eitaa logo
⸤♥️̶̶ⷮ ⷩ ̶ⷷ𖡬𝀗𝄄بـاوان⸣
36.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
587 ویدیو
89 فایل
⬪ مگرمی‌شودازکسی‌گذشت‌کہ تمام‌شعرهایت‌رامدیونِ‌چشم‌هایش‌هستی: )𖨥🎻𖥷 باوان˼جگرگوشـ˒˒♥️˓˓ـھ˹ - - تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3400269970Ccc320fc010 ‌‌‌‌‌‌ کپی‌حرام!تابع‌فوروارد استفاده‌شخصی‌مانعی‌ندارھ‌‌رفیق☁️.
مشاهده در ایتا
دانلود
يكي بايد باشد يكي ك آدم را صدا كند به نام كوچك اش صدا كند يك جوري ك حال آدم را خوب كند يك جوري ك هيچ كس ديگر بلد نباشد يكي بايد آدم را بلد باشد!!! ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
حوالی دلت، در کنجی آرام جایی برای خستگی‌هایم خالی کن، برای رسیدن به تو بسیار دویده‌ام … ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
یاد تو هر صبح در دل میکند غوغا ولی .. جان من این یاد آرامت برایم زندگی ست🍂🌹 ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
نیازی به شرح آرزو نیست خدایا همان همیشگی❤️ ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
بهتره بعضی چیزها یه راز باقی بمونه و معما بشه! اینجوری جذابتره، جاودانه‌تره... گاهی وقتا باید بعضی از خونه‌های جدول رو خالی گذاشت! یه جدول حل شده به درد کی میخوره؟! روزبه معین ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
‏اونجا که شاعر میگه ” می‌روی و گریه می‌آید مرا، اندکی بنشین؛ ‏که باران بُگذرد...” ‏به گمونم به اندازه‌ی یک پاییز گریه کرده ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
کاش یکی سرزده از راه برسه با یه بغل اتفاق خوب. ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
رو ندارم که بگویم صنم و عشقِ منی مذهبی بودنِ ما دردسری شد که نگو ... ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
حتی اگر به ماندن قسم خوردند اعتماد نکن. ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
لحظات نابمون😍
اینجا، بعضی‌ها زندگی نمی‌کنند، مسابقه‌ی دو گذاشته‌ اند! می‌خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند، و درحالی که نفسشان به شماره افتاده، می دوند و زیبایی‌های اطراف خود را نمی‌بینند. آن وقت روزی می‌رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر، رسیدن و نرسیدن به هدف، برایشان بی تفاوت است... ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃
تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم تو را در کنارم مانندِ ماه، کنارِ ستاره دیدم و دیگر هرگز به خوابی که رفته بودم باز نگشتم... تو را هنگامِ خیس شدن به زیرِ باران دیدم و دیگر هرگز به زیرِ چترِ در دست‌هایم باز‌ نگشتم تو را مانندِ خورشید در آسمان به روی بوم کشیدم و دیگر هرگز به زیرِ سایه‌های تاریک باز نگشتم تو را مانندِ مرهمی به روی زخم‌هایم دیدم و دیگر هرگز سلامت به خانه باز نگشتم تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم ||•🌻🌿|_____________________ @Baavan☔️☃