يكي بايد باشد
يكي ك آدم را صدا كند
به نام كوچك اش صدا كند
يك جوري ك حال آدم را خوب كند
يك جوري ك هيچ كس ديگر بلد نباشد
يكي بايد آدم را بلد باشد!!!
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
حوالی دلت،
در کنجی آرام
جایی برای خستگیهایم خالی کن،
برای رسیدن به تو بسیار دویدهام …
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
یاد تو
هر صبح در دل میکند غوغا ولی ..
جان من
این یاد آرامت برایم
زندگی ست🍂🌹
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
نیازی به شرح آرزو نیست
خدایا همان همیشگی❤️
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
بهتره بعضی چیزها یه راز باقی بمونه و معما بشه!
اینجوری جذابتره، جاودانهتره...
گاهی وقتا باید بعضی از خونههای جدول رو
خالی گذاشت!
یه جدول حل شده به درد کی میخوره؟!
روزبه معین
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
اونجا که شاعر میگه
” میروی و گریه میآید مرا، اندکی بنشین؛
که باران بُگذرد...”
به گمونم به اندازهی یک پاییز گریه کرده
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
کاش یکی سرزده از راه برسه
با یه بغل اتفاق خوب.
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
رو ندارم که بگویم صنم و
عشقِ منی
مذهبی بودنِ ما دردسری
شد که نگو ...
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
حتی اگر به ماندن قسم خوردند
اعتماد نکن.
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
اینجا، بعضیها زندگی نمیکنند،
مسابقهی دو گذاشته اند!
میخواهند به هدفی که
در افق دوردست است برسند،
و درحالی که نفسشان
به شماره افتاده،
می دوند و زیباییهای
اطراف خود را نمیبینند.
آن وقت روزی میرسد که
پیر و فرسوده هستند و دیگر،
رسیدن و نرسیدن به هدف،
برایشان بی تفاوت است...
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃
تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم
و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم
تو را در کنارم مانندِ ماه، کنارِ ستاره دیدم
و دیگر هرگز به خوابی که رفته بودم باز نگشتم...
تو را هنگامِ خیس شدن به زیرِ باران دیدم
و دیگر هرگز به زیرِ چترِ در دستهایم باز نگشتم
تو را مانندِ خورشید در آسمان به روی بوم کشیدم
و دیگر هرگز به زیرِ سایههای تاریک باز نگشتم
تو را مانندِ مرهمی به روی زخمهایم دیدم
و دیگر هرگز سلامت به خانه باز نگشتم
تو را مانندِ اشتباهی از درختِ سیب چیدم
و دیگر هرگز به جایی که بودم باز نگشتم
#سحر_قاضی_نظام
||•🌻🌿|_____________________
@Baavan☔️☃