خبری نیست نادر معمولا آدم بیخیالی نبود دو سال پیش که رفت، دیگر برنگشت رفت تا هموطنانش در آسایش و امنیت باشند رفت تا وطن را به تاراج نبرند رفت تا مرزهای ایرانمان یک وجب به خطر نیفتد رفت تا پیرو راه دفاع از آزادگی و جوانمردی باشد قدردان خون شهدا و قهرمانان ملی‌مان باشیم برای امنیت ما، لاله ها پرپر شدند برای شفای عاجل این فرشته کوچک نادر دعا کنیم... باانتشاراین‌پست‌حداقل‌به2✌گروه‌در‌ثواب‌آن ‌شریک‌باشید... ❤️❤️بوی پلاک❤️❤️
جشن تکلیف فاطیمای عزیز کنار مزار پدر شهیدش🌹❤️ 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
زمانی که برای خواستگاری رفتیم، به همسرش گفته بود «من سرباز هستم و می خواهم به سوریه بروم» که همسرش نیز شرط او را پذیرفت و ۱۱ بهمن ۹۳ عقد کردند و شهادتش با نخستین سالگرد ازدواجش یکی شد 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد •○●بوی پلاک●○•
آذر ۹۴ که می‌خواست برای اولین بار به سوریه برود دلم آشوب بود اما اصلا نمی‌گفتم نه. همه‌اش می‌گفت: عارفه خانم نمی‌دانی عمه سادات چقدر مظلوم است. حسین آقا می‌گفت اولا فقط به خاطر مظلومیت سیده زینب. دوماً اگر به سوریه بروید قطعاً زمینه ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را می‌بینید. تاریخ تولد ★☆بوی پلاک★☆
🌸 بخشی از صفات حسنه شهید دانشگر از زبان برادرِ شهید 🔅صفات حسنه برادرتان چه بود که شهادت نصیبشان شد؟ همان طور که عرض کردم برادرم از کودکی بچه هیئتی بود و عشق امام حسین(ع) در دلش بود و هر جایی می دید مراسم سینه زنی برای سیدالشهدا(ع) برقرار است خودش را به آنجا می رساند. عباس از 19 سالگی به مطالعه کتاب های دینی روی آورده بود. طوری که همیشه جوابگوی سوالات دیگران در این زمینه می شد. در خانواده مان من معمولاً به سوالات دینی جواب می دادم اما یک جایی دیگر من در مقابل دانایی او کم می آوردم، مطالعه زیادی داشت. به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد و تمام تلاشش این بود که به جماعت نماز بخواند. از طرف دیگر بسیار مهربان بود و هر وقت سمنان می آمد به خواهرمان سرمی زد و به من که برادر بزرگ ترش بودم کمک می کرد.  تاریخ تولد •○●بوی پلاک●○•