اینجا، بعضیها زندگی نمیکنند،
مسابقهی دو گذاشته اند!
میخواهند به هدفی که
در افق دوردست است برسند،
و درحالی که نفسشان
به شماره افتاده،
می دوند و زیباییهای
اطراف خود را نمیبینند.
آن وقت روزی میرسد که
پیر و فرسوده هستند و دیگر،
رسیدن و نرسیدن به هدف،
برایشان بی تفاوت است...
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم
و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم
تو را در کنارم مانندِ ماه، کنارِ ستاره دیدم
و دیگر هرگز به خوابی که رفته بودم باز نگشتم...
تو را هنگامِ خیس شدن به زیرِ باران دیدم
و دیگر هرگز به زیرِ چترِ در دستهایم باز نگشتم
تو را مانندِ خورشید در آسمان به روی بوم کشیدم
و دیگر هرگز به زیرِ سایههای تاریک باز نگشتم
تو را مانندِ مرهمی به روی زخمهایم دیدم
و دیگر هرگز سلامت به خانه باز نگشتم
تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم
و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم
#سحر_قاضی_نظام
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
'غایَةُ رَجايٌی فی مُنقَلَبي وَ مَثوٰاي'
-نهایتآرزو،هدفوامیدمنۍ
درمنزلنهایۍوآخرتم!🍃
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
من چیزهای زیادی برای زنده ماندن نمیخواهم ! لقمهای آرامش ، فنجانی بیخیالی
یک صندلی رو به آسمان هفتم و کتابهایی که درونش غرق شوم و با هر کدام هزاران بار زندگی کنم ... همین !
#نازیلا_زارع
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
آنجا که هیچ نیست
به یاد بیاور که دوستت دارم.
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
برون نمیرود از خاطرم خیال وصالت
اگر چه نیست وصالی، ولی خوشم به خیالت!
#رهی_معیری☕️🌾
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
محبوب من!
حرفی بزن، صدایت را ببوسم.
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
هر چقدر بگوییم:
مردها فلان
زنها فلان
تنهایی خوب است
دنیا زشت است
آخرش روزی
قلبت برای کسی تندتر میزند ...
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
به مامان بزرگم گفتم:
روز خواستگاری چی پوشیده بودی؟
گفت اوووو 50سال پیش یادم نمیاد که ننه...
پدربزرگم از اونور گفت: کت و دامن قرمز
تموم شد دیگه..
پسرااینجور عاشق دخترا باشید
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
شنیدن دوستت دارم برای یک زن درست مانند اکسیژن است..
شاید وقت شنیدنش همه چیز عادی باشد،
اما لحظه ای آنرا دریغ کنید..
میفهمید چقدر حیاتی بود، حتما نفسش بند می آید...
سیما امیرخانی
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟"
قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود.
چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر".
از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند.
نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند.
عادت کرده بودند مزیت فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود.
فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر".
انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود.
نوشته بود "عطر حس هایي را در آدم بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است".
#فریبا_وفی
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃