4_5962811325917694158.mp3
2.55M
💧 قطره ای از
#فضائل_حضرت
#امیرالمومنین_علی_بن
#ابیطالب_علیه_السلام
🎤 فایل صوتی شماره
۱۰
( ادامه دارد 👆)
➖➖➖➖➖
❣کانال باغ تماشای خدا
↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
📒حڪایتی از شیـخ رجبـعلی خیـاط
✍یڪی از شـاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیـخ ، ایشان را در خـواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟ گفت : فلانی من ضرر ڪردم با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟
فـرمود : زیرا خیلی از بلاها ڪه بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفـع میڪردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می ڪنند ، در اینجا چه پاداشی می دهنـد !
📚 کرامات معنوی : ص ۷۲
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
✨﷽✨
#ابراهیم_و_توانگر_بی_ادب
✍نامش ابراهیم ادهم بود، همه شهر او را مرد خداشناس و نیکوکار می دانستند... او و چند نفر از دوستانش برای زیارت خانه خدا به مکه رفته بودند... دور کعبه شلوغ بود و همه دور آن طواف می کردند، برخی با کفش و برخی دیگر برای احترام بیشتر، بدون کفش طواف می کردند...
ابراهیم، ثروتمند مشهور مکه را دید که با اسب دارد طواف می کند، با خشم رو به او کرد و گفت: اینجا خانه خداست، تو اینجا هم دست از غرورت بر نمی داری و با اسب طواف می کنی؟؟! مرد ثروتمند رویش را برگرداند، البته او از یکی از خدمتکار های او شنید که می گفت: " به او محل نگذارید او به شما حسودی می کند"
مرد، وقتی اوضاع را اینطور دید، دیگر چیزی نگفت و ایام حج به پایان رسید و کاروان ها یکی یکی به شهر و دیار خود بازمیگشتند... ابراهیم در وسط راه دید مرد ثروتمند با پای پیاده و در خاک های داغ بیابان راه می رفت. از یکی از خدمتکار های او پرسید: " چه شده؟ چرا شما پیاده می روید؟" خدمتکار پاسخ داد: " از کاروان جا ماندیم و آنها جلوجلو رفتند و دزد ها هم به ما حمله کردند و هر چه داشتیم بردند، حتی غذا و اسب نیز برایمان نگذاشتند که به شهر خود برگردیم" مرد با خود فکر کرد و رو به مرد ثروتمند گفت: "هرکس در محضر خدا بی ادبی کند و در چنین جای مقدسی که همه پیاده و پا برهنه می روند، با اسب راه برود سزاوار این است که پایش را روی خاک داغ بیابان بگذارد..."
مرد ثروتمند شرمنده شد و سرش را پایین انداخت او نتیجه کارش را دیده بود و فهمید کارش اشتباه بوده و نتیجه بی ادبی اش را دیده است. ابراهیم هم وقتی دید او پشیمان است او را سوار بر اسب خود کرد و به او غذا داد...
📙جوامع الحکایات و قابوسنامه
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
کارگاه انصاف_29.mp3
11.75M
#کارگاه_انصاف ۲۹
♨️ خدایی که به انصاف امر میکند ؛
چرا خود در حق بعضی بندگانش ظلم میکند؟
بعضی در آسایش و نعمت غوطهورند و بعضی در نکبت و گرفتاری!
#استاد_شجاعی 🎤
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_مولا_جانم❤️
💗ای مطلع تمام غزلهای ناب شعر
🤍همگام با طلیعهیِ صبحِ سحر بیا
💗درد است باشی و زهمه رخ نهان کنی
🤍جانها به لب رسیده دگر، زودتر بیا
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
🌺دلخوشی های کوچک
یعنی یک لبخند در جواب نگاهت
یعنی جمع دوستانت
یعنی امروز تو زنده و سالم هستی
🍀دلخوشی کوچک یعنی
چراغ خانه هنوز روشن است
یعنی مادر می خندد
پدر حالش خوب است
🌼زندگی
همین دلخوشی های کوچک است
به جزییات زندگی دقت می کنم
و از آنها لذت می برم...
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
#دوشنبه_های_امام_حسینی
❤️ آن را که تویی چاره
❤️ بی چاره نخواهد شد
#امام_حسین
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #استوری
◾️اگر مردم فهمیدند دردِشان نداشتن مهدی است...
#امام_زمان
📽 #تصویری
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان
چهار ماه قبل ازشهادتش ،
در کنار مزار #شهید مدافع حرم رسول خلیلی
🍃⚘🍃
عاشق رسول بود...
همه جوره دنبالش بود...
حتی عکسا و مطالبی از رسول داشت که کمتر جایی دیده میشد...
عید 94 راهی مشهد شد و از اینکه تحویل سال در کنار رسول نیست حسرت میخورد. ولی خب حسابی عاشق امام رضا علیه السلام⚘ بود ، به قول خودش زندگیشو سپرده بود دست آقا...
🍃⚘🍃
پیش رسول که میرفت میگفت روضه بذار؛ میگفت رو سنگ مزارش نوشته:
ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان
🍃⚘🍃
شبیه او زیست
شبیه او نفس کشید
شبیه او در حلب سوریه پرپر زد
و شش روز قبل از دومین سالگرد شهادت #شهید رسول خلیلی در 20سالگی به دوست شهیدش پیوست...
🍃⚘🍃
#به_شبیه_شدنه... 😔
مثل #شهید محمدرضا دهقان امیری
https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9