|•بیسیـمچۍ•|
منتظر نظراتتون هستم🌸 https://harfeto.timefriend.net/16470892957930
خواهش میکنم ...کاری نکردم....سلامت باشید🍃
خسته نباشید بزرگوار🌿
آگاهی از نفاق مبحث بسیار مهمیه.
وهمچنین عمل در راستای آگاهی..
مچکر از زمان اختصاص داده شده✨
#گمناممأوا
بسمحق...🍂
پسرکفلافلفروش
اینقسمت#بركت
#پارت_51
بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث و توجيه
باشد.
برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع
مشكلات مردم قرار ميدادند و خدا هم از خزانه ي غيب خود مشكلات مالي
آنها را برطرف ميكرد.
ً مثال، شهيد ابراهيم هادي. دوستي ميگفت: يک شب ابراهيم را ديدم که
در کوچه راه ميرود. پرسيدم: کاري داري؟
گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي
داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به
دستش ميرسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف ميكرد.
بارها شده بود كه مسافركشي ميكرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد
نيازمند ميكرد.
اين ويژگي هاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب
بود.
هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي ميكرد
مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند.
يادم هست كه در تهران تصوير نسبتاً بزرگ شهيد ابراهيم هادي را جلوي
موتور نصب كرده بود و اين طرف و آن طرف ميرفت.
هادي هم از خدا خواسته بود كه بتواند گره از مشكلات خلق خدا برطرف
كند.
بايد اشاره كرد كه نشستن و دعا كردن، براي اينكه خداوند بركت خود را
نازل كند، در هيچ روايتي وارد نشده.
انسان اگر ميخواهد به جايي برسد، بايد تلاش كند. زماني كه هادي
ذوالفقاري در تهران بود و در بازار آهن فعاليت ميكرد، هميشه دست خير
داشت. خصوصاً براي هيئتها بسيار خرج ميكرد.
هادي ميگفت بايد مجلس امام حسين پررونق باشد. بايد اين بچه ها
كه به هيئت ميآيند خاطره ي خوشي داشته باشند.
هر بار كه براي هيئت و يا كارهاي فرهنگي مسجد احتياج به كمك مالي
داشتيم اولين كسي كه جلو مي آمد هادي بود. هميشه آماده بود براي هزينه
كردن.
يك بار به هادي گفتم: از كجا اين همه پول ميياري؟ مگه توي بازار
چقدر بهت حقوق ميدن؟
خنديد و گفت: از خدا خواستم كه هميشه براي اينطور كارها پول داشته
باشم. خدا هم كمكم ميكنه.
پرسيدم: چطوري؟
گفت: بايد تلاش كرد. بعد ادامه داد: براي اينكه برخي خرج ها رو تأمين
كنم، بعد از كار بازار آهن، با موتور كار ميكنم. بار ميبرم، مسافر و... خدا
هم توي پول ما بركت قرار ميده.
هادي در نجف هم دست از اين كارها بر نميداشت.
بسياري از طلبه هاي نجف از فعاليت هاي هادي ميگفتند و اينكه نميدانستند هادي از كجا پول مي آورد، اما كارهاي خير ماندگاري از خود به يادگار
ميگذارد.
زماني كه هادي شهيد شد، چند نفر از طلبه ها آمدند و خاطرات خود را از
هادي بيان كردند.
يكي ميگفت: اين عبايي را كه دارم هادي برايم خريد، ديگري به نعلين
خود اشاره كرد.
يكي ديگر از آنها از لوله كشي آب خانهاش ميگفت و...
هادي براي تأمين هزينه ي اين كارها در نجف كار ميكرد. اين اواخر
كاري كرده بود كه مسئولان گروه هاي نظامي مردمي(حشدالشعبي)حسابي
به او اطمينان داشتند.
هميشه پول در اختيار او ميگذاشتند تا براي كارهاي فرهنگي كه در نظر
دارد هزينه كند.
ادامه دارد...
پارتِاول
https://eitaa.com/B_30m_chi/5859
📚@B_30m_chi
بسمحق...🍂
پسرکفلافلفروش
اینقسمت#فتنه_ي_داعش
#پارت_52
ميگويند تاريخ مرتب تكرار ميشود، فقط اسم ها عوض ميشود، وگرنه
بسياري از اتفاقات سالها و قرنهاي گذشته، با نامهايي جديد تكرار ميگردد.
از روزي كه بيداري اسلامي منطقه ي ما را فراگرفت، آمريكا و اسرائيل
با كمك حاكمان فاسد منطقه، يك نوع كودتا را در كشور سوريه به راه
انداختند.
آنان ميخواستند وانمود كنند كه سوريه هم مانند تونس و ليبي و مصر و
بحرين و ... درگير بيداري اسلامي شده!
اما تفاوت آشكار بحران سوريه با ديگر كشورها، حضور تروريست هاي
صدها كشور در غالب قيام مسلحانه ضد دولت سوريه بود!
شكي نبود كه دولت مردمي سوريه تاوان حمايت از محور مقاومت را
پرداخت ميكرد.
تروريست هاي سوري صدها انسان بيگناه را فقط به جرم حمايت از دولت
قانوني اين كشور به خاك و خون كشيدند.
آنچه كه ما از خوارج زمان اميرالمؤمنين علي (ع) شنيده بوديم در رفتار
اين قوم وحشي مشاهده كرديم. دولت هايي كه ادعا ميكردند نظام سوريه
ظرف شش ماه نابود خواهد شد، شاهد بودند كه گروه هاي مردمي به حمايت
از دولت سوريه برخواستند.
مدتي بعد خشن ترين گروه هاي مسلح در غالب دولت اسلامي عراق و شام
(با نام داعش) اعلام موجوديت كرده و حملات گسترده اي را آغاز كردند.
آنان روي فاسدترين ظالمان تاريخ را سفيد كردند. كارهايي از اين قوم سر
زد كه تاريخ از نوشتن آن شرم دارد!
اما همه ميدانستند كه اسرائيل و حامي هميشگي آن يعني آمريكا عامل
اصلي ايجاد و حمايت داعش هستند.
اوايل سال 1393 داعش توانست در عراق براي خودش زمينه ي نفوذ را
فراهم كند.
سپس شهر موصل و چندين منطقه ي ديگر با خيانت نيروهاي وابسته
به صدام، به اشغال داعش درآمد. آنان هزاران شيعه و سني را تنها به جرم
مخالفت با نظرات داعش اعدام كردند.
اوضاع عراق عجيب و غريب شد. آيت الله سيستاني حكم جهاد صادر كرد.
صدها زن و مرد شيعه و سني آماده ي مبارزه با داعش شدند.
هادي در اين ايام در حوزه ي نجف مشغول تحصيل بود. با اعلام حكم
جهاد، از مسئولان نيروهاي مردمي (حشدالشعبي)تقاضا كرد كه با اعزام او به
جبهه ي نبرد با داعش موافقت كنند. اما مسئول نيروها كه از دوستان هادي بود
با اعزام او مخالفت كرد.
او سال قبل نيز از آنها خواسته بود كه براي دفاع از حرم به كشور سوريه
اعزام شود اما مخالفت شده بود.
اين بار تقاضاي مكرر او جواب داد. هادي توانست خود را به جمع نيروهاي
مردمي برساند.
او از زماني كه در ايران بود، در كارهاي هنري فعاليت داشت. توليد فيلم و
عكس از برنامه هاي شهدا و ... از كارهاي او بود.
حالا همين برنامه ها را در غالب نيروهاي مردمي عراق آغاز كرده بود.
تهيه ي فيلم، خبر و عكس از نبردهاي شجاعانه ي نيروهاي مردمي.
هادي هر جا قدم ميگذاشت از شهدا ميگفت؛ از ابراهيم هادي، از شهيد
دين شعاري و...
او براي رزمندگان و فرماندهان حشدالشعبي از خاطرات شهيدان دفاع
مقدس ميگفت و آنها را با فرهنگ شهادت آشنا ميكرد. آنها تشنه ي
فرهنگ انقلابي بسيجيان ما شده بودند.
اين عطش باعث شد كه فرماندهان حشدالشعبي از هادي بخواهند براي
تهيه ي چفيه و پيشاني بند و پرچم راهي ايران شود.
آنها مبلغي حدود صد ميليون تومان در اختيار هادي قرار دادند تا براي
تهيه ي اين اغلام به ايران برگردد.
آن قدر در عراق به او اعتماد پيدا کردند که اين مبلغ پول را به او دادند و
خواستند هر چه سريعتر، اين اقلام فرهنگي به کساني که در خط مقدم جنگ
عليه داعش هستند برسد.
ادامه دارد...
پارتِاول
https://eitaa.com/B_30m_chi/5859
📚@B_30m_chi