eitaa logo
⸤♥️̶̶ⷮ ⷩ ̶ⷷ𖡬𝀗𝄄بـاوان⸣
36.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
577 ویدیو
89 فایل
⬪ مگرمی‌شودازکسی‌گذشت‌کہ تمام‌شعرهایت‌رامدیونِ‌چشم‌هایش‌هستی: )𖨥🎻𖥷 باوان˼جگرگوشـ˒˒♥️˓˓ـھ˹ - - تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3400269970Ccc320fc010 ‌‌‌‌‌‌ کپی‌حرام!تابع‌فوروارد استفاده‌شخصی‌مانعی‌ندارھ‌‌رفیق☁️.
مشاهده در ایتا
دانلود
در یکی از یادداشت‌ها برایش نوشته بودم : « پدربزرگم فکر می‌کند من بلد نیستم درست‌ و حسابی چای دم کنم ؛ بابت همین‌ هم وقتی هوای چای به سرش می‌زند ، خودش قبولِ زحمت و چای را دَم می‌کند ! من فکر می‌کنم تو بلد نیستی درست‌ و حسابی دوستم داشته باشی ؛ بابت‌ همین‌ هم قبولِ زحمت کرده‌ام و خودم دوستت دارم !»💜🖇 •مارال‌مرزپیما
۱ مرداد ۱۴۰۱
-بِـہ‌نامَت‌یگـٰانِھ‌هَستـےِ‌قَلبهـٰا؛🌿!'
۲ مرداد ۱۴۰۱
میشه گفت خونه نزار قبانی در دمشق یه تیکه از بهشت بوده و خونش تقریبا به باغ رنگی پر گل بوده گفته بود :
 « می‌دانید چه حسی دارد 
که انسان در یک شیشه عطر زندگی کند؟
خانه‌ ما آن شیشه عطر بود . . . »
🌾✨ᴇ ɪ ᴛ ᴀ ᴀ . ᴄ ᴏ ᴍ . ʙ ᴀ ᴀ ᴠ ᴀ ɴ
۲ مرداد ۱۴۰۱
حضورت بهشتي‌ ست که گريز از جهنم را توجيه مي‌کند دريايي که مرا در خود غرق مي‌کند تا از همه‌ي گناهان و دروغ شسته شوم♥️✨" - شاملو🌱!'
۲ مرداد ۱۴۰۱
زاهـد خشك ڪجـٰا، پیـچ و خـم عشـق ڪجا؟ آهـن سـرد محـٰال اسـت ڪہ زنـجـیر شـۅد . .🕯 ♥️⤹•𝔼𝕚𝕥𝕒𝕒.𝕔𝕠𝕟.𝕓𝕒𝕒𝕧𝕒𝕟
۲ مرداد ۱۴۰۱
ولی هیشکی واسه ما خدا نمیشه ، به اندازه‌ی بند انگشت بودیم ، دوسمون داشت بزرگ شدیم ، دوسمون داشت . . بنده‌ی خوبی بودیم براش ، دوسمون داشت حتی وقتایی که بد کردیم باهاش ، بازم دوسمون داشت 𝄢 💙'✒️ ✨𝐸𝑖𝑡𝑎𝑎.𝑐𝑜𝑚.𝑏𝑎𝑎𝑣𝑎𝑛
۲ مرداد ۱۴۰۱
قدر‌تـۅ‌من‌میدانم‌ومی‌گویمش‌بـٰاز تاکس‌‌نگوید‌گفتنی‌ها‌را‌نگفتی!🌸(: • هوشنگ‌ابتھاج ᴇɪᴛᴀᴀ.ᴄᴏᴍ.ʙᴀᴀᴠᴀɴ
۲ مرداد ۱۴۰۱
بہ‌نام‌آرام‌ڪننده‌ۍ‌دلهـاۍ‌ناآرام🌊..
۳ مرداد ۱۴۰۱
من خوب بلد‌ت بودم ، عطرت رو از بین هزار تا عطر دیگه حس می‌کردم ، چشمام ناخودآگاه بسته می‌شد و سَرم ، سَرم کج می‌شد سمتی که تو بودی ! دست‌خط‌هات رو اینقدر خونده و دیده بودم که دست خطم حتّیٰ شبیه دست‌خط تو شده بود ! صدات ، وقتی که با خمارترین حالتی که عاشقش بودم ، از چاووشی می‌خوندی پس زمینه‌ی مدام ذهنم بود ! خنده‌هات که هیچوقت خجالت دخترونه‌م اجازه نداد یه دلِ سیر دستمو بزنم زیر چونه‌مو نگاهش کنم دلیل زندگی اون روزهام بود ! سیاهی چشمایِ تو قشنگ‌ترین شبی بود که زندگی‌ش کردم ، جنگیدن برای هدفای تو هدفم بود ! امشب عکست رو دیدم ، نشناختمت ، صدات رو شنیدم ، به یاد نیاوردمت ، وقتی جایی اسمت رو می‌شنوم باید چند لحظه‌ای فکر کنم تا به یادم بیای ، اگه اسمت رو پایین نوشته‌های صفحه‌ی اول کتاب‌ها نبینم دست‌خطت رو یادم نیست ؛ حتّیٰ یادم نیست که تو اون کتاب‌ها رو بهم دادی ، انگار دیگه بلدت نیستم امّا ، امّا مطمئنم که هنوز عاشقتم ؛ چون من صدای قلبم رو می‌شناسم ، وقتی که یادم میاد کجای زندگیش بودی هنوز مثل اون وقت‌ها به در و دیوار می‌کوبه ! ذهنم تو رو یادش رفته امّا قلبم هنوز سخت عاشقه : )🌿🌚
۳ مرداد ۱۴۰۱
گاهـی‌یادمان‌میرودکہ‌چقدر‌در‌طـی‌این سال‌ھایی‌کہ‌‌سینھ‌مان‌تداوم‌نفس‌کشیدن‌را تجربہ‌کرد، بہ‌چہ‌میزان‌هواےِ‌‌نفس‌های‌ما‌را‌داشتی‌ . . - خـداجون! نفس‌ما‌روآغشتھ‌بہ‌یادت‌کـن! میم‌سادات‌میم🌱 ᴇɪᴛᴀᴀ.ᴄᴏᴍ.ʙᴀᴀᴠᴀɴ
۳ مرداد ۱۴۰۱