مینویسم...
برای قلبی که شکست...
ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد...
و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت...
مینویسم..
ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد...
و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت...
خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود...
مینویسم...
ازبغض..
ازسکوت..
ازهرآنچه باید بشکند..
و شکسته شد .....
و هنر هیچ بند زنی اون رو بند نزد....
مینویسم...
از دردهای التیام نیافته...
ازبغض های بی صداشکسته...
از خفقان در گلو مانده .....
مینویسم...
ازتنهایی...
از خودم....
از من......
از دل تنهام...
از افکار نا بسامانم.....
مینویسم....
بجز نوشتن چیزی آرامم نمیکند.
عاشقم بودی ولی انگار یادت رفته است
روز های خوبِ بی تکرار یادت رفته است
"دوستت دارم"فقط تکیه کلامت بود نه؟
پس چرا این روزها بسیار یادت رفته است
روی این دیوارمی گفتی که بنویسم "عشق"
عشق یادت رفته و دیوار یادت رفته است
نوش داروی منی ،هروقت می آیی بیا
ای طبیب من مگر بیمار یادت رفته است
دفتر شعر مرا خواندی و گفتی؛"آشناست"
کیست این دیوانه دلدار،یادت رفته است؟
از کنارم بی تفاوت می روی ای بی وفا
گریه هایِ آخرین دیدار یادت رفته است؟
Mohammad Mehrad - Divoone Khoone (320).mp3
7.34M
قلبه
یا دیوونه خونست
همه دنیا حریفم نیست
دلم زنجیر پاره کرده............
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه میفهمی چی به سرت اومده !
دستم به بیداریت که نرسید
این بارخواهشم را عوض خواهم کرد
گوشه دنجی درخوابهای آشفته ام قرار بذار
خوب مــــــــــن!
باهم بودن آدمها
نه به نزدیکی “تن”هاست
که به نزدیـکی “دل”هاست
“دل “اگـــــر بخواهد
“فاصله”ها بی معناست
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود
نه با نوشتن
دلم تو را می خواهد