#عشقینه❤️
#ناحلہ🌺
#قسمت_پنجاه_و_یک
صدای ریحانه منو از فکر به موهای لخت و محاسن مشکی محمد بیرون کشید
گیج گفتم
_چی؟؟؟
+اه فاطمهههههه دوساعت دارم برات فک میزنم تازه میگی چیی؟
حواست کجاست خواهر؟ مجنونیاا!!
دیگه زیادی سوتی داده بودم خندیدم و گفتم
_غرررر نزنننن چطورییی تو دلم تنگ شد واست بابا
+اره اصن معلومه چقدرم شدت دلتنگیت زیاده
تمام تلاشمو میکردم تا زمان حرف زدن صدام تو بهترین حالت باشه
_چع خبرااا خوبیییی وایییی نی نی تون خوبه؟
+خوبم.نی نی مونم خوبه بیاا داخل دیگههه! دوساعته اینجا نگهت داشتم
_نه نه همینجا راحتم مامانم بیرون منتظره باید برمممم
+عه اینطوری که نمیشه یخورده بمون حداقل !
_نمیشه عزیزم باید برم
+خبب پس صبر کن نی نی و بیارم ببینی .حداقل رو ایوون بشین خسته میشیی اینجوری
_اشکالیی نداره بدووو بیاررشش
ریحانه رفت منم جوری نشستم که بتونم یواشکی به محمد نگاه کنم
داشت کف ماشین و جارو برقی میکشید
نوشته پشت شیشه ماشین توجه امو جلب کرد
با خط خیلی قشنگی نوشته بود "اللهم عجل لولیک الفرج"
یه لبخند قشنگ رو لبم نشست
صدای ریحانه و شنیدم که با صدای بچگونه گفت :
+خاله فاطمه من اومدم!
با ذوق از جام بلند شدم وبی اراده گفتم
_ واییی خدااا چههه نازه این بَشر!
+بله دیگهه فرشته خانوممون به عمش رفته
_اسمش فرشته است ؟
+ارهه دخترمون خودشم فرشته اس
_ای جونم قربونش برم الهیی
بچه رو گرفت سمتم و گفت : +بیا انقدر نی نی دوست داری بغلش کن
_دوست دارم بغلش کنما
ولی میترسم!
ما اطرافمون بچه نداریم !
+عه ترس واسه چی بشین بدم بغلت
نشستیم باهم
بچه رو آروم گذاش تو بغلم
انقدر تنها بودم و نوزاد اطرافم کم دیده بودم احساس عقده ای شدن میکردم
دست کوچولوش و آروم بوسیدم که بوش دیوونه ام کرد
یهو با ذوق گفتم :
_وایی بوی نی نی میده!
ریحانه زد زیر خنده و
+نی نیه ها دلت میخواد بوی چی بده ؟؟
با تمام وجود بوشو به ریه هام کشیدم و شروع کردم قربون صدقه رفتنش
دیگه حواسم از محمد پرت شده بود
براش روسری کوچولوی صورتی بسته بودن
خواب بود .مژه های بلندش باعث میشد هی دلم واسش ضعف برهه
ریحانه بلند گفت :
+بسهه محمد به خداا تمیز شد چی از جون اون بدبخت میخوای ؟
دنباله نگاهش و گرفتم ک رسیدم به محمد که از ماشین بیرون اومده بود و و با پارچه شیشه هاشو تمیز میکرد
در جواب حرف ریحانه چیزی نگفت که فکر کنم بخاطر حضور من بود
یهو ریحانه داد کشید وگفت : عه جزوتو نیاوردمم یادت میره ببریش برم بیارم
رفت داخل تا رفت داخل لب و لوچه فرشته کج شد و صورتش قرمز یهو استرس گرفتم و با خودم گفتم وای خدا گریه اش نگیره ریحانه کوفت بگیری که بچه رو بیدار کردی
سریع با دست آزادم جعبه ی زنجیرمو از کیفم در اوردم و گذاشتم تو پتوش
صدای سوئیج ماشین محمد اومد فک کنم قفلش کرده بود
انقدر حواسم به بچه بود که نمیتونستم با دقت نگاه کنم
هر چی میگذشت اخمای بچه بیشتر توهم میرفت
اومد سمتم داشت از پله ها بالا میومد که صدای گریه بچه بلند شد
خیلی ترسیدم
تجربه ی نگهداری بچه رو نداشتم نمیدونستم وقتی گریه میکنه باید چیکار کنم همشم ترس اینو داشتم که نکنه چون من بغلش کردم داره گریه میکنه پاک خل شده بودم محمد از کنارم رد شد که صدای گریه ی بچه شدت گرفت چاره ای برام نمونده بود یهوبا یه لحن ترسیده ، جوری که انگار یه صحنه ترسناک و دیده باشم بلند گفتم :
+وایییییی بچه گریه میکنه
برگشتم پشت سرم و نگاه کردم
مردد و با تعجب ایستاده بودنمیدونست باید چیکار کنه
چون رو پله بودم با استرس زیادی از جام بلند شدم که همزمان اونم اومد سمتم
یخورده به دستم نگاه کرد و بعد جوری دستش و گذاشت زیر پتوی بچه که با دستم تماسی نداشته باشه
چون من یه پله پایین تر بودم فاصلمون کم نشده بود ولی
تونستم بوی عطرش و حس کنم
امروز چه اتفاقای عجیبی افتاد
خیلی خوشحال شدم از اینکه بچه گریه اش گرفت
فرشته رو گرفت و رفت داخل
دوباره تپش قلب گرفته بودم
زیپ کیفم و بستم و بندش و گذاشتم رو دوشم و ایستاده منتظر موندم
چند لحظه بعد ریحانه جزوه به دست برگشت و گفت : +ببخش که دیر شد
جزوه و ازش گرفتم و گفتم : _نه بابا این چ حرفیه
بعدم بغلش کردم و گفتم :
_خب من دیگه برم تا مامانم نکشتتم
+عهه حیف شد که زود داری میری خوشحال شدم دیدمت گلم
خداحافظ
جوابش و دادم و ازش دور شدم
در خونشون و بستم و نشستمتو ماشین
قبل از اینکه مامان حرفی بزنه گفتم :
_غلط کردم
تقصیره توعه دیگه انقدر بچه اطرافمون نبود بچشونو دیدم سرگرمش شدم
یه چشم غره داد و پاشو گذاشت رو گاز
بہ قلمِ🖊
#غین_میم 💙و #فاء_دآل 💚
بسیارزیباااا🕊
#شایدتلنگر...
مجنون مجنون همت!
همت جان به گوشی برادر؟
همت جان مدت هاست بی تاب مجنونت شده ام!
همت جان دیگر کسی از شما و #مجنون تان نمیگوید!
همت جان، #خط ها عوض شده!
همت جان، پل های رسیدن به خدا، کانال های ارتباطی شما با #خدا را به سخره گرفتند!
همت جان،کج راه ها را مسیر تو میدانند!
همت جان، برادر دیگر از اسمت هم نمی شود گفت!
اینجا بعضی دختران مراقب #چادر شان نیستند!!
همت جان به گوشی؟؟
همت جان...
اینجا بعضی پسران مان بر عکس #چشم هایت عمل میکند،چشمان شان!
همت جان یادشان رفته #راه ت را...
هدفت را...
چرا رفتنت را...
همت جان دیگر چیزی به #سقوط شهر نمانده...
همه جا را احاطه کرده اند...
#تقوا یمان رو به اتمام است...
همت جان، در این حملات #شیمیایی نفس کم آورده ایم...
سراسر وجودمان را فرا گرفته و دارد نابودمان میکند...
همت جان صدامو داری برادر؟؟
همت همت مجنون!
مجنون جان...
از طرف من به جوانان بگو:
چشم #شهیدان و تبلور #خون شان به شما دوخته است...
"شهید محمد ابراهیم همت"
مجنون جان فرصتی ندارم ولی این را هم بگو به همه ی اهالی کوچهی #عشق:
میخواهید خدا #عاشق شما شود!
#قلم میزنید برای خدا باشد...
#گام بر میدارید برای خدا باشد...
#سخن میگویید برای خدا باشد..
هر چیز و #همه چیز برای خدا باشد...
✅فرماندهقلبم♥️
@montazer_shahadat313
سہ شنبھ
نسیم جمڪࢪانت
بھ دل هامےدهدحالو هوایے
نشستھ
بࢪ لب شیعہ همین ذڪࢪ
ڪجایے یا ابا صالح ڪجایے..؟!
أللَّھُمَ عجِلْ الِوَلیِک ألْفَرَج
@montazer_shahadat313
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حاج حسین یکتا :
🍃🌸 بچهها!
آقا آماده باش داده؛
برای مأموریت خودتو آماده کردی؟
خوندین گام دوم انقلاب رو ؟
تو بیانیه گام دوم انقلاب مخاطب آقا ، دولت و این نهاد و اون نهاد نیست
آقا گفته :
جوونا پاشید بیایید
می خواهیم پرچم #ظهور رو بزنیم بالای قُلَل عالم ....
@montazer_shahadat313
🕊🍃
[• #شـبهاے_بلھبرون🌙 •]
.
.
•|• حاج همت میگفت:
”هرگاه امتداد نگاهت
به حرام نرسید،
شهیدی؛ شهید.”
#راهتان_ادامه_دارد🍃
.
.
🌷سربازِ آقا
نمےمـــونھ تــــــــا
ظهور رو ببینھ!
بلڪھ|شهید| مےشھ
تـ⇜ـا ظهور نزدیڪ شھ
🍃🕊
@montazer_shahadat313
【• #منبر_مجازے☺️ •】
.
.
😇|• امام حسن علیهالسلام:
✋|• بى همّت را مردانگى نباشد.
📚|• بحار الأنوار، ج۷۴، ص۴۱۷
.
.
@montazer_shahadat313
🌸ــبـانـۅ |•♡
←♥️[‹چـادُر بہ سـر بڱـیر
ۅ🍃
بـہ خـود∞🌙| بِبـالـ“
˝ڪ⚠️ـهـِیـچ
🕶👌«پـادۺـاهے
بہ بلنـدۍِ |• #چـادر۰تـو •|💎
تـاجِ سـرۍ♥
ندیدھ اســـت ؛)👑
@montazer_shahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️شهید محمد ابراهیم همت:
جنگ تموم شدنی نیست. اگه امام میگه قدس، یعنی پیه قدس رو به خودتون بمالید؛ تا اونجا باید برید!
👈 امام خامنهای فرمودند "پیروزی فلسطین تضمین شده است"؛ یعنی باید تا پیروزی برویم...
#قدس
#القدس_لنا
#مرگ_بر_اسرائیل
#فلسطین
@montazer_shahadat313
✅ #شهید_زنده_باشید
اگر میخواهید تاثیرگذار باشید
اگر میخواهید به عمر و خدمت و جایگاهتون ظلم نکرده باشید
ما راهی جز اینکه یک #شهید_زنده در این عصر باشیم نداریم
خودتونو آماده کنید ...
یعنی همت باشید...
خرازی باشید...
#قهرمان_من ؛ #شهید_احمد_کاظمی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@montazer_shahadat313
آقانخون نخون که اگه خوندی مجبوری بایدکپی کنی منم خوندم مجبور شدم کپی کنم😁😁
نخوووون😒
عجب آدمی هستی تودیگه😂😂
.
خیلی دلت میخوادبخونی باشه
.
بروپایین👇
.
اره بروعزیزم👇
.
👇اینم مطلب👇
.
.برچهره دل ربای محمد (ص) صلوات..اگه این پیامو تو گروه دیگهه نذاری تاآخ عمر مدیونی😍😍😍😍😍
سلام همه سریع بخونن و پخش کنن
ابتکاری شگفت انگیز??
ده بار برای تعجیل درفرج امام زمان صلوات بفرست
???????
ْ اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم
وآن را برای ده نفر پست بکن??
????????????????????
درمدت یکساعت..??
????????????????
میلیونها صلوات ودرود درمیزان حسناتت ثبت خواهدشد??
????????????????
نگو نت ندارم..کاردارم..مشغولم.. ولش کن...!!!?
??این صلواتهای میلیونی روز قیامت توراشفاعت خواهدکرد??
واسه گل روی امام زمان بفرست!!!!
@montazer_shahadat313
لا اله الا تو .mp3
5.75M
【• #نوحه_خونے🎤 •】
.
.
سر بالا بگیـــر!
با تمام سابقھے خرابت...
تــــو؛ باز هم مالِ منے! (:
|☺️|مگر مےشود در انتظارت
نبودھ باشم؟!
|💔| نـوبت رسید ڪمے
درآغوشم آرام بگیرے
#استادشجاعے
#یا_الھ_العاصین❣
.
.
[•🍃🎧•] @montazer_shahadat313