رااااستی بچه ها از امشب ثبت نام کلاس های مکالمه شروع میشه😍 در سه مرحله ثبت نام انجام میشه ظرفیت فقط و فقط 100 نفر هستش 💯 بدلیل پشتیبانی تعداد محدود هستش اطلاعات تکمیلی رو ان شاالله شب براتون میفرستم ☺️ 🆔 @Baran_Director

✅Prophet Mohammad (SAWA)‏ ✔️يَا عَلِيُّ سِرْ سَنَتَيْنِ بَرَّ وَالِدَيْكَ سِرْ سَنَةً صِلْ رَحِمَكَ 🔷O Ali! Travel [even] for two years to do good to your parents and journey [even] for one year to establish bonds of kinship [with your relatives]. 🔶ای علی، اگر (حتی) پدر و مادرت دو سال راه از تو دور باشند نزد آن‌ها برو و به آن‌ها نیکی کن و اگر ارحام تو یک سال از تو دور ‌باشند برو و از آن‌ها دیدن نما. 📚Bihar al-Anwar, vol. 66, pg. 403 ➖➖➖➖➖➖➖ ❌ آموزش #احادیث👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅ آموزش کتاب 4000 واژه ضروری #درس_سوم #کلمه_چهاردهم 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ Report (n)= گزارش 🖍معنی انگلیسی: 📝 A report is something students write for school. 🖍مثال: ✏️ Karen had trouble writing her report. 📋 کارن در نوشتن گزارشش مشکل داشت. 〰〰〰〰〰〰〰 #4000_Essential_Words 📝 ارسال تکالیف 👇 🆔 @baran_director ❌ آموزش #لغات_ضروری👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅ ساعت ۴:۳۰ چالش مهارت شنیداری داریم 😍 ❌ منتظرم باشین😁

#Listening_Challenge_8 🎥سلام بچه ها با دقت گوش بدید 🤔ببینم متوجه میشید چی گفت؟ ✔️هرچی ازش فهمیدی رو برام بفرست اینجا👇 🆔️ @Baran_director ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅جواب #تست 😉 ❌ با دقت ببینید و #یادداشت کنید ☺️ ⁉️سوالی داشتی بپرس 👇 🆔@Baran_director 〰〰〰〰〰〰〰〰 ❌ آموزش #با_کیفیت حق شماست👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅ پایان مرحله اول ثبت نام ☺️ ممنون از همه عزیزانی که اعتماد کردن☺️ از فردا کانال به روال آموزشی خودش برمیگرده ☺️

✅Prophet Mohammad (SAWA)‏ ✔️يَا أَبَاذَرٍّ لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْءٍ نِيَّةٌ حَتَّى فِي النَّوْمِ وَ الْأَكْلِ 🔷O Abu Dharr! You should have [righteous] intentions in everything you do, even in sleeping and eating. 🔶ای ابوذر، در همه کارهایت با نیّت باش حتی در خواب و خوراکت. 📚Bihar al-Anwar, vol. 74, pg. 84 ➖➖➖➖➖➖➖ ❌ آموزش #احادیث👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅ آموزش کتاب 4000 واژه ضروری #درس_سوم #کلمه_پانزدهم 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ Several (adj)= چندین 🖍معنی انگلیسی: 📝 Several is more than two but not many.. 🖍مثال: ✏️ He had to read several books for class. 📋 او مجبور به خواندن چندین کتاب برای کلاس بود.. 〰〰〰〰〰〰〰 #4000_Essential_Words 📝 ارسال تکالیف 👇 🆔 @baran_director ❌ آموزش #لغات_ضروری👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

#Listening_Challenge_8_answer ✅ I know this is highly unusual but I need your help to save a marriage. There is a couple in this neighborhood that is about to get divorced for simple misunderstanding 〰〰〰〰〰〰〰 🔖 میدونم خیلی غیرمعمولی هست ولی به کمکتون نیاز دارم برای نجات دادن یک ازدواج . یه زوج توی این محله هست که دارن طلاق میگیرن به خاطر یه سوءتفاهم ساده 📝 highly unusual = خیلی غیر معمولی 📝 save: نجات دادن 📝 couple: زوج 📝 misunderstanding: سوتفاهم 〰〰〰〰〰〰〰 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

📻 پادکست داستانی درس دوم کتاب 4000 واژه جهت تثبیت لغات 👇

✅Podcast 2 ✔️The Laboratory 🎙English Format

✅Podcast 2 ✔️The Laboratory 🎙English-Persian Format

✅English podcast series 📻Podcast number two 📚The Laboratory 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅Mia’s father had a Laboratory, but she had no idea what was in it. Her dad always closed and locked the door when he went in. 📝پدر میا یک آزمایشگاه داشت، اما از محتوایات آن خبر نداشت. پدرش همیشه وقتی میرفت داخل در را می بست و قفل می‌کرد. ✅She knew that he used it to do Projects for work. He never told Mia what these Projects were. 📝او می‌دانست که پدرش سرگرم پروژه‌های کاری است.او از این پروژه‌ها حرفی به میا نمیزد. ✅One night, Mia Approached the door to the Laboratory. 📝یک شب، میا به در آزمایشگاه نزدیک شد. ✅She stopped and thought, “I wonder what crazy Experiment he is doing now.” Suddenly, she heard a Loud Noise. It sounded like an Evil Laugh. 📝ایستاد و فکر کرد" یعنی الان رو چه آزمایشی عجیبی کار میکنه؟" ناگهان صدای بلندی شنید.شبیه خنده‌ی شیطانی بود. ✅The Noise Scared her, so she walked quickly back to her room. The next night, her friend Liz came to her house. 📝این صدا او را ترساند و سریعا به اتاق خود بازگشت.شب بعد، دوستش لیز به خانه‌ی آن‌ها آمد. ✅When Liz arrived, Mia told her about the night before. “Oh, it was Terrible,” she said “Why don’t we see what is in there?” Liz asked. “It will be a fun Adventure!” 📝وقتی لیز آمد، میا به او از شب گذشته گفت "خیلی وحشتناک بود" لیز پرسید "چرا نباید ببینیم اون تو چه خبره؟ ماجراجویی جالبی میشه!" ✅Mia felt Nervous about going into her father’s Laboratory, but she agreed. As always, the door was locked. 📝میا از رفتن به آزمایشگاه پدرش می‌ترسید اما قبول کرد.مثل همیشه، در قفل بود. ✅They waited until Mia’s father left the Laboratory to eat dinner. 📝آن‌ها صبر کردند تا پدر میا برای صرف شام آزمایشگاه را ترک کند. ✅“He didn’t lock the door!” Liz said. “Let’s go.” The Laboratory was dark. The girls walked down the stairs Carefully. 📝لیز گفت "در رو نبست! بیا بریم" آزمایشگاه تاریک بود.با دقت از پله‌ها پایین آمدند. ✅Mia Smelled strange Chemicals. What Terrible thing was her father creating? Suddenly, they heard an Evil Laugh. 📝بوی مواد شیمیایی عجیبی به مشام میا رسید.پدرش چه چیز وحشتناکی تولید می‌کرد؟ ناگهان، یک خنده‌ی شیطانی شنیدند. ✅It was even Worse than the one Mia heard the night before. What if a monster was going to Kill them? Mia had to do something. 📝حتی بدتر از خنده‌ای بود که میا دیشب شنیده بود.شاید هیولایی به قصد کشتن آن‌ها وجود داشته باشد! میا باید کاری میکرد. ✅She Shouted for help. Mia’s father ran into the room and turned on the lights. 📝فریاد زد و درخواست کمک کرد.پدر میا در را باز و چراغ‌ها را روشن کرد. ✅“Oh, no,” he said. “You must have learned my Secret.” “Your monster tried to Kill us,” Mia said. 📝او گفت " اوه نه، حتما از راز من باخبر شدین" میا گفت "هیولای تو میخواست مارو بکشه" ✅“Monster?” he asked. “You mean this?” He had a pretty doll in his hands. 📝او پرسید "هیولا؟ منظورت اینه؟" یک عروسک خوشگل در دستانش داشت. ✅The doll Laughed. The Laugh didn’t sound so Evil anymore. 📝عروسک خندید.این خنده دیگر چندان شیطانی به نظر نمی‌آمد. ✅“I made this for your birthday. I wanted to give it to you then, but you can have it now. I hope you like it!” 📝"اینو برا تولدت درست کردم، میخواستم روز تولدت بدم ولی الانم میتونی بگیریش.امیدوارم خوشت بیاد!" 〰〰〰〰〰〰〰 🆔 @Baran_director ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

دوست عزیزم خیلی خوش اومدی ☺️🖐 ✅ جهت استفاده از آموزشهای رایگان ما 🔹حتما روی (JOiN) یا (پیوستن)بزن☺️ 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅️ Set a goal that makes you look forward to that wonderful morning . ☺️ Good morning ☺️❤️ ✅️ هدفی را تنظیم کن که باعث شود تو ، منتظر آن صبح فوق العاده باشی . 😇✨️ صبح بخیر 🌸 ✔️ خوش آمد میگم به اعضای جدید کانال😍 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

✅ آموزش کتاب 4000 واژه ضروری #درس_سوم #کلمه_شانزدهم 〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ solve (v)= حل کردن 🖍معنی انگلیسی: 📝 To solve something is to find an answer to it. 🖍مثال: ✏️ All the students could easily solve the math problem. 📋 همه ی دانش آموزان به سادگی توانستند مسئله ی ریاضی را حل کنند. 〰〰〰〰〰〰〰 #4000_Essential_Words 📝 ارسال تکالیف 👇 🆔 @baran_director ❌ آموزش #لغات_ضروری👌 ✅ مکالمه حرفه ای 👈 عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1569783919Ce7fa554973

راااااستی امروز میخوایم لا به لای درس هامون یه کمی هم حرف بزنیم ☺️ خبببب چطوره من یه #سوال بپرسم اولش ☺️😁 کی میدونه اگه بخوایم بگیم من تو رو خیلی خوب میشناسم به #انگلیسی چی میشه ؟😉 بفرستید برام اینجا 👇 🆔 @Baran_Director