می ترسم کسی جایم را در قلبت بگیرد
بوی تنت را بگیرد
آغوشت را از من بگیرد
چه احساس مبهمی است حسادت !
نگید " بغلم کن "
مثل شاملو تو یه برگه براش بنویسید:
آغوشت اندک جایی برای زیستن
اندک جایی برای مردن و گریز از شهر
اینجوری بدون اینکه گفته باشید
بغلتون میکنه ولتونم نمیکنه تازه هم شما
بغل شدید و هم اون ذوق کرده
آدم وقتی تنهایی از پس یه سری اتفاقات بر میاد، دیگه بعدش براش مهم نیست کی کنارش میمونه و کی از پیشش میره
هیچوقت سوپرایز نشدم،هیچوقت کسی تو تنهاییام نیومد دنبالم،هیچوقت کسی برای خودم بهم پیام نداد،هیچوقت کسی خوشحالم نکرد،هیچوقت کسی واقعی دوسم نداشت
هوا که بارونی بود کسی نبود بهم زنگ بزنه بگه بریم قدم بزنیم،وقتایی که بالشتم از گریه خیس میشد کسی نبود پیشم
من همیشه فقط خودم بودم و خودم
و این باعث شد خیلی قوی تر از...
نه خیلی ضعیف تر از قبل بشم:)
به کسانـــے که
به شما حسادت می کنند
احترام بگذارید!
زیـــرا
انها کسانــے هستند که
از صمیم قلب معتقدند
شما بهتر از آنان هستید.
وقتی بهشون گوشزد میکنیم
که این کارشون ما رو اذیت میکنه
در واقع داریم خودمون
بهشون یاد میدیم
داریم بهشون نشون میدیم
چجوری ما رو بشکنن
آدمیزاد دقیقا همینه
نقطه ضعفات رو میگیره تو دستش
و با همون زجرت میده ..
او که از من بُرید و تَرکم کرد
پس چرا پس نداد آن دل را؟
وای بر من که مفت بخشیدم
دل آشفته حال غافل را ..!
#فروغ_فرخزاد
تو مرا یاد کنی یا نکنی،
باورت گر بشود یا نشود،
حرفی نیست،
اما!
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست.
ترکا چه قشنگ میگن :
هرزامان گوردون بیراینسان سینینن چوخ بیلیربیل کی اونون اوریگی دردالیئنن سنبدر
"هروقت دیدی که کسی از سنش بیشتر میدونه بدون بر اثر درد شدید قلبش شکسته"💔
🌱" شـــکــستم "
آنقـدر آهسـته که صدای شـکـستنم ،
کســی را آزار ندهد ...
" من " شکســـــتم ...
آنقـدر آهستـه که صـدای شکستنم را ؛
فقط دیوارهای اتاقـم شنیدند ،
و نـم پس ندادند ...
صــدای شکـــستنم را قلـــم و کاغـــذ
شنیدند و شـــعـــر پس دادند ...
صـــدای شکــستنم را
" خـــدا " شنید و سکـوت جواب داد ...
می دانــی ؟
اهل گریـــه نیستم ،
فقط " بغــــض" میکنــــم ...
ایـن سخت تــر از هر چیزیست ،
بغـــض داشته باشی و بخنـــــدی
?
مینویسم...
برای قلبی که شکست...
ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد...
و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت...
مینویسم..
ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد...
و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت...
خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود...
مینویسم...
ازبغض..
ازسکوت..
ازهرآنچه باید بشکند..
و شکسته شد .....
و هنر هیچ بند زنی اون رو بند نزد....
مینویسم...
از دردهای التیام نیافته...
ازبغض های بی صداشکسته...
از خفقان در گلو مانده .....
مینویسم...
ازتنهایی...
از خودم....
از من......
از دل تنهام...
از افکار نا بسامانم.....
مینویسم....
بجز نوشتن چیزی آرامم نمیکند.
عاشقم بودی ولی انگار یادت رفته است
روز های خوبِ بی تکرار یادت رفته است
"دوستت دارم"فقط تکیه کلامت بود نه؟
پس چرا این روزها بسیار یادت رفته است
روی این دیوارمی گفتی که بنویسم "عشق"
عشق یادت رفته و دیوار یادت رفته است
نوش داروی منی ،هروقت می آیی بیا
ای طبیب من مگر بیمار یادت رفته است
دفتر شعر مرا خواندی و گفتی؛"آشناست"
کیست این دیوانه دلدار،یادت رفته است؟
از کنارم بی تفاوت می روی ای بی وفا
گریه هایِ آخرین دیدار یادت رفته است؟
Mohammad Mehrad - Divoone Khoone (320).mp3
7.34M
قلبه
یا دیوونه خونست
همه دنیا حریفم نیست
دلم زنجیر پاره کرده............
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه میفهمی چی به سرت اومده !
دستم به بیداریت که نرسید
این بارخواهشم را عوض خواهم کرد
گوشه دنجی درخوابهای آشفته ام قرار بذار
خوب مــــــــــن!
باهم بودن آدمها
نه به نزدیکی “تن”هاست
که به نزدیـکی “دل”هاست
“دل “اگـــــر بخواهد
“فاصله”ها بی معناست
حوصله خواندن ندارم
حوصله نوشتن هم ندارم
این همه دلتنگی دیگر نه با خواندن کم می شود
نه با نوشتن
دلم تو را می خواهد
رفاقت ایستادن زیر باران
و با هم خیس شدن نیست
رفاقت آن است که یکی بر دیگری چتر شود
و دیگری نفهمد که چرا خیس نشد .