eitaa logo
بد میگم ؟
602 دنبال‌کننده
505 عکس
443 ویدیو
2 فایل
نه واسه اومدنت خوشحال میشم و نه از رفتنت ناراحت ... @BadMigam
مشاهده در ایتا
دانلود
در این دنیا همه مثل درختند همه یک رنگ مثل هم به سوی جنگلی بی انتها در حرکت هستند و در این طیف یک رنگی ،یکی از ریشه چرخیده به دنیا و به آدمهای یکرنگش که خندیده همیشه مثل هم بودن دلیل خوب بودن نیست یکی مانند این یک تک درخت واژگون باید بیاید تا که دنیا را ،ز دید بهتری بیند
خانه‌ات سرد است؟ خورشیدی در پاکت می‌گذارم و برایت پست میکنم. ستاره‌ی کوچکی در کلمه‌ای بگذار و به آسمانم روانه کن، بسیار تاریکم.....
خـسته‌ام.... نیست‌کسی‌حالِ‌مرا‌دَرک‌کُند کاش‌این‌روح‌؛ شَـبی‌جِسم‌مَرا‌ترک‌کند' 𓄂ꪰ @BadMigam 𓆃
می دانم… تو دست نیافتنی ترین معشوق زمین باش! حتی دور از دستانِ من، ولی باش..! اینجا میان شعرهای من دست کسی به تو نخواهد رسید… از میان انبوه زخم ها سکوت بغض ها و خاموشی واژه ها “تـو” بی بهانه سر ذوقم می آوری … پس بمااان
آری ؛ تقصیر از من است…. آن زمان که گفتی قول بده همیشه کنارم بمانی یادم رفت بپرسم کنار خودت یا خاطره هایت …..!
دیدمت انگار چیزى بر دلم تأثیر کرد با نگاه ساده ات دنیاى من تغییر کرد دیدمت با لحن آرامى صدایم کردى و این دل مغرور در لحن صدایت گیر کرد غرق آرامش مرا خواندى و گفتى میشود با سوالم ذهنتان را هم کمى درگیر کرد؟ میشود با من بمانى! ساده… میخواهم تو را جمله ای ساده دلم را بردو در زنجیر کرد اندکی با شوق، بی وقفه نگاهت کردمو در دلم گفتم که چشمانت دلم را پیر کرد! رفتى و از دور میدیدم پر از دلشوره ای تو نفهمیدى که عشقت در دلم تکثیر کرد تیر اخر را زدی وقتی که گفتی عاشقم عاشقت بودن مرا از هر تجرد سیر کرد
گاهی دست خودت نیست دوست داشتن کسی که می دانی نمی شود او را داشت اما مطمئنی تا ابد دوست داشتنش تکه تکه ات می کند …
تـو با قلب ویرانه مـن چـه کردی؟ ببین عشق دیوانه مـن چـه کردی در ابریشم عادت آسوده بودم توبا بال پروانۀ مـن چـه کردی؟ ننوشیده ازجام چشم تومستم خماراست میخانۀ مـن چـه کردی؟ مگر لایق تکیه دادن نبودم؟ تـو با حسرت شانۀ مـن چـه کردی؟ مرا خسته کردی و خود خسته رفتی سفرکرده باخانۀ مـن چـه کردی؟ جهان مـن از گریه ات خیس باران تـو با سقف کاشانه ي مـن چـه کردی؟
دلـــم یـک غــریبــه مـی خــواهـد بیـــایــد بنشینــد فقـــط سکـــوتــ کنـد و مـــن هــی حـــرفـــ بــزنــم و بـــزنـــم و بــزنــم تـــا کمــی کـــم شــود ایـن همــه بـــار … بعـــد بلنــد شـــود و بـــرود انگــــار نــه انگـــار …!
می گویند : شاد بنویس … نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد… اما با چشمهای ِ خیس … !!
کاش یک نفر بود که دوستم داشت که دوستش داشتم و همین را برای همیشه میگفت و همین را برای همیشه میگفتم همین دوستت دارم را به همین سادگی…
یکی از لذتهایی که دیگه نیست.. اینه که هر جا که باشم.. مــــــنـــــو با همون اسمِ خاص که همیشه با کلی عشوه و ناز و اَدا صدا میکرد، صــِــدا کنه… فقط یه بار .. یه بارِ دیگه..هــمـــیــــن
می ترسم کسی جایم را در قلبت بگیرد بوی تنت را بگیرد آغوشت را از من بگیرد چه احساس مبهمی است حسادت !
نگید " بغلم کن " مثل شاملو تو یه برگه براش بنویسید: آغوشت اندک جایی برای زیستن اندک جایی برای مردن و گریز از شهر اینجوری بدون اینکه گفته باشید بغلتون میکنه ولتونم نمیکنه تازه هم شما بغل شدید و هم اون ذوق کرده
‌ آدم وقتی تنهایی از پس یه سری اتفاقات بر میاد، دیگه بعدش براش مهم نیست کی کنارش میمونه و کی از پیشش میره
دلتنگی عـین آتــش زیــر خــاکستــر است گـاهــی فـکـــر میـــکـنـی تــمـــام شـده امـــا یـــک دفعــه هــمـه ات را آتــش مـیـــزنـد @BadMigam
هیچوقت سوپرایز نشدم،هیچوقت کسی تو تنهاییام نیومد دنبالم،هیچوقت کسی برای خودم بهم پیام نداد،هیچوقت کسی خوشحالم نکرد،هیچوقت کسی واقعی دوسم نداشت هوا که بارونی بود کسی نبود بهم زنگ بزنه بگه بریم قدم بزنیم،وقتایی که بالشتم از گریه خیس میشد کسی نبود پیشم من همیشه فقط خودم بودم و خودم و این باعث شد خیلی قوی تر از... نه خیلی ضعیف تر از قبل بشم:)
به کسانـــے که به شما حسادت می کنند احترام بگذارید! زیـــرا انها کسانــے هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنان هستید.
وقتی بهشون گوشزد میکنیم که این کارشون ما رو اذیت میکنه در واقع داریم خودمون بهشون یاد میدیم داریم بهشون نشون میدیم چجوری ما رو بشکنن آدمیزاد دقیقا همینه نقطه ضعفات رو میگیره تو دستش و با همون زجرت میده ..
تا حالا توجه کردین ما خودمون به آدما یاد میدیم چجوری آزارمون بِدن ...!
او که از من بُرید و تَرکم کرد پس چرا پس نداد آن دل را؟ وای بر من که مفت بخشیدم دل آشفته حال غافل را ..!
بهترین جمله ای ڪه شنیدمـ ؛ پیڪَیر اونی ڪه پیڪَیرت نیست نباش... 👌👌
تو مرا یاد کنی یا نکنی، باورت گر بشود یا نشود، حرفی نیست، اما! نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ترکا چه قشنگ میگن : هرزامان گوردون بیراینسان سینینن چوخ بیلیربیل کی اونون اوریگی دردالیئنن سنبدر "هروقت دیدی که کسی از سنش بیشتر میدونه بدون بر اثر درد شدید قلبش شکسته"💔‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌱" شـــکــستم " آنقـدر آهسـته که صدای شـکـستنم ، کســی را آزار ندهد ... " من " شکســـــتم ... آنقـدر آهستـه که صـدای شکستنم را ؛ فقط دیوارهای اتاقـم شنیدند ، و نـم پس ندادند ... صــدای شکـــستنم را قلـــم و کاغـــذ شنیدند و شـــعـــر پس دادند ... صـــدای شکــستنم را " خـــدا " شنید و سکـوت جواب داد ... می دانــی ؟ اهل گریـــه نیستم ، فقط " بغــــض" میکنــــم ... ایـن سخت تــر از هر چیزیست ، بغـــض داشته باشی و بخنـــــدی ?‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مینویسم...        برای قلبی که شکست...            ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد...                  و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت... مینویسم..        ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد...             و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت...                   خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود... مینویسم...       ازبغض..           ازسکوت..                ازهرآنچه باید بشکند..                      و شکسته شد .....                           و هنر هیچ بند زنی اون رو بند نزد.... مینویسم...        از دردهای التیام نیافته...             ازبغض های بی صداشکسته...                  از خفقان در گلو مانده ..... مینویسم...       ازتنهایی...             از خودم....                    از من......                       از دل تنهام...                           از افکار نا بسامانم..... مینویسم....          بجز نوشتن چیزی آرامم نمیکند. ‌
عاشقم بودی ولی انگار یادت رفته است روز های خوبِ بی تکرار یادت رفته است "دوستت دارم"فقط تکیه کلامت بود نه؟ پس چرا این روزها بسیار یادت رفته است روی این دیوارمی گفتی که بنویسم "عشق" عشق یادت رفته و دیوار یادت رفته است نوش داروی منی ،هروقت می آیی بیا ای طبیب من مگر بیمار یادت رفته است دفتر شعر مرا خواندی و گفتی؛"آشناست" کیست این دیوانه دلدار،یادت رفته است؟ از کنارم بی تفاوت می روی ای بی وفا گریه هایِ آخرین دیدار یادت رفته است؟